eitaa logo
کانون مداحان یاس کبود استان گیلان
629 دنبال‌کننده
6.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
255 فایل
📚آموزش مداحی بصورت علمی و تخصصی از مبتدی تاحرفه ای شامل: ✔اصول و فنون مداحی ✔ادعیه و زیارات ✔نغمات آئینی ✔️ روضه خوانی سخنوری مجلس داری 📞 ثبت نام کلاسها: 09391346223
مشاهده در ایتا
دانلود
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 داداش.. دلم با غربت آشنا شد شكستم و قدم دوتا شد ابروی پیوسته ات جدا شد قربون ابروهای پیوسته ات برم داداشی.. افتادی از رو مركب،داغ تو  تا كمر رفت ▪️امام سجاد علیه السلام می فرمایند:اینقده تیر زدند عموم مثل خارپشت شده بود.. 😭 خوب این تیرها تو بدن بوده موقعی كه خورده زمین.. افتادی از رو مركب،داغ تو تا كمر رفت می غلطید روی خاك و،تیرها همه تا پر رفت وای داداشم از جلو خیمه دیدم،قطع الیدین شدی تو رو دست نیزه دارها،بالا پایین شدی تو ▪️من و شما بعد هزار و اندی سال اومدیم،یه چیزی داریم می شنویم ،این حال شماست،بچه ها همه جلو خیمه ها صف كشیده بودند،عمو كی میاد آب بیاره.. امان از دل سكینه،حسین... پاشو نصیب من غم شده عباس یه دنیا ماتم شده عباس چقدر تنت كم شده عباس نه از من و نه از تو،چیزی نمونده جونم چه جوری برم به خیمه،نه میشه نه میتونم می خوای بدونی عباس،چی كمرم رو خم كرد یه جور زدن نمیشه،دیگه تنت رو جمع كرد داداش.. اهل حرم از پا نشستن.. 😭 شكستی و همه شكستن گره معجرها رو بستن داداش.. تا از رو دوش تو علم افتاد ترس توی قلب دخترم افتاد حرمله جانب حرم افتاد ▪️بلند شو،ببین دارن چپ چپ نگاه میكنن پاشو كه چشم براهه مشكِ توئه سكینه پاشو ببر برادر دخترمُ مدینه پاشو كه این جا چشم بی حیا بی شماره بلند نمیشی؟ برم بگم رقیه،گوشواره اش رو درآره.. 😭 آاای حسین... 😭 به کانال آموزش مداحی و اشعار مناسبتی بپیوندید👇 🏴کانون مداحان یاس کبود استان گیلان 1⃣ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan 2⃣سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan 3⃣واتساپ https://chat.whatsapp.com/DkIXskZaYx7AhPtvJmbk3
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 تا روی خاک پا کشیدی برادر ▪️ان شاءالله هیچوقت برادرت جلوت جون نده ها.. تا روی خاک پا کشیدی برادر تنهایی منو دیدی برادر با این خجالتی که تو چشاتِ داری خجالتم میدی برادر ▪️دیدن هی پاهاشُ جمع میکنه هی خودشو جمع میکنه.. 😭 دارم تمنا میکنم ، اباالفضل چشامُ دریا میکنم ، اباالفضل خودم میرم از زیر پایِ لشکر دستاتُ پیدا میکنم اباالفضل ▪️چرا دستاتُ پیدا میکنم؟! آخه این دستا قیامت سبب شفاعت امت مادرمه مادرم با این دستا کار داره ..😭 رسید بالاسرش ، شاید درست نباشه این لفظ شاید به دور از شان امام باشه اما ببخشید دیگه واژه ای نبود این داغ انقدر سنگینِ نوشتن ابی عبدالله گریه زیاد کرد کربلا ..😭 ▪️کنار بدن قاسم جوری گریه کرد از حال رفت بالاسر علی اکبر بلند گریه میکرد وَ رَفَعَ الْحُسَينُ،صَوْتَهُ بِالْبُكاء اما بالاسر عباس دیگه گریه نمیکرد داد میزد .. صرخ الحسین ..😭 چی میگفت؟! رسیده مادرم تو رو خدا پاشو بریم حرم بخاطر رباب بخاطر اشکای دخترم ▪️این دوتا رو من کاری ندارم ، این دوتا خیلی اذیت نمیکنه گرچه روضه ست ، اما بعدیش جا داره آدم داد بزنه بعدیشو غیرتی گوش میده.. رسیده مادرم تورو خدا پاشو بریم حرم بخاطر رباب بخاطر اشکای دخترم پاشو یه کاری کن ببین محاصره ست حرم.. 😭 ▪️ببین همه دور حسین حلقه زدن .. ببین دارن به خیمه ها نگاه بد میکنن ..😭 پاشو بریم حرم، عمویِ خیمه نذار بریزه آبرویِ خیمه بعد زمین خوردنِ تو یه لشکر نگاهشون رفته به سوی خیمه بالاسرت خیلی خرابه حالم دارن میخندن عزیزم به نالم داری منو تنها میذاری اما دلت میاد اسیر بشه سه سالم! ببین قیامتِ ، حرم مهیای اسارتِ تنها چیکار کنم ، حرمله اینجا فکر غارتِ دارن میرن حرم ، ببین قیامتِ ▪️یه ساله یه عده منتظرِ امشبن .. یه عده منتظرن شب تاسوعا برسه .. بذار راحت بگم حتی یه عده فردا شب خیلی حال گریه ندارن ، میره تا ظهر عاشورا فردا شب سنگینیِ شب دعا و شب مناجاتُ شب قرآنُ شب احیاس .. اما امشب شب گریه ست ..😭 سقایِ دشت کربلا اباالفضل دستش شده از تن جدا اباالفضل 🔹حیفم اومد شب تاسوعا شب ساعتُ زمانُ خستگی نیست.. حرم اباالفضل میری نگاه به ساعت میکنی مگه !! اصلا زمانُ نمیفهمی .. رسید کنار شریعه ، دست برد زیر آب (خیلی این چند بیت بهت میچسبه تورو خدا دل بده) حیفه شب تاسوعا از دستت بره .. دریا کشید نعره ، صدا زد مرا بنوش عباس به آب رو نزد آب رو زد به عباس .. آب التماس میکرد یه ذره لباتُ تر کن.. 😭 دریا کشید نعره صدا زد مرا بنوش غیرت نهیب زد که به دریا بگو خموش وقتی که آب را به رویِ آب ریختی آمد چو موج در جگرِ بحر خون به جوش ▪️عبارت میگه و رمل الماء علی الماء .. سوال دارم چرا نمیگه آبُ ریخت رو آب؟! و رمل الماء علی الماء یعنی آبُ آوورد بالا محکم زد رو آب.. 😭 به قول یه اهل دلی می گفت انگار میخواست به آب یه سیلی بزن.. وقتی که آب را به رویِ آب ریختی آمد چو موج در جگرِ بحر خون به جوش گفتی به آب ، آب چه بی غیرتی برو بی آبرو ، به ریختن آبرو مکوش آوردمت به نزدِ دهان تا بگویمت بشنو که العطش رسداز خیمه ها به گوش تو موج میزنیُ علی اصغر از عطش گاهی به هوش می آید گاهی رود زِهوش در آب پا نهادمُ بر خود زدم نهیب گفتم بسوز از عطشُ آب را منوش باالله بود زِ رشته‌ی عمرم عزیزتر این بند مشک را که گرفتم به روی دوش آااای حسین.... 😭 به کانال آموزش مداحی و اشعار مناسبتی بپیوندید👇 🏴کانون مداحان یاس کبود استان گیلان 1⃣ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan 2⃣سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan 3⃣واتساپ https://chat.whatsapp.com/DkIXskZaYx7AhPtvJmbk3
4_5992301542034641886.ogg
زمان: حجم: 2.6M
‍ ‍ 🖤🍃💦🍃🥀💦🥀🍃 🍃💦🍃🥀 💦🍃🥀 ﷽ 🍃🥀 🍃 زنی (ع) من جان حسینی و علی صولت داری تو بر اهل حرم غیرت برادر تو مانده در غربت برادر من دست تو جداست برادر من جان تو فداست برادر من با عمود کین فرقت بشکسته و ز هم جداست و واویلا عباس حسین۴ 💦💦 من یار و مددکار منی عباس یار وفادار منی عباس میر و علمدار منی عباس برادر من ای نور امید برادر من گشته ای شهید برادر من با شهادتت گشتی نزد فاطمه روسپید و واویلا عباس حسین۴ 💦💦 من کنار پیکرت قدم خم شد صبر حسین کنار تو کم شد نصیب من برادرم غم شد برادر من قلب من بخست برادر من فرق تو شکست برادر من بر روی زمین از پیکر تو افتاده دو دست و واویلا عباس حسین۴ 💦💦 من ز داغ تو خون دل زهرا شد برادرت غریب و تنها شد غریبی و اسیری امضا شد برادر من پس کو علمت برادر من سوزم از غمت برادر من خون جگرم سوزانده قلبم دست قلمت و واویلا عباس حسین۴ 💦💦 ✍ 🎤(ع) 🎧 👌 دعای فرج 1401/5/6 به کانال آموزش مداحی و اشعار مناسبتی بپیوندید👇 ✅کانون مداحان یاس کبود استان گیلان 1⃣ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan 2⃣سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan 3⃣واتساپ https://chat.whatsapp.com/DkIXskZaYx7AhPtvJmbk3
ای قرار جانم برادر من نور دیدگانم برادر من دار و ندارم عباس صبر و قرارم عباس می‌روی خرامان به سوی میدان تا برای قرآن فدا کنی جان با دلی پر از خون و کام عطشان ای گل جوانم برادر من دار و ندارم عباس صبر و قرارم عباس از فراق روی تو نور دیده خون دل ز دیده بسی چکیده این زمان به گوش فلک رسیده ناله و فغانم برادر من دار و ندارم عباس صبر و قرارم عباس تو فتادی و من رمق ندارم کاش در کنارت که جان سپارم بعد تو شد ای جان خزان بهارم سیر از این جهانم برادر من دار و ندارم عباس صبر و قرارم عباس تا که فرقت از تیغ کین دوتا شد دستت ای برادر ز تن جدا شد طاقت و توانم ز کف رها شد بی تو چون بمانم برادر من دار و ندارم عباس صبر و قرارم عباس به کانال آموزش مداحی و اشعار مناسبتی به بپیوندید👇 ✅کانون مداحان یاس کبود استان گیلان 1⃣ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan 2⃣سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan 3⃣واتساپ https://chat.whatsapp.com/DkIXskZaYx7AhPtvJmbk3
از علقمه سردار وفادار نیامد علمدار نیامد وفادار نیامد رفت او ز پی آب و دگر بار نیامد علمدار نیامد. وفادار نیامد سردار سپاه حرم آل پیمبر خورشید، لقای علی آن ساقی کوثر الگو شده‌او بر همه احرار دلاور دریای سخا سید و سالار نیامد طفلان همگی منتظر آب روانند لب تشنه ،همه در پی عباس جوانند دل بسته به امید خداوند جهانند سقای حرم با دل خون بار نیامد یارب چه شده حضرت عباس دلاور گویا که جدا گشته دو دست از تن و پیکر صد پاره و در خون شده چون لاله احمر یک بار دگر از پی دیدار نیامد اصغر دگر از سوز عطش تاب ندارد آهش به سما می‌رود و خواب ندارد مادر زبرش قطره‌ای از آب ندارد آب آور این عترت اطهار نیامد ✍ حاج کاظم واعظی به کانال آموزش مداحی و اشعار مناسبتی به بپیوندید👇 ✅کانون مداحان یاس کبود استان گیلان 1⃣ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan 2⃣سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan 3⃣واتساپ https://chat.whatsapp.com/DkIXskZaYx7AhPtvJmbk3
چشم دل و چشم سر شام و سحر سوی توست قبله و محراب من طاق دو ابروی توست حرف دلم این بود ای گل ام البنین مسجد من، دیر من، کعبه من، کوی توست تیر غمت کن رها بهر خدا از کمان سینه ی من دشت غم قلب من آهوی توست نخل پر از حاصلم باغ بهشت دلم قد رسای تو و چهره نیکوی توست دست یداللهی حیدر خیبر شکن در صف کرب و بلا دست تو بازوی توست مردی و مردانگی غیرت و آزادگی در گرو همت و هیبت و نیروی توست چشمه ی آب بقا تشنه لب جرعه‌ای از دم عیسایی و باده مینوی توست چشم ملائک همه مات به مهر رخت قلب خلایق همه در خم گیسوی توست زان تو باشد شهاب «واعظی» بینوا زان که ز دور ازل خادم اردوی توست به کانال آموزش مداحی و اشعار مناسبتی به بپیوندید👇 ✅کانون مداحان یاس کبود استان گیلان 1⃣ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan 2⃣سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan 3⃣واتساپ https://chat.whatsapp.com/DkIXskZaYx7AhPtvJmbk3
. فکر و ذکرم وسط خوف و رجا ریخت بهم دل بی تاب من از «ادراک اخا» ریخت بهم سعی کن پا نشوی پیش دو زانوی خَمَم بعد سعی ات، همه ی سعی و صفا ریخت بهم علقمه گرچه شده کوفه و تو مثل علی از مدینه چه خبر؟ ... کرببلا ریخت بهم زائر دستِ قلم، دستِ شکسته شده است چه سرت آمده که مادر ما ریخت بهم زخم پهلوی تو پیداست که یادم نرود پهلوی فاطمه با ضربه ی پا ریخت بهم تیر خوردی ولی آتش به نوک تیر نخورد مادرم را نوک آن میخ جفا ریخت بهم پرچمت مثل همان چادر خاکی شده است خاطرات حسن و کوچه مرا ریخت بهم آب مهریه ی زهرا و حرم تشنه ی آب ریخت مشکت همه جا و همه جا ریخت بهم قول دادی به رباب ... آب برایش ببری اصغرش را تب و گرمای هوا ریخت بهم خبر غارت تو زود رسیده به حرم خواهرم را گذر از شام بلا ریخت بهم ✍ ‌ به کانال آموزش مداحی و اشعار مناسبتی به بپیوندید👇 ✅کانون مداحان یاس کبود استان گیلان 1⃣ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan 2⃣سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan 3⃣واتساپ https://chat.whatsapp.com/DkIXskZaYx7AhPtvJmbk3
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 تا روی خاک پا کشیدی برادر 🔸ان شاءالله هیچوقت برادرت جلوت جون نده ها.. تا روی خاک پا کشیدی برادر تنهایی منو دیدی برادر با این خجالتی که تو چشاتِ داری خجالتم میدی برادر ▪️دیدن هی پاهاشو جمع میکنه هی خودشو جمع میکنه.. دارم تمنا میکنم ، اباالفضل چشامُ دریا میکنم ، اباالفضل خودم میرم از زیر پایِ لشکر دستاتُ پیدا میکنم اباالفضل ▪️چرا دستاتُ پیدا میکنم؟! آخه این دستا قیامت سبب شفاعت امت مادرمه مادرم با این دستا کار داره ..😭 رسید بالا سرش ، شاید درست نباشه این لفظ شاید به دور از شأن امام باشه اما ببخشید دیگه واژه ای نبود این داغ آنقدر سنگینه نوشتن ابی عبدالله گریه زیاد کرد کربلا ..😭 کنار بدن قاسم جوری گریه کرد از حال رفت.. بالاسر علی اکبر بلند گریه میکرد وَ رَفَعَ الْحُسَينُ،صَوْتَهُ بِالْبُكاء.. ▪️اما بالاسر عباس دیگه گریه نمی کرد داد میزد .. صَرَخ الحسین .. 😭 چی میگفت؟!.. رسیده مادرم ، تو رو خدا پاشو بریم حرم بخاطر رباب ، بخاطر اشکای دخترم 🔸این دو تا رو من کاری ندارم ، این دو تا خیلی اذیت نمیکنه گر چه روضه ست ، اما بعدیش جا داره آدم داد بزنه بعدیشو غیرتی گوش میدی؟.. رسیده مادرم ، تورو خدا پاشو بریم حرم بخاطر رباب ، بخاطر اشکای دخترم پاشو یه کاری کن ببین محاصره ست حرم.. 😭 ▪️ببین همه دور حسین حلقه زدن .. ببین دارن به خیمه ها نگاه بد میکنن ..😭 پاشو بریم حرم، عمویِ خیمه نذار بریزه آبرویِ خیمه بعد زمین خوردنِ تو یه لشکر نگاهشون رفته به سوی خیمه بالاسرت خیلی خرابه حالم دارن میخندن عزیزم به نالم داری منو تنها میذاری اما دلت میاد اسیر بشه سه ساله م! ببین قیامته، حرم مهیای اسارته تنها چیکار کنم ، حرمله اینجا فکر غارته.. 😭 دارن میرن حرم ، ببین قیامته 🔹یه ساله یه عده منتظرِ امشبن .. یه عده منتظرن شب تاسوعا برسه .. بذار راحت بگم حتی یه عده فردا شب خیلی حال گریه ندارن ، میره تا ظهر عاشورا فردا شب سنگینیِ شب دعا و شب مناجات و شب قرآن و شب احیاست .. اما امشب شب گریه ست ..😭 سقایِ دشت کربلا اباالفضل دستش شده از تن جدا اباالفضل حیفم اومد، شب تاسوعا شب ساعت و زمان و خستگی نیست . حرم اباالفضل میری نگاه به ساعت میکنی مگه !! اصلاً زمانُ نمیفهمی .. ▪️رسید کنار شریعه ، دست بُرد زیر آب (خیلی این چند بیت بهت می چسبه تو رو خدا دل بده) حیفه شب تاسوعا از دستت بره .. دریا کشید نعره ، صدا زد مرا بنوش عباس به آب رو نزد آب رو زد به عباس .. آب التماس میکرد یه ذره لباتُ تر کن.. 😭 دریا کشید نعره صدا زد مرا بنوش غیرت نهیب زد که به دریا بگو خموش وقتی که آب را به رویِ آب ریختی آمد چو موج در جگرِ بحر خون به جوش ▪️عبارت میگه و رَمَل الماء علی الماء .. سوال دارم ، چرا نفرموده چرا نمیگه اباالفضل العباس آبُ ریخت رو آب؟! و رَمل الماء علی الماء یعنی آبُ آوورد بالا محکم زد رو آب به قول یه اهل دلی میگفت انگار میخواست به آب یه سیلی بزنه.. 😭 وقتی که آب را به رویِ آب ریختی آمد چو موج در جگرِ بحر خون به جوش گفتی به آب ، آب چه بی غیرتی برو بی آبرو ، به ریختن آبرو مکوش آوردمت به نزدِ دهان تا بگویمت بشنو که العطش رسد از خیمه ها به گوش تو موج میزنی و علی اصغر از عطش گاهی به هوش می آید گاهی رود زِ هوش در آب پا نهادم و بر خود زدم نهیب گفتم بسوز از عطش و آب را منوش بالله بود زِ رشته‌ی عمرم عزیزتر این بند مشک را که گرفتم به روی دوش به کانال مداحی و اشعار مناسبتی به بپیوندید👇 ✅کانون مداحان یاس کبود استان گیلان 1⃣ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan 2⃣سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan 3⃣واتساپ https://chat.whatsapp.com/DkIXskZaYx7AhPtvJmbk3
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 دستگیرِ همه خدایِ ادب دست پروردۀ امیرِ عرب نسل در نسل خاکِ پای توایم به تو دادیم دل نسب به نسب 🔸عمریه با اجدادمون غلام زاده ایم آقا جون .. میکند زنده یاد حیدر را چین پیشانیِ تو وقت غضب اسد الله کربلا عباس بنشین با وقار بر مرکب قد کشیدی همین که بر روی اسب لشکر کوفیان کشید عقب تا تو بودی سفر به خیر گذشت ای نگهبانِ محمل زینب تا تو بودی رباب اصغر داشت غرق بوسه سپیدی غبغب تا تو بودی رقیه معجر داشت روی دوش تو خواب خوش هر شب وای از آن لحظه ای که غوغا شد رفتی و در حریم بلوا شد سایه ات بین نخل ها گم شد پسر فاطمه چه تنها شد تا رسیدی کنار نهر فرات علقمه در مقابلت پا شد در کمینت چهار هزار نفر تیرها در کمان مهیا شد قد و بالات کار دستت داد چند صد تیر در تنت جا شد بی هوا دست راستت افتاد دست چپ هم شکار اعدا شد ▪️دستا رو انداختن .. همه تیر به چله گذاشتن .. اما در این میان : حرمله در شکار چشم آمد هدفش چشم هایِ شهلا شد خواستی تیر را برون بکشی گردنت خم به سوی پاها شد از سر تو کلاه خود افتاد یک نفر با عمود پیدا شد آنچنان ضربه زد به فرق سرت تا سرِ چینِ ابرویت وا شد بی دست بر زمین خوردی سجده گاه تو خاک صحرا شد تیر ها که کمی فرو رفته خوب در جسم اطهرت جا شد بعد سی سال یا اخا گفتی عاقبت مادر تو زهرا شد دور تر از تنت حسین افتاد همه دیدند قامتش تا شد گفت بر خیز و کاری کن پای لشکر به خیمه ها افتاد دم خیمه زمانِ غارت ها ▪️الهی برای اون خونه ای بمیرم که در خونه شعله ور بود و مادر خونه بین در و دیوار و ریسمان به گردن بابا ..😭 ▪️الهی بمیرم خدا اون نامردا کیا بودن یه کوچولوی سه ساله رو گیر آورده بودن .. هی دستاشُ روی سرش می‌گرفت صورت کوچولوشُ پشت دست قایم میکرد .. بریم خرابه ؟! گفت بابا : دلم آغوش گرم تو رو میخواد خرابه سرده و دارم میلرزم هوا سرده ولی عیبی نداره من از تاریکیا خیلی میترسم از کسی که که سر تورو رو نیزه بست بدم میاد از اون که دندون تورو با سنگ شکست بدم میاد سه سالمه نمیتونم راحت بشینم سه سالمه نمیتونم درست ببینم سه سالمه یه عده دنبالم دویدن سه سالمه گوشواره از گوشام کشیدن سه سالمه گلوی بابامُ بریدن هر چه گفتم نزن مرا میزد آاای حسین.... 😭 به کانال مداحی و اشعار مناسبتی به بپیوندید👇 ✅کانون مداحان یاس کبود استان گیلان 1⃣ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan 2⃣سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan 3⃣واتساپ https://chat.whatsapp.com/DkIXskZaYx7AhPtvJmbk3
۴۲ بر حیدر کرار،من نور دو عینم از کودکی خویش،من یار حسینم من عاشق او هستم دل را به حسین بستم یا حسین مظلوم۲ نام من در عالم،شد سکه ی رایج از لطف خدایم،من باب حوایج یار هر گرفتارم شیعه را خریدارم یا حسین مظلوم۲ در کرب و بلایم،من ساقی طفلان بر حسین و آلش،شد دلم پریشان وقت امتحانم شد مولی نگرانم شد یا حسین مظلوم۲ در خیمه بدیدم،اشک کودکان را با ناله بدیدم،جان کاروان را وقت امتحان من زد شرر به جان من یا حسین مظلوم۲ می روم که آرم،آب ز بهر طفلان می شوم فدایی،من با لب عطشان دست من جدا گردد فرق من دو تا گردد یا حسین مظلوم۲ با عمود آهن،فرق من شکسته دشمن زده با تیر،دیده ام ببسته بی قرار من آمد در کنار من آمد یا حسین مظلوم۲ آمده کنارم،نور هر دو دیده در کنار جسمم،قامتش خمیده زینبم پریشان است با سکینه گریان است یا حسین مظلوم۲ به کانال مداحی و اشعار مناسبتی به بپیوندید👇 ✅کانون مداحان یاس کبود استان گیلان 1⃣ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan 2⃣سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan 3⃣واتساپ https://chat.whatsapp.com/DkIXskZaYx7AhPtvJmbk3
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🔸خدا لعنتش کنه گفت صبر کنید الان درستش میکنم .. حرمله ! چیه امیر؟ گفت چشماشو بزن ..‌ نامرد نشست تیرُ تو کمانش گذاشت یه تیر زد تو چشم آقا ..😭 ▪️گفت سید ابراهیم هر چی سرمو تکون دادم تیر بیرون نیومد خم شدم تیرُ بین دو تا زانوهام گذاشتم کلاه خود از سرم افتاد یه نامردی چنان با عمود زد …😭 خورد با صورت زمین .. تا خورد زمین همۀ جوهرۀ صداشو جمع کرد فرمود یا أخا ..😭 یه وقت بندِ دل حسین پاره شد .. چرا؟ تا حالا منو اینطوری صدا نزده بود … ابی عبدالله اومد. ▪️دورشُ گرفته بودن یه وقت یه نامرد داد زد گفت حسین داره میاد همه فرار کردن .. ابی عبدالله صدا زد کجا فرار میکنید؟ پاشو علمدار حرم …😭 دید اونقدر تیر به این بدن زدن زخم هایی که بر بدن ابی عبدالله هست همه جای تیر و مخصوصاً شمشیر و بعدم نیزه ست اما بر بدن حضرت عباس هرچی زخم بود فقط جای تیر بود..😭 (میدونی یعنی چی؟ یعنی جرأت نمیکردن به عباس نزدیک بشن.. 😭 لذا تا افتاد بعضیا شیر شدن اومد بالاسرش گفت ها .. چیه .. پاشو آب که نتونستی ببری لاقل پاشو بجنگ .. ابی عبدالله نشست کنارش اول از همه سرشُ برداشت گذاشت رو زانوش گفت: داداش اومدی ؟..بگم یاد کجا افتادم؟ بگم حسین یاد کجا افتاد؟ ▪️ یاد اون لحظه ای که باباش سر مادرُ از رو زمین برداشت … گفت علی جان اومدی منتظرت بودم..😭 حضرت سه تا خواسته داشت .. گفت داداش میتونم یه خواهش کنم؟ گفت اگه میشه منو بر نگردون..😭 گفت چرا؟ گفت آخه خجالت میکشم از رباب ..😭 یه خواستۀ دیگه شم این بود گفت تیرُ از چشمم در بیار خون هارو از چشمم پاک کن بذار یه بار دیگه ببینمت ..😭 ▪️ بعد یهو میدونید حضرت چی گفت؟ گفت داداش پاشو برو .. اینا فهمیدن من افتادم الان به خیمه هات حمله میکنن …😭 ▪️ابی عبدالله بلند شد (این روضه م به قصد فرج باشه..) دیگه وقتی بابا از خیمه اومد همه زن و بچه منتظر بودن یه وقت یکی گفت بابا داره میاد .. نزدیک که شد دیدن ای وای .. یه دست به کمر گرفته با یه دست داره اسبُ میاره ..😭 دیگه کسی جرأت نکرد بره جلو .. دیدن رقیه رو صدا کردن یا خانوم سکینه …😭 نمیدونم خانوم زینب گفت برو از بابا سوال کن .. (اول از همه اونایی که دختر دارن میفهمن .. دختر خیلی عاطفیِ اومد جلو بابا .. آروم صدا زد عموم کجاست ..😭 یه وقت دیدن رفت سمتِ خیمه عباس عمود خیمه رو خوابوند .. یعنی برید آماده اسارت بشید ..😭 از سر نی می بینی داره میره خرابه زینب به دست و پاش طنابه زینب تو مجلس شرابه زینب.. 😭 دستایِ نامحرم ها بلند میشه به رویِ زینب یه بغضی تو گلوی زینب آتیش می گیره موی زینب ..😭 به کانال مداحی و اشعار مناسبتی به بپیوندید👇 ✅کانون مداحان یاس کبود استان گیلان 1⃣ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan 2⃣سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan 3⃣واتساپ https://chat.whatsapp.com/DkIXskZaYx7AhPtvJmbk3
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 تو رویِ خاک پا کشیدی عزیزم تنهاییِ منو دیدی عزیزم با این خجالتی که تو چشاته داری خجالتم میدی عزیزم دارم تمنا میکنم اباالفضل چشامُ دریا میکنم اباالفضل خودم میرم از زیرِ پایِ لشکر دستاتُ پیدا میکنم اباالفضل رسیده مادرم تو رو خدا پاشو بریم حرم به خاطر رباب به خاطر اشکای دخترم پاشو یه کاری کن ببین محاصره ام پاشو بریم حرم عمویِ خیمه نذار بریزه آبرویِ خیمه بعد زمین خوردن تو یه لشکر نگاهشون رفته بسویِ خیمه بالاسرت خیلی حالم خرابه دارن میخندن عزیزم به ناله ام داری منو تنها میذاری اما دلت میاد اسیر بشه سه ساله ام؟؟ ببین قیامته ، حرم آمادۀ اسارته تنها چیکار کنم هر کسی اینجا فکر غارته ▪️سرشو بالا آورد ، هر کسی از صبح رو زمین افتاد حسین آورد تو خیمۀ دارالحرب .. لب ها مثلِ لبای ماهی بهم میخوره .. صورت خاک آلوده ، گفت آقا من تا حالا رو حرفت حرف نزدم .. ▪️گفت آقاجان اگه میشه منو سمتِ خیمه ها نبر ..😭 عزیزم علی اکبرُ با اون وضعیت برگردوندم خیمه چرا میگی نه؟؟ … گفت آخه از رویِ بچه هات خجالت میکشم .. (من یه چیز میگم نمیدونم چیکار میکنی!!..) فرمود: فاطمه جان یه عده ای میان مرداشون برا حسینت مثلِ زن جوان مرده داد میزنن!.. ▪️گفت آقا گریه م برا این نیست که دستمو بریدن ، چشممُ تیر زدن .. گریه م برا اینه من که نوکر شمام رو زمین افتادم شما بالاخره اومدی سرمو به دامن گرفتی اما ساعتی دیگه تو گودال ..😭 تو تک و تنهایی .. کی سرت رو به دامن میگیره؟..😭 میخوام بگم اباالفضل ، سر حسینُ دامن نگرفتن ، سر حسینُ دست به دست گردوندن ..😭 به کانال مداحی و اشعار مناسبتی به بپیوندید👇 ✅کانون مداحان یاس کبود استان گیلان 1⃣ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan 2⃣سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan 3⃣واتساپ https://chat.whatsapp.com/DkIXskZaYx7AhPtvJmbk3