eitaa logo
#یاس نبی۷
52 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
2.4هزار ویدیو
177 فایل
بیان وبررسی مسائل سیاسی روز و مهارتها و قصه های شب مارادر این کانال همراهی کنید 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 ارتباط بامدیرکانال 👇 @M_chavoshi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
((‌نشر حداکثری)) بعد از مشخص شدن علت اصلی حادثه سقوط ، سردار حاجی‌زاده با حضور در تلویزیون، علت این حادثه و خطای انسانی را توضیح داد. او گفت ما گفتیم که آسمان را اصطلاحا «کلیر» کنند اما این اقدام صورت نگرفت. شرایط امروز سردار حاجی‌زاده به شرایط شخصیت حاج حیدر در فیلم «بادیگارد» شباهت دارد. او سهم خود را گفته، اما دیگران نه! اما سهم دیگران چیست؟ @ahlolbasar
انتخابات.m4a
3.78M
🇮🇷🍁 🍁 ✅ 💠 موضوع: سپاه و انتخابات۱۴۰۰ 🎙سردار یدالله جوانی _ معاون سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی 🔸🌺🔹 🔻متاسفانه مطابق انتخابات گذشته برخی ها مدعی هستند که و از کاندیدای خاصی حمایت می کند‼️ 🔹 سپاه طبق دکترین رفتار سیاسی سپاه و اسناد بالادستی، هرگز در انتخابات ورود مصداقی ندارد. 🔸سپاه حزب سیاسی نیست و رفتار سیاسی ندارد. 🔺مهمترین کاری که سپاه براساس چارچوب هاي قانونی انجام می دهد؛ دعوت مردم به حضور حداکثری در ۱۴۰۰ است. 🆔 https://sapp.ir/meyar.pb 🆔 eitaa.com/meyarpb 🆔https://rubika.ir/meyar_pb 🍁 🇮🇷🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷🍁 🍁 🎥 ✅ موضوع‌: ویژه روز پاسدار 🔸🌺🔹 💠 انتشارنخستین‌بار از نخستین دیدار پاسداران با آیت‌الله خامنه‌ای در دوران رهبری 🌺 : فقط قادر است از انقلاب دفاع کند! ‌ 💢 در این دیدار، رهبر معظم انقلاب، صریحا از حفظ سپاه و جلوگیری از ادغام سپاه و ارتش دفاع کردند. با این دفاع، زمزمه‌های حذف سپاه که پس از رحلت امام از سوی بعضی شخصیتها به راه افتاده بود، خاموش شد. 🆔 https://sapp.ir/meyar.pb 🆔 eitaa.com/meyarpb 🆔https://rubika.ir/meyar_pb 🍁 🇮🇷🍁
🔴 سپاه شاگرد اول در احترام به قانون ♦️عنصر نظامی، بدون طی مراتب قانونی حق استعفا از نظامی‌گری ندارد! ورود فرد نظامی به انتخابات دو حالت دارد: 1⃣ کلا از نظامی‌گری (سپاه، ارتش، نیروی انتظامی، ...) استعفا داده، و طبق قواعد نظامی‌گری، مرجع‌قانونی درون نهاد نظامی استعفای فرد را از نظامی‌گری بپذیرد. 💢(شرط اصلی این است!) ❌💯البته برای نامزد انتخابات ریاست جمهوری فرد نظامی ابتدا باید درخواست مجوز برای ورود به سیر مراحل برای استعفاء و... برای ورود در صحنه انتخابات نماید. در صورت تحقق شرط فوق یعنی تصویب مرجع قانونی پذیرش استعفای نظامیان، مسئولیت فرد با خود اوست و می‌تواند مثل یک فرد عادی وارد فعالیت سیاسی شود. 2⃣ چنانچه از نظامی‌گری استعفا نداده، تخلف کرده و حق ورود به انتخابات را ندارد. ✅ در همه نهادهای نظامی، از جمله نهاد ارزشمند و ولایتمدار سپاه، قانون این است و مراد سردار جوانی نیز، تبیین این مهم بوده است. 💯💯اکنون باید به لحاظ حقوقی این مسئله روشن شود و تاکید می شود قانون برای سرباز و سردار تفاوتی نمی‌کند. 🔮کانال مرجع گفتمان @goftemansazan
🔴 موضع انتخاباتی سپاه چیست؟ ♦️فرمانده سپاه: 💢نظامی‎ها مثل بقیه افراد، می‎توانند در انتخابات نامزد شوند و این انتخاب شخصی آنهاست که مربوط به سپاه نیست و هیچ تشویق و حمایتی وجود ندارد. ما به نفع یا علیه هیچ نامزدی عمل نمی‎کنیم. 🔮کانال مرجع گفتمان @goftemansazan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘ 🎥| راه اندازی مرکز بستری ۱۱۰ تختخوابی امام خمینی (ره) ویژه بیماران حاد تنفسی و افتتاح دستگاه‌های اکسیژن ساز اهدائی سپاه به بیمارستان‌های مشهد 🍃🌹🍃 🆔 splus.ir/meyar.pb 🆔 eitaa.com/meyarpb 🆔rubika.ir/meyar_pb 🍀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘ 🎥 | رزمایش نیروی زمینی 🍃🌹🍃 👌 رزمایش مقتدرانه نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی دیشب در مرز باکو با حضور سردار پاکپور برگزار شد. ✌️🇮🇷💪 🆔 splus.ir/meyar.pb 🆔 eitaa.com/meyarpb 🆔rubika.ir/meyar_pb 🍀
‼️ تفاوت از زمین تا آسمان است! 📼 عده‌ای خاص با انتشار فایلی صوتی، می‌خواستند که سپاه و فرماندهان سپاه را در نظر مردم خراب کنند، اما همین فایل سندی شد برای اثبات پاکدستی فرماندهان سپاه! ⛔️ یه زمان رئیس‌جمهوری داشتیم که وقتی فهمید قوه‌قضائیه می‌خواهد به پرونده‌ی برادرِ جاسوس و فاسدش رسیدگی کند، پیام داد که " اگر برادرم محاکمه شود اعلان جنگ می‌کنم" 🔮کانال مرجع گفتمان @goftemansazan
56.mp3
4.42M
🇮🇷 📢 (۵۶) | بررسی حمله موشکی به مقر راهبردی رژیم‌صهیونیستی 🍃🌹🍃 🎙 کارشناس: دکتر فرزان شهیدی | | 🆔 eitaa.com/meyarpb
🇮🇷 🖼 | سپاه پاسدار انقلاب است 🍃🌹🍃 🌹دوم اردیبهشت، سالروز تأسیس پاسداران انقلاب اسلامی را گرامی می‌داریم. | | 🆔 eitaa.com/meyarpb
سلام: ✍️ 💠 به محض فرود هلی‌کوپترها، عباس از پله‌های ایوان پایین رفت و تمام طول حیاط را دوید تا زودتر را به یوسف برساند. به چند دقیقه نرسید که عباس و عمو درحالی‌که تنها یک بطری آب و بسته‌ای آذوقه سهم‌شان شده بود، برگشتند و همین چند دقیقه برای ما یک عمر گذشت. 💠 هنوز عباس پای ایوان نرسیده، زن‌عمو بطری را از دستش قاپید و با حلیه به داخل اتاق دویدند. من و دخترعموها مات این سهم اندک مانده بودیم و زینب ناباورانه پرسید :«همین؟» عمو بسته را لب ایوان گذاشت و با جانی که به حنجره‌اش برگشته بود، جواب داد :«باید به همه برسه!» 💠 انگار هول حال یوسف جان عباس را گرفته بود که پیکرش را روی پله ایوان رها کرد و زهرا با ناامیدی دنبال حرف زینب را گرفت :«خب اینکه به اندازه امشب هم نمیشه!» عمو لبخندی زد و با صبوری پاسخ داد :«ان‌شاءالله بازم میان.» و عباس یال و کوپال لشگر را به چشم دیده بود که جواب خوش‌بینی عمو را با نگرانی داد :«این حرومزاده‌ها انقدر تجهیزات از پادگان‌های و جمع کردن که امروزم خدا رحم کرد هلی‌کوپترها سالم نشستن!» 💠 عمو کنار عباس روی پله نشست و با تعجب پرسید :«با این وضع، چطور جرأت کردن با هلی‌کوپتر بیان اینجا؟» و عباس هنوز باورش نمی‌شد که با هیجان جواب داد :«اونی که بهش می‌گفتن و همه دورش بودن، یکی از فرمانده‌های ایرانه. من که نمی‌شناختمش ولی بچه‌ها می‌گفتن !» لبخند معناداری صورت عمو را پُر کرد و رو به ما دخترها مژده داد :« ایران فرمانده‌هاشو برای کمک به ما فرستاده !» تا آن لحظه نام را نشنیده بودم و باورم نمی‌شد ایرانی‌ها به خاطر ما خطر کرده و با پرواز بر فراز جهنم داعش خود را به ما رسانده‌اند که از عباس پرسیدم :«برامون اسلحه اوردن؟» 💠 حال عباس هنوز از که دیشب ممکن بود جان ما را بگیرد، خراب بود که با نگاه نگرانش به محل اصابت خمپاره در حیاط خیره شد و پاسخ داد :«نمی‌دونم چی اوردن، ولی وقتی با پای خودشون میان تو داعش حتماً یه نقشه‌ای دارن!» حیدر هم امروز وعده آغاز را داده بود، شاید فرماندهان ایرانی برای همین راهی آمرلی شده بودند و خواستم از عباس بپرسم که خبر آوردند حاج قاسم می‌خواهد با آمرلی صحبت کند. 💠 عباس با تمام خستگی رفت و ما نمی‌دانستیم کلام این فرمانده ایرانی می‌کند که ساعتی بعد با دو نفر از رزمندگان و چند لوله و یک جعبه ابزار برگشت، اجازه تویوتای عمو را گرفت و روی بار تویوتا لوله‌ها را سر هم کردند. غریبه‌ها که رفتند، بیرون آمدم، عباس در برابر نگاه پرسشگرم دستی به لوله‌ها زد و با لحنی که حالا قدرت گرفته بود، رجز خواند :«این خمپاره اندازه! داعشی‌ها از هرجا خواستن شهر رو بزنن، ماشین رو می‌بریم همون سمت و با می‌کوبیم‌شون!» 💠 سپس از بار تویوتا پایین پرید، چند قدمی به سمتم آمد و مقابل ایوان که رسید با عجیب وعده داد :«از هیچی نترس خواهرجون! مرگ داعش نزدیک شده، فقط کن!» احساس کردم حاج قاسم در همین یک ساعت در سینه برادرم قلبی پولادین کاشته که دیگر از ساز و برگ داعش نمی‌ترسید و برایشان خط و نشان هم می‌کشید، ولی دل من هنوز از داعش و کابوس عدنان می‌لرزید و می‌ترسیدم از روزی که سر عباسم را بریده ببینم. 💠 بیش از یک ماه از محاصره گذشت، هر شب با ده‌ها خمپاره و راکتی که روی سر شهر خراب می‌شد از خواب می‌پریدیم و هر روز غرّش گلوله‌های تانک را می‌شنیدیم که به قصد حمله به شهر، خاکریز را می‌کوبید، اما دل‌مان به حضور حاج قاسم گرم بود که به نشانه بر بام همه خانه‌ها پرچم‌های سبز و سرخ نصب کرده بودیم. حتی بر فراز گنبد سفید مقام (علیه‌السلام) پرچم سرخ افراشته شده بود و من دوباره به نیت حیدر به زیارت مقام آمده بودم. 💠 حاج قاسم به مدافعان رمز مقاومت را گفته بود اما من هنوز راز تحمل حیدر را نمی‌دانستم که دلم از دوری‌اش زیر و رو شده بود. تنها پناهم کنج همین مقام بود، جایی که عصر روز عقدمان برای اولین بار دستم را گرفت و من از حرارت لمس گرما گرفتم و حالا از داغ دوری‌اش هر لحظه می‌سوختم. 💠 چشمان و خنده‌های خجالتی‌اش خوب به یادم مانده و چشمم به هوای حضورش بی‌صدا می‌بارید که نیت کردم اگر حیدر سالم برگردد و خدا فرزندی به ما ببخشد، نامش را بگذاریم. ساعتی به مانده، از دامن امن امام دل کَندم و بیرون آمدم که حس کردم قدرتی مرا بر زمین کوبید... ✍️نویسنده: ╭─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╮ 💠 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃❀✾••