eitaa logo
اشعار - روضه
132 دنبال‌کننده
4 عکس
0 ویدیو
21 فایل
از عناوین جهان مرثیه خوان ما را بس...
مشاهده در ایتا
دانلود
از بس که از فراق تو دل نوحه گر شده روزم به شام غربت و غم تیره تر شده آزرده گشت خاطرت از کرده های من آقا ببخش نوکرتان دَردِسَر شده تنها خودت برای ظهورت دعا کنی وقتی دعای من ز گنه بی اثر شده از شام هجر یار بسی توشه می برد آنکس که اهل ذکر و دعای سحر شده بودم مریض و روضه ی تو شد دوای من حالم به لطفتان چقدر خوب تر شده رفت از نظر محرّم و آقا نیامدی حالا بیا که آخرِ ماه صفر شده بعد از دو ماه گریه به غم های کربلا حالا زمان ندبه به داغی دِگر شده یَثرب برای فاطمه نقشه کشیده است یَثرب چقدر بعدِ نبی خیره سر شده باید که بعد از این به غم مادرت گریست فصل شروع ماتم خیرُالبشر شده از شعله های پشتِ در خانه ی علی است گر آتشی به کرب و بلا شعله ور شده آن روز اگر به صورت مادر نمی زدند لطمه دگر به چهره ی دختر نمی زدند
دارد تمام می شود آقا عزای تو کم گریه کرده ایم محرم برای تو دارد چه زود سفره تو جمع می شود تازه نشسته ایم بخوریم از غذای تو شبهای آخر است... گدا را حلال کن این هم بساطِ نوکر بی دست و پای تو ما را ببخش گریه ی سیری نکرده ایم چشمانِ خشکِ ما خجل از این عزای تو هر روز روز تو همه جا محضر شما یعنی که هست هر چه زمین کربلای تو میل دوبارگی بهشت آدمی نداشت وقتی شنید گوشه ای از روضه های تو کی دست خالی از در این خانه رفته است دست پر است تا به قیامت گدای تو تنها بلد شدیم تباکی کنیم و بس گریه کند برای تو صاحب عزای تو گریه کن تو حضرت زهراست والسلام جانم فدای فاطمه و جانم فدای تو تازه به شام می رسد از راه قافله تازه رسیده نوبت تشت طلای تو
گرچه چشمان مرا اشک غمت پر می کند تا قیامت بر غمت چشمم تفاخر می کند می رسد آن روز که نان شب هجر تو را رونق بازارت ای خورشید! آجر می کند درد هجران تو و داغ فراق این دو ماه قلبمان را بیشتر غرق تاثر می کند چند روزی هست بی تابم چه چیزی بعد از این جای خالی دو ماهه روضه را پر می کند آنچه دردم را تسلا می دهد این است که مادرت از این عزاداران تشکر می کند در روایت دیده ام روز قیامت فاطمه اشک های روضه را می گیرد و در می کند باز آقای خراسان است که پایان ماه از عزاداران پذیرایی درخور می کند
خبرگزاری فارس | چه شوری در دلم افتاده از توصیف شیرینت! https://www.farsnews.com/amp/13970725000188
هدایت شده از یا زهرا اغیثینی
من جگر پاره زهرایم و پاره جگرم  همه را یارم و خود از همه مظلوم‌ترم  خانـه‌ام قتلگـه و یـار ستمگر قاتل  سوخته از شرر زهر، ز پا تا به سرم  عمر من بود محرّم، همه روز و همه شب  قاتل از زهر جفا کشت به ماه صفرم  لب فرو بستم و دیدم که اهانت می‌کرد  قاتـل مـادر مظلومه مـن بـر پدرم  با وجودی که خزان کُشت بهارانم را  طشت شد باغ گل و لاله ز خون جگرم  من که طاووس بهشتم به چه جرم و گنهی  سوختـه از شـرر دوزخیان بال و پرم؟  قسمتم بود به مسجد که ز طفلی هر روز  قاتـل مـادر خـود را سـر منبـر نگـرم  تا در آن کوچه رخ یاس نبی گشت کبود  تیره شد صورت خورشید به پیش نظرم  مضطرب بـودم و لرزیدم و حیـران بودم  که چسان مادر خود را به سوی خانه برم  در همان لحظه که شد مادر من نقش زمین  مـن نگـه کـردم و او گفت خدایـا پسرم  «میثم» از آه تو گر سوخت جهان، نیست عجب  از شـرار جگـر و سـوز دلـت بـا خبـرم 
📋 با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ عاشق که باشی وضع من را، تازه میفهمی این‌گونه سرگردان شدن را، تازه میفهمی پروانه را از نیمه شب، زیرِ نظر داری وقتی سحر شد، سوختن را، تازه میفهمی وقتی گناهانِ تو را با گریه میبخشند آن لحظه، لطف پنج‌تن را، تازه میفهمی زهرا برای، روضه‌ها ما را سوا کرده ماه محرم حرف من را، تازه میفهمی @seyedrezanarimani شور حسین، از شر معصیت خلاصت کرد پس قدر این سینه زدن را، تازه میفهمی محشر لباس مشکی‌ات وقتی شفیعت شد خاصیت این پیراهن را، تازه میفهمی در کفن و دفن یک مسلمان، خوب دقت کن فرق حصیری با کفن را، تازه میفهمی گفتم مُرَمَّلٌ بالدِّماء، داد تو در آمد چون بعد از آن وضع بدن را، تازه میفهمی *شاعر: ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / *بخش دوم صوت* (ع) (ع) (س) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ آنجا که در تشخیص او زینب به مشکل خورد سید مهدی نواب اون روضه خون میگفت:« کسی اگه یبار بره کربلا حتی اونایی‌ام که تاحالا نرفتن کربلا، اگه تربت ابی‌عبدالله، مُهر ابی‌عبدالله جلوشون بذاری زود تشخیص میدن»... برا مثال:« اگه یه تربت امام رضا با یه تربت کربلا بذاری، از رنگش زود تشخیص میده». گفته اگه یکی یه بار بره کربلا زود میتونه تشخیص بده، خاکو...!! حالا زینبی که پنجاه سال با این برادر بزرگ شده، من باورم نمیشه توو گودال گفته باشه '' اَ اَنتَ اَخی '' آیا تو برادر منی؟! نمیدونم بااین بدن چکار کردن؟! شیخ جعفر شوشتری میگه:« کاری با این بدن کردن، دیگه پشت و روی بدن مشخص نبوده»... یه جایی امام صادق دیدن اشاره‌ای به انگشتر میکردن میگفتن:« به اندازه نگین انگشتر جای سالم تو بدن جد ما نبوده»... @seyedrezanarimani "آنجا که در تشخیص او، زینب به مشکل خورد تاثیر سم‌ها روی تن را، تازه میفهمی یک مشت نامحرم، که وقتی که دوره‌ات کردن آنگاه حال چند زن را، تازه میفهمی" دم غروب فردا که بشه تازه بی‌بی میشینه میگه مادر جان حالا حالتو میفهمم. من دیدم امام حسن موهاش سفید شد، دیدم امام حسن محاسنش سفید شد، به ما که حرف نمیزد اما حالا فهمیدم... حالا که مردا دوره ام کردن حالتو میفهمم بی‌بی جان... @narimani_matn همچین که ابی‌عبدالله مثل امشبی راه افتاد تو این صحرا تنهایی، نافع ابن هلال میگه پشت سر ابی‌عبدالله راه افتادم، ترسیدم کسی تو این دل شب جسارتی کنه از پشت آروم آروم سر راه افتادم. دیدم ابی عبدالله هی خم‌ میشه، یه چیزی از روزمین برمیداره! _چه خبره؟! اومدم جلوتر ببینم حسین فاطمه چه میکنه؛ یهو ابی‌عبدالله برگشت گفت:« نافع برو خیمه‌ها». روایت میگه همچین که ابی‌عبدالله سر و برگردوند یه جمله به نافع ابن حلال فرمود؛ _فرمود:« نافع برو میخوام تنها باشم، نافع خیلی دلم گرفته، برو منو تنها بذار»... _آقا میترسم آخه شما... _گفت:« نه میخوام تنها باشم» میدونی یاد کجا افتادم؟! همچین که امیرالمومنین هم داشت این بدن و غسل میداد، دید از پشت در خونه صدا میاد؛ _حسن جان اینا کی‌اند؟! _گفت:« بابا جان سلمانه، مقداده، ابوذره، عماره» _گفت:« بگو برن میخوام تنها باشم»... امام حسن اومد در و بازکرد، برید. بابام میگه:« میخوام تنها باشم»... روایت میگه رفتن، فقط یکیشون پشت در موند؛ قید نکردن کی اما فکرکنم ‌سلمان بود. سرشو به این در گذاشت شروع کرد داد بزنه... امیرالمومنین دوباره فرمود:« حسن جان مگه نگفتم برو بهشون بگو برن». _گفت:« آری گفتم اما سلمان نمیره میگه کجا برم»... بخدا امشب فقط شب مادره... آخه ابی‌عبدالله اومد توو خیمه با زینب (س) دوتایی باهم‌ خلوت کردن، خاطرات مدینه رو هی براهم تعریف میکردن، هی گریه میکردن... أَلسَّلامُ عَلى مَنْ اُریقَ بِالظُّلْمِ دَمُهُ أَلسَّلامُ عَلَى الْمُغَسَّلِ بِدَمِ الْجِراحِ أَلسَّلامُ عَلَى الْمُجَرَّعِ بِکَأْساتِ الرِّماحِ أَلسَّلامُ عَلَى الْمَنْحُورِ فِى الْوَرى ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / *بخش اول صوت* (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ دیده بگشا و ببین زینبت آمد مادر زینب خسته و جان بر لبت آمد مادر از سفر قافله‌ی نور دو عینت برگشت زینبت با خبرِ داغ حسینت برگشت یاد داری که از این شهر که خواهر می‌رفت تک و تنها که نه، با چند برادر می‌رفت یاد داری که عزیز تو چه احساسی داشت وقت رفتن به بَرَش قاسم و عباسی داشت یاد داری که چگونه من از اینجا رفتم؟ با حسین و علیِ‌اکبرِ لیلا رفتم بین این قافله مادر، علی اصغر بود شش برادر به خدا دور و بر خواهر بود ولی اکنون چه ز گلزار مدینه مانده؟ چندتا بانوی دلخون و حزینه مانده مردها هیچ، ز زنها هم اگر می‌پرسی فقط این زینب و لیلا و سکینه مانده نوه‌ات گوشه‌ی ویرانه‌ی غربت جا ماند سرِخاک پسرت نیز عروست جا ماند ولی اکنون منم و شرح فراق و دردم دیگر از جان و جهان بعد حسین دلسردم آه…مادر چه قدَر حرف برایت دارم بنِگر با چه قَدَر خاطره بر می‌گردم جای سوغات سفر، موی سفید و دلِ خون… …با تن نیلی و این قدّ کمان آوردم @matn_narimani کربلا بود و تنش بی‌سر و عریان افتاد جای تشییع، به زیر سمِ اسبان افتاد باد می‌آمد و می‌خورد به گلبرگ تنش پخش می‌شد همه سمتی قطعات بدنش پنجه‌ی گرگ چنان زخم به رویش انداخت که ندیدم اثر از یوسف و از پیرهنش سه شب و روز رها بود به خاک صحرا غسلش از خون گلو ریگِ بیابان کفنش خواستم تا بنِشینم به برش در گودال اشک ریزم به گل تشنه و پرپر شدنش خواستم تا بنِشینم به برش، بوسه دهم به رگِ حنجر خونین و به اعضای تنش ولی افسوس که گودال پر از غوغا شد بین کعب نی و سیلی سرِ من دعوا شد روی نیزه سر محبوب خدا را بردند کو به کو پشت سرش ما اسرا را بردند سرِ او را که ز تن برده و دورش کردند میهمان شب جانسوز تنورش کردند @matn_narimani چه بگویم که سرِ یار کجا جای گرفت عوض دامن من طشت طلا جای گرفت چه قَدَر سنگ به پیشانی و لبهایش خورد چه قَدَر چوب به دندان سَنایایش خورد روی نی وقت تلاوت که لبش وا می‌شد نوک سرنیزه هم از حنجره پیدا می‌شد کاش می‌شد که نشان داد کبودی‌‌ها را تا که معلوم کنم ظلم یهودی‌ها را خوب که جانب ما سنگ پرانی کردند تازه گرد آمده و چشم چرانی کردند خارجی‌زاده صدا کرده و مارا مردُم کوچه کوچه همه با دست نشان می‌دادند تا بیُفتند رئوس شهدا مخصوصاً نیزه‌ها را همگی تُند تکان می‌دادند  پسرت را اگر از تیغ و سنانها کُشتند آخ مادر، که مرا زخم زبانها کُشتند *شاعر:  ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
📋 / *بخش دوم روضه* (ع) (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ دست بردم به گلو حنجرت آمد یادم سر تکان دادم و بر نی سرت آمد یادم یا بنی...چقدر مادر تو گفت و گریست دم گودال دم مادرت آمد یادم هر زمان آب کسی داد به دستم فورأ لب خشکیده‌ی آب آورت آمد یادم چشمم افتاد به قد خم یک مادر پیر بی‌هوا قد خم دخترت آمد یادم مادری کودک خود ناز و نوازش میکرد هم رباب تو و هم اصغرت آمد یادم خواهرم داشت روی دوشم عبا می‌انداخت داغ تشیع علی‌اکبرت آمد یادم حرف گودال شد و آب شد از غم جگرم روی تل، دست به سر خواهرت آمد یادم در نیامد شبی انگشترم از انگشتم ساربان و شب و انگشترت آمد یادم ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کانال مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @seyedrezanarimani کانال اشعار مداحی‌های کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 @narimani_matn
باوجودي که پدرجان گله خيلي دارم نوه ي فاطمه ام حوصله خيلي دارم وسط آن همه اسباب جسارت برما نفرت ازسلسله و هلهله خيلي دارم قد کشيدم بزنم بوسه به رويت بر ني ديدم ازگونه ي تو فاصله خيلي دارم عقب افتادنم از قافله زجرآور شد گفتم اي زجر نزن آبله خيلي دارم باعث زحمت جمع اسرا من بودم خجلت از عمه در اين قافله خيلي دارم با وجودي که سر از پيکر تو شمر بريد من شکايت ولي ازحرمله خيلي دارم محسن صرامی نرم افزار اشعار محرم و صفر نسخه دوم: http://cafebazaar.ir/app/com.ahmadfononi.asharmoharramvafasar
هدایت شده از اسناد المصائب
🔸🔶《اَلسَّلامُ عَلَيْکَ يَا حُسَینَ بْنَ عَلِيٍّ(ع) وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَکاتُهُ》🔶🔸 ✅ائمه اطهار(علیهم السلام) در طول تاریخ با جملات قصار از مصیبت امام حسین(ع) یاد کرده اند که به برخی از آنان اشاره می کنیم : 1⃣امام حسن مجتبی(علیه السلام) : 📋《لَا يَوْمَ كَيَوْمِكَ يَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ(ع)!》 ♦️هیچ روز و سرنوشتی مانند روز تو نیست ای ابا عبدالله(ع)!(۱) 2⃣امام سجاد(علیه السلام) : 📋《هَذِهِ الرَّزِيَّةُ الَّتِي لَيْسَ مِثْلُهَا رَزِيَّةً!》 ♦️این مصیبتی است که نظیر و مانندی ندارد.(۲) 3⃣امام باقر(علیه السلام) : 📋《یَا لَهَا مِنْ مُصِیبَةٍ مَا أَعْظَمَهَا وَ أَعْظَمَ رَزِیَّتَهَا فِی الْإِسْلَامِ وَ فِی جَمِیعِ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْض‏》 ♦️واى از این مصیبت، چقدر بزرگ است و چه قدر عزاى آن در اسلام و بین جمیع اهل آسمانها و زمین گران و سنگین است.(۳) 4⃣امام صادق(علیه السلام) : 📋《فَمَا أَنغَصَ ذِكرَ الحُسَينِ(ع) لِلعَيشِ!》 ♦️چه اندازه ياد مصیبت حسين(ع) زندگی را ناگوار می كند.(۴) 5⃣امام موسی کاظم(علیه السلام) : 📋《اِذَا کَانَ الْيَوْمُ العَاشِرُ [مِن المُحَرَّمِ] کَانَ ذَلِکَ الْيَوْمُ يَوْمَ مُصِيبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُکَائِهِ وَ یَقُولُ : هُوَ الْيَوْمُ الّذِّی قُتِلَ فِیهِ الحُسَینِ(ع)》 ♦️هرگاه ده روز از ماه محرّم می گذشت، آن روز، روز مصيبت و اندوه و گريه امام موسی کاظم(ع) بود و می فرمود : این روز، روز مصیبت شهادت امام حسین(ع) است.(۵) 6⃣امام رضا(علیه السلام) : 📋《إِنَّ يَوْمَ اَلْحُسَيْنِ(ع) أَقْرَحَ جُفُونَنَا وَ أَسْبَلَ دُمُوعَنَا》 ♦️روز شهادت حسين(ع) چشم ما را ريش كرد و اشك ما را روان ساخت.(۶) 7⃣امام زمان(علیه السلام) : 📋《فَلَأُنْدِبَنَّكَ صَبَاحَاً وَ مَسَاءً وَ لَابْكِینَّ لَكَ بَدَلَ الدُّمُوعِ دَمَاً》 ♦️ای جد بزرگوار! من هر صبح و شام برای غربت شما ندبه می كنم و عزاداری می كنم و در عوض اشك خون گریه می كنم.(۷) 📜در روایات فقط درباره شهادت دو معصوم تعبیر به مصیبت بزرگ شده است : 👤حضرت رسول اکرم(صلوات الله علیه) :👇 امام صادق(ع) فرمودند : 📋《مَنْ أُصِيبَ بِمُصِيبَةٍ فَلْيَذْكُرْ مُصَابَهُ بِالنَّبِيِّ فَإِنَّهُ مِنْ أَعْظَمِ اَلْمَصَائِبِ》 ♦️هر كس گرفتار مصيبتى شد، مصيبت شهادت حضرت رسول اکرم(ص) را به ياد بیاورد كه از بزرگ‌ترين مصائب بود.(۸) 👤امام حسین(علیه السلام) :👇 امام صادق(ع) فرمودند : 📋《إِنَّ يَوْمَ اَلْحُسَيْنِ(ع) أَعْظَمُ مُصِيبَةً مِنْ جَمِيعِ سَائِرِ اَلْأَيَّامِ》 ♦️همانا روز مصیبت امام حسین(ع) بزرگترین مصیبت نسبت به همه روزها بود.(۹) {وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ} 📝شعر : سرم خاک کف پای حسین است  دلم مجنون و شیدای حسین است  بُوَد پرونده ام چون برگ گل پاک  دراین پرونده امضای حسین است  بهشت ارزانیه خوبانِ عالم  بهشت من تماشای حسین است  به وقت مرگ چشمم را نبندید  که چشم من به سیمای حسین است  👤سازگار  📚منابع : ۱)امالی شیخ صدوق، ص۱۱۶ ۲)اللهوف ابن طاووس، ص۱۷۴ ۳)كامل الزيارات ابن قولويه قمی، ص۱۷۷ ۴)مسند الإمام الصادق(ع) عطاردی، ج۴، ص۱۰۷ ۵)امالی شیخ صدوق، ص۱۱۱ ۶)اقبال الأعمال ابن طاووس، ج۲، ص۵۴۴ ۷)المزار الکبیر ابن مشهدی، ص۵۰۱ ۸)الکافی شیخ کلینی، ج۵، ص۵۵۰ ۹)تفصیل وسائل الشیعة حُرّ عاملی، ج۱۴، ص۵۰۳ @AsnadolMasaeb
بسم الله الرحمن الرحيم هم پریشانِ حسینم هم پریشان حسن ای بقربان حسین و ای بقربانِ حسن روزِ اول مادرم چشمانِ من را نذر کرد این یکی آنِ حسین و آن یکی آنِ حسن هرشبی که فاطمه بر روضه‌ها‌مان می‌رسَد هست گریانِ حسین و هست گریانِ حسن نه که دنیا ، دینمان را هم کریمان می‌دهند من که ایمان دارم از اول به قرآنِ حسن زیرِ ایوانِ نجف دیدم که روزی می‌رسد یاحسن جان می‌نویسم زیرِ ایوانِ حسن هرکجا رفتم دیدم کار دستِ مجتبی است بشکند دستم نباشد گر به دامانِ حسن نه که تنها این دوشب کُلِ محرم می‌شویم شب به شب تکیه به تکیه باز مهمانِ حسن قاسمش وقتی به میدان زد حسین آهسته گفت : می‌رود جانِ حسین و می‌رود جانِ حسن نعره شد : إن تَنکرونی فأنا ابنُ المُجتبی" تیغ را چرخاند و گفت این است طوفانِ حسن شد حسن یک ضربه زد اَزرق همانجا شد دوتا نعره زد عباس ؛ ای جانم به قربانِ حسن روضه‌های ما همه لطفِ امام مجتبی است شُکر هرشب می‌روم در زیرِ بارانِ حسن پیشِ زهرا آبرو داری کنیم و آوریم هِی گلاب و دسته گُل یادِ یتیمانِ حسن ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🎤کانال سبک و شعر 📲تخصصی ترین اشعار و سبک ها💥 👇عضویت👇 ♨️ eitaa.com/joinchat/2539847682C95ba3d938f