eitaa logo
کانون مداحان یاس کبود استان گیلان
516 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
1.2هزار ویدیو
198 فایل
📚آموزش مداحی بصورت علمی و تخصصی از مبتدی تاحرفه ای شامل: ✔اصول و فنون مداحی ✔ادعیه و زیارات ✔نغمات آئینی ✔️ روضه خوانی سخنوری مجلس داری 📞 ثبت نام کلاسها: 09391346223
مشاهده در ایتا
دانلود
زندگی بعدِ تو عذابه رو دستِ من جایِ طنابه تموم گل هاتو آوردم اما یکی موند تو خرابه این نشونی که رو چشامِ سوغاتیِ کوفه و شامِ چادرِ خاکیِ رقیه ببین داداش، شالِ عزامه هر کاری کردم که بمونه ، اما نشد نمیره زیرِ تازیونه ، اما نشد اما نشد هم سفرم شه تا مدینه ، اما نشد خواستم سر تو رو نبینه ،اما نشد ▪️داداش تو اون مجلس هرچی جلو چشماشو گرفتم ... هی رو پنجۀ پا بلند شد ، عمه به خدا سرِ خودِ بابامه...😭 حسین جان تو اون مجلس با اون چشم کمسوش تو رو شناخت نذاشتم درست تو رو ببینه ...اما تو خرابه سر تو به سینه چسباند... 😭 شده تنم پر از کبودی هر جا که بردنم تو بودی سر تو رو بالایِ نیزه چه سنگی زد ، زنِ یهودی غارت شده انگشترِ تو غارت شده روسریِ من حتی زنِ یزید دلش سوخت برایِ بی معجریِ من خواستم که تو قرآن نخونی ، اما نشد خواستم نشه لبِ تو خونی ، اما نشد ▪️از چهار سالگی همه بهش گفتن کربلا ، عطش ، سرِ بریده ... از چهار سالگی این کلمات رو مرور کرد ، لذا کربلا شبِ عاشورا تا دستِ امامت رو قلبش آمد همه رو پذیرفت با شهادتِ حسینش کنار اومد ... ▪️داداش همه بهم گفتن حسینتو تشنه می کشن ، همه رو باور داشتم اما اینو باور نداشتم سرت تو تشتِ طلا باشه .... نانجیب شراب بخوره ... ته ماندۀ شرابش رو .... جلو زن و بچه ت چوبِ خیزران بلند کنه .... آخ بمیرم برات .... خاک بر دهانِ من ، تو دعایِ عرفه اومده ابی عبدالله با تمامِ اعضا و جوارحش شهادت میده به یگانگی خدا ( تک تک اعضا رو میگه ) ... ▪️ یعنی با همۀ اعضا و جوارحم شهادت میدم ، میخوام یه جمله بگم و بشینم ، همۀ اعضا و جوارحش رو کربلا تقدیم کرد ... یه جایِ سالم تو بدنش باقی نموند ... تنها جایِ سالم دندان هایِ مبارکش بود .... یه نگاه کرد نانجیب ، دید دندان هاش سفیده و میدرخشه ... چوبِ خیزران رو بلند کرد ...😭 آاای حسین .... 🏴کانون مداحان یاس کبود استان گیلان 1⃣ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan 2⃣سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan 3⃣واتساپ https://chat.whatsapp.com/DkIXskZaYx7AhPtvJmbk3r 4⃣بله https://ble.ir/yaskabodgilan   
هنگامی که کاروان اهل بیت می خواست با محمل های سیاه از شهر شام خارج شود، اهل شام با حال خجالت و حال عزا، آنان را مشایعت می نمودند، یک وقت حضرت زینب (سلام الله علیها) سر از محمل بیرون آوردند و فرمودند: ای اهل شام اگر ما را خارجی خواندید رفتیم، و اگر در خرابه جای دادید رفتیم، سپس فرمود: ای زنان شامی! یک امانتی از ما در خرابه مانده، جان شما و جان این امانت، گاهگاهی سر قبرش بروید و آبی بر سر مزارش بپاشید و چراغی روشن کنید.... 😭 پس از آن که کاروان به مدینه بازگشت، زنان مدینه، دسته دسته به نزد ایشان می آمدند و تسلیت عرض می کردند، حضرت زینب (سلام الله علیها) از مصیبت ها و حوادث کربلا و کوفه و شام برای آنها تعریف  می نمود و آن  ها می گریستند، حضرت زینب (سلام الله علیها) از شام می فرمود، تا به یاد خرابه ی شام و حضرت رقیه (سلام الله علیها) افتادند، فرمود: (اما  مصیبت شهادت رقیه (سلام الله علیها) در خرابه ی شام، کمرم را خم نمود و مویم را سفید کرد.)...😭 زنان وقتی مصیبت های رقیه (سلام الله علیها) را شنیدند، صدای ضجّه و شیونشان بلند شد... 😭 🏴کانون مداحان یاس کبود استان گیلان 1⃣ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan 2⃣سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan 3⃣واتساپ https://chat.whatsapp.com/DkIXskZaYx7AhPtvJmbk3r 4⃣بله https://ble.ir/yaskabodgilan