eitaa logo
#یاس نبی۷
52 دنبال‌کننده
3.4هزار عکس
2.4هزار ویدیو
177 فایل
بیان وبررسی مسائل سیاسی روز و مهارتها و قصه های شب مارادر این کانال همراهی کنید 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 ارتباط بامدیرکانال 👇 @M_chavoshi
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام: 💎بنـــامـ خــــداے یــــوســـــف💎 💎رمـــــان جذاب و نیمہ واقعے 💎 💞قسمـــٺ _خب بگو... منتظرم😌 _گفتنش برام سخته..😣 ریحانه بلند شد... پشت سر یوسفش نشست. کمرش را به کمر همسرش چسباند. سرش را به سر عشقش تکیه داد. یوسف_ آخ که تو کف این همه توام بانو..!😊 _چه کنیم... ما اینیم دیگه..!😌خب بگو حالا.. _حوصله مقدمه ندارم...وامم جور نشد.😓 ناگهان ریحانه بلند خندید. _همین!!؟؟ بخاطر این، اینجوری بهم ریختی..؟؟ 😅😂 یوسف متعجب، اخمی درشت، روی پیشانیش آمد.برگشت نگاهی به دلدارش کرد. _منظورت چیه؟!😠 _مگه چقدر کم داری که میخای وام بگیری.!؟ ٢٠ میلیون؟ _شایدم بیشتر.! _سرویس منو حساب نکردی تاج سر😉 عصبانی بلند شد. _چییی؟!.. 😠سرویس تو!!؟؟.. 😠یعنی اینقدر نامرد شدم...!؟... 😠تو درمورد من چی فکر کردی!!؟؟... 😠نه اصلا..حاضر نیستم..حرفشم نزن..!😠✋ ریحانه هم بلند شده بود... پشت چشمی.. نازی... _تو که نمیدونی، من کدومو میگم..آقااا😌 _هرچی..هرکدوم...😠گفتم نه..!!😠 _عشقم...خواااهش😍 _لااله الاالله... میگم نه، یعنی نه...!😠 _بخاطر من...☹️ یوسف_😠 این راه فایده نداشت... ریحانه میخواست به برسد... هم، از دوش عشقش بردارد... هم، حال و هوایش را کند... از اول هم قرارش همین بود... باید میبود نه بارش. ریحانه_ پس اندازم هس حدود ١٠ تومنی میشه😍 یوسف_ لااله الاالله.. گفتم نمیخام دست به وسایلت بزنی..!😠 _پول که وسیله نیس.. چرک کف دسته.. 😜 یوسف_😠 _تااازه... یه سرویسی دارم مال خیلی قبل هس. مامانم از مکه آورد برام. بنظرم ١٠ اینا دستمونو میگیره.... مال اون موقع که هنوز شما گولم نزده بودین..!😜 یوسف_من گولت زدم..؟؟😳 چشمک ریحانه و دویدنش همان😉🏃‍♀... و دویدن یوسف هم همان.🏃😍 خانه را روی سرشان گذاشته بودند. یوسف_بگیرمت کشتمت..😍🏃 ریحانه_ چند وقتی هس آخه منو گرفتی.. خبر نداری نه...؟؟ اخیییی... طفلی....یادت رفته...؟؟😜 ریحانه هم یاد گرفته بود که حرص مردش را درآورد. که حال و هوایش را عوض کند..! ریحانه با خنده میدوید😁🏃‍♀ و یوسف حریصانه بدنبالش.😤🏃 _ای خدا.. فقط دستم بهت نرسه.!😤😍 ✨✨💚💚💚✨✨ ادامه دارد... ✍نام نویسنده؛ بانو خادمـ کوےیار 💚✨💚✨✨✨💚✨💚💚 💠 •┈┈••✾❀🍃🌺🍃