#یک_دقیقه_مطالعه
✍تو مطب پزشک نشسته بودم و منتظر نوبت برای مادرم. خانمی کنارم بود به من گفت: چه پولی درميارن اين دکترا، فکر کن روزی پنجاه نفر رو که ويزيت کنه ميشه.
مشغول محاسبه درآمد تقريبی پزشک بود که پيرمردی از روبرو گفت: چرا به اين فکر نمیکنين که امشب پنجاه نفر راحتتر ميخوابن ، پنجاه خانواده خيالشون آسوده تره. حالم با اين حرف پيرمرد جان گرفت.
پيرمرد همچنان حرف ميزد:
هر اتومبيل گرون قيمتی که از کنارتون رد شد نگيد دزده ، کلاهبرداره ، الهی کوفتش بشه از کجا آورده که ما نميتونيم.
بگيد الحمدلله که يک نفر از هموطنام ثروتمنده ، فقير نيست ، سر چهارراه گدایی نميکنه ، نوش جونش" حال خيلی ها شايد عوض شد با اين حرف و نگاه قشنگ پيرمرد.
⚠️وقتی خدا بخواد بزرگی آدمی رو اندازه بگیره،
متر رو به جای قدش ، دور “قلبش” میگیره،
خدا نگاه زيبای ما را دوست دارد💚