۴ (حضرت ابوالفضل ع) عباس جوان نور دو چشمان تر من رفتی تو برادر بشکستی کمر من خم شد کمر من خون شد جگر من برخیز ایا میر علمدار سپاهم بودی تو به هر حال اخا پشت و پناهم برتر ز فلک شد ز غمت ناله و آهم عالم شده تاریک به پیش نظر من شد کرب و بلا موته تویی جعفر طیار افتاد دو بازوی تو از تن صف پیکار پرواز کنون رو به جنان میر علمدار تو می روی الحال برادر ز بر من اما چه کنم آه که من یار ندارم الیوم غریبم دگر انصار ندارم برخیز که سروی به چمنزار ندارم در باغ مرادم تو بدی نخل تر من بگشای ز هم دیده ببین قد هلالم سوزد جگر سنگ در این عرصه به حالم وز بی کسی چون مرغ شکسته پر و بالم بنگر چه کند کار قضا و قدر من داغ غم تو بر جگرم اعظم غم هاست کار من و این فرقه چنین ظاهر و پیداست این قصه ی من عین همان قصه ی یحیاست بر امر زنازاده ببرند سر من برخیز که رفت از المت ناله به ناهید ای وای که گردید امیدم همه نومید این شرح و فراق تو از آن روز که بشنید شد هاشمی نوحه سرا نوحه گر من ‏ زمینه:دست بالا #هاشمی #حضرت_ابوالفضل_ع_تاسوعا به کانال آموزش مداحی و اشعار مناسبتی به بپیوندید👇 ✅کانون مداحان یاس کبود استان گیلان 1⃣ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan 2⃣سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan 3⃣واتساپ https://chat.whatsapp.com/DkIXskZaYx7AhPtvJmbk3

۱ (حضرت ابوالفضل ع) هرگز نمی نوشم،آب گوارا را چون بنگرم عطشان،فرزند زهرا را ای باوفا اباالفضل کان سخا اباالفضل سقای طفلان چون،در شط آب آمد با آن که عطشان و،بی صبر و تاب آمد با نفس خود این سان،اندر عتاب آمد باید خرید از جان،رنج و بلایارا ای نفس اگر این آب،شهد است و شیرین است هرگز ننوشم من،شرط وفا این است بی تاب و بی طاقت،چون آل یاسین است مپسند لب عطشان،اولاد طاها را در بردن این آب،باید بکوشم من هر چند عطشانم،هرگز ننوشم من بهر عزیزانم،اندر خروشم من از تشنگی باید،برهانم آن ها را فریاد ظمآنه،از خیمه ها آید دل بی قرار از آن،آه و بکا آید آتش به جان من،زآن ناله ها آید سوز شرار آن،اعضا و احشا را تا دست هایم را،اندر بدن دارم شمشیر در دست و،قوت به تن دارم حاشا هراسی از،قوم فتن دارم خواهم فنا سازم،این جمع اعدا را اندر ره این آب،گر جان بیفشانم سر را به کف گیرم،سازم فدا جانم کوشش بباید کرد،تا آن که بتوانم خشنود گردانم،سلطان بطحا را با زاده ی زهرا،عهد و وفا دارم در کف به عون حق،تیغ و لوا دارم در سایه ی لطفش،من التجا دارم از کف نخواهم داد،دامان مولا را از شط برون آمد،با آن که محزون بود حالش پریشان و،قلبش پر از خون بود کام وی عطشان و،حالش دگرگون بود با کام عطشان کس،نادیده سقا را دشمن ندا درداد،بر لشکر خاصم از شط برون آمد،ماه بنی هاشم راه ورا بستند،آن فرقه ی ظالم محصور بنمودند،آن شیر هیجا را با آن که تنها بود،خود را به لشکر زد گاهی به ایمن زد،گاهی به ایسر زد همچون شرار نار،بر قوم کافر زد بر خاک و خون افکند،خصم مدلا را اندر سر راهش،آخر کمین کردند از تن جدا او را،دست یمین کردند دست یسارش قطع،قوم لعین کردند غرقه به خون کردند،آن شاه والا را دیگر چه گویم من،با او چه ها کردند بر مشک آب او،تیری رها کردند خاکم به سر او را،قطع رجا کردند افسوس بشکستند،آن قلب شیدا را تیری ابر چشم،آن نازنین آمد دیگر عمودی بر،فرق و جبین آمد آن پیکر مجروح،روی زمین آمد گفتی نگون کردند،عرش معلا را یا رب مقدر کن،بر جمله انصارش با معرفت آیند،در قرب دربارش باشد جوادی هم،خادم به زوارش دنباله رو باشد،این سینه زن ها را زمینه:مه سیما #حیدر_جوادی #حضرت_ابوالفضل_ع_تاسوعا به کانال آموزش مداحی و اشعار مناسبتی به بپیوندید👇 ✅کانون مداحان یاس کبود استان گیلان 1⃣ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan 2⃣سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan 3⃣واتساپ https://chat.whatsapp.com/DkIXskZaYx7AhPtvJmbk3

۲ (حضرت ابوالفضل ع) علمدار سپاهم یا اباالفضل توئی پشت و پناهم یا اباالفضل علمدارم اباالفضل سپهدارم اباالفضل علمدار سپاه من تو بودی همه پشت و پناه من تو بودی به رفعت مهر و ماه من تو بودی ببین حال تباهم یا اباالفضل که دستان تو را از تن جدا کرد که این ظلم و ستم را از جفا کرد تپان بر خاک این قد رسا کرد رخ تو مهر و ماهم یا اباالفضل کنار علقمه افتادی از پا به خون غلتان شدی از ظلم اعدا در این صحرا شود برخیزی از جا شوی تو خضر راهم یا اباالفضل سکینه در حرم در انتظار است ز سوز تشنگی دل بی قرار است دگر زینب به چشم اشکبار است به درب خیمه گاهم یا اباالفضل فدای کام عطشانت برادر قد در خاک غلتانت برادر چگونه بینم این سانت برادر به گردون رفته آهم یا اباالفضل ببینم پیکرت روی زمین است ابر فرقت عمود آهنین است به چشم نازنینت تیر کین است چنین بی کس نخواهم یا اباالفضل ز داغت جان من بر لب رسیده شدم بعد از تو جانا قد خمیده روان شد خون دل از هر دو دیده به جای اشک و آهم یا اباالفضل چو دیدم غرقه در خون پیکرت را چنین صد پاره جسم اطهرت را چه گویم من جواب خواهرت را چو آید او به راهم یا اباالفضل قد عباس من از زین نگون شد کنار علقمه دریای خون شد عنان صبر از دستم برون شد خدا باشد گواهم یا اباالفضل سکینه عم آب آور ندارد برادر خواهرت یاور ندارد در این صحرا کسی بر سر ندارد ز کف دادم تو را هم یا اباالفضل ز مرگت روزگارم تار گشته که چیره دشمن غدار گشته غم و اندوه من بسیار گشته ببین روز سیاهم یا اباالفضل الهی حق عباس علمدار ترحم کن به این جمع عزادار جوادی را دعا این است هر بار به سوی خود بخواهم یا اباالفضل زمینه:لشکری #حیدر_جوادی #حضرت_ابوالفضل_ع_تاسوعا به کانال آموزش مداحی و اشعار مناسبتی به بپیوندید👇 ✅کانون مداحان یاس کبود استان گیلان 1⃣ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan 2⃣سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan 3⃣واتساپ https://chat.whatsapp.com/DkIXskZaYx7AhPtvJmbk3

🏴بفرمایید روضه🏴 طلیعه محرم و مراسم سیاهپوشان 🎙با نوای ذاکران محترم و شعرای آیینی شرق گیلان ☑️چهارشنبه ۱۳ تیر۱۴۰۳ ساعت ۲۱ 🕌رودسر، کیلومتر ۸ جاده کلانکلایه مسجد جامع لاکلایه - کل محله ☑️ با حضور برادران و خواهران ✔️هیات حضرت یاس کبود ، و هیات رزمندگان اسلام شهرستان رودسر ✔️هیات امنای مسجد جامع لاکلایه- کل محله https://eitaa.com/yaskabodgilan