eitaa logo
پایگاه خبری تحلیلی یا ثارالله
711 دنبال‌کننده
21هزار عکس
9.1هزار ویدیو
58 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🚺 بازی غرب‌گرایان در زمین سوخته ✅ سال ۱۳۹۸ سال بغرنجي براي غرب‌گرایان که با پرچم اصلاح‌طلبی در عرصه سیاسی کشور حضور دارند، خواهد بود. شاید اصلی ترین مشکل این جریان ، این باشد که عملکرد دولت مورد حمايتشان آنگونه رضايت‌بخش نيست که بتوانند زیر سایه آن ، بازهم در جامعه مانور داده و آرای مورد نیاز برای حضور در عرصه انتخابات را کسب نمایند . اینکه هر از گاهی مشاهده می شود یکی از سران جریان غربگرا انتقاداتی را از عملکرد دولت حسن روحانی که با حمایت تمام قد خودشان بر روی کار آمده است مطرح کرده و بیان می کنند که دولت هزينه‌هاي فراواني براي اصلاح طلبان تراشيده است و کار را براي حضور در انتخابات مجلس يازدهم دشوار کرده است در همین راستا ارزیابی می شود. عبدالله ناصري از فعالان اصلاح‌طلب با صراحت اعلام کرده است: «آقاي روحاني آمد تا آقاي جليلي و گفتمان احمدي‌نژاد در ۹۲ و ۹۶ پيروز نشود؛ اما ضعف دولت او هزينه سنگيني را بر اصلاحات تحميل کرد. بنابراين معقول به نظر مي‌رسد اصلاح‌طلبان دوباره حاضر نشوند که هزينه سنگين غيرقابل دفاعي را پرداخت کنند.» 🚺 از ديگر سو ، بقای جریان « غرب گرا یا همان به اصطلاح اصلاح‌طلبي» به تعبير سعيد حجاريان به اساسي‌ترين مسئله اين اردوگاه بدل شده است. وضعیت این جریان برای حضور در صحنه به اندازه ای بغرنج شده است که نظریه‌پرداز اصلاحات در مقاله‌اي ، راهکار خروج از اين وضعيت را بررسی کرده و عقلاني‌ترين راهبرد را برای ورود به عرصه انتخابات ، «مشارکت مشروط»‌ در انتخابات اعلام داشته و بیان می کند چنانچه شروط مطرح شده برآورده نشود، باید عطاي انتخابات را به لقايش بخشيد.! 🔳 البته باید به این نکته توجه شود که راهبرد مشارکت مشروط در انتخابات ، راهبردي تکراري و بازی در زمین سوخته است که در ادوار گذشته انتخابات نییز توسط غرب‌گرایان به دروغ اصلاح طلب نامیده شده و با هدف کنترل و مهار فضاي افکارعمومي و فشار آوردن به نظام و به طور خاص «شوراي نگهبان» ، مورد استفاده قرار گرفته است. دلیل اصلی اصرار به این راهبرد توسط غرب‌گرایان ، صلاحیت نداشتن نامزدهايي است که آنان اصرار به ورودشان به مجلس دارند. در حالي که مطابق با اصول و قوانين حقوقي انتخابات ، امکان ورود افراد مورد نظر آنان به عرصه رقابت انتخابات بنا بدلایلی از جمله داشتن تعارض غیرقابل انکار در عملکرد این افراد با منافع ملی و مصالح کشور ، وجود ندارد. بدیهی است وظيفه اين دقت نظر برای ممانعت از ورود افراد وابسته به بیگانه و مخالف انقلاب اسلامی ، برعهده شوراي نگهبان است. 🔳 اینکه مشاهده می شود مهم‌ترين شرط در راهبرد پيشنهادي حجاريان برای ورود مشروط به عرصه انتخابات ، تایید صلاحيت نامزدهاي موردعلاقه این جريان مطرح می شود ، نوعی فرار به جلو و شانه خالی کردن از مسئولیت پاسخگویی به عملکرد دولتی می باشد که غرب‌گرایان ، امیدهای زیاده به آن بسته بودند ولی امروز مشاهده می کنند که تقریبا همه رشته هایشان پنبه شده و نمی توانند حرفی برای گفتن داشته باشند. البته این شیوه ناپسند زياده‌خواهي غيرقانوني ، از نخستین روزهای حضور جدی جریان غربگرا در عرصه سیاسی و مدیریتی کشور وجود داشته است که در طول سال‌هاي اخير شوراي نگهبان توانسته است تا حد قابل قبولی در مقابل آن ايستادگی کند. 🔳 البته این نکته نیز قابل تامل می باشد که هرچند راهبرد اعلام شده توسط حجاریان ( مشارکت مشروط در انتخابات) با حمايت بخشي از اصلاح‌طلبان و غربگرایان همراه بوده ، اما منتقدان جدي نیر در درون اردوگاه این جریان سیاسی دارد که یا ديدگاه حجاريان مخالفت کرده اند. 🚺 اسماعيل گرامي‌مقدم، عضو شوراي مرکزي حزب اعتماد ملي با انتقاد از اظهارات حجاريان معتقد است، اين اظهارات بيرون از اتاق فکر و تصميم‌گيري عالي اصلاح‌طلبان بیان شده و عملياتي کردن آن در تعارض با منافع اردوگاه اصلاح‌طلبي است. 🔳 بدیهی است اينگونه اظهار نظرها از سرباز کردن اختلافات جدي‌تري در اردوگاه اصلاح‌طلبان در آستانه انتخابات زمستان ۱۳۹۸ حکايت دارد که به تدريج آشکارتر خواهد شد و بر سردرگمي‌ها و واگرايي هاي این جریان غربگرا خواهد افزود. ضمن اینکه ارتباط ناگسستنی بین جریان غربگرای اصلاح طلب نامیده شده با محوریت سیدمحمد خاتمی و جریان غربگرای اعتدال نامیده شده با محوریت حسن روحانی وجود دارد که باید به موقع تبیین شود که بحول و قوه الهی در آینده در این باره مطالبی بیان خواهد شد. 🚺 🔴 به یا ثارالله بپیوندید👇 ✅ @yasarall
⚫️ غیزانیه؛ نماد تفکر توسعه منهای عدالت ◾️منتشر شده در هفته نامه پرتو سخن، به تاریخ ۹۸/۰۳/۱۴ قسمت اول ◼️از ابتدای انقلاب اسلامی دو تفکر در برابر یکدیگر صف آرایی کرده اند که تا به امروز این تقابل ادامه دارد یک تفکر است که معتقد به عدم انفکاک و منادی آن حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری هستند و تفکر دیگری معتقد به توسعه منهای عدالت است و منادی آن برخی اند که همواره بر توسعه منهای عدالت تاکید می کنند. در راس این جریان فکری، دولت سازندگی ( پنجم و ششم) به ریاست مرحوم هاشمی قرار داشت. دولت های هفتم و هشتم نیز هر چند به ریاست محمد خاتمی بود، ولی از جهت فکری و نیروهای عملیاتی در اختیار کارگزاران بود. یعنی یازدهم و دوازدهم به ریاست آقای روی دیگر همان دولت هاشمی رفسنجانی است که همین تفکر در آن ساری و جاری می باشد. نتیجه سیاست های دولت های توسعه گرا،‌ گسترش و افزایش و بالا رفتن ضریب جینی و شکاف شدید طبقاتی بوده است. تورم بالای 200 درصدی دولت اعتدال یادآور بالاترین رقم تورم (50٪) در دولت دوم کارگزاران است. و شکاف طبقاتی عمیق امروز که بالای 50٪ نشان می دهد نیز همان شکاف طبقاتی رابه یاد می آورد. کتاب« توسعه و تضاد» دکتر فرامرز رفیع پور که آن روزها خیلی مورد بی مهری قرار گرفت، امروز می تواند برای شما جذاب باشد. ایشان باتمسک به سخن برخی متفکران آن جریان نوشته بود آن ها معتقدند همان گونه که اصل انقلاب نیاز به شهید دارد، توسعه نیز خون می خواهد؛‌ باید پذیرفت که عده ای زیر چرخ های توسعه له شوند. تفکر توسعه گرا «عدالت» را مزاحم توسعه می دانست از این رو بر این باور بود که ابتدا باید توسعه مد نظر قرارگیرد بعدا «عدالت» را به آن اضافه خواهیم کرد. ولی امام خامنه ای می فرمود: « توسعه»‌ سکنجبین نیست که ابتدا سرکه آن بریزیم و بعدا انگبین به آن اضافه شود؛عدالت و پیشرفت همواره باید با هم انجام شوند. نتیجه حاکمیت تفکر توسعه گرا بر کشور موجب عمیق تر شدن شکاف طبقاتی شد و شورش های طبقه فرودستان را در پی داشت که نمونه هایی از آن را در کوی طلاب مشهد و اسلام شهر تهران و برخی مناطق دیگر شاهد بودیم. نسخه دولت کارگزاران برای حل مساله، تشکیل پلیس ضد شورش و واردات ابزار ضد شورش مانند گاز اشک آور و باتوم و ... بود. ولی راه حل تفکر عدالت و پیشرفت، ‌رسیدگی به زندگی فرودستان و اجرای عدالت بود که در دولت های نهم و دهم مبنای حرکت دولت قرار گرفت و تا حدودی توانست این فاصله طبقاتی را کاهش دهد؛ ساخت میلیون ها ارزان قیمت و توزیع عادلانه بودجه به استان های محروم توانست چهره فقر را از بسیاری از استان ها بزداید، هر چند در واپسین روزهای عمر دولت دهم، همان گرایش منهای عدالت بر آن دولت نیز چتر خود را گسترانید. ◼️امروز نتیجه حاکمیت تفکر توسعه گرای منهای عدالت، که به تضاد طبقاتی منجر شده است به حدی رسیده است که جمع کثیری از طبقات فرادستان نیز به جمع فرودستان اضافه شده اند! به طوری که برخی آمارها می گوید 80٪ مردم به زیر خط فقر برده شده اند. فاصله طبقاتی از زعفرانیه تا به حدی است که اصلا قابل محاسبه نیست؛‌ این در حالی است که همه آن ها شهروندان همین کشورند با این تفاوت که زیر پای غیزانیه نشین ها طلای سیاهی به نام نفت قرار دارد، ولی در زعفرانیه از این طلای سیاه خبری نیست! ادامه در پیام بعدی 👇 ┄══✼🍃🌺🍃✼══┄ 🇮🇷 به یا ثارالله بپیوندید 🙏 🌹 @yasarall