رمان واقعی«تجسم شیطان۲»
#قسمت_هشتم 🎬:
دو هفته از رفتن روح الله و فاطمه پیش دایی جواد می گذشت، دوهفته ای که نسبت به بقیه وقت ها آرامش بیشتری داشتند و تا دستورات و تجویزات دایی جواد را اجرا می کردند، اوضاع زندگیشان بهتر بود.
شب شده بود، فاطمه خیلی بی صدا، ظرفهای شام را شست و خشک کرد، بچه ها خواب بودند، فاطمه با سر انگشتان پا حرکت می کرد تا مبادا بچه ها از خواب بیدار شوند و به طرف اتاق خواب بچه ها رفت، در را باز کرد و در نور سبز رنگ چراغ خواب نگاهی به داخل اتاق انداخت و وقتی متوجه شد بچه ها راحت خوابیده اند، بی صدا در اتاق را بست و به سمت اتاق خواب خودشان رفت.
در اتاق خواب را باز کرد و درست روبه روی در، روح الله درحالیکه روی مبل کنار تختخواب نشسته و لپ تاپ هم جلویش بود، مطلبی را می خواند و فاطمه خوب میفهمید، این روزها روح الله از هر فرصتی استفاده می کند تا درباره سحر و طلسم و رفع طلسم و جادو، معلومات جدیدی کشف کند، روح الله دنبال راهی بود که این نیروهای جادویی را از ریشه برکند و از بین ببرد.
فاطمه داخل اتاق شد و می خواست در را ببندد که ناگاه با صدای جیغ حسین از جا پرید و به سرعت خودش را به اتاق بچه ها رساند.
در را که باز کرد و پیش رویش را دید، انگار صحنه ها دوباره زنده شده بودند، حسین مثل قبل روی تخت نشسته بود و درحالیکه دست های کوچکش را دو طرف سرش روی گوش هایش قرار داده بود مدام جیغ میکشید و زینب و عباس هم روی تخت نشسته بودند و با چشم های پر از خواب حسین را نگاه می کردند.
فاطمه با شتاب خود را به حسین رسانید و او را محکم در آغوش گرفت، روی تخت نشست و شروع به نوازش او کرد، اما حسین هنوز جیغ میکشید.
روح الله در حالیکه منقل پر از اسپند را به دست گرفته بود داخل اتاق شد و اسپند ها را دور سر حسین میچرخاند و زیر لب آیات قران را می خواند .
بچه خودش را به مادر چسپانده بود و با زبان شیرین کودکی و بریده بریده می گفت: م...ما..مان من اینجا میترسم.منو ببر پیش خودت..
روح الله به طرف کلید چراغ خواب رفت، چراغ را خاموش کرد و به زینب و عباس که در عالم خواب و بیداری بودند گفت تا بخوابند و به فاطمه اشاره کرد تا حسین را به اتاق خواب خودشان بیاورد.
سه نفری وارد اتاق شدند، فاطمه همانطور که روی تخت خواب می نشست،بوسه ای از موهای حسین که هنوز هق هق می کرد گرفت و رو به روح الله که روی مبل نشسته بود، کرد و گفت: روح الله! من دیگه خسته شدم، بچه هام دارن نابود میشن، انگار تجویزات دایی جواد خیلی کارآرایی نداشت و شاید اجنه هم خودشون را به روز رسانی میکنن!
روح الله دست را روی بینی اش گذاشت و با اشاره به حسین ،به فاطمه فهماند که تا حسین بیدار است، حرفی از این چیزا نزنند.
فاطمه آه کوتاهی کشید و در حالیکه حسین را محکم در آغوش گرفته بود دراز کشید، او می خواست برای حسین داستانی کودکانه بگوید تا حسین راحت بخواب برود. اما انگار مغزش تهی از هر چیزی بود، انگار تمرکزش را از دست داده بود، هر چه تلاش می کرد چیزی بگوید،نه هیچ به ذهنش می امد و نه زبانش یارای گفتن داشت
ادامه دارد..
📝به قلم:ط_حسینی
براساس واقعیت
🌼🌼🌼🌼🌼🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از حضرت زهرا سلاماللهعلیها کم بگیری ضرر کردی!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جمعه شب های پاک....
سلسله جلسات هفتگی مجمع عاشقان بقیع اردکان
مناسبت : ایام رجبیه
جمعه ۱۴۰۲/۱۰/۲۹ از اذان مغرب همراه با اقامه نماز جماعت مغرب و عشاء
امام جماعت : حجه الاسلام قانعی
قرائت قرآن
قرائت زیارت عاشورا
آموزش مداحی
سخنران : حجه الاسلام محمودی
( از ساعت ۱۸:۴۵ )
ذکر توسل و سینه زنی
مکان : خیابان شهید مطهری جنوبی ، مجتمع بیت الزهرا ء س ، مجمع عاشقان بقیع اردکان
روابط عمومی مجمع
https://eitaa.com/yasegharibardakan
عزیزان شرکت کننده در کلاس مداحی ، این هفته یا شعر پندیات جلسه گذشته رو بخونید و یا یک شعر در مدح حضرت زهرا س ، خودتون بنویسید و بیارین.
برای استفاده از اشعار خوب و مناسب ، میتونید عضو این کانال بشید 👇
https://eitaa.com/hosenih
مسابقه مهدویت ۹
جلسات هفتگی مجمع عاشقان بقیع اردکان
سوالات :
۱_ در زمان حکومت حضرت مهدی ع چه تغییراتی در وضعیت رفاهی مردم ایجاد میشود؟( چهار مورد)
۲_ رجعت در دوران ظهور به چه معناست ؟ چه کسانی رجعت میکنند؟ رجعت چه کسانی اجباری و چه کسانی اختیاری هست ؟
۳ _ نخستین کسی که رجعت میکنند ، چه کسی خواهند بود؟
۴_ علمای اسلامی،وجود چه نوع وسیله ای را در عصر کنونی ،از مصادیق دجال معرفی میکنند؟
۵_ بعد از محقق شدن کدام یک از علائم ظهور ، نام حضرت مهدی ع بر سر زبانها و محبت حضرت در دلها قرار میگیرد و مردم اندیشه ای جز ولی عصر ع ندارند؟
_______________________
تحویل جواب مسابقه تا ساعت ۱۹:۰۰ امشب در جلسه هفتگی مجمع
🔶 دانلود صوتی جلسه هفتگی 10 آذرماه 1402
👤سخنرانی: #حجت_الاسلام_محمودی
🗣ذاکر: #حاج_محمد_ابراهیمیان و #کربلایی_حمید_ابراهیمیان
🚩#مجمع_عاشقان_بقیع_اردکان
🆔 @YasegharibArdakan
1sokhan.mp3
10.09M
✅ #سخنرانی بخش اول
👤سخنران: #حجت_الاسلام_محمودی
🔶 جلسه هفتگی 10 آذرماه 1402
🚩#مجمع_عاشقان_بقیع_اردکان
🆔 @YasegharibArdakan
2sokhan.mp3
5.89M
✅ #سخنرانی بخش دوم
👤سخنران: #حجت_الاسلام_محمودی
🔶 جلسه هفتگی 10 آذرماه 1402
🚩#مجمع_عاشقان_بقیع_اردکان
🆔 @YasegharibArdakan
3madh.mp3
7.04M
✅ #مدح
🗣ذاکر: #حاج_محمد_ابراهیمیان
🔶 جلسه هفتگی 10 آذرماه 1402
🚩#مجمع_عاشقان_بقیع_اردکان
🆔 @YasegharibArdakan
4roze.mp3
5.26M
✅ #روضه #حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
🗣ذاکر: #حاج_محمد_ابراهیمیان
🔶 جلسه هفتگی 10 آذرماه 1402
🚩#مجمع_عاشقان_بقیع_اردکان
🆔 @YasegharibArdakan
5zamine.mp3
7.21M
✅ #زمینه (وقتی سهمم از دنیا این روزای بی رحمه، هیچ کسی مثه مادر حالمو نمی فهمه...)
🗣ذاکر: #حاج_محمد_ابراهیمیان
🔶 جلسه هفتگی 10 آذرماه 1402
🚩#مجمع_عاشقان_بقیع_اردکان
🆔 @YasegharibArdakan
6vahed1.mp3
8.32M
✅ #واحدسنگین (بیمار نیمه جون من ای بانوی جوون من...)
🗣ذاکر: #کربلایی_حمید_ابراهیمیان
🔶 جلسه هفتگی 10 آذرماه 1402
🚩#مجمع_عاشقان_بقیع_اردکان
🆔 @YasegharibArdakan
7vahed2.mp3
4.98M
✅ #واحد 2 (چشم بازکردم و دیدم که شدم سینه زنت، همه ی عالم و آدم به فدای حسنت...)
🗣ذاکر: #کربلایی_حمید_ابراهیمیان
🔶 جلسه هفتگی 10 آذرماه 1402
🚩#مجمع_عاشقان_بقیع_اردکان
🆔 @YasegharibArdakan