eitaa logo
کانون مداحان یاس کبود استان گیلان
525 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
205 فایل
📚آموزش مداحی بصورت علمی و تخصصی از مبتدی تاحرفه ای شامل: ✔اصول و فنون مداحی ✔ادعیه و زیارات ✔نغمات آئینی ✔️ روضه خوانی سخنوری مجلس داری 📞 ثبت نام کلاسها: 09391346223
مشاهده در ایتا
دانلود
السلام علیکم یا اهل بیت النبوة “اللّهُمَّ صَلِّ عَلَی الصّدیقة الطاهرة فَاطِمَةَ و اَبِیهَا وَ بَعلِهَا وَ بَنِیهَا وَ سِرِّ المُستَودَعِ فِیهَا بِعَدَدِ مَا اَحاطَ بِهِ عِلمُک” 🔹 اصلاً گریۀ مُحرم با گریه فاطمیه فرق داره، علتش اینه که فاطمیه، همه برای هم روضه می خونند ▪️الان تو خونه ی حضرت زهرا باشی، بچه هاش دارن برای هم روضه میخونند، امام حسن برا امام حسین روضه میخونه، دوتاشون برای حضرت زینب روضه میخونند، این تفاوتش با کربلاست صورت توحید دارد سجده های فاطمه سجده باید کرد پس تنها به پای فاطمه خلقت زهرا ولایت داشت دنبال خودش مصطفی ختم رسل شد در حرای فاطمه یا علی گفتیم و یا زهرا در آوردند از آب در غدیر خم که ثابت شد ولای فاطمه بارها از رَبیَّ الاَعلٰی خود فهمیده ام می خَرد ما را خدا با ربنای فاطمه 🔸دیدم تو قنوتش صدا میزنه، خدایا! شیعیانم، دوستانم، گریه کنانم، همه رو مادر یاد کرد… رشته ای از چادرش هم دست ما باشد بس است چون نمی‌ارزد دو عالم در اِزای فاطمه می‌رسد خیر قنوتش بر در و همسایه اش ▪️بي بی جان به حسین ات قسم ما از همسایه های شما بهتریم، چون ما هیچ وقت نگفتیم از گریه های تو خسته شدیم... 😭 اما اونا آمدن به علی شکایت کردند.. هرچی خوبی این خانواده به اهل این شهر کردن برعکس جواب گرفتند… می رسد خیر قنوتش بر در و همسایه اش پس چه می صرفد شدم عمری گدای فاطمه خوش به حال فاطمه کهف حصینش حیدر است خوش به حال مرتضی دارد هوای فاطمه قبر پنهانی او گیریم که پیدا نشد اصلاً از اول نبود این خاک، جای فاطمه او اگر می خواست آتش را گلستان کرده بود معجزه کاری ندارد که برای فاطمه قامتش آیینه ی صبر علی بود و شکست شانه ی دیوار شد روزی عصای فاطمه ضربه ی دیوار نه، آتش نه، حتی میخ نه در نیامد از پسِ حُجب و حیای فاطمه صحبت محسن وسط آمد و گرنه هیچ وقت در نمی آمد در این دنیا صدای فاطمه ... 😭 داد از این درد که اُفتاده به جانم ای داد من زمین خورده ترین مردِ جهانم ای داد من جوانم تو جوان، پیر شدی پیر شدم زود می‌اُفتد از این غم ضربانم ای داد نوزده سالگی‌ات قسمت ما حیف نشد چشم خوردیم من و تازه جوانم ای داد من که لب دوختم اما جگرم را چه کنم می شود تا دو سه خط روضه بخوانم ای داد همه‌ی شهر به اُفتادنمان خندیدند همه دیدند که پاشیده تَوانم ای داد هفت جای بدنت تا دَرِ مسجد بشکست و نمی‌شد به تو خود را برسانم ای داد ▪️همه میگن: فقط بازوت شکسته، اما علی میگه: خون از همه ی بدنت جاری شد، نگاه کردم، دیدم دستت شکسته، سرت شکسته، گونه ات شکسته، صورتت ترک خورده، پهلوت شکسته… خدایا گریه های ما رو برای حضرت زهرا به اوج برسان به گوش امام زمان برسان بالاتر از این هم داره روضه، گوش بده… هفت جای بدنت تا دَرِ مسجد بشکست و نمیشد به تو خود را برسانم ای داد بالاترین روضه اینه.. همه گفتند علی بود و زنش را کُشتند من جگر سوخته از زخمِ زبانم ای داد 🏴کانون مداحان یاس کبود استان گیلان 1⃣ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan 2⃣سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْبَتُولِ الطَّاهِرَةِ الصِّدِّيقَةِ الْمَعْصُومَةِ التَّقِيَّةِ النَّقِيَّةِ الرَّضِيَّةِ الْمَرْضِيَّةِ الزَّكِيَّةِ الرَّشِيدَةِ الْمَظْلُومَةِ الْمَقْهُورَةِ الْمَغْصُوبَةِ حَقُّهَا الْمَمْنُوعَةِ إِرْثُهَا الْمَكْسُورَة ضِلْعُهَا الْمَظْلُومِ بَعْلُهَا الْمَقْتُولِ وَلَدُهَا ▪️بعد از جریان هجوم غاصبین به خانه حضرت زهرا(س)، حضرت(س) دوباره با آن حالت وخیم خود، نزد ابوبكر آمد و دوباره تقاضای خود را مبنی بر بازگرداندن فدک ابراز داشت. ابوبکر گفت : تو جز حق و راستى، چيزى به پدرت نسبت نمى‏ دهى؛ من آن را به تو بخشيدم و بعد تكه‏ هایى از پوست طلبيد و سند فدک را براى حضرت زهرا(س) نوشت و به او داد. حضرت(س) از نزد او خارج شد و در بين راه به عمر رسيد. عمر پرسيد: 📜(يَا بِنْتَ مُحَمَّدٍ! مَا هَذَا الْكِتَابُ الَّذِي مَعَكَ؟) ♦️اى دختر محمّد! آن نوشته چیست که به همراه داری؟ حضرت زهرا(س) فرمود: 📜《كِتَابٌ كَتَبَ لِي أَبُوبَكْرٍ بِرَدِّ فَدَكَ》 ♦️از نزد ابوبكر مى ‏آيم و به او گفتم كه رسول خدا(ص)، فدک را به من بخشيد و وى نيز فدک را به من برگرداند و اين نوشته را به من داد. عمر به حضرت زهرا(س) گفت : 📜(هَلُمِّيهِ!) ♦️نامه ی رد فدک را به من بده! حضرت(س) از دادن نامه امتناع کردند. در این لحظه؛ 📜《فَرَفَسَهَا بِرِجْلِهِ وَ كَانَتْ حَامِلَةً بِابْنٍ اسْمُهُ الْمُحَسِّنُ فَأَسْقَطَتِ الْمُحَسِّنَ(ع) مِنْ بَطْنِهَا》 ♦️عُمر لگدی بر حضرت فاطمه(س) زد در حالی که فاطمه(س) فرزندی به نام محسن(ع) در رحم داشت، که به سبب این لگد سقط شد... 😭 امام صادق(ع) در این باره می فرماید : 📜《ثُمَّ لَطَمَهَا فَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى قُرْطٍ فِي أُذُنِهَا حِينَ نُقِفَتْ‏》 ♦️سپس عمر، سیلی به صورت ایشان زد، که گویا میبینم که بر اثر سیلی او گوشواره از گوشش بر زمین افتاد... 😭 📜《ثُمَّ أَخَذَ الْكِتَابَ فَخَرَقَهُ》 ♦️سپس عمر بن خطاب سند فدک را گرفت و آن را پاره کرد.(۱) 🏴طبق نقلی در این هنگام، حضرت زهرا(س) در حالی که به شدت درد می کشید، با چادر خاک آلود به سختی از زمین بلند شد و با خاطری غمناك خطاب به عمر فرمود : 《مَزَّقْتَ كِتَابِي مَزَّقَ اللهُ بَطْنَكَ!》 كتاب مرا پاره كردی، خدا شكم تو را پاره كند.(۲) حضرت(س) توقف بیش از این را در کوچه صلاح ندید و به سوی خانه حرکت کرد. بعد از ماجرای جسارت به حضرت زهرا(س) در کوچه، حال حضرت(س) وخیم تر شد و در بستر افتاد... 😭 آنقدر غم و اندوه بر حضرت(س) مستولی بود که ساعت به ساعت از حال می رفت. 📝شعر : دشمن میان کوچه چو بگرفت بر تو راه، رویش سیاه باد، کز او شد جهان سیاه، دستش بلند گشت، نگویم دگر چه شد ترسم که جان شود به تن انس و جان تباه دستش بلند گشت، ولی در درون خاک، از دل کشید ناله پیمبر(ص) که آه! آه! مظلومتر ندیده جهان از تو و علی، تاریخ هست بر سخنم بهترین گواه، تو رنج خویش در دل شب می بری به گور، او راز خود به وقت سحر می برد به چاه! شاعر: غلامرضا سازگار 📚منابع : ۱)الإختصاص شیخ مفید، ص۱۷۵ ۲)انساب النواصب استرآبادی، ص۱۵۴ # فاطمیه 🏴کانون مداحان یاس کبود استان گیلان 1⃣ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan 2⃣سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan
🔹ببین فاطمه کارش به کجا رسیده، میخواد خبر از حالش بده، ببین چه حالی شده علی… فردا غروب میروم آماده شو علی کم کم برای سخت ترین روزهای سخت دشواریِ تحملِ روزِ حسین را آسان نمی کند مگر این روزهای سخت 🔸دیدی بچه میخواد بیاد بغل مادر چه جور هجوم میاره… دیگر حسین را نتوانم به بر گرفت بلبل به ناتوانی من گریه می‌کند ▪️بچه هام رو تو بغل بگیر علی جان… بعد در و دیوار دیگه زهرا نتونست بچه هاشو بغل بگیره، میدونی کِی آخرین بار بچه هارو بغل گرفت؟ ▪️ اون وقتی که علی داشت بدن رو کفن می‌کرد، صدا زد: بچه ها بیاید با مادرتون وداع کنید.. 😭 یکی میگه: مادر! من حسنم، یکی میگه: مادر! من حسینم، یه وقت دیدن بندهای کفن باز شد دستای زهرا بیرون اومد؛ بچه هاش رو بغل گرفت…😭 یا زهرا... # فاطمیه 🏴کانون مداحان یاس کبود استان گیلان 1⃣ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan 2⃣سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan
🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴 🔹سلمان میگه تو نماز ایستاده بودم، دیدم یکی در میزنه، خودم هم آماده بودم، نماز و شکستم، دویدم دم خانه دیدم حسین سر به دیوار گذاشته... 😭 🔸سلمان اگه میخوای بیای تشییع جنازه ی مادرم بیا، میخوایم بدن مادرمون رو ببریم"رفیق خوبم خوبه، به موقع میاد کمک آدم"سلمان میگه آروم همه ی ما گریه میکردیم، من و مقداد و ابوذر .. بدنُ آروم بلند کردیم"به عزت و شرف لااله الا الله".. 😭 دیدم این بچه هاش دارن جون میدن، مرو مادر، مرو مادر، مرو مادر...😭 ▪️ آروم تابوت رو آوردیم بیرون ، همه آستین به دهان گریه میکردن، بعضی ها میگن اصلاً حرکت ندادن تا تابوت بیارن، همون تو خونه دفنش کردن بدن رو حرکت دادیم آوردیم، قبرُ کنده بود امیرالمؤمنین علیه السلام، از این شعر هر چی فهمیدی خودت گریه کن... خوب شد شانه های سلمان بود یه وقت یکی گریه میکنه، زود زیر بغلش رو بگیر، مادرشه، بچه شه، پدرشه.. خوب شد شانه های سلمان بود تا نیفتاد امیرمان از پا ▪️سلمان میگه زیر بغل های علی رو گرفته بودم دست هایش اگر چه میگردد گوشواری نمیکند پیدا نغمه ی لا اله الا الله میرود از غم شما بالا تو نماز خمیده میخوانی مرد سجاده التماس دعا ▪️دیدم دو رکعت نماز خوند دستاشو بلند کرد، با خاک صحرا این دست ها آغشته شده بود، دستاشو بلند کرد دیدم میگه خدایا به من صبر بده.. 😭 بعد روش رو کرد به آن دست های قشنگ پیغمبر، سلام کرد، یه جمله خیلی سوزناک بود فرمود: ▪️یا رسول الله، این دخترت حرف هاشو به من نزد، تو سئوال پیچش کن شاید به تو بگه به سرش چی آوردن...😭 کانون مداحان یاس کبود استان گیلان 1⃣ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan 2⃣سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan
🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴🏴🌴 س این منم قبر میکَنَم زهرا.. 😭 از برایِ یگانه دلدارم؟! نکند این که خواب میبینم کاش میشد کنی تو بیدارم این منم تیشه میزنم زهرا؛ تا مهیا کنم مزارِ تو را.. 😭 با دو دستِ خودم به خاک نهم گل پژمردۀ نزارِ تو را آه زهرا قسم به جان شما پاره شد قلبِ مرتضی از غم همچنان شمعِ صبح میسوزم بینِ مرگ و حیات حیرانم فاطمه؛ من نمازِ صبرم را در کنارت نشسته میخوانم ذکرها را شکسته با یادِ دنده‌های شکسته میخوانم منم علی که خیلی خسته‌م چشمای خسته‌مو که بستم با خاطراتِ با تو بودن میونِ سیلِ غم نشستم فاطمه در خودم شکستم کاش میشد زهرا .. دوباره زندگی کنم با تو رو قلبِ من نوشته تنها تو محبوبم کاش میشد زهرا .. صدای تو، تو خونه می پیچید لبِ حسن دوباره میخندید ای خوبم ای یاسِ پرپر بدونِ تو چیکار کنه حیدر یا زهرا.. مدتی هست رنگش پریده تموم موهاشم سفیده چی شده اینجوری شکسته به من بگو حسن چی دیده! تو کوچیکی قدش خمیده میگه زیرِ لب .. مادرمُ آزار نده برگرد.. 😭 برو عقب جلو نیا نامرد، ای نامرد شرمنده مادر .. تا زنده‌ام غمت با من باشه نشد مدافعت حسن باشه، ای مادر ای یاسِ پرپر .. خدا نگهدارت باشه مادر .. فاطمه جان؛ گیرم که زینبین تو خوابیدن آرام کردنِ حسن آسان نیست .. ▪️یک روز زینب سلام الله علیه جلو آمد صدا زد داداشم، حسن جانم .. چرا همش یه گوشه کز کردی و زانویِ غم بغل گرفتی .. داغ مادر دیدی، ما هم دیدیم .. تو داداش بزرگِ مایی .. ▪️قفل لب‌هاش باز شد .. صدا زد زینبم دست از دلم بردار .. هرچی دیدیم با هم دیدیم اما تو کوچه من بودم، شما نبودید ... 😭 هرچی تلاش کردم جلوش رو بگیرم نشد.. یا زهرا ... 😭 یا رب نصیب هیچ غریب دگر نکن دردی که گیسوان حسن را سفید کرد با صد امید حامی مادر شدم ولی دستش زِ سر گذشتُ مرا نا امید کرد به ما بپیوندید👇👇👇 ✅کانون مداحان یاس کبود استان گیلان 1⃣ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan 2⃣سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan
مادر امشب زینبت را ناز کن چشمهای بسته ات را باز کن یا مکن مادر از این خانه سفر یا که زینب را به همراهت ببر ▪️زینب چهار ساله دوید دامن بابا را گرفت صدا زد : بابا مادرمان را کجا می بری ؟ خدا نکند یک مادر جوانی درخانه جان بدهد بیش از همه بچه های خانه می سوزند ، گریه می کنند، مادر مادر می گویند شب بود گل خانه ی ما را بردند  بی جان تن جانانه ی مارا بردند آهسته در سوخته را وا کردند خاکستر پروانه ی ما را بردند   ▪️قربان آن بدنی که علی شبانه غسل و کفن کرد . من از شما می پرسم که آیا دیده اید مردی خودش خانمش را دفن کند . ▪️بدن زن را که می خواهند دفن کنند دو محرم باید باشد که یکی بالای قبر و یکی داخل قبر ، امیر المؤمنین یک محرم فاطمه بود . فرمود : وقتی که بدن را سرازیر قبر کردم دیدم دو دست  مثل دستهای پیامبر نمایان شد همه ناله بزنید یا زهرا... 😭 ✅کانون مداحان یاس کبود استان گیلان 1⃣ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan 2⃣سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan
2. متن روضه.pdf
388.3K
( سلام الله علیها ) فَصاحَت أهلُ المَدينَة صَيحةَ واحِدة ... صدای فریاد مردم مدینه بلند شد ... ✅کانون مداحان یاس کبود استان گیلان 1⃣ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan 2⃣سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 افسوس پس از وفات احمد از جور و جفا و ظلم بی حد پهلوش ز ضرب در شکستند بازوش ز تازیانه خستند بر روی چو ماه انور او برگ گل و روی اطهر او از کینه عدو نواخت سیلی وز سیلی کین بگشت نیلی ▪️چه کردند با فاطمه زهرا ، که تا زنده بود گریه می کرد ؛ زن های مدینه دیدند چند روز است زهرا بیرون نمی آید ، صدای گریه اش را نمی شنوند دیگر بقیع نمی آید ،چرا فاطمه نمی آید.. زن های مهاجر و انصار آمدند خانه ی بی بی برای دیدن زهرا ، امّا چه زهرایی ▪️ذابَ لَحمَها وَجٍَثَّ جَلدَها عَلی عَظمَها.. گوشت بدن آب شده ، پوست روی استخوان چسبیده... 😭 گفتند : یا بنت رسول الله ، کیف اصبحت ؟ فرمود : اصبحت والله آئسة لدنیاک صبح کردم در حالی که از دنیای شما سیر و از مردان شما بیزار.. (آن وقتی که بین در و دیوار ناله کردم بدادم نرسیدید ،پهلوی مرا شکستند ، بچه ام را کشتند ،حالا وقت مرگم آمدید احوالپرسی می کنید) زن ها گریان شدند و رفتند به شوهرانشان گفتند : این فاطمه ای که ما دیدیم می میر... عصری مردم با خبر شدند که زهرا از دنیا رفته است ، درب خانه جمع شدند ، ابوذر آمد ، فرمود بروید ما فعلاً جنازه را بر نمی داریم... 😭 ( فلما نامت العیون ) وقتی که چشم ها به خواب رفت علی می خواهد به وصیت زهرا عمل کند.. 😭 بدن او را غسل داد . کفن کرد... 😭 اما چه جور.... 😭 همه بگن یا زهرا ... 🏴کانون مداحان یاس کبود استان گیلان ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan
امروز همه دلها را روانه ی مدینه کنیم ، برای زهرا و علی گریه کنید ، مولا علی میان مسجد بود خبر آوردند زود به خانه بیا ،ممکن فاطمه را زنده نبینی به خانه آمد صدا زد فاطمه جان جواب نشنید ،دخت پیغمبر ، مادر حسن و حسین ، جوابی نشنید صدا زد فاطمه جان من پسر عمه ت علی هستم با من حرف بزن.. 😭 فاطمه چشمان خود را باز کرد با نگه روی علی را ناز کرد دست مولا گرفت آن نازنین گفت ای مولا امیر المؤمنین هر چه گوئی من اطاعت می کنم غمخور خود با تو بیعت می کنم فاطمه گردد بلا گردان تو هستی زهرا فدای جان تو ای انیس خلوت شب های من گوش کن بر این وصیت های من یا علی شب بر سر قبرم بمان هل اَتی بر کوثرت یاسین بخوان گفت وگفت و دیده را بر هم گذاشت هل اتی را غرق در ماتم گذاشت چاره ساز عالمی بیچاره شد کوثر قرآن ز قرآن پاره شد ✅کانون مداحان یاس کبود استان گیلان ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan
چرا بانوی من امروز از جا بر نمی خیزی ز اشک فضه و افغان اسما بر نمی خیزی به هنگامی که خوابیدی تو خود گفتی صدایم کن صدایت می کنم آهسته امّا بر نمی خیزی چنان هر روز حاضر کرده ام آب وضویت بود وقت نماز ظهر آیا  بر نمی خیزی حسن بالای سر گرید چرا سر بر نمی گیری حسین افتاده برپایت که بر پا بر نمی خیزی صدای کوبه ی در می رسد گویا علی آمد نه بهر من چرا از بهر مولا بر نمی خیزی 🔹دل ها بره مدینه ، فرمودند : اسماء برایم آب بیاور وضو گرفتند ، به روایتی غسل کردند ، خود را معطر نمودند ، جامه نو به تن کرد آخر فاطمه می خواهد به ملاقات رسول الله برود ، یک جامه به بدن کشیدند 🔸فرمودند  : اسماء ساعتی صبر کن ، مرا صدا بزن اگر دیدی جواب ندادم بفرست مسجد امیر المؤمنین را خبرکنند. ▪️ اسماء می گوید: ساعتی بعد زهرا را صدا زدم ، دیدم جواب نمی دهد ، همین که جامه را از روی زهرا کنار زدم دیدم فاطمه جان داده ، صدای ناله اسماء بلند شد... 😭 حَسنین وارد خانه شدند اسماء هیچوقت سابقه نداشت مادر این موقع بخوابد. دوید امام حسین کنار بستر مادر همین که بدن مادر حرکت داد  دید مادر از دنیا رفته صدا زد : یا اَخاه آجَرَکَ اللهُ فی ِ الوالِدَةِ... 😭 امام حسن آمد کنار بدن مادر صورت به صورت مادر گذاشت ، امام حسین صورت به کف پای مادر..😭 صدا می زند مادر من حسینم با من حرف بزن . اینجا صورت به کف پای مادر جوانش گذاش.. ▪️کربلا هم خم شد کنار بدن علی اکبر ، صورت به صورت غرق خون میوه ی دلش علی اکبر گذاشت ، همه بگیم یا حسین... 😭 ✅کانون مداحان یاس کبود استان گیلان ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan
🏴🏴🏴🌴🌴🌴🌴🌴🏴🏴🏴 ای مادر یازده امام معصوم ای غربتت از قبر نهانت معلوم در کوچه میان خیل دشمن تنها کردی تو حمایت از علی مظلوم 🔹کسی آمد محضر امام صادق علیه السلام عرض کرد : یا بن رسول الله خدا به من دختری عطا کرده ، امام صادق علیه السلام فرمود: نامش را چه گذاشتی ؟ گفت نامش را فاطمه گذاشتم ، قطرات اشک از چشمان مبارک امام صادق سرازیر شد هی می فرمود : فاطمه فاطمه.. 🔸یک وقت امام رو کرد به این مرد فرمود : حالا که نام دخترت را فاطمه گذاشتی مبادا دلش را بسوزانی ، مبادا سیلی به صورتش بزنی ، حالا که نام دخترت را فاطمه گذاشتی نامش را با  تجلیل و تکریم ببر... ▪️حالا من از شما عاشقان فاطمه سئوال می کنم با این وجود نازنین مدینه چه کردند ؟ آنقدر آزارش دادند که فرمود : الهی عجل وفاتی سریعاً شرح سفارشات نبی را ستمگران با میخ در به سینه زهرا نوشته اند بیاد آن لحظه که یتیم های فاطمه آمدند خودشان را روی مادر انداختند ( آی عزیزانی که مادر از دست دادید مادر چراغ خانه است وقتی مادر جوانی از دنیا برود اگر دختر کوچک داشته باشد از همه بیشتر برای دختر خرد سال و کوچک سخت است بی مادری خیلی برایش گران تمام می شود ) ▪️قربون تو زینب چهار ساله برم چهار ساله بودی مادرت زهرا را از دست دادی . اینجا علی ، بچه های یتیم فاطمه را با نوازش از روی بدن مادر کنار زد ▪️اما کربلا  نازدانه حسین را ، با تازیانه از بدن پدر جدا کردند... 😭 ✅کانون مداحان یاس کبود استان گیلان ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan