eitaa logo
یاسید الشهداءعلیه السلام
351 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
18.1هزار ویدیو
17 فایل
کانال عمومی
مشاهده در ایتا
دانلود
عنه صلى الله عليه و آله ـ في خُطبتِهِ عندَ إقبالِ شهرِ رمضانَ ـ إنّ الشَّقِيَّ مَن حُرِمَ غُفرانَ اللّه ِ في هذا الشَّهرِ العَظيمِ . پيامبر خدا صلى الله عليه و آله ـ در خطبه اش به هنگام فرا رسيدن ماه رمضان ـ فرمود : همانا بدبخت كسى است كه در اين ماه بزرگ از آمرزش خداوند محروم ماند . عيون أخبار الرِّضا : 1/295/53 .
الأمالي للطوسي عن عبداللّه بن الحسن عن آبائه : أتى رَجُلٌ النَّبِيَّ صلي الله عليه و آلهفَقالَ : يا رَسولَ اللّه ِ ، رَجُلٌ يُحِبُّ مَن يُصَلّي ولا يُصَلّي إلاَّ الفَريضَةَ ، ويُحِبُّ مَن يَتَصَدَّقُ ولا يَتَصَدَّقُ إلاّ بِالواجِبِ ، ويُحِبُّ مَن يَصومُ ولا يَصومُ إلاّ شَهرَ رَمَضانَ ؟ فَقالَ رَسولُ اللّه ِ صلي الله عليه و آله : المَرءُ مَعَ مَن أحَبَّ . الأمالى طوسى ـ از عبداللّه بن الحسن، از پدرانش ـ مردى نزد پيامبر خدا آمد و گفت : اى پيامبر خدا ! كسى نمازگزاران را دوست مى دارد ؛ امّا خود ، جز نمازهاى واجب را نمى گزارد . صدقه دهندگان و زكات دهندگان را دوست مى دارد ؛ امّا خود ، جز زكات واجب را نمى پردازد . روزه گيران را دوست مى دارد ؛ امّا جز ماه رمضان را روزه نمى گيرد . پيامبر خدا صلي الله عليه و آله فرمود : «انسان ، همراه كسى است كه دوستش مى دارد» . الأمالي للطوسي : 621 / 1281 ، بحار الأنوار : 68 / 70 / 128 ؛ وراجع المتحابّين في اللّه : 71 وزاد فيه «ويحبّ الذاكرين ولا يذكر إلاّ قليلاً ويحبّ المتصدّقين ولا يتصدّق إلاّ قليلاً ويحبّ المجاهدين إلاّ قليلاً وهو في ذلك يحبّ اللّه ورسوله والمؤمنين» .
پيامبر صلي الله عليه و آله : هُوَ شَهرُ الإستِغفارِ و هُوَ شَهرُ الصِّيامِ و هُوَ شَهرُ الدُّعاءِ ؛ پيامبر صلي الله عليه و آله : ماه رمضان ماه استغفار، ماه روزه و ماه دعا است . همان ، ص 117 .
عنه صلي الله عليه و آله : في أوَّلِ لَيلَةٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ تُغَلُّ المَرَدَةُ مِنَ الشَّياطينِ ، ويُغفَرُ في كُلِّ لَيلَةٍ سَبعينَ ألفا ، فَإِذا كانَ في لَيلَةِ القَدرِ غَفَرَ اللّه ُ بِمِثلِ ما غَفَرَ في رَجَبٍ وشَعبانَ وشَهرِ رَمَضانَ إلى ذلِكَ اليَومِ إلاّ رَجُلٌ بَينَهُ وبَينَ أخيهِ شَحناءُ، فَيَقولُ اللّه ُ عز و جل : أنظِروا هؤُلاءِ حَتّى يَصطَلِحوا . رسول خدا صلي الله عليه و آله : شب اوّل ماه رمضان ، شيطان هاى سركش به بند كشيده مى شوند و هر شب ، هفتاد هزار تن آمرزيده مى گردند ، و چون شب قدر فرا رسد ، خداوند به اندازه آنچه در ماه رجب و شعبان و رمضان تا آن روز آمرزيده است ، [بندگان] را مى آمرزد ، مگر آن كه ميان كسى و برادرش كينه اى باشد كه در اين صورت ، خداوند عز و جلمى فرمايد : [آمرزش] اينان را عقب بيندازيد ، تا آشتى كنند . عيون أخبار الرضا عليه السلام : 2 / 71 / 331 عن دارم بن قبيصة عن الإمام الرضا عن آبائه عليهم السلام ، بحار الأنوار : 97 / 36 / 16 .
پيامبر صلي الله عليه و آله : إذا صَلَّتِ المَرأةُ خَمسَها و صامَت شَهرَها و أحصَنَت فَرجَها و أطاعَت بَعلَها فَلَتَدخُلُ الجَنَّةَ مِن أيِّ أبوابٍ شاءَت ؛ پيامبر صلي الله عليه و آله : هرگاه زنى نمازهاى پنج گانه اش را به جاى آورد ، و ماه رمضان را روزه بگيرد، و دامنش را پاك نگه دارد ، و از شوهرش فرمان ببرد ، از هر درى كه بخواهد وارد بهشت مى شود . كتاب من لايحضره الفقيه ، ج 3 ، ص 441 .
پيامبر صلي الله عليه و آله : أَكثِرُوا فيهِ (شَهرِ رَمَضانَ) مِن تِلاوَةِ القُرآنِ ؛ پيامبر صلي الله عليه و آله : در ماه رمضان ، قرآن بسيار تلاوت كنيد . فضائل الأشهر الثلاثه ، ص 95 .
سلام بزرگواران گروه من از گروه رفتم چشم برای همیشه خدانگهداردر ماه مبارک رمضان باهم کنار قنات گل بو نشسته بودیم. به من می گفت: شما رفیق آیا جرأت داری یک چکه آب بخوری. من گفتم چه کسی جرأت دارد بخورد. می گفت: حالا غیر از ماه رمضان اگر دنیا جمع بشوند و بگویند یک روز روزه بگیر آیا حاضری روزه بگیری؟ حال آن که اینجا امکان ندارد که یک قاشق آب بخوری قدرت خدا را ببین چطوری است. شهید عبدالحسین‌ برونسی‌ منبع: اطلاعات دريافتي از كنگره سرداران و 32000 شهيد استانهاي خراسان
یه هفته مانده به ماه رمضان، بچه ها به استقبال ماه مبارک رفته بودند و من از اینکه نمی توانستم روزه بگیریم خیلی ناراحت بودم. یک شب، قبل از خواب، دو رکعت نماز خواندم. بعد از نماز با خدا یک قرارداد بستم. گفتم: خدایا! ازت می خواهم همین یک ماه مرا شفا بدهی. روزه هایم را که گرفتم، حاضرم دوباره درد معده را تحمل کنم. فقط روزه هایم، نمی خواهم قضا شود. با دلی شکسته خوابیدم. در عالم خواب، مردی دستم را گرفت و به مجلس عزای حضرت علی(ع) برد. عزاداری کردیم و دوباره به آسایشگاه برگشتیم. مرد گفت : حالا استفراغ کن. گفتم: نمی توانم. گفت: اگر بالا بیاوری خوب می شوی، به زحمت استفراغ کردم و در همان حال از خواب بیدار شدم. خیس عرق شده بودم. تا صبح خواب نرفتم تو فکر اول خواب بودم و کسی که به خوابم اومده بود. روز بعد، به امید وعده ای که در خواب بهم داده بودند، هیچ داروئی مصرف نکردم. روز بعد و روزهای بعد داروهایم را نخوردم و با کمال تعجب، هیچ خبری از درد معده نشد که نشد. ماه رمضان آن سال را روزه گرفتم و با اتمام ماه نیز بیماری ام برنگشت و سلامت کامل را به دست آورد. این از عنایات حضرت حق و لطف بی کران ائمه اطهار(ع) بود. منبع: کتاب رنج شیرین، صفحه:72
یک شب در ماه رمضان من و چند تا از دوستان به همراه سیدهاشم روانه حرم شدیم در مسیرى که مى‏رفتیم بچه‏ها هرچه مى‏خواستند سیدهاشم برایشان مى‏خرید من به سیدهاشم گفتم: دوست دارى کمکت بکنیم؟ تبسمى کرد و گفت: نه خدا به جبهه‏ها برکت بدهد جبهه آنقدر به ما عزت و احترام بخشیده و آنقدر از لحاظ مادیات به ما کمک کرده که هیچ نیازى به کمک شما نیست ما بعداً متوجه شدیم که سیدهاشم حقوقش را تازه گرفته بود و براى ما خرج مى‏کرد. شهید سیدهاشم‌ آراسته‌ منبع: اطلاعات دريافتي از كنگره سرداران و 32000 شهيد استانهاي خراسان
امیر عشق خاصی به افراد محروم و طبقه ی مستمند جامعه داشت و گرم ترین و صمیمانه ترین روابطش را در میان اهل محل، با این قشر محترم برقرار می کرد و با آن ها در کمال احترام رفتار می کرد و می گفت: «ما باید احترام و حرمت این افراد را نگه داریم. این ها پیش خدا خیلی عزیزتر و شریف تر هستند» امیر بهترین دوست رفتگران محله بود و اگر در ماه رمضان می خواست دوستانش را برای افطار دعوت کند، این افراد را هم در زمره ی آن ها دعوت می کرد. «امیر عطاپور» منبع: کتاب سیرت شهیدان، صفحه:150
خيلي عصباني بود. سرباز بود و مسئول آشپزخانه كرده بودندش. ماه رمضان آمده بود و او گفته بود هركس بخواهد روزه بگيرد، سحري به ش مي رساند. ولي يك هفته نشده، خبر سحري دادن ها به گوش سرلشكر ناجي رسيده بود. او هم سرضرب خودش را رسانده بود و دستور داده بود همه ي سربازها به خط شوند و بعد، يكي يك ليوان آب به خوردشان داده بود كه «...سربازها را چه به روزه گرفتن!» و حالا ابراهيم بعد از بيست و چهار ساعت بازداشت، برگشته بود آشپزخانه. ..... ابراهيم با چند نفر ديگر، كف آشپزخانه را تميز شستند و با روغن موزاييك ها را برق انداختند و منتظر شدند. براي اولين بار خدا خدا مي كردند سرلشكر ناجي سر برسد. ..... ناجي در درگاه آشپزخانه ايستاد. نگاه مشكوكي به اطراف كرد و وارد شد. ولي اولين قدم را كه گذاشته بود، تا ته آشپزخانه چنان كشيده شده بود كه كارش به بيمارستان كشيد. پاي سرلشكر شكسته بود و مي بايست چند صباحي توي بيمارستان بماند. تا آخر ماه رمضان، بچه ها با خيال راحت روزه گرفتند. يادگاران، جلد 2 كتاب شهيد محمد ابراهيم همت ، ص 11
ماه رمضان بعد از سال ها دیدمش. خیلی با هم حرف زدیم. ناراحت بود که چرا بچه ها هر کدامشان رفته اند یک جایی و مشغول شده اند و از هم بی خبرند. بعضی از رفقا یا کار نداشتند یا زده بودند توی کارهایی که ربطی به رشته شان نداشت یا رفته بودند خارج. می گفت «...من این چند سال با کلی شرکت های داخلی و خارجی ارتباط داشته م. تجربه دارم. هرکداممون با مجموعه هایی ارتباط داریم. ظرفیتمون خیلی بالاست. یه مجموعه درست کنیم، باهم مشغول کار می شیم، تولید می کنیم، هوای هم رو داریم و دیگه تکی نمی ریم توی سیستم که همرنگ سیستم بشیم.» حرف هم را خوب می فهمیدیم. بعد از آن افطار چند بار تلفنی حرف زدیم. یک بار هم آمد دفترم. می گفت «...زودتر جمع بشیم و کار اقتصادی راه بندازیم.» خودش هم کارهایی را شروع کرده بود. برای صنایع خودروسازی قطعه تولید می کرد. می گفت «...چرا حوزه ی اقتصادی برای ما شده حوزه ی ممنوعه؟ الان باید کاری کنیم که بچه ها محتاج نون شبشون نباشن.» يادگاران، جلد 22 كتاب شهيد مصطفي احمدي روشن ، ص 71
ماه رمضان را آمده بود خانه. به علی می گفت« امسال ماه رمضون از خدا اهدی الحسنیین را خواستم ؛ یا شهادت یا زیارت. » هر شب با موتو علی می رفتند دعای ابوحمزه. هر سی شب! وقتی دعا را می خواندند، توی حال خودش نبود. ناله می زد. داد می کشید. استغفار می کرد. از حال می رفت. از دعا که بر می گشتند، گوشه ی حیاط، می ایستاد نماز شب می خواند. زیر انداز هم نمی انداخت. هنز دستش خوب نشده بود؛ نمی توانست خوب قنوت بگیرد. با همان حال، العفو می گفت. گریه می کرد. می گفت« ماه رمضون که تموم بشه، من هم تموم می شم. » یادگاران، جلد هشت کتاب شهید ردانی پور، ص 75
دوست داشتم ماه رمضان خانه ي بابابزرگ باشم. افطار و سحر غذامان آب دوغ بود. هر چه دستش مي آمد، از ماست و خامه و سبزي، توش مي ريخت. يادگاران، جلد 15 كتاب شهيد حسن اميري (عموحسن) ، ص 9
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خـــ🤲ـــدايــا آرامـش را 🕊 سرليست ِتـمام اتفاقات 🕊 ِزنـدگی مـان قـراربـده 🕊 آرامـش را تنها از تـو 🕊 ميخواهیم بـرایتـان شـبی آرام 🕊 و رویـاهـایی زیبـا 🕊 و دسـت یـافتـنی🕊 آرزو می کنــم🕊 شبتان آرام🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اول هر روز قصہ‌ے عشق من و .... زلف تــو ديدن دارد نــرگس مست ڪجا ... همدمے خــار ڪجا؟!! 🌸
اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یااَباعَبْدِللَّهِ الْحُسیْن❤️ دسٺ بر سینہ سلام از راهِ دور مےدهم خون خدا؛ گلبانگِ نور بر مـنِ آشفتـہ ے غـرقِ گناه یڪ نظر شاید بیندازے نگاه ❣اَلسلام علی الحسین ❣وعلی علی بن الحسین ❣وعلی اولاد الـحسین ❣وعلی اصحاب الحسین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸برخیز که میرود زمستان❄️ 🍃🌺بگشای درِ سرای بستان برخیز که باد صبح نوروز🌸🍃 🍃🌺درباغچه میکند گل افشان🌸🍃 🍃🌺صبح تون بخیر 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌙🌙🌙 صلی الله علیه و آله فرمودند: درهاى آسمان در اولين شب گشوده میشود و تا آخرين شب آن بسته نخواهد شد. ✨الهـی بنده‌ی درمانده‌ات‌ را‌ قبل‌ مهمانی ببخش... 🌹پیشاپیش شیرینیِ یک ماه بندگی و خالصانه با خدا گوارای وجودتان. 🇮🇷