eitaa logo
کانون مداحان یاس کبود استان گیلان
498 دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
1.1هزار ویدیو
190 فایل
📚آموزش مداحی بصورت علمی و تخصصی از مبتدی تاحرفه ای شامل: ✔اصول و فنون مداحی ✔ادعیه و زیارات ✔نغمات آئینی ✔️ روضه خوانی سخنوری مجلس داری 📞 ثبت نام کلاسها: 09391346223
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴🌸🌴🌸🌴🌸🌴🌸🌴🌸🌴 در عالم هدایت هادیست مهر و ماهم در عالم قیامت هادیست داد خواهم ‌ نام ورا نوشتم در کنج خلوت دل چون درجهان عزت هادیست عزو جاهم دل بسته ام به لطف بی حد و بی مثالش در راه پرضلالت هادیست شمعِ راهم من در سرای غربت اصلا کسی ندارم یاران به شهر غربت هادیست جان پناهم هستم گدای مسکین خالی بود دو دستم بی غم ترین کسم چون هادیست پادشا هم من فاخرم غلام دربار آل هادی مستحکمم چرا چون هادیست تکیه گاهم ✍مسلم فرتوت فاخر ✅کانون مداحان یاس کبود استان گیلان 1⃣ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan 2⃣سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan 3⃣واتساپ https://chat.whatsapp.com/DkIXskZaYx7AhPtvJmbk3r   
مدهوش می‌شد کوچه با عطر عبایت با هر قدم گل می‌شکفت از ردّ پایت همسایه نه، یک شهر نه، اصلاً جهانی می‌بُرد نان از سفرۀ بی‌انتهایت حتی برای دزدِ خانه، ماه بودی روشن شد آن شب قلب او با روشنایت وقتی برای درد دشمن هم دوایی، کی می‌شود درمانده باشد آشنایت؟ پر داده‌ام امشب به یاد تو دلم را تا گوشه‌ای از صحن پاک سامرایت از ظلم‌ها عمری دلت خون بود، آری آن زهر، مرهم شد برای دردهایت لب‌ها به هم می‌خورد با سوز مناجات می‌سوختی در ربّنای بی‌صدایت عمری دلت با روضه‌ها در کربلا بود در روز آخر حجره شد کرب‌وبلایت ✅به کانال آموزش مداحی و اشعار مناسبتی بپیوندید 👇 🏴کانون مداحان یاس کبود استان گیلان 1⃣ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan 2⃣سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan 3⃣واتساپ https://chat.whatsapp.com/DkIXskZaYx7AhPtvJmbk3r
رنگ صد لاله ز نسرین عذارش ریخته صد نیستان ناله از آه نَزارش ریخته فاطمه گر نیست بر بالین او پس از چه روی این همه یاس پریشان در کنارش ریخته؟ یا پریده در حقیقت رنگ از روی مهش یا دل آئینه ی آئینه دارش ریخته تیر دیگر در کمان صیاد دنیا چون نداشت زهر را چون طرح بر جان شکارش ریخته خشکسالی جای دارد شهر را ویران کند آبروی سامرا از چشم زارش ریخته در عیادت از دلش شاید که دلها بشکند چون دل اهل و عیال او کنارش ریخته بس که می سوزد گمانم قالب خورشید را از دل آتش نهاد داغدارش ریخته شاید از کرببلا می آید و قبر حسین ابر دلتنگی که باران بر مزارش ریخته در کفن پیچید مانند خبر در کوچه ها در گریز روضه خود طرحی به کارش ریخته جای دارد تاک روید "معنی" از خاک درش اشک چشم عسکری روی مزارش ریخته... ✅به کانال آموزش مداحی و اشعار مناسبتی بپیوندید 👇 🏴کانون مداحان یاس کبود استان گیلان 1⃣ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan 2⃣سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan 3⃣واتساپ https://chat.whatsapp.com/DkIXskZaYx7AhPtvJmbk3r
نفس نفس نفست عطر ربنا دارد قنوت نیمه شبت ذکر آتنا دارد به عمق معرفت واژه های جامعه ات هجا هجا کلماتت دَم از خدا دارد کریم، ابن کریمی و عالمی آقا به دامن کرمت دست التجا دارد کبوترانه پریده در آسمان شما دلی که حسرت سرداب سامرا دارد من از هوای گدایی درگهت مستم گدای سامری ات میشوم ... صفا دارد فدای نام تو یا ایها النقی، جانم چقدر لشکر تو یار و جانفدا دارد اگر چه دست تو را خصم بی بصیرت بست هنوز اهل تو در بیت خویش جا دارد هنوز غصه بزم شراب را داری هنوز دست تو جای طناب را دارد ✅به کانال آموزش مداحی و اشعار مناسبتی بپیوندید 👇 🏴کانون مداحان یاس کبود استان گیلان 1⃣ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan 2⃣سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan 3⃣واتساپ https://chat.whatsapp.com/DkIXskZaYx7AhPtvJmbk3r
آیا که شود باز ببینم وطنم را آرام کنم سینه‌ی پر از محنم را دل‌تنگ مناجات سحرهای بقیعم با مادر غمدیده بگویم سخنم را از سوز عطش تار شده راه نگاهم آخر چه کنم؟ لرزش دست و بدنم را آتش زده بر جان و دلم صوت حزینی سخت است تماشا کنم اشک حسنم را آن روز که در گوشه‌ی ویرانه نشستم لرزاند، غم عمه‌ی سادات تنم را من کشته‌ی بی‌حرمتیِ بزم شرابم با آنکه نبسته لب چوبی دهنم را آن روز که آمد به میان حرف کنیزی... سخت است که تفسیر نمایم سخنم را ناموس خدا، خیره‌سری، چشم حرامی سربسته گذارید بلای کهنم را در این دم آخر به خدا یاد حسینم زیر سرم آماده نهادم کفنم را تشییع تن سالم من کار ندارد غارت ننموده است کسی پیرهنم را ✅به کانال آموزش مداحی و اشعار مناسبتی بپیوندید 👇 🏴کانون مداحان یاس کبود استان گیلان 1⃣ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan 2⃣سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan 3⃣واتساپ https://chat.whatsapp.com/DkIXskZaYx7AhPtvJmbk3r
آسمان را آهِ جان سوزت ز پا انداخته مادرت را باز در هول و ولا انداخته کاری از دستِ طبیبان بَر نمی آید غریب در کنارِ بستر تو مرگ جا انداخته پوستی بَر استخوان داری،به زهرا رفته ای خونِ دل خوردن تو را از اشتها انداخته رفته رفته حجره ات گودال سرخی میشود زهر، لب هایِ تو را از ربنا انداخته تشنگی بی رحم تر از نیزه ی زیرِ گلوست تارهایِ صوتی ات را از صدا انداخته جامِ مِی شرمنده ی اندوهِ چشمانت شده ماجرا را گردنِ شام بلا انداخته شام گفتم، خیزران آمد به یادم «وای وای» گریه ها را یادِ طشتی از طلا انداخته ✅به کانال آموزش مداحی و اشعار مناسبتی بپیوندید 👇 🏴کانون مداحان یاس کبود استان گیلان 1⃣ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan 2⃣سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan 3⃣واتساپ https://chat.whatsapp.com/DkIXskZaYx7AhPtvJmbk3r
آن روز از کبوتر زخمی پری نبود خورشید فاطمه که به این لاغری نبود! شد مثل مادرش به خدا راه رفتنش فرقی که داشت این که جوان بستری نبود آیا دلیل غصّه‌ی او زهر بوده؟ نه از آن شراب، دردسر بدتری نبود یک بی‌حیا و ظرف شراب و امام بود اما به لعل لب، لب چوب تری نبود یک شهر دشمن از همه‌جانب ولی دگر چشم طمع که در پی انگشتری نبود آنجا کشنده بود که در پیش دختران می‌زد یزید چوب،… وَ آب‌آوری نبود ای کاش در مقابل چشمان خواهری رأس بریده داخل طشت زری نبود فریاد می‌کشید صدای گرفته‌ای: بابا محاسن تو که خاکستری نبود! وای از غروب شام غریبان که ناقه بود امّا میان جمع، علی اکبری نبود ✅به کانال آموزش مداحی و اشعار مناسبتی بپیوندید 👇 🏴کانون مداحان یاس کبود استان گیلان 1⃣ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan 2⃣سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan 3⃣واتساپ https://chat.whatsapp.com/DkIXskZaYx7AhPtvJmbk3r
شُکر کبوترِ هوایِ توایم نفس نفس زیرِ لوای توایم مدافعانِ حرمِ زینبیم فدائیانِ سامرایِ توایم https://eitaa.com/yaskabodgilan
فاطمه گر نیست بر بالین او پس از چه روی این همه یاس پریشان در کنارش ریخته؟ خشکسالی جای دارد شهر را ویران کند آبروی سامرا از چشم زارش ریخته https://eitaa.com/yaskabodgilan
السلام علیکم یا اهل بیت النبوة و مَوضِعَ الرِّسالَة وَ مُختَلَفَ المَلائِکة بِمُوالاتِکُم عَلَّمَنا اللهُ مَعالِمَ دینِنا وَ أصلَحَ ما کانَ فَسَدَ مِن دُنیانا بِکُم اَخرَجَنا الله مِنَ الذُّلّ وَ فَرَّجَ عَنَّا غَمَراتِ الکُروب آن نازنین که وصف جمالش خدا کند امشب خدا کند که نگاهى به ما کند آن دلنواز از دل و از جان عزیزتر باشد که درد جان و دل ما دوا کند آن چشمه دعا که دعا مستجاب از اوست آیا شود به حالت ما هم دعا کند چهارم على ز عترت و نور دل جواد او چون جواد لطف نماید، عطا کند پیوند خورده زندگی ما به مهر او این رشته را نتواند کسی ، جدا کند ای زاده ی جواد و بسان پدر جواد مهرت نشد که قهر به سوی گدا کند تو هم بگو با من.... افتاده‏ ام بدام بلا یا ابالحسن غیر از تو کیست؟ آنکه ز دامم رها کند 🔹نصرانی است متوکل احضارش کرد هر کی هم متوکل احضارش می کرد ، مرگش حتمی بود راه افتاد اومد سامراء خیلی هم ترسیده بود، توی راه توی دلش گفت ما که اعتقادی به امامت مسلمونا نداریم اما حالا که دارم میرم بگذار یه تیری توی تاریکی بیندازم صد سکه نذر امام هادی کرد توی دلش... رسید سامراء ، دید اختیار مرکبش رو نداره مرکب ، کوچه ها رو یکی پس از دیگری پشت سر گذاشت رسید در خانه ای زانو زد با خودش گفت اینجا کجاست منکه غریبم، یه مرتبه در خانه باز شد قاصد حضرت صداش زد بیا داخل اینجا منزل امام هادی است تا وارد شد حضرت فرمود یوسف نصرانی، توی راه نذر ما کردی نذرت رو ادا کن داری میری نزد متوکل ، نترس آسیبی بهت نمی رسونه سومین مطلبی که حضرت فرمود فرمود به ما ایمان بیار 🔸اون هنوز متعجب بود اسمم رو از کجا می دونه این آقا نذرم رو از کجا میدونه از نیت دلم خبر داد حالا هم میگه ایمان بیار هنوز حرفی نزده بود ، حضرت فرمود تو مسلمان نمیشی ، اما خدا به تو پسری میده از شیعیان من میشه بعد که یوسف نصرانی رفت حضرت فرمود دروغ میگند اونایی که میگن محبت ما به داد نصرانی هم نمی رسه فهمیدی چی گفتم یعنی حتی غیر مسلمونا ، در خونه ی امام هادی حاجت گرفتند افتاده‏ ام بدام بلا یا ابالحسن غیر از تو کیست؟ آنکه ز دامم رها کند ▪️چندتا روضه داره امام حضرت رو بارها تبعید کردند، بارها ریختند توی خونه اش، خونه اش رو تفتیش کردند بارها زن و بچه اش رو ترسوندند.. 😭 بارها با دست بسته بردنش بارها بردنش مجلس شراب یه دونه اش رو من اشاره کنم این یه دونه برا مرگ ماها بسه این آقا مطهَّر به آیه ی تطهیرِ متوکل ، شبانه او رو احضار کرد ، وارد بزم شرابش کرد یا صاحب الزمان شراب به جدت تعارف کردند. 😭 همه تون فهمیدید کجا میخوام ببرمتون آقا رو وادار کرد اشعاری بخوانند اشعاری در مذمت دنیا و اهل دنیا ، خواند نوشته اند متوکل ، متنبه شد جام شراب رو به زمین زد ، عذرخواهی کرد به چه احترامی این علی بن محمد رو برگرداند اما لایوم کیومک یا اباعبدالله ماه زیارتی ابی عبدالله است، یاعلی بن محمد اگر چه شمارو ، جام شراب تعارف کردند بزم مِی بردند اما دیگه اهل و عیالتون رو به اسیری نبردند.. 😭 جلو چشمت ، اهل و عیالت رو توی بزم شراب اما زن و بچه ی ابی عبدالله رو به طنابی بستند.. 😭 در ملأ عمومی نامحرما و دلقک ها کاری کردند که هرکه وارد مجلس یزید می شد جسارت می کرد.. 😭 آی حسین... 🏴کانون مداحان یاس کبود استان گیلان 1⃣ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan 2⃣سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan 3⃣واتساپ https://chat.whatsapp.com/DkIXskZaYx7AhPtvJmbk3r
اشک را روز جزا با نور قیمت می کنند بر تو هرکس گریه کرده وقف جنت می کنند ایها الهادی گدایانِ دَرِ تو تا ابد بر هزاران حاتم طائی کرامت می کنند اشک هایی را که در این روضه هایت ریخته قطره قطره وصل بر دریای رحمت می کنند سینه زنهای تو با سینه زدن در روضه ات مثل موسی در میان طور عبادت می کنند مَردم ایران به یاد صحن نورانی تو حضرت عبد العظیمت را زیارت می کنند عده ای با پرچمِ یا هادی ات روز جزا از تمامی گنهکاران شفاعت می کنند نام تو دارد جهانی را هدایت می کند علتش این است برنامت اهانت می کنند کاش می شد ما فداییِ نگاهت می شدیم کاشکی در سامرای تو سپاهت می شدیم ای کلام تو، کلام ناب قرآن، یا نقی! زنده شد از برکت نام تو انسان، یا نقی! حرمت نام تو ای مظلوم شهر سامرا واجب عینی شده بر هر مسلمان، یا نقی! مردم ایران زمین، با احترام و مؤمن اند کاش جای سامرا بودی در ایران، یا نقی! با دعای جامعه ما را رساندی تا خدا ای کلیدِ اصلی ابواب ایمان، یا نقی! مَهبطِ وحیی، تو آقا معدن الرحمه تویی ای مصابیحُ الدجی، ای باب احسان، یا نقی! ای که اعلامُ التقی هستی وهم کهف الوَری هرکسی شد نوکرت شد از بزرگان، یانقی! مُنتهی الحلمی، ستون علمی، ارکان البلاد ای امام مهربان بهتر از جان، یا نقی! با گدایی از تو دارم پادشاهی می کنم مرغ دل را سوی ایوان تو راهی می کنم آمدم کُنج حریمت با دوتا چشم تری آمدم پیش تو آقاجان برای قنبری آمدم مثل غلامی بر سر بازار تو جان زهرا حضرت هادی مرا هم می خری؟ ای غریب سامرا ای آشنایِ عالمین تو امام،عسگری هستی و خود بی عسگری هر زمانی آمدم دیدم حریمت خاکی است با ضریح تخته ای ات اشک در می آوری ای فدای نام تو، جان تمام شیعه ها ایها الهادی النقی، تو یک علی دیگری در خرابه جا گرفتی پیش یک دسته گدا پادشاهانه نشستی در کنار نوکری نیمه ی شب ریختند آقا سر سجاده ات قدری انگاری در این روضه شبیه حیدری بردنت از خانه ات اما دری دیگر نسوخت درمیان شعله دست و پای یک مادر نسوخت گرچه بر روی لبت نامی بجز مادر نبود روی دوشت کُنده زنجیرِ زجر آور نبود آمدی بزم شراب و حُرمتت آنجا شکست در عوض آقا در این مجلس که تشت زر نبود دور تو پر بود از نامردهای سامرا در عوض دور و برت بالای نیزه سر نبود دور تو کف می زدند و عده ای باده به دست سخت بود اما کنارت خواهری مضطر نبود گرچه تنها بودی آقاجان در این مجلس ولی دور تو خولی و شمر و لشگری دیگر نبود جای صدها شُکر باقی، مانده در بزم شراب خیزران بالا نمی آمد، لبی هم تر نبود خوب شد حرف از کنیزی هم نشد در آن میان خوب شد چشم پلیدی خیره بر دختر نبود *روضه بخونم بلند گریه کنید: آوردنش آقا امام هادی رو تو مجلسِ متوکلِ مستِ لایعقل، نانجیب به حضرت تعارف کرد جامِ شراب رو، حضرت فرمود: گوشت و پوست و خونِ ما از این نجاسات به دورِ، بعد آقا شروع کرد با شعر، حقایقی رو برا متوکل بیان کردن، متوکل جام شراب رو زمین زد، افتاد رو پاهایِ حضرتِ هادی، گفت: انعام بهش بدید، با احترام ببریدش، به آقا گفت: دیگه کاری ندارید؟ آقا فرمود: دیگه من رو تو این مجلس نیارید... یا امام هادی! آقاجان! شما مَرد بودید تو مجلس شراب... سکینه خانوم میگه: به عمه ام گفتم: یه پارچه ای بده من سرم رو بپوشونم، فرمود: عزیزم! منم مثل تو هستم، نگاه کردم دیدم همه دارم خیره خیره نگاه میکنن...اینجا ابی عبدالله به فریاد اومد، یه وقت دیدن از توی تشت صدای تکبیر داره میاد، نگاه کردن دیدن لبهای حسین بهم میخوره...چیکار کرد نانجیب؟ چوب رو برداشت اینقدر به لب و دهان حسین ضربه زد...😭 راوی میگه: سر رو که می آوردن نگاه کردم دیدم دندان هاش برق میزنه، اما سر رو که می بردن، دیدم دندانها شکسته...😭 حسین... شاعر: مهدی نظری 🏴کانون مداحان یاس کبود استان گیلان 1⃣ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan 2⃣سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan 3⃣واتساپ https://chat.whatsapp.com/DkIXskZaYx7AhPtvJmbk3r