#داستانک
✨خانمی سراغ دکتر رفت و گفت: نمی دانم چرا همیشه افسرده ام و خود را زنی بد بخت می دانم چه دارویی برایم سراغ داری آقای دکتر؟
دکتر قدری فکر کرد و سپس گفت: تنها راه علاج شما این است که پنج نفر از خوشبخت ترین مردم شهر را بشناسی و اینکه از زبان آنها بشنوی که خوشبخت هستند.
زن رفت و پس از چند هفته به مطب دکتر برگشت، اما این بار اصلاً افسرده نبود.
او به دکتر گفت: "برای پیدا کردن آن پنج نفر، به سراغ پنجاه نفر که فکر می کردم خوشبخت ترینها هستند رفتم اما وقتی شرح زندگی همه آنها را شنیدم فهمیدم که خودم از همه خوشبخت تر هستم!
خوشبختی یک احساس است و لزوما با ثروت و مال اندوزی به دست نمی آید. خوشبختی رضایت از زندگی و شکرگزاری بابت داشته هاست نه افسوس بابت نداشته ها!
🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷
┏ • • - • - • - • - • - ┓
@Yavaaashakii ͎ ͎‹🦋͜͡🍃›
┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛
پیام_سلامتے
🔸ده اشتباه که به مغزشما آسیب میزند
👌نخوردن صبحانه
👌پرخوری
👌دخانیات
👌استفاده زیادقند و شکر
👌آلودگی هوا
👌کمبودخواب
👌پوشاندن سر به هنگام خواب
👌کار کشیدن ازمغزتان درهنگام بیماری
👌کاهش افکار مثبت
👌کم حرفی
🥘🍞🧀🍳🍶🍯
عسل، داروی ویژه فصل سرما 👌
👈عفونت گلو: شربت عسل و لیموترش تازه
👈سرماخوردگی: 3 روز سیب و عسل بخورید
👈سوزش سر دل: سرکه سیب+عسل بخورید
👈ضدتهوع و ضد ویروس: یک هفته زنجبیل را با عسل مصرف کنید 🍯
🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷
┏ • • - • - • - • - • - ┓
@Yavaaashakii ‹🦋🍃›
┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛
هدایت شده از تبلیغات گسترده شتاب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ببین توی 6دقیقه با خودش چیکار کرد 😳😱
همه ی ما آدما بصورت غریزی زیبایی رو دوست داریم ولی نباید برای اینکه زیبا دیده بشیم به هر قیمتی به خودمون آسیب بزنیم 🤦🏻♀️
تو این ویدیو یاد میگیری بدون نیاز به تزریق و دردکشیدن لب هات رو خوش فرم و قلوه ای کنی😍🫦
برای دریافت اطلاعات بیشتر بزن رو لینک زیر 👇👇👇
https://landing.getz.ir/wl4Kh
https://landing.getz.ir/wl4Kh
هدایت شده از شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر سیگاری هستید و یا دندان های زرد و کدری دارید حتما این کلیپ رو ببینید😎
روشی که بازیگران برای سفیدکردن دندان هایشان از قدیم استفاده میکردن👇🏻
https://landing.getz.ir/IZaUc
https://landing.getz.ir/IZaUc
#سیاست_زنانه💕🌱
🧡ابراز علاقه به همسر:
مهم نیست چندسال از ازدواجت گذشته و چندتا بچه داری و چقدر دعوا و ناراحتی داشتید .
هر وقت بهت گفت یه چیزی بپوش سرما نخوری، مواظب خودت باش، زود برو خونه، و...
👈 تو هم در جوابش بگو: منم دوستت دارم.
با تکرار این حرفها، خیلی چیزا تغییر میکنه و بهتر میشه، .
حتی اگر انکار کنید و بگین نههه شوهر من اینطوری نیست و اهل اینجور حرفا نیست!!❤️❤️❤️
کوچکترین نتیجه ش اینه که قلب همسرتون پر از عشق شما میشه و میفهمه زنی که روبروشه دوستش داره
🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷
┏ • • - • - • - • - • - ┓
@Yavaaashakii ͎ ͎‹🦋͜͡🍃›
┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛
#خانه_تکانی
نکات مهم شستشوی پرده👇🏻
🌿اگر پرده ها بیش از حد کثیف و سیاه شده باشن، یک ساعت با کمی پودر لباسشویی و آب ولرم داخل تشت خیسشون کنید و بعد با برنامه شستشوی پانزده دقیقه ای با این محلول بشورید
🌿گیره و سرب پرده رو حتما در بیارین، چون هم به لباسشویی آسیب میزنه و هم پرده رو نخ کش و پاره میکنه
🌿هیچ وقت برای شستن پرده از وایتکس استفاده نکنید، چون به مرور زرد میشه و زود میپوسه
🌿اکثر لباسشویی های بردی یعنی صفحه نمایش دیجیتال یه درجه دارن به نام curtains ( پرده) روی اون میذارید
- اگر اون نبود easy care و یا delicate درجه ی خوبیه
- اگر لباسشویی قدیمی هست و هیچ کدوم رو نداره با برنامه لباسهای روتین بشورید و دمای آب باید صفر یعنی آب سرد تا ۴۰ درجه باشه
🌿دور خشک کن رو صفر کنید تا پرده ها چروک نشه، پرده باید کمی آبدار باشه که موقع نصب باز بشه
🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷
┏ • • - • - • - • - • - ┓
@Yavaaashakii ͎ ͎‹🦋͜͡🍃›
┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛
هدایت شده از شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
6.58M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اگه میخوای 12-10سال جوون تر بشی حتما این کلیپ رو ببین❗️
داخل این کلیپ یاد میگیرید که چطوری بدون بوتاکس و تزریق توی 2ماه چندسال جوون تر بشید👌🏻
⭕️حتما تا آخر ببینید
برای دریافت این اکسیرجوانی گیاهی و خونگی روی لینک زیر بزنید👇🏻👇🏻👇🏻
https://landing.getz.ir/rDdn5
https://landing.getz.ir/rDdn5
هدایت شده از شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قوی ترین چربی سوز گیاهی امسال 😍
چیزی تا عید نمونده، حتی اگه از الانم رژیم و ورزش سفت و سخت شروع کنی تا عید به اندام دلخواهت نمیرسی🤦🏻♀️
تنها روشی که سریع و بدون عوارض لاغرت میکنه این چربی سوز گیاهیه👌🏻
برای اطلاعات بیشتر روی لینک زیر بزنید👇🏻👇🏻👇🏻
https://landing.getz.ir/tEjXs
https://landing.getz.ir/tEjXs
🔵 #رفعچشم_زخم_در_روایات 🔵
✅ در روايات راه هاي خنثي كردن اثر چشم زخم هم بيان شده است كه برخي از آنها اشاره مي شود :
❶ ياد كردن خداوند؛
از 💎امام صادق علیه السلام روايت شده است: «هر كس از سيرت و صورت برادر مسلمانش خشنود شود، خدا را ياد كند؛ زيرا وقتى خداوند را به ياد آورد ضررى به برادر مؤمنش نمےرسد»
⇦📚بحارالانوار، ج۶۰ ، ص۲۵
❷ گفتن «تبارك اللّه احسن الخالقين»
💎امام صادق علیه السلام فرمود: «كسى كه چيزى از برادرش او را متعجب ساخت اين جمله را بگويد، زيرا چشم زخم حق است»،
⇦📚بحارالانوار، ج۶۰ ، ص۲۶
❸ گفتن «آمنتُ باللّه و صلى اللّه على محمد و آله» پس از آن اثر چشم زخم خنثى مےگردد.
❹ قرائت سوره «ناس» و «فلق» هنگام ترس از چشم خوردن،
⇦📚بحارالانوار، ج۶۰ ، ج۹۲
❺ نوشتن سوره هاى «حمد»، «اخلاق»، «ناس»، «فلق» و «آيةالكرسى» در ورقهاى و به همراه داشتن آن،
⇦📚بحارالانوار، ج۶۰ ، ص۲۵
❻ قرائت سه مرتبه ذكر «ماشاءاللّه لاحول ولا قوة الا باللّه العلى العظيم» به هنگام ترس از چشم خوردن يا چشم زدن،
⇦📚بحارالانوار، ج۶۰ ، ص۲۶
❼ حرز امام جواد و يا انگشتر حاوى حرز امام جواد بنا به آنچه در روايت آن آمده است به جهت حفظ از بلاها و بدىها و هر چه كه انسان از آن مىترسد مفيد است،
⇦📚بحار، ج۵۰، ص۹۸
❽ درخصوص انگشتر عقيق هم رواياتى وارد شده كه انسان را از بلاها و هرگونه بدى حفظ مےكند،
⇦📚وسائل الشيعه، ج ۵، ص۹۰-۸۹
🔅 𝓳𝓸𝓲𝓷↷
┏ • • - • - • - • - • - ┓
@Yavaaashakii ‹🦋🍃›
┗┳┳• - • - • - • ┳┳┛
هدایت شده از اطلاع رسانی گسترده حرفهای
46.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
😱صحبت های مجری صدا سیما آقای حیاتی در خصوص سفیدی مو 😱
‼️دیگه رنگ مو استفاده نکن ‼️
⭕️این راهکار همه رو شگفت زده کرد👇👇
https://1ta100.ir/qu-ads/1114
https://1ta100.ir/qu-ads/1114
https://1ta100.ir/qu-ads/1114
https://1ta100.ir/qu-ads/1114
هدایت شده از شاید برای شما هم اتفاق بیفتد🔞⛔
12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‼️آخرین خبری که تونست ریزش مو رو برای همیشه درمان کنه‼️
⬇️ضمن اینکه رویش مجدد مو در کمتر از ۲ ماه تست شده ⬆️
صحبت های آقای حیاتی رو از دست ندید 👇👇👇
https://1ta100.ir/qu-ads/1115
https://1ta100.ir/qu-ads/1115
https://1ta100.ir/qu-ads/1115
🫂 یواشکی های زندگی💍🔞
#داستان_زندگی ❤️🍃 قصر صدف 💎دو سالی میشد که ميترا از کامیار بیخبر بود. بعد از سه سال آشنایی ، ا
#داستان_زندگی 🌸🍃
💎چند ماه گذشت و تقریبا هر آخر هفته ميترا و آرتوش به همراه گروهشان در مجالس عروسی برنامه اجرا میکردند.
در یکی از همین شبها وقتی مشغول اجرای برنامه بودن، با ورود عروس و داماد شروع به اجرای آهنگ مخصوصِ آنها کردند.
کمی بعد و در یک لحظه آرتوش متوجهی میترا شد که از گروه جا مانده و دارد آرام آرام از صحنه خارج میشود.
آرتوش از این مسئله متعجب شد ولی چون خودش مشغول اجرای آهنگ و خواندن بود کاری نمیتوانست بکند.
تا این که در اولین وقفه و استراحت سریعا به سراغ ميترا رفت تا ببیند چه اتفاقی برای او افتاده.
آرتوش با دیدن ميترا که در اتاقِ پشت صحنه به روی تخت افتاده و گریه میکند، ناراحت و نگران شد.
یکی از خانمها پیش او بود و سعی در کشف علت ناراحتی ميترا و کمک به آرام کردنش داشت.
کمی بعد آرتوش هم به او نزدیک شد و پرسید:
-ميترا ميترا چی شد یهو؟
ميترا در حالی که اشک امانش نمیداد با صدایی آرام و خفه چند بار تکرار کرد:
-خودشه ، خودشه ، خودشه...
آرتوش انگار متوجهی چیزی شده باشد پرسید؟
کامیاره؟ آره؟ داماد کامیاره؟
ميترا در حالی که صورتش را به میان بالش فشار میداد نامفهوم گفت:
-آره ، آره
عرق سردی بر پیشانی آرتوش نشست و همانجا روی زمین کمی عقب رفت و به دیوار تکیه داد.
در همین حین مدیر ارکستر هم وارد شد و از آرتوش و همکار ميترا خواست او را برای ادامهی برنامه متقاعد و آماده کنند.
آرتوش بعد از آن که بر خودش مسلط شد
با ميترا شروع به صحبت کرد و تمام توان خودش را گذاشت تا او را در آن زمان کم آمادهی پذیرش اتفاق تلخی که افتاده کند.
او رو به ميترا کرد و به چشمان خیس او نگریست و گفت:
-قوی باش دختر، تو میتونی، مطمئنم میتونی، حالا پاشو بیا بریم واسه ادامهی برنامه
ميترا با اوقات تلخی در جواب گفت:
هیچ میدونی چی از من میخوای آرتوش؟
تو انتظار داری من بیام تو عروسی عشقم !!؟
آرتوش با صدایی بلند و آمرانه گفت:
-آره، من دقیقا همینو ازت میخوام.
تو باید قبول کنی همهچی تموم شده، الانم باید نشون بدی از خوشبختی کامیار خوشحالی، حتی اگه اون سهم تو نشده باشه...
-نه، نه نمیتونم، من نمیت....
این را ميترا گفت و آرتوش حرفش را قطع کرد و گفت:
-به خاطر من ميترا، ازت خواهش میکنم
به خاطر من این کار رو بکن.
ميترا بعد از لحظاتی سکوت نگاهی به آرتوش انداخت و با پایین آوردن سرش جواب مثبت به درخواست او داد.
لحظاتی بعد آن دو به سرکار خود برگشتند.
آرتوش میکروفن به دست میخواند اما تمام حواسش به ميترا بود که اهنگ مینواخت
در همین حین فرصتی شد تا آرتوش نگاه دقیقتری به داماد بیندازد و کامیار را که در وصفش از ميترا بسیار شنیده بود برانداز کند.
کمی که به او دقت کرد دید تمام حرفهای ميترا در مورد او درست بوده و او جوان خوش تیپ و جذابی به نظر می
رسد.
آرتوش در دلش همچنان برای ميترا بسیار ناراحت و غمگین بود و به این مسئله میاندیشید که چرا نباید در چنین شبی ميترا عروسِ این جشن باشکوه باشد.
در همین حین داماد با دستانش هر دو دست عروس را گرفت و مشغول پیچ و تاب و چرخیدن شد.
آرتوش همچنان مشغول خواندن بود که تازه چشمش به عروس خانم افتاد.
توریِ روی صورت عروس خانم کنار رفته بود و با داماد حسابی مشغول رقص و خوشحالی و پایکوبی بودند.
آرتوش کمی که در چهرهای عروس دقیقتر شد، ناگهان تمام سالن که هیچ، حس کرد تمام دنیا دارد به دور سرش میچرخد.
چیزی را که میدید اصلا باور نمیکرد
دوباره و چند باره به صورت عروس نگریست.
بله خودش بود، حتی با وجود آن آرایش غلیظ هم رویا را شناخت که حالا دست در دست کامیار مشغول رقص و خوشحالی بود.
آرتوش تنها شانسی که آورد در همان حین آهنگ به اتمام رسید و او فقط توانست با زحمت فراوان بگوید.
-به افتخار عروس داماد دست قشنگ بزنید که برن سر جاشون مستقر بشن تا ادامهی برنامه رو در خدمتتون باشیم.
حالا این بار ميترا متوجه حالت پریشان آرتوش شد و در فرصت مناسبی جلو رفت و پرسید:
-آرتوش چیزی شده، چرا بهم ریختی؟
نکنه به خاطر من ناراحتی...
آرتوش به زحمت پاسخ داد:
-نه چیزی نیست، خوبم. البته آره خب به خاطر تو که ناراحت هستم.
آرتوش به اتاق پشت صحنه رفت.
درست به همانجایی که ميترا بعد از دیدن کامیار رفته بود و به این میاندیشید دنیا عجب بازیهای بیرحمانه و غیر قابل منتظرهای دارد.
حالش به شدت بد شده بود و نمیتوانست این اتفاق را هضم کند.
شوک سخت و عجیبی به او وارد شده بود و به سختی نفس میکشید.
اول تصمیم گرفت بیسروصدا آنجا را ترک کند...
#ادامه_دارد