eitaa logo
#یاس نبی۷
49 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.4هزار ویدیو
179 فایل
بیان وبررسی مسائل سیاسی روز و مهارتها و قصه های شب مارادر این کانال همراهی کنید 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 ارتباط بامدیرکانال 👇 @M_chavoshi
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
10.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ تقدیر حضرت حجت الاسلام والمسلمین سید حامد موسوی امام جمعه محترم موقت درچه از پویش بزرگ و دعوت از مردم برای پیوستن به این کار خداپسندانه ❤️ 🗓خطبه های نماز جمعه درچه_ ۱۰ تیرماه ۱۴۰۱
بیرجند،سخنرانیِ‌پیش‌ازخطبه‌های‌نمازجمعه.mp3
11.9M
🔸اگر تریبونِ نماز جمعه، بلندگویِ عدالت‌خواهیِ انقلابی نباشد، آن تریبون، تریبونِ نماز جمعۀ جمهوری اسلامی نیست. ▫️سخنرانیِ پیش از خطبه‌های نماز جمعۀ شهرستان بیرجند (مرکز استان خراسان جنوبی) ۱۴۰۱/۰۴/۱۰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قصه ی شب 🌃🌃
❥••●❥●••❥ 💠 دو سال پیش به هوای هوس پسری سوری رو در روی خانواده‌ام قرار گرفتم و حالا دوباره عشق سوری دیگری دلم را زیر و رو کرده و حتی شرم می‌کردم به ابوالفضل حرفی بزنم که خودش حسم را نگفته شنید، هلال لبخند روی صورتش درخشید و با خنده خبر داد :«یه ساعت پیش بهش سر زدم، به هوش اومده!» از شنیدن خبر سلامتی‌اش پس از ساعت‌ها لبخندی روی لبم جا خوش کرد و سوالی که بی‌اراده از دهانم پرید :«می‌تونه حرف بزنه؟» و جوابم در آستین شیطنتش بود که فی‌البداهه پاسخ داد :«حرف می‌تونه بزنه، ولی خواستگاری نمی‌تونه بکنه!» 💠 لحنش به‌حدی شیرین بود که میان گریه به خنده افتادم و او همین خنده را می‌خواست که به سمتم آمد، سرم را بوسید و برادرانه به فدایم رفت :«قربونت بشم من! چقدر دلم برا خنده‌هات تنگ شده بود!» ندیده تصور می‌کرد چه بلایی از سرم رد شده و دیگر نمی‌خواست آسیبی ببینم که لب تختم نشست، با دستش شکوفه‌های اشکم را چید و ساده صحبت کرد :«زینب جان! سوریه داره با سر به سمت جنگ پیش میره! دو هفته پیش دو تا ماشین تو دمشق منفجر شد، دیروز یه ماشین دیگه، شاید امروز یکی دیگه! سفرای کشورهای خارجی دارن دمشق رو ترک می‌کنن، یعنی غرب خودش داره صحنه جنگ رو برای تروریست‌ها آماده می‌کنه!» 💠 از آنچه خبر داشت قلبش شکست، عطر خنده از لبش پرید، خطوط صورتش همه در هم رفت و بی‌صدا زمزمه کرد :«حمص داره میفته دست تکفیری‌ها، شیعه‌های حمص همه آواره شدن! ارتش آزاد آماده لشگرکشی شده و کشورهای غربی و عربی با همه توان تجهیزش کردن! این تروریست‌هام همه جا هستن، از کنار هر ماشین و آدمی که تو دمشق رد میشی شاید یه انتحاری باشه، به‌خصوص اینکه تو رو میشناسن!» و او آماده این نبرد شده بود که با مردانگیِ لحنش قد علم کرد :«البته ما آموزش نیروهای سوری رو شروع کردیم، سردارسلیمانی و سردارهمدانی تصمیم گرفتن هسته‌های مقاومت مردمی تشکیل بدیم و به امید خدا نفس این تکفیری‌ها رو می‌گیریم!» 💠 و دلش برای من می‌تپید که دلواپس جانم نجوا کرد :«اما نمی‌تونم از تو مراقبت کنم، تو باید برگردی ایران!» سرم را روی بالشت به سمت سِرُم چرخاندم و دیدم تقریباً خالی شده است، دوباره چشمان بی‌حالم را به سمتش کشیدم و معصومانه پرسیدم :«تو منو به‌خاطر اشتباه گذشته‌ام سرزنش می‌کنی؟» 💠 طوری به رویم خندید که دلم برایش رفت و او دلبرانه پاسخ داد :«همون لحظه‌ای که تو حرم حضرت زینب (علیهاالسلام) دیدمت، فهمیدم خدا خودش تو رو بخشیده عزیزدلم! من چرا باید سرزنشت کنم؟» ... ❥••●❥●••❥ به قلـ✍️ـم 💞با ما همراه باشید...💞 •❖•◇•❖•❣️•❖•◇•❖•
❥••●❥●••❥ و من منتظر همین پشتیبانی بودم که سوزن سِرُم را آهسته از دستم کشیدم، روی تخت نیم‌خیز شدم و در برابر چشمان متعجب ابوالفضل خجالت کشیدم به احساسم اعتراف کنم که بی‌صدا پرسیدم :«پس می‌تونم یه بار دیگه...» 💠 نشد حرف دلم را بزنم، سرم از شرم به زیر افتاد و او حرف دلش را زد :«می‌خوای به‌خاطرش اینجا بمونی؟» دیگر پدر و مادری در ایران نبود که به هوای حضورشان برگردم، برادرم اینجا بود و حس حمایت مصطفی را دوست داشتم که از زبانش حرف زدم :«دیروز بهم گفت به‌خاطر اینکه معلوم نیس سوریه چه خبر میشه با رفتنم مخالفت نمی‌کنه!» که ابوالفضل خندید و رندانه به میان حرفم آمد :«پس خواستگاری هم کرده!» 💠 تازه حس می‌کرد بین دل ما چه گذشته که از روی صندلی بلند شد، دور اتاق چرخی زد و با شیطنت نتیجه گرفت :«البته این یکی با اون یکی خیلی فرق داره! اون مزدور آمریکا بود، این مدافع حرم!» سپس به سمتم چرخید و مثل همیشه صادقانه حرف دلش را زد :«حرف درستی زده. بین شما هر چی بوده، موندن تو اینجا عاقلانه نیست، باید برگردی ایران! اگه خواست می‌تونه بیاد دنبالت.» 💠 از سردی لحنش دلم یخ زد، دنبال بهانه‌ای ذهنم به هر طرف می‌دوید و کودکانه پرسیدم :«به مادرش خبر دادی؟ کی می‌خواد اونو برگردونه خونه‌شون داریا؟ کسی جز ما خبر نداره!» مات چشمانم مانده و می‌دید اینبار واقعاً عاشق شده‌ام و پای جانم درمیان بود که بی‌ملاحظه تکلیفم را مشخص کرد :«من اینجا مراقبش هستم، پول بلیط دیشبم باهاش حساب می‌کنم، برا تو هم به بچه‌ها گفتم بلیط گرفتن با پرواز امروز بعد از ظهر میری تهران ان‌شاءالله!» 💠 دیگر حرفی برای گفتن نمانده و او مصمم بود خواهرش را از سوریه خارج کند که حتی فرصت نداد مصطفی را ببینم و از همان بیمارستان مرا به فرودگاه برد. ساعت سالن فرودگاه دمشق روی چشمم رژه می‌رفت، هر ثانیه یک صحنه از صورت مصطفی را می‌دیدم و یک گوشه دلم از دوری‌اش آتش می‌گرفت. تهران با جای خالی پدر و مادرم تحمل کردنی نبود، دلم می‌خواست همینجا پیش برادرم بمانم و هر چه می‌گفتم راضی نمی‌شد که زنگ موبایلش فرشته نجاتم شد... ... ❥••●❥●••❥ به قلـ✍️ـم 💞با ما همراه باشید...💞 •❖•◇•❖•❣️•❖•◇•❖
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام: 😍 اردویی تفریحی و زیارتی 😍 اردوی یک روزه ویژه ی دختران و مادران عزیزمان 😍🤩🤩با کلی بازی و مسابقه 🥁 ✅زمان اردو : روز چهارشنبه ۱۵تیرماه ✅مکان اردو : امامزاده احمد رضا 📢زمان ثبت نام: تا روز دوشنبه مهلت ثبت نام با خانم محمدی مسول اردویی تماس حاصل فرمایید . +98 913 599 7558 💰هزینه ی اردو:کرایه ی ماشین +ی پذیرایی مختصر ۵۰هزارتومان می‌باشد 🕣ساعت حرکت : ۷:۳۰صبح درب مسجد شهدا و ساعت برگشت ۱۸میباشد دوستان زحمت بکشید هزینه ی اردو واریز کنید به حساب خانم محمدی و عکس فیش براشون بفرستید تا ثبت نام شما قطعی شود 5894631161077219 بهاره محمدی
ایا رابطه با آمریکا خطر او را برای ما کم می‌کند؟ به دو دلیل خطر آمریکا را کم نمیکند. یک: آمریکا به عراق حمله کرد؛ در حالی که با هم رابطه‌ی سیاسی داشتند. دو: رابطه، برای آمریکائی‌ها، همیشه وسیله‌ای برای نفوذ در قشرهای مستعد مزدوری بوده است. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷
آمریکا در مذاکره به دنبال چیست و بازی تحریم و مذاکره تا چه زمانی ادامه می‌یابد؟ آمریکا در مذاکره به دنبال همان چیزی است که از طریق تحریم به دنبال آن بود یعنی تضعیف کشور تحریم شونده (ایران) و نهایتا تغییر رفتار این کشور زیرا ایران در موضع انفعالی قرار دارد و در زمین آمریکا، بازی می کند. اتفاقی که این بازی آمریکا را تکمیل می کند، ترساندن مردم از شکست مذاکرات و ایجاد دوگانه «جنگ یا مذاکره» است. همچنین بازی تحریم و مذاکره یا همان سیاست چماق و هویج آمریکا زمانی پایان می یابد که نقاط آسیب پذیر اقتصاد ایران برطرف شود و کارآمدی تحریم از بین برود؛ اتفاقی که درباره برخی تحریم‌ها مثل تحریم واردات بنزین در اواخر دهه هشتاد رخ داد. شرط لازم برای تحقق این موضوع که ایران به صورت جدی به دنبال خنثی سازی تحریم‌ها نرود و کارآمدی ابزار تحریمی آمریکا حفظ شود، اقتصاد شرطی است و این نوع اقتصاد هم بدون فعالیت جریان تحریف در ایران ایجاد نمی‌شود. این جریان نمی خواهد در کشور این اجماع ایجاد شود که عبور از تحریم راه‌حل غیر اقتصادی ندارد. 🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷🇮🇷