eitaa logo
کانون مداحان یاس کبود استان گیلان
525 دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
205 فایل
📚آموزش مداحی بصورت علمی و تخصصی از مبتدی تاحرفه ای شامل: ✔اصول و فنون مداحی ✔ادعیه و زیارات ✔نغمات آئینی ✔️ روضه خوانی سخنوری مجلس داری 📞 ثبت نام کلاسها: 09391346223
مشاهده در ایتا
دانلود
ای وای بیا بیا اباصلت خورشید عبا کشیده بر سر مسموم نموده است مأمون آن کس که رضا از اوست داور یک بار دگر میان کوچه از ضعف و الم کسی نشسته شاید که به یاد مادر خود یک بار دگر دلش شکسته مانند علی غریب و تنهاست در محبس دیو کید و تزویر گویا شده است ابن موسی مانند پدر از این جهان سیر یک بار دگر خبر ز کوچ است از غسل و کفن به دامن شب محکوم به گریه در سکوت است یک ابن دگر به ماتم أب کی دیده ی دیو تاب آرد بر پرتو تابناک خورشید تاریک نمود آسمان را زیرا ز فنای خویش ترسید ابلیس ولی چه کور خواندی چون داد جواد جان به این کیش هرگز نگذارد این جهان را خالی چو خدا ز حجت خویش به کانال مداحی و اشعار مناسبتی بپیوندید👇 ✅کانون مداحان یاس کبود استان گیلان 1⃣ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan 2⃣سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan 3⃣واتساپ https://chat.whatsapp.com/DkIXskZaYx7AhPtvJmbk3
بوی غم می‌رسد انگار... دلم می‌ریزد اشک از دیده‌ی غمبار حرم می‌ریزد از نگاهِ نگران، برق اِلَم می‌ریزد خوب پیداست که باران ستم می‌ریزد آه! آرامش زهراست به هم می‌ریزد یا... قرار است که پیغمبر اکرم برود سایه‌ی خنده از این گلکده کم کم برود مهربانی که برای همه همچون خورشید نور از خنده‌ی لب‌های ترش می‌بارید از گرفتاری امّت به جزا می‌ترسید روز و شب در پی ارشاد بشر می‌گردید مثل او هیچ رسولی غم و اندوه ندید در دلم شور عجیبی‌ست، نمی‌دانم چیست؟! در گلو بغض غریبی‌ست، نمی‌دانم چیست؟! دخترت زار به سر می‌زند؛ ای وای دلم بر دلم غصه شرر می‌زند؛ ای وای دلم پدرم حرف سپر می‌زند؛ ای وای دلم حرف از داغ پسر می‌زند؛ ای وای دلم دل بریدن ز تو بابا به خدا آسان نیست بعد تو واسطه‌‌ی وحیِ خدا با ما... کیست؟ این جوان کیست...؟ که از دیدن رویش در دل غصه وارد شده و خنده ز لب شد زائل آه یا رب! شده انگار صبوری مشکل گفت با لحن غریبانه ولی چون سائل با اجازه... بگذارید بیایم داخل با ادب آمد و در پیش پدر زانو زد پرده از صورت پوشیده‌ی خود یک سو زد مژده! ای رحمت رحمان! که سحر نزدیک است ای رسول مدنی! صبح سفر نزدیک است شب بیچارگی نسل بشر نزدیک است به علی نیز بگو... روز خطر نزدیک است وقت برپا شدن آتش در نزدیک است پدر آماده‌ی رفتن به سماوات، ولی... نگران است برای غم فردای علی... تکیه بر دست علی زد گل باغ ایجاد نظری کرد به زهرا و دوباره افتاد آه از سینه‌ی افلاک برآمد... فریاد به علی فاطمه را باز امانت می‌داد داشت اما خبر از قصه‌ی زهرا، ای داد این همه بی کسی! ای وای! سرم... درد گرفت دل سرشارِ غم و شعله‌ورم... درد گرفت او زِ فردای حسین و حسنش داشت خبر از خزان گشتن باغ و چمنش داشت خبر از به آتش زدن یاسمنش داشت خبر از غم حیدرِ خیبر شکنش داشت خبر از حسین و بدن بی کفنش داشت خبر اشک از دیده فرو ریخت و روحش پر زد پر زد و دختر مظلومه‌ی او بر سر زد ✍ به کانال مداحی و اشعار مناسبتی بپیوندید👇 ✅کانون مداحان یاس کبود استان گیلان 1⃣ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan 2⃣سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan 3⃣واتساپ https://chat.whatsapp.com/DkIXskZaYx7AhPtvJmbk3
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نفسم در شماره افتاده رنگ و رویم پریده است علی سر من را بگیر بر زانوت وقت رفتن رسیده است علی گرچه زود و سریع طی شد و رفت چقدر روزگار سخت گذشت همۀ سال‌های تبلیغم به من بی‌قرار سخت گذشت دل من را همیشه توهینِ بی حیاها شکست، یادت هست سنگ باران کودکان لجوج سر من را شکست، یادت هست در اُحد که غریب ماندم من بغض کفار داشت وا می‌شد یک تنه جوشنم شدی تو علی تو نبودی، سرم جدا می‌شد اثر آفتاب شعب این بود در سرم شعله‌های تب مانده به کف پای من از آن‌موقع خارهای ابولهب مانده چه کنم وقت رفتن آمده است دل ندارم که روضه‌خوان باشم کاش می‌شد زمان حمله به در زنده باشم، کنارتان باشم ظاهراً مؤمن و مسلمان‌اند با تو و فاطمه بد اند علی صبر کن صبر کن برای خدا همسرت را اگر زدند علی صبر کن آن زمان که با سیلی قصد دارند بر رویش بزنند یا که در پیش دست بسته‌ی تو با قلافی به بازویش بزنند تازه این اول مصیبت‌هاست کربلای حسین نزدیک است مثل زهرا قرار سوختن بچه‌های حسین نزدیک است... ✍ به کانال مداحی و اشعار مناسبتی بپیوندید👇 ✅کانون مداحان یاس کبود استان گیلان 1⃣ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan 2⃣سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan 3⃣واتساپ https://chat.whatsapp.com/DkIXskZaYx7AhPtvJmbk3
اگرچه گریه نمودم دو ماه با غم‌تان مرا ببخش نمردم پس از محرم‌تان لباس مشکی من یادگاری زهراست چگونه دل کنم از آن؟ چگونه از غم‌تان؟ بگیر امانتی‌ات را، خودت نگه دارش که چند وقت دگر می‌شویم محرم‌تان برای سال دگر نه برای فاطمیه برای روضه‌ی مادر برای ماتم‌تان هزار شکر که از لطف پنجره فولاد میان حلقه‌ی ماتم شدیم هم‌دمتان بیا دوباره بخوان روضه‌های یابن شبیب که من دوباره بسوزم دوباره با دم‌تان چه شام‌ها که زدی سر به گریه‌ام اما مرا ببخش نمردم به پای مقدم‌تان ... ✍ به کانال مداحی و اشعار مناسبتی بپیوندید👇 ✅کانون مداحان یاس کبود استان گیلان 1⃣ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan 2⃣سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan 3⃣واتساپ https://chat.whatsapp.com/DkIXskZaYx7AhPtvJmbk3
کار و بار دو جهان ریخت به‌هم، غوغا شد چشم زهرا و علی بعدِ شما دریا شد رفتی و خنده به کاشانه‌ی تو گشت حرام رختِ مشکیِ یتیمی به تن زهرا شد عهد و پیمان غدیرت به فراموشی رفت حُکم بر خانه‌نشینیِ علی امضا شد بعدِ تو حرمت کاشانه‌ی حق حفظ نشد پای اولاد حرامی به حریمت وا شد دخترت پشتِ در و... آتش و دود و مسمار... خوب فرمانِ مودت به خدا اجرا شد!! خبرِ پر زدن فاطمه، حیدر را کشت چند باری به زمین خورد علی تا پا شد روضه‌ها هست، بمانند... ولی عاشورا تشنه‌لب شاه غریبی که تک و تنها شد زینتِ دوش شما بود ولی کرب و بلا منزلش خار و خسِ بادیه و صحرا شد داد زد زینب کبری: به روی سینه نرو... گوش نحسش نشنید و قد مادر تا شد سر او تا که جدا شد زره‌اش را بردند زره‌اش هیچ... سرِ پیرهنش دعوا شد خاتمش را ته گودال به دشمن بخشید بار دیگر به خدا جود و سخا معنا شد اجرِ پیغمبری‌ات بود که مردم دادند ظلم‌هایی که پس از تو به ذَوِی القُربی شد... ✍ به کانال مداحی و اشعار مناسبتی بپیوندید👇 ✅کانون مداحان یاس کبود استان گیلان 1⃣ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan 2⃣سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan 3⃣واتساپ https://chat.whatsapp.com/DkIXskZaYx7AhPtvJmbk3
بسم الله الرحمن الرحیم 🔻فهرست محتواهای سی و یکمین دوره مسابقات سراسری قرآن و عترت بسیج 📗 آئین نامه مسابقات (توضیحات کامل در مورد رشته ها) 🖼 پوسترهای تبلیغاتی 📖 ترجمه جزء یکم قرآن کریم - استاد حسین انصاریان 📖 اطلاعات عمومی قرآنی 📖 جزوه زندگی با آیه ها 📖 جزوه ۲۰ حکمت نهج‌البلاغه 📖 درسنامه صراط جلد دوم 📖 کتابچه مسطورا 📖 دعای ۲۴ صحیفه سجادیه 🎙صوت سوره حمد و بقره تا آیه ۵ با صدای استاد عبدالباسط 🎙 صوت سوره حشر آیه ۲۱ تا آخر با صدای استاد عبدالباسط 🎙 صوت سوره آل عمران از آیه ۱۹۰ تا ۱۹۴ با صدای استاد مصطفی اسماعیل 📖 درسنامه صراط جلد سوم 📑 فرم‌های داوری 📚 کتاب تفسیر سوره صف رهبر معظم انقلاب 💻 پاورپوینت توضیح در خصوص اجرای مسابقات ویژه مجریان مرحله حوزه مقاومت 🎙توضیحاتی پیرامون چگونگی برگزاری مسابقات قرآن بسیج ویژه مجریان مرحله حوزه و ناحیه 🎞 موشن تبلیغاتی مسابقات همراه با لینک با کیفیت 💌 توضیحاتی در خصوص شیوه داوری رشته های حفظ (ردیف‌های ۱ تا ۱۱) 🔻 سایت ثبت نام مسابقات: event.quranbsj.ir 💌 برای مشاهده محتواها لطفاً روی هر کدام لمس کنید. 🌷دبیرخانه سی و یکمین دوره مسابقات سراسری قرآن و عترت بسیج @quranbsj_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
السّلام عَلیکَ یا اَبَا الْقاسِمِ یا رَسُولَ اللهِ یا اِمامَ الرَّحْمَهِ یا سَیِّدَنا وَمَوْلانا اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا وَتَوَسَّلْنا بِکَ اِلَی اللهِ وَ قَدَّمْناکَ بَیْنَ یَدَی حاجاتِنا یا وَجیهاً عِنْدَ اللهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللهِ. آرزو دارم شوم سوی مدینه رهسپار تا بگیرم همچو جان قبر نبی را درکنار دست امیدم رسد چون بر ضریح اطهرش سر نهم در خاک پایش با دو چشم اشکبار با گنه بر آن شفیع المذنبین وارد شوم بی گنه آیم برون با بخشش پروردگار 🔸لحظات آخر عمر پیامبر حضرت گاهی به هوش می اید و گاهی از هوش میرود. همه نگران مضطرب دارن حال حضرت را پیگیری می کنند. آقا رسول اللّه صلی الله علیه و آله صدا زد: همه از اتاق و حجره بیرون برند، به ام سلمه فرمود: دم در اتاق بایست، نگذار کسی وارد اتاق بشه. ▪️صدا زد: یا علی نزدیک من بیا، می خوام با تو خدا حافظی کنم، آخه وقت وداع شده، بعد دست میوه دلش، نور دیده اش زهرا علیها السلام را گرفت به سینه اش چسباند، دست برادرش علی علیه السلام را گرفت، همینطور توی صورت علی و زهرا علیهما السلام نگاه می کرد و قطرات اشک از چشمهای مبارکش می ریخت، می خواست حرف بزنه، بعض راه گلویش را می‌گرفت و نمی توانست صحبت کند. صدای گریه اهل بیت بلند شد...😭 علی علیه السلام سر پیغمبرُ تو دامنش گذاشت، آخه لحظه های آخر عمر پیغمبرِ هست. ▪️بی بی فاطمه علیها السلام صدا زد؛ یا رسول اللّه با گریه ات دلم را پاره پاره کردی، جگرم را سوزاندی، سینه پر حسرتم را آتش زدی، پیغمبر بی بی را به سینه اش چسباند و روی فاطمه علیها السلام را هی می بوسید و هی گریه می کرد... 😭 امام حسن و امام حسین علیهما السلام را توی بغلش گرفت و صدای الوداع الوداع، و گریه و خروش و شیون الوداع از زمین و آسمان بلند بود[1] ای دل بیا که موسم آه فغان رسید یعنی عزای خاتم پیغمبران رسید واحسرتا که حضرت زهرا یتیم شد از ماتم پدرلبش به نیمه جان رسید 👇 ▪️اینجا وقتی فاطمه زهرا سلام الله علیها روی بدن پدرش افتاده بود وا ابتاه می گفت کسی بی حرمتی نمی کرد همه با احترام ادب بی بی رو از روی بدن مبارک رسول الله برداشتند تسلیت گفتند: تسلی دادند. یه سر بریم کربلا، من بمیرم برای آن دختری که عصر عاشورا خواست از بدن باباش حسین خدا حافظی کنه، خودش را انداخت روی بدن پاره پاره باباش حسین علیه السلام، آمد صورت پدرش راببوسه دید باباش سر در بدن ندارد اما این جا نه تنها ادب نکردند بلکه با تازیانه دختر رو از روی بدن پدر برداشتند.[2]... 😭 حسین جان.. 😭 پی نوشت ها: [1] مقتل المعصومین ج ۱ بخش اول فصل پنجم [2] مقتل لهوف سیدبن طاوس، ترجمه علیرضارجالی تهرانی ‍ به کانال مداحی و اشعار مناسبتی بپیوندید👇 ✅کانون مداحان یاس کبود استان گیلان 1⃣ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan 2⃣سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan 3⃣واتساپ https://chat.whatsapp.com/DkIXskZaYx7AhPtvJmbk3
📜 ناراحت نباش، تو اولین نفری که به من ملحق می‌شود.. 🔸امشب شب یتیمی امت اسلام، شب یتیمی زهرای اطهر، شب تنهایی امیرالمؤمنین… بعد رحلت پیامبر، کینه‌ها و دست‌بستن شروع می‌شود، آتش زدن در و سیلی‌زدن و پهلو شکستن شروع می‌شود.. 😭 ▪️این روزها مدینه دو بیمار و دو پرستار، یک بیمار رسول خدا و پرستارش فاطمه، یک بیمار امام مجتبی و پرستارش زینب ▪️زهرای اطهر کنار بستر بابا نشسته، به صورت بابا نگاه می‌کند و اشک می‌ریزد، رسول خدا وقتی دید زهرایش خیلی بی‌تابی و گریه می‌کند..😭 فرمود: زهرا جان نزدیک بیا، لا تبکی، فداک ابوک، فأنت اول من تلحقین بی مظلومه مغصوبه؛ فاطمه خندان شد.. بعدها از فاطمه پرسیدند: در آن لحظات آخر، پدرتان به شما چه فرمود که مسرور شدید؟ حضرت فرمود: پدرم گفتند: غم مخور که تو زودتر از همه اهل بیت به من ملحق می‌شوی!. 😭 دیگه کسی بعد از رحلت پیغمبر لبخند زهرا رو ندید، شب و روز گریه می‌کرد؛ ▪️اما روزهای آخر عمرش یک تبسم زد که دل شیعه رو آتش زد.. ▪️فضه میگه روزهای آخر عمر فاطمه دیدم خیلی ناراحت، عرضه داشتم: بی‌بی‌جان چرا ناراحتید؟ فرمود: وقتی می‌میرم، بدنم رو بلند می‌کنند، حجم بدن نمایان، نگاه نامحرم به پیکرم می‌افتد! عرض کردم در عجم رسم است وقتی بزرگی می‌میرد، او رو داخل تابوتی می‌گذارند که بدنش معلوم نمیشه؛ حضرت تبسمی کرد و خوشحال شد... یا زهـــــــرا.. 😭 ‍ به کانال مداحی و اشعار مناسبتی بپیوندید👇 ✅کانون مداحان یاس کبود استان گیلان 1⃣ایتا https://eitaa.com/yaskabodgilan 2⃣سروش http://splus.ir/yas_kabod_gilan 3⃣واتساپ https://chat.whatsapp.com/DkIXskZaYx7AhPtvJmbk3