📜 #متن |🔰 اسیرِ خود
🪢انسان مى تواند حتى با شنيدن صداى خدا و حضور بهشت و جهنم، حتى به خاطر يك كبر و يا يك حرص يا يك بخل، يا يك حسد، از راه باز بماند و رجيم شود.
🪢ظلم و علو، مى تواند مانع تأثير يقين و شهود انسان باشد و مى تواند طمع و گندم رى، او را كور كند و ترازوى او را خراب نمايد.
🪢اسارت هاى ما گسترده و مشهود است!
🪢 به خاطر هوس بچه ها از تكليف، چشم مى پوشيم. به خاطر دستيابى به توپ و گل، حدود را زير پامى گذاريم و حريف را ناجوانمردانه مى اندازيم؛ به خاطر هيچ مى گذريم و با توهم ها حقايق را رها مى كنيم.
🪢آنجاكه ميزان را به دست مى آوريم و فرصت ترازودارى پيدا مى كنيم، ضعف در محاسبه و جهل به قدرها و اندازه ها، بهشت و جهنم ما را در موارد محدودى نشان مى دهد و در تمامى موارد سنجش نمى كند.
🪢آنجاكه مى سنجد و نشان مى دهد باز كفر و كبر و غرور و طمع و هزار مانع مى تواند ما را به جحد و عناد و كفر و چشم پوشى وادار سازد و رجيم نمايد.
🪢 آنجاكه عبوديّت شكل مى گيرد، باز اين خطر هست كه بازگرديم و در مصاف دشمنِ بيدار به غفلت روى آوريم و لباس جنگ را فراموش كنيم، كه طبيعى است مورد تهاجم قراربگيريم و در خانه ى خودمان به اسارت درآييم و در سرزمين خودمان شكست بخوريم.
❛❛ عینصاد
📚 #وارثان_عاشورا | ص ۲۷۴
#⃣ #بریده_کتاب #امامت
🆔 لینک کانال
https://eitaa.com/joinchat/505479184C4108af7ddd
✅ تسویف و تأخیر
قيس بن مسهر و عبدالله بن يقطر...از رسولان امام براى مسلم هستند كه در قادسيه به وسيله حصين بن نمير دستگير مىشوند و به كوفه روانه مىشوند و براى لعن بر حسين عليه السلام بر منبر فرستاده مىشوند و مردم را به يارى حسين و جدايى از حرامزادهاى مثل ابن زياد مىخوانند و از بالاى قصر پرتاب مىشوند و سر از بدن شكستهشان جدا مىشود.
طرماح بن عدى هم از طايفه طى است كه از كوفه بيرون آمده و آن لشكر عظيم نخيله را ديده و هنگامى كه به حسين مى رسد، به جاى نصرت به نصيحت مى پردازد و از حسين عليه السلام مى خواهد كه به كوههاى طى روى بياورد و تا بيست هزار شمشيرزن را در ركاب خود ببيند كه تا جان در بدن دارند از او دفاع مى كنند.
حضرت مى فرمايد كه من با حرّ عهدى دارم و نمى پذيرد و طرماح به خاطر رساندن آذوقه عيال، از حسين عليه السلام جدا مى شود تا خود براى نصرت او بازگردد و حسين عليه السلام مى فرمايد: شتاب كن، چون ممكن است كه ما را نبينى و او مى رود و هنگامى كه باز مىگردد، ديگر در نينوا لالهاى نيست و آتشها خاكستر شدهاند.
اين تسويف و تأخيرها به خاطر هر عذر و بهانه اى كه باشد، از ترجيح آن بهانه حكايت دارد.
چرا ما تكليفها را به عقب مىاندازيم؟
آيا امكان بيشتر و يا قدرت زيادتر و يا رفع موانع و يا رفعت همتى را انتظار داريم؟
مادامى كه حسين، به تبليغ و دگرگون كردن تلقى مردم از خويش و از حكومت محتاج است، مادام كه او به مهره هاى كارساز و جايگزين آنها از مهرههاى موجود نياز دارد، چگونه تأخير مىكنيم و براى تأمين چند ماه آذوقه مىرويم و فرصتها را از دست مىدهيم در حالىكه زمان تنگ و هدف دور و موانع بسيار و راهزنها در كمين هستند.
ما براى فرار از تكاليف، تكاليف را سنگين مىشماريم و توان خود را نفى مىكنيم تا عذر تأخير و تسويف را فراهم كنيم.
ما مىگوييم:
«لَو استَطَعنا لَخَرَجنا مَعَكم يُهلِكون انفُسَهُم».(توبه:۴۲)
و خدا مى گويد:
«لَو ارادوا الخُروج لا عدوا له عدةً».(توبه:۴۶)
ما مىگوييم: اگر مىتوانستيم مىآمديم و خدا مىفرمايد: اگر مىخواستند آماده مىشدند.
آنچه خدا مىخواهد شتاب و سبقت است كه:
«سارعوا الى مَغفِرة مِن رَبِّكم»،(آل عمران: ۱۳۳)
و «اغتَنمواالفرص» و «اغتنموا المهل».( نهجالبلاغه، خطبه۷۶)
و آنچه شيطان مى خواهد وعده و وعيد و تسويف و تأخير است كه:
«يعدهم و يمنيهم و مايعدهم الشيطان الا غروراً».(نساء:۱۲۰)
✅ ما اگر مى خواهيم كه حسرت نصرت معصوم و حسرت غنيمت همراهى او را نداشته باشيم و همچون طرماح به جاى خالى نرسيم، بايد تمرين كنيم و هيچ تكليفى را به خاطر بهانهاى به عقب نيندازيم و الان مىروم و رفتم را با عمل جايگزين كنيم كه تا به خود بجنبيم، ديگران رفتهاند و كارها را بردهاند و ما را با لهو و لعبها گذاشتهاند.
📚 #وارثان_عاشورا ص۲۷۶
🔶استاد #علی_صفایی_حائری
🆔 لینک کانال
https://eitaa.com/joinchat/505479184C4108af7ddd