.
#زمینه
#شب_اول_محرم
#طلیعه_محرم
#سبک_یه_قلب_مبتلا_تو_این_سینست
دل اسیر و مبتلای من
بازم میون سینه بی تابه
ماه غم و ماه عزا اومد
محرمه، عزای اربابه
دوباره با اجازه زهرا
بزم عزا قسمت من میشه
اگه بی بی بخواد پیرهن مشکیم
یه روز برای من کفن میشه
دلم امشب پریشونه
دوباره نوکر تو دیده گریونه
حسین من
بازم با اذن مادرت زهرا س
برای ماتمت عزادارم
نگاه تو ازم نگیر آقا
زندگیمو به تو بدهکارم
بدون تو دنیا برام هیچه
بدون تو ز زندگی سیرم
مجلس روضتو نگیر از من
بدون بدون روضه میمیرم
دلم غرق تمناته
سر نوکر تو خاک کف پاته
حسین من
#حضرت_مسلم
#شب_اول_محرم
چو طایری شکسته پر اینجا
به جرم عشق تو گرفتارم
عزیز فاطمه میا کوفه
که بین کوفه بی کس و کارم
ببین پیکت پریشونه
برای غربت تو نوحه میخونه
عزیز فاطمه حسین من
اینجا ندیدم غیر نامردی
ای کاش می نوشتم از خونم
به روی نامه ها که برگردی
ببین پیکت پریشونه
برای غربت تو نوحه میخونه
حسین من
#ورودیه
#شب_دوم_محرم
اینجا کجاست برادر زینب
که قلبمو تو سینه آزرده
از وقتی اومدم تو این صحرا
شیشه صبر من ترک خورده
تمنای دل زارم
بیا برگرد مدینه ای کس و کارم
سرشک دیده شده جاری
جون من از غم اومده بر لب
قلبم گواهی میده که این خاک
آخر تورو میگیره از زینب
تمنای دل زارم
بیا برگرد مدینه ای کس و کارم
حسین من
#حضرت_رقیه
#شب_سوم_محرم
خرابه ی تاریکم و روشن ...
می کنه باز برق نگاه تو
بابا فدای مقدمت جان
دختر بی جرم و گناه تو
همه بود و نبود من
بیا بابا ببین روی کبود من
چشم انتظارم قدمت بودم
چشم انتظاری ام به سر آمد
عمه ببین حاجت روا گشتم
با سر به دیدنم پدر آمد
همه بود و نبود من
بیا بابا ببین روی کبود من
ابتا ای حسین جانم
#حضرت_حر #اصحاب
#شب_چهارم_محرم
شرمنده هستم ای گل زهرا
نظاره کن به اشک و آه من
آقا به حق مادرت زهرا س
بیا و بگذر از گناه من
پشیمونم پشیمونم
ولی تا آخرش پای تو میمونم
آقا میدونم که گناه من
قلب تو رو تو سینه آزرده
ردم مکن که این گدا امشب
پناه به درگاه تو آورده
پشیمونم پشیمونم
ولی تا آخرش پای تو میمونم
حسین من
#حضرت_عبدالله بن حسن
#شب_پنجم_محرم
میان قتلگه شده غوغا
عموی من مانده و یه لشکر
قاتل نشسته بر روی سینه
بالای تل عمه زند بر سر
شناور در یم خونم
فدایت جان عبدالله عموجونم
دستم و از عمه رها کردم
آسیمه سر رفتم سوی گودال
دستم سپر شد در بر تیغ و
شد پیکر چون پیکرش پامال
شناور در یم خونم
فدایت جان عبدالله عموجونم
عمو جانم حسین من
#حضرت_قاسم
#شب_ششم_محرم
در یم خون کشم ز دل ناله
عمو بیا برس به فریادم
بیا عمو که قاسمت جان داد
بیا که من از فرس افتادم
ببین در خون شدم بی تاب
بیا و قاسمت را لحظه ای دریاب
پیراهنم چون کفن بابا
ز تیر و نیزه می شود گلگون
عمو حسین بیا به بالینم
که دست و پا زنم میان خون
ببین در خون شدم بی تاب
بیا و قاسمت را لحظه ای دریاب
عمو جانم حسین من
.
#حضرت_علی_اصغر
#شب_هفتم_محرم
لالایی ای کودک دلبندم
لالایی ای غنچه شش ماهه
یه کم دیگه دووم بیار مادر
ساقی خیمه ها توی راهه
ترک خورده لبت مادر
فدای خشکی لبات علی اصغر
لالا لالا. علی اصغر 2
سرباز شش ماهه این لشکر
برگشتی بی سر از توی میدون
تیر شه شعبه چی سرت آورد
بابا شده از غم تو حیرون
بخواب ای غنچه پرپر
ذبیح کوچکم لالا علی اصغر
لالا لالا علیاصغر
#حضرت_علی_اکبر
#شب_هشتم_محرم
در خیمه ها محشر شده بر پا
رود به میدان شبه پیغمبر
واغربتا واغربتا گشته
بدرقه راه علی اکبر
جوون خوش قد و بالا
کمی آهسته تر ای لاله لیلا
علی اکبر
ازمن میگیره لشکر کوفه
دارو ندار و همه هستم رو
با تیغ و تیر و نیزه و شمشیر
تو کربلا عصای دستم رو
تنش می پاشه تو صحرا
پس از علی اکبر اف بر این دنیا
علی اکبر
https://eitaa.com/yaskabodgilan
.
#واحد
#دهه_محرم
#سربند_مهدوی
#سنگين #دهه_اول_محرم ١٤٠٣
سربند #امام_زمان
السلام
باني روضه هاي ارباب من
منتقمِ شهنشهِ بي كفن
روحي لك الفدا ، يابن الحسن
شكرلله
باز دوباره سينه زن روضه هام
باز به لطفِ
سه ساله من هم ميونِ نوكرام
آرزومه
مشايه اربعين با مهدي بيام
آه ، العجل
#حضرت_مسلم
#شب_اول_محرم
السلام
مسافرِ غريبِ كوفه ي بلا
آرامِ جانِ شهِ كرب و بلا
يا مسلم اولادي لك الفدا
من بميرم
كه جون دادي با لب تشنه آقا
اولين يارِ بي سر زاده ي خير النسا
با چشم خيس
گفتي حسين جان به كوفه نيا
آه ، يا مسلم
يا حسين
بر گرد و نيا به جان دخترت
رحمي كن به جوونيه اكبرت
اينجا از غم ميميره خواهرت
اشكِ چشمام
همينجوري داره ميباره نم نم
تا ميبينم
حرمله آمادس ديگه كم كم
گُر ميگيرم
برده فروشاشونو تا ميبينم
آه ، يا مسلم
.............
#وروديه كربلا
#شب_دوم_محرم
آسمون
عزا گرفته باز توي اين شبا
ميباره اشكِ چشمِ خير النسا
رسيده زينب به كرب و بلا
من بميرم
شروع شد درد و غماي زينب
نِشست خاك
كرب و بلا روي عباي زينب
حضرت سقا
ركاب ميگيره براي زينب
آه ، يا زينب
بوي غم
بدجوري ميوزه از اين سرزمين
داداش بيا بريم ازينجا همين
اشكاي چشماي رباب و ببين
اين بيابون
بدجوري داداش پُره خار و خسه
غُصم اينه
رباب بچه داره دلواپسه
اگر تو رفتي
بگو كه كي به دادِ ما ميرسه
آه ، يا زينب
........
#حضرت_رقيه
#شب_سوم_محرم
اهل شام
بياين ببينين كه رسيده بابام
ديگه تموم شد همه ي غُصّه هام
بهش ميگم خنديدين به موهام
دست نداره
و گرنه كه شونه ميزد موهامو
حالا كه اومد
بهش ميگم بُردين النگوهامو
به من نخندين
پَسَم بدين هــديّه ي بابامو
آه ، يا ابتاه
من ديدم
كه بوي نونِ تازه مياد از دور
نگو كه تُ اومدي از كنجِ تنور
رفتي نگفتي دلِ من ميزنه شور
نه ديگه تو
قابلِ تشخيصي واسه ماها
نه ديگه من
چشمام جايي رو ميبينه بابا
آخه بدجور
دستاي سنگيني دارن اينجا
آه ، يا ابتاه
#حضرت_حر
#شب_چهارم_محرم
السلام
اي پسرِ حضرتِ زهرا حسين
حُـرّ خطاكار توام يا حسين
العفو سيدي و مولا حسين
حسين العفو
به اشك چشماي رقيه ات قسم
حسين العفو
به حق آب آورِ اهــل حــرم
حسين العفو
اي به فداي تو پدر مـادرم
آه ، ياحسين
من بودم
كه روي خيمه هاي تو بستم آب
به جان فاطمه دلم شده كباب
گريونم براي طفل رباب
اِرفَع رَاْسَك
گريه نكن تو ديگه حُرِّ مايي
اِرفَع رَاْسَك
تو نظر كرده ي خيرالنسايي
اِرفَع رَاْسَك
تو اولين شهيـد كربــلايي *
آه ، يا حسين
*
اولين شهيد از زمانيكه حضرت حر به ياران سيدالشهدا عليه السلام پيوستند وگرنه قبل از آمدن حضرت حُر ،
در اوائل جنگ ، عمر سعد ملعون دستور داد كه تعداد زيادي از لشكر همه باهم بجنگند
........
#طفلان_حضرت_زینب
#شب_چهارم_محرم
يا اخاه
روي منو زمين نزن جانِ من
برادرِ غريب و عطشانِ من
بذار فدائيت شن طفلانِ من
جانِ حيدر
به جانِ مادرمون زهرا قسم
نه نياري
ميميرم ، رحمي كن مضطرم
بچه هام كه
سهله من بايد فدائيت بشم
آه ، يازينب
روي منو
سفيد كنين پيشِ چشم برادرم
فدا بشين جلوي چشماي ترم
بريد به يارىِ غريبِ مادرم
خدانگهدار
وعده ي بعديمون تو بازار شام
من اسير و
شما روو نيزه روبروي چشام
دسته بسته
من و ميبينين توي بزم حرام
آه ، يا زينب
........
#حضرت_قاسم بن الحسن
#شب_ششم_محرم
اي عمو
ديگه رسيده جون به لبهاي من
بميرم اي غريبِ دور از وطن
بذار برم قسم به بابام حسن
جانِ زهرا
عموجونم نزن تو رومو زمين
نامه اي كه
تو بازوبندمه بيا و ببين
نوشته بابام
تنها نذارمت تو اين سرزمين
آه ، قاسمم
قاسمم
گريه نكن اي شاهْ دامادِ من
برو ولي ميميرم از اين محن
چقدر شدي شبيه بابات حسن
اكبرم كه
زِرِه به تن داشت شد ارباًاربا
بي زِرِه تو
كجا ميري اي جانِ مجتبىٰ
ترسم اينه
بشي پامالِ نعلِ اين مركبا
آه ، قاسمم
........
#حضرت_علی_اصغر
#شب_هفتم_محرم
اصغرم
لالا لالا بخواب گل پرپرم
چيكار كنم شير ندارم پسرم
دارم ميميرم منم مادرم
شير ندارم
ناخن نكش به صورت و به سينم
شير ندارم
زبون نكش رو لبات دلْ غمينم
شير ندارم
الهي داغتـو مـادر نبيــــنم
آه ، لالايي
آخرش
ميري عزيزم روي دست بابات
از اون بالا به فرات ميخوره چشات
سه جرعه تير ميشينه كنج لبات
تا كه ميبينم
تُ رو روي ني چشام ميره سياهي
تُ رو رو نيزه
با سيبِ سرخ ميگيرن اشتباهي
جون ميدم تا
سرت زمين ميفته گاه گاهي
آه ، لالايي
👇 ادامه
به کانال آموزش مداحی و اشعار مناسبتی بپیوندید👇
🏴کانون مداحان یاس کبود استان گیلان
1⃣ایتا
https://eitaa.com/yaskabodgilan
2⃣سروش
http://splus.ir/yas_kabod_gilan
3⃣واتساپ
https://chat.whatsapp.com/DkIXskZaYx7AhPtvJmbk3
.
#زمینه
#حضرت_حر
#شب_چهارم_محرم
يا حبيب الانصار ، به ما كن نگاهي
بابـي انت و اُمّـي يا حر بن رياحي
كاشكي مثلِ تو مارو ، بخره ، فاطمه ٢
بشيم ياره صاحبْ زمان ، پسره ، فاطمه ٢
تو حُرّه حسيني ، آقا آقا آقا آقا
تو دُرّه حسيني ، آقا آقا آقا آقا
العفو يا سيدي
حسين حسين حسين حسين
با گريه ميگفتي ، به آقاي عطشان
ميشه بغل كني حُـّر پيشمانتو آقاجان
من بودم كه نهر آب و ، به روي ، تو بستم ٢
من بودم كه آقا دلِ ، زينب و ، شكستم ٢
ميگفتي با گريه ات ، ببخش ببخش ببخش حسين
آقا به رقيه ات ، ببخش ببخش ببخش حسين
العفو يا سيدي
حسين حسين حسين حسين
به کانال آموزش مداحی و اشعار مناسبتی بپیوندید👇
🏴کانون مداحان یاس کبود استان گیلان
1⃣ایتا
https://eitaa.com/yaskabodgilan
2⃣سروش
http://splus.ir/yas_kabod_gilan
3⃣واتساپ
https://chat.whatsapp.com/DkIXskZaYx7AhPtvJmbk3
#متن_روضه #شب_چهارم
#حضرت_حر
#محرم
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
صلیالله علیک یا اباعبدالله صلیالله علیک یابن رسولالله
🔹امشب را یک نامی از حر ببری
این سردار تائب
این سردار خوشبخت. کسی که تا صبح عاشورا در صف دوزخیان بود و صبح عاشورا به خیل بهشتیان پیوست.
این دعای امام سجاد را در ابوحمزه ثمالی زیاد تکرار کنید دو کلمه هم بیشتر نیست "واختم لی بخیر"
خدایا عاقبت بخیر ما را از دنیا ببر🙏
خدایا عبادتهایمان ضایع نشود...
🔸 ابن ملجم مرادی اهل نماز شب بود. یکی از برگزیدگان یمن بود و به کوفه آمده بود.
علی علیهالسلام به او حکومت بدهد استانداری به او تفویض کند. آمده شمشیرش در خدمت علی باشد علیه علی بکار گرفته میشود..😔
واختم لی بخیر..
🔹حر عاقبتبهخیر شد. من یکشب عرض کردم حر آدم با ادبی بود. ادبش نجاتش داد. در این طول مسیری که از قبل از محرم با امام حسین روبرو شد پشت سر حضرت نماز میخواند. به سید الشهداء احترام میگذاشت. تا رسید روز عاشورا. طبل جنگ که به صدا درآمد حر از نخبگان شجاعان کوفه بود.
🔸یکی از کوفیان میگوید دیدم حر دارد میلرزد و رنگ چهرهاش زرد شده است. گفتم حر از جنگیدن میترسی؟
گفت: به خدا قسم هیچگاه از جنگ نترسیدم. میدانی امروز چرا میلرزم؟ خودم را بین بهشت و جهنم میبینم..
میترسم دوزخی بشوم..!
بهبهانه اینکه میخواد اسبش را آب بده از سپاه فاصله گرفت.
فرمانده بخشی از سپاه بود. آهستهآهسته فاصله گرفت و به طرف خیام حرم امام حسین رفت...
🔹ببینید چه امام مهربانی دارید؟ بعضیها نوشتهاند اگر امام حسین حر را نمیبخشید جا داشت.
زیرا حر دو ضربه به امام حسین زد؛
یعنی به حرکت حضرت و امام هر دو را بخشید. یکی اینکه راه را بر حضرت متوقف کرد و حضرت را مثل امروز در کربلا متوقف کرد
گفت اجازه حرکت نمیدهم و نامه آمده است و باید بمانید.
دوم اینکه گفت ابن زیاد به من گفته که شما را در جایی متوقف کنم که آب در دسترس شما نباشد.
🔹امام فرمودند: بگذارید خیمههایمان را کنار فرات برپا کنیم؛ یعنی فرات پشت سر ما باشد.
گفت: آقا در نامه نوشتهاند که شما را یکجایی پیاده کنم که آب در دسترس شما نباشد. هر دو کار را هم کرد..
اما ببینید این سردار خوشبخت، صبح عاشورا آمد به طرف خیمههای امام حسین، بعضیها نوشتهاند کفشهایش را هم درآورد.
میخواهد به حرم وارد شود..😭
▪️دستهایش را روی سر گذاشت و زرهش را درآورد و سربه زیر انداخته، آمد بهطرف خیمه سیدالشهدا آقا داشتند نگاه میکردند.
▪️ای قربان کرم پسر فاطمه. آقایان اگر کسی گفت بد کردم حلالم کن دیگر بیش از این خجالتش ندهید. بگوید دیگر اسمش را نیار بخشیدمت.
سربهزیر انداخت و یک کلمه گفت: هل لی توبه؟ 😭
آیا فرصت هست برگردم؟ توبهام قبول است؟ آقا میپذیرید مرا؟ قبولم میکنید؟😭
یکوقت سید الشهداء دستهایش را باز کرد و حر را بغل گرفت..😭
زبان حال حر را بگویم. زبان حال همهمان را به آقا بگوییم. بگوییم آقا حر رو به شما آورد و ما هم امشب میخواهیم هم ناله با حر بیاییم. بگوییم اگر تا حالا شیعه خوبی برای شما نبودیم و به وظیفهمان عمل نکردیم شما حر را قبول کردید ما را هم قبول کنید..
ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمدهایم
از بد حادثه اینجا به پناه آمدهایم
آبرو میرود ای ابر خطاپوش ببار
که بدین بحر کرم غرق گناه آمدهایم
یک جمله به آقا گفت وقتی خیالش راحت شد حسین او را بخشیده، هنوز آرام نشده، گفت: آقا اجازه بدهید از خواهرانتان حلالیت بطلبم..😭
آخر من دل زینب را شکستهام دل سکینه را شکستم آمد پشت خیمه بانوان حرم، صدا زد ای دختران فاطمه من حرّم.. 😭
اللهم انی ارهبت قلوب اولیائک خدایا من کسی هستم که قلب بندههای خوب را آزرده کردم..😭
▪️یک جمله گفت و صدای نالههای زنان از درون خیمه و نالههای حر از بیرون خیمه بلند شد. یکوقت صدا زد ای دختران فاطمه نکند روز قیامت در محضر مادرتان فاطمه از من شکایت کنید..
با چشمان اشکآلود آمد خدمت آقا
دیگر آرام ندارد..
▪️ گفت آقا بگذارید افتخار شهادتدر راه شما را داشته باشم.
بهبه..
وقتی به میدان رفت جانبازی کرد و مجروح روی زمین افتاد. سیدالشهدا آمد بالای سر حر، نفسهای آخر حر است و پیشانی او غرق در خون است. یکوقت آقا دستمالی درآورد و پیشانی حر را بست؛ یعنی مردم عالم دیگر از حر بدی نگیرید حسین مدال افتخار به پیشانی حر بسته است..😭
آقا فرمود: تو حری همانگونه که مادرت تو را حر نامید..
بگوییم یا اباعبدالله دستمال به پیشانی حر بستی و سر او را به دامن گرفتی؛
اما راوی میگوید عصر عاشورا حسین تو قتلگاه صورت به روی خاک گذاشت... 😭
آاای حسین...
به کانال آموزش مداحی و اشعار مناسبتی بپیوندید👇
🏴کانون مداحان یاس کبود استان گیلان
1⃣ایتا
https://eitaa.com/yaskabodgilan
2⃣سروش
http://splus.ir/yas_kabod_gilan
3⃣واتساپ
https://chat.whatsapp.com/DkIXskZaYx7AhPtvJmbk3
#متن_روضه
#شب_چهارم
#حضرت_حر
#محرم
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
صلیالله علیک یا اباعبدالله صلیالله علیک یابن رسولالله
🔹امشب را یک نامی از حر ببری
این سردار تائب
این سردار خوشبخت. کسی که تا صبح عاشورا در صف دوزخیان بود و صبح عاشورا به خیل بهشتیان پیوست.
این دعای امام سجاد را در ابوحمزه ثمالی زیاد تکرار کنید دو کلمه هم بیشتر نیست "واختم لی بخیر"
خدایا عاقبت بخیر ما را از دنیا ببر🙏
خدایا عبادتهایمان ضایع نشود...
🔸 ابن ملجم مرادی اهل نماز شب بود. یکی از برگزیدگان یمن بود و به کوفه آمده بود.
علی علیهالسلام به او حکومت بدهد استانداری به او تفویض کند. آمده شمشیرش در خدمت علی باشد علیه علی بکار گرفته میشود..😔
واختم لی بخیر..
🔹حر عاقبتبهخیر شد. من یکشب عرض کردم حر آدم با ادبی بود. ادبش نجاتش داد. در این طول مسیری که از قبل از محرم با امام حسین روبرو شد پشت سر حضرت نماز میخواند. به سید الشهداء احترام میگذاشت. تا رسید روز عاشورا. طبل جنگ که به صدا درآمد حر از نخبگان شجاعان کوفه بود.
🔸یکی از کوفیان میگوید دیدم حر دارد میلرزد و رنگ چهرهاش زرد شده است. گفتم حر از جنگیدن میترسی؟
گفت: به خدا قسم هیچگاه از جنگ نترسیدم. میدانی امروز چرا میلرزم؟ خودم را بین بهشت و جهنم میبینم..
میترسم دوزخی بشوم..!
بهبهانه اینکه میخواد اسبش را آب بده از سپاه فاصله گرفت.
فرمانده بخشی از سپاه بود. آهستهآهسته فاصله گرفت و به طرف خیام حرم امام حسین رفت...
🔹ببینید چه امام مهربانی دارید؟ بعضیها نوشتهاند اگر امام حسین حر را نمیبخشید جا داشت.
زیرا حر دو ضربه به امام حسین زد؛
یعنی به حرکت حضرت و امام هر دو را بخشید. یکی اینکه راه را بر حضرت متوقف کرد و حضرت را مثل امروز در کربلا متوقف کرد
گفت اجازه حرکت نمیدهم و نامه آمده است و باید بمانید.
دوم اینکه گفت ابن زیاد به من گفته که شما را در جایی متوقف کنم که آب در دسترس شما نباشد.
🔹امام فرمودند: بگذارید خیمههایمان را کنار فرات برپا کنیم؛ یعنی فرات پشت سر ما باشد.
گفت: آقا در نامه نوشتهاند که شما را یکجایی پیاده کنم که آب در دسترس شما نباشد. هر دو کار را هم کرد..
اما ببینید این سردار خوشبخت، صبح عاشورا آمد به طرف خیمههای امام حسین، بعضیها نوشتهاند کفشهایش را هم درآورد.
میخواهد به حرم وارد شود..😭
▪️دستهایش را روی سر گذاشت و زرهش را درآورد و سربه زیر انداخته، آمد بهطرف خیمه سیدالشهدا آقا داشتند نگاه میکردند.
▪️ای قربان کرم پسر فاطمه. آقایان اگر کسی گفت بد کردم حلالم کن دیگر بیش از این خجالتش ندهید. بگوید دیگر اسمش را نیار بخشیدمت.
سربهزیر انداخت و یک کلمه گفت: هل لی توبه؟ 😭
آیا فرصت هست برگردم؟ توبهام قبول است؟ آقا میپذیرید مرا؟ قبولم میکنید؟😭
یکوقت سید الشهداء دستهایش را باز کرد و حر را بغل گرفت..😭
زبان حال حر را بگویم. زبان حال همهمان را به آقا بگوییم. بگوییم آقا حر رو به شما آورد و ما هم امشب میخواهیم هم ناله با حر بیاییم. بگوییم اگر تا حالا شیعه خوبی برای شما نبودیم و به وظیفهمان عمل نکردیم شما حر را قبول کردید ما را هم قبول کنید..
ما بدین در نه پی حشمت و جاه آمدهایم
از بد حادثه اینجا به پناه آمدهایم
آبرو میرود ای ابر خطاپوش ببار
که بدین بحر کرم غرق گناه آمدهایم
یک جمله به آقا گفت وقتی خیالش راحت شد حسین او را بخشیده، هنوز آرام نشده، گفت: آقا اجازه بدهید از خواهرانتان حلالیت بطلبم..😭
آخر من دل زینب را شکستهام دل سکینه را شکستم آمد پشت خیمه بانوان حرم، صدا زد ای دختران فاطمه من حرّم.. 😭
اللهم انی ارهبت قلوب اولیائک خدایا من کسی هستم که قلب بندههای خوب را آزرده کردم..😭
▪️یک جمله گفت و صدای نالههای زنان از درون خیمه و نالههای حر از بیرون خیمه بلند شد. یکوقت صدا زد ای دختران فاطمه نکند روز قیامت در محضر مادرتان فاطمه از من شکایت کنید..
با چشمان اشکآلود آمد خدمت آقا
دیگر آرام ندارد..
▪️ گفت آقا بگذارید افتخار شهادتدر راه شما را داشته باشم.
بهبه..
وقتی به میدان رفت جانبازی کرد و مجروح روی زمین افتاد. سیدالشهدا آمد بالای سر حر، نفسهای آخر حر است و پیشانی او غرق در خون است. یکوقت آقا دستمالی درآورد و پیشانی حر را بست؛ یعنی مردم عالم دیگر از حر بدی نگیرید حسین مدال افتخار به پیشانی حر بسته است..😭
آقا فرمود: تو حری همانگونه که مادرت تو را حر نامید..
بگوییم یا اباعبدالله دستمال به پیشانی حر بستی و سر او را به دامن گرفتی؛
اما راوی میگوید عصر عاشورا حسین تو قتلگاه صورت به روی خاک گذاشت... 😭
آاای حسین...
به کانال مداحی و اشعار مناسبتی به بپیوندید👇
✅کانون مداحان یاس کبود استان گیلان
1⃣ایتا
https://eitaa.com/yaskabodgilan
2⃣سروش
http://splus.ir/yas_kabod_gilan
3⃣واتساپ
https://chat.whatsapp.com/DkIXskZaYx7AhPtvJmbk3
.
#واحد
#امام_حسین_واحد
#سربند_واحد
#واحد۱۰
ما کسی رو از تو بهتر نداریم
یه امام حسین که بیشتر نداریم
مارو از درِ خونهت جدا نکن
جایی رو به غیر این در نداریم
ای که به یک گوشه نگات آقا
سنگ سیاه و مثل در کردی
یه نیم نگاهی هم به ماها کن
از اون نگاها که به حر کردی
یا اباعبدالله ، نعم الارباب
به علیِ اکبرت ، منو دریاب
#شب_چهارم_محرم
#حضرت_حر
#واحد۱۰
رحمت واسعه خدا حسین
شاه با وفای کربلا حسین
غرق در گنام دستمو بگیر
ای سفینه النجات ما حسین
راه تو رو اگرچه بستم من
به جد اطهرت ببخش آقا
دل رقیه رو شکستم من
به جون مادرت ببخش آقا
یا اباعبدالله --- ای حسین جان
......
حر از این به بعد دیگه بنده توست
جنت و بهشت من خنده توست
حتی دست دشمنت رو میگیری
آقایی فقط برازنده توست
صدات نکرده بودم و دیدم
تو لحظههای آخرم آقا
با علی اکبر اومدی پیشم
منت گذاشتی به سرم آقا
یا اباعبدالله --- ای حسین جان
.......
کشتی تو از همه وسیعتره
نور تو از همه پرفروغتره
محشرم ورودی بابالحسین
از بقیه درا شلوغ تره
من چی بگم از کرم و فضلش
پهن همیشه سفره بذلش
روز قیامت که میاد زهرا
کارو میده دست اباالفضلش
#عبدالحسین ✍
..................
#اصحاب_واحد
#حضرت_حبیب
#واحد۱۰ #حبیب_بن_مظاهر
هر کی میخواد کسب آبرو کنه
نوکر ی رو از یه جا شروع کنه
اصحابی از اصحاب امام حسین
هر کسی سراغ داره رو کنه
جوونا مون فدا جوناشون
پیر غلاما فدای پیراشون
هم حسینیای این عالم
فدای این اصحاب وآقا شون
یا ابا عبدالله ---- ای حسین جان
.......
درد و باید از طبیب سوال کنیم
بی کسی رو از غریب سوال کنیم
قیمت نوکری این خونه رو
آره باید از حبیب سوال کنیم
چه کار با قد کمونش کرد
دخت علی دعا به جونش کرد
جای عصا تیغ گرفت دستش
عشق حسین تازه جوونش کرد
یا ابا عبدالله --- ای حسین جان
......
#جون
#حضرت_جون
به فدای جونو و عشق وادبش
نوکریش بوده همه تاب و تبش
رجزش بوده امیری یا حسین
حسبش رو رخ کشید نه نسبش
چیزی نداشت ولی حسین و داشت
جون دیگه غلام زنگی نیست
بوسید حسین صورتشو یعنی
بالاتر از سیاهی رنگی نیست
یا ابا عبدالله --- ای حسین جان
#عبدالحسین
................
#شب_پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله_واحد
#واحد۱۰
اومدم میون تیغ و نیزه ها
تا برای تو سپر باشم عمو
تو برام مثل پدر بودی ، میخوام
برا تو مثل پسر باشم عمو
چقدر سنگ دور و برت ریخته
چقدر نیزه رو پرت ریخته
تو هم شبیه مادرت زهرا
یه لشکری روی سرت ریخته
یا ابا عبدالله ---- ای عمو جان
.......
راضیم سرم جدا بشه ولی
تو یه مو کم نشه از سرت عمو
راضیم که دست من قلم بشه
تو زیر پا نره پیکرت عمو
تو مدینه مقابل بابام
به مادرش زهرا جسارت شد
سخته عمو باشم ببینم که
دار و ندار عمه غارت شد
یا ابا عبدالله ---- ای عمو جان
#عبدالحسین
.............
#شب_ششم_محرم
#حضرت_قاسم
ای عمو مثل زره شده تنم
جای سالمی نموند رو بدنم
تا که فهمیدن یتیم حسنم
همه با بغض حسن میزدنم
گفتم به لشکر تازه دامادم
هلهله کردن تا که افتادم
مونده تنم به زیر دست و پا
بیا عمو برس به فریادم
یا اباعبدالله ____ ای عمو جان
......
مثل مادرت شده پهلوی من
منو به خیمه نبر عموی من
مادرم ببینه که دق میکنه
جای این خنجر و رو گلوی من
از بس زیر پا پیکرم مونده
از پیکرم فقط سرم مونده
از من فقط یه پیرهن پاره
برا عروس مضطرم مونده
یا اباعبدالله ____ ای عمو جان
#عبدالحسین
........
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر
میپاشم خونش و سمت آسمون
ای خدا ببین چی اومد به سرم
آخه از فرات چیزی کم نمیشد
می دادن یه جرعه آب به اصغرم
تو دست و پا زدی و من مُردم
پر خون شدی و خون دل خوردم
نمیدونی چها کشیدم تا
این تیر و از گلوت در آوُردم
وای علی اصغرم ____ ای علی جان
......
حرمله آخر من و بیچاره کرد
بین میدون و حرم آواره کرد
گلوی از برگ گل نازک ترو
با تیر سه شعبه پاره پاره کره
حرمله از غصه من و پیر کرد
شیرخواره من و چه جور سیر کرد
ببین چه کرد با گلوی طفلم
تیری که عباس و زمینگیر کرد
وای علی اصغرم ____ ای علی جان
.......
زبانحال حضرت رباب
عروس فاطمه ام که مثل اون
داغ شش ماهه به روی دلمه
اون ندید محسنش و دیگه ولی
سرتو مقابل محملمه
تو رو زدن رو دستای بابا
محسن و در بین در و دیوار
نشون بده گلوت رو به محسن
بگو که تیر بدتره یا مسمار
وای علی اصغرم ____ ای علی جان
#عبدالحسین ✍
به کانال مداحی و اشعار مناسبتی به بپیوندید👇
✅کانون مداحان یاس کبود استان گیلان
1⃣ایتا
https://eitaa.com/yaskabodgilan
2⃣سروش
http://splus.ir/yas_kabod_gilan
3⃣واتساپ
https://chat.whatsapp.com/DkIXskZaYx7AhPtvJmbk3