نــام :کریم
نـام خـانوادگـی :گلدوزی
نـام پـدر :ابراهیم
تـاریخ تـولـد :۱۳۴۱/۰۳/۰۲
مـحل تـولـد :رباط كريم
سـن :۲۱ سـال
دیـن و مـذهب :اسلام شیعه
وضـعیت تاهل :مجرد
شـغل :معلم
مـلّیـت :ایرانی
تـحصیـلات :دیپلم
تـاریخ شـهادت :۱۳۶۲/۱۲/۱۸
کـشور شـهادت :ایران
مـحل شـهادت :پل طلاييه
اطـلاعات مـزار
مـحل مـزار :امامزاده عماد
وضـعیت پـیکر :مـشـخـص
موقـعیت مـزار در گـلزار شـهدا
در دوم خرداد ۱۳۴۱، در شهرستان رباط کریم دیده به جهان گشود. پدرش ابراهیم، مستخدم بود و مادرش بیگم آغا نام داشت. تا پایان مقطع متوسطه در رشته اقتصاد درس خواند و دیپلم گرفت. کارمند آموزش و پرورش بود. به عنوان بسیجی در جبهه حضور یافت. هجدهم اسفند ۱۳۶۲، در پل طلاییه به شهادت رسید. پیکر او مدتها در منطقه بر جا ماند و پس از تفحص، در امامزاده عماد زادگاهش به خاک سپرده شد
#شهید_عزیز
#شهید_کریم_گلدوزی
●@yavaranehmahdi_313●
سراغمـزارهاییکهزائرزیادندارندبروید
آنھاچیزهاییراکهمیخواستندبهصدنفربدهند
رابهیکنفرمیدهند..
#شهید_عزیز
●@yavaranehmahdi_313●
سنگ قبر ریحانه سلطانینژاد
دختر کاپشن صورتی...
به رنگ صورتی
سال شهادت و ولادتش چقدر نزدیک است
#شهید_عزیز
●@yavaranehmahdi_313●
15.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خاطره جالب سردار حاج قاسم سلیمانی از شهید حسین یوسفالهی
🔹امروز سالگرد شهادت شهید محمدحسین یوسف الهی است. کسی که شهید سلیمانی درباره او گفته بود «دوست دارم پس از مرگ مرا در کنار او به خاک بسپارید»
#شهید_عزیز
#حاج_قاسم
#شهید_محمد_حسین_یوسف_الهی
●@yavaranehmahdi_313●
فرماندهی گروهان سلمان کربلا
مشخصات جانباز شهید سید مجتبی علمدار
*نام و نام خانوادگی: سید مجتبی علمدار
*نام پدر : سید رمضان
*محل تولد : ساری
*تاریخ ولادت: ۱۳۴۵/۱۰/۱۱
*تاریخ شهادت : ۱۳۷۵/۱۰/۱۱
*محل شهادت: ساری
*نحوه شهادت: عوارض شیمیایی
*مدت عمر: ۳۰ سـال
*محل مزار : گلزار شهدای ساری
*کتاب مربوط به این شهید: علمدار
علمدار —- زندگی نامه و خاطرات ذاکر شهید سید مجتبی علمدار
خاطره ای از🙂
شهید سید مجتبی علمدار🌷
این خاطره از زبان دوستشهید گفته شده :
برای دورهی آموزشی چتربازی به همراه سید مجتبی وچندنفر دیگر به تهران اعزام شدیم
بعد از مدتی، مرخصی گرفتیم تا به ساری برویم.
رفتیم ترمینال و سوار اتوبوس شدیم.🚌
در شروع حرکت، راننده ضبط را روشن کرد. آنچه که پخش میشد، آهنگی مبتذل بود...😑
به سید نگاه کردم، منتظر عکسالعمل او بودم
سید از جای خود بلند شد و به سمت راننده رفت؛ با خودم گفتم حتماً برخورد شدیدی با راننده دارد.!🙁
اما او با نرمی وملایمت به راننده گفت : اگر نمیخواهی مادرم حضرت زهرا(س) از تو راضی باشد، به گوش دادن نوار ادامه بده‼️
اصلاً فکر نمیکردم که سید مجتبی چنین حرف سنگینی به راننده بزند...
حرف او آنقدر اثر کرد که ضبط را بدون حرف و شکایتی خاموش کرد.🥰😳
در ادامه سفر، راننده به قدری با سید دوست شد که هر چیزی را میخواست بخورد، اوّل به او تعارف میکرد.
#شهید_عزیز
#شهید_سید_مجتبی_علمدار
●@yavaranehmahdi_313●
وصیت نامه شهید سید مجتبی علمدار
بسمه تعالی
وصیت میکنم مقدار دارایی ناچیزی که دارم غیر از ثلث آن مابقی به همسرم سیده فاطمه موسوی برسد و از ایشان تقاضا دارم نهایت توان خود را برای بهتر تربیت کردن تنها بازماندهام، یعنی دختر عزیزم سیده زهرا علمدار به کار بگیرند و از خداوند منان برای ایشان و دخترم طلب توفیقات وافر الهی را دارم.
از همسر عزیزم تقاضا دارم این بندهی حقیر سراپا گناه را در کوتاهی و قصور و تقصیرات مورد عفو و بخشش خود قرار دهد؛ چرا اینکه خداوند عفو کنندگان را دوست دارد. همینطور از یادگارم میخواهم از اینکه برای او پدر خوبی نبودم مرا ببخشد، خداوند به ایشان مقامات عالی و دنیوی و اخروی عنایت فرماید، از پدر و مادرم نیز طلب عفو و بخشش مینمایم. همینطور از کلیه کسانی که به نحوی حقی گردن حقیر دارند بخاطر خداوند بخشندهی مهربان از این بندهی آلوده درگذرند.
اولین وصیت من به شما راجع به نماز است چیزی را که فردای قیامت به آن رسیدگی می کنند نماز است. پس سعی کنید در حد توانتان نمازهایتان را سروقت بخوانید و قبل از شروع نماز از خداوند منان توفیق حضور قلب و خضوع و خشوع در نماز طلب کنید به همه شما وصیت می کنم همه شمائیکه این صفحه را می خوانید، قرآن بخوانید بیشتر بشناسید، بیشتر عشق بورزید، بیشتر معرفت به قرآن داشته باشید و بیشتر دردهایتان را با قرآن درمان کنید. سعی کنید قرآن انیس و مونستان باشد نه زینت دکورها و طاقچه های منزلتان ، بهتر است قرآن را زینت قلبتان کنید به دوستان و برادران عزیزم وصیت می کنم کاری نکنند که صدای غربت فرزند فاطمه (س) مقام معظم رهبری(ره) را که همان ناله غریبانه فاطمه (س) خواهد بود به گوش برسد همان طوری که زمان امام خمینی(ره) گوش به فرمان بودید و در صحنه های انقلاب حاضر و آماده ایثار جان و مال و زندگی [باشید]… شیعه ها، مسلمانها، حزب اللهی ها، بسیجی ها و …نگذارید تاریخ مظلومیت شیعه تکرار شود. بر همه واجب است مطیع محض فرمایشات مقام معظم رهبری که همان ولی فقیه می باشد، باشند. چون دشمنان اسلام کمر همت بسته اند ولایت را از ما بگیرند و شما همت کنید. متحد و یکدل باشید تا کمر دشمنان بشکند و ولایت باقی بماند.
وصیت میکنم مرا در گلزار شهدا ساری دفن کنند و تنها امید من که همان دستمال سبزی است که همیشه در مجالس و محافل مذهبی همراه من بوده و به اشک چشم دوستانم متبرک شده را بروی صورتم بگذارند و قبل از آن که مرا در قبر بگذارند مداحی داخل قبرم برود و مصیبت جده غریبم فاطمه زهرا (س) و جد غریبم حسین (ع) را بخواند و از مستمعین گرامی میخواهم که اشک چشمشان را داخل قبر من بریزند تا در ظلمت قبر نوری شود و این را باور کنید که از اعماق قلبم میگویم من از ظلمت قبر و فشار قبر خیلی میترسم.
شما را به حق پنج تن آل عبا تا میتوانید برایم دعا کنید و نماز شب اول قبر برایم بخوانید و زمانی که زیر تابوت مرا گرفتید و بسوی آرامگاه میبرید تا میتوانید مهدی (عج) فاطمه (س) را صدا بزنید.
کی واهمه دارد ز مکافات قیامت
آنکس که بود در صف محشر به پناهت
#شهید_عزیز
#شهید_سید_مجتبی_علمدار
●@yavaranehmahdi_313●
یاورانمهدی ³¹³ 🇵🇸
-
بسیار دستگیر فقرا بود و
همیشه به شخص فقیری
که ابتدای کوچه بود کمک میکرد
به خاطر دارم که شبی بیرون
از منزل رفت و بازگشت
او طولانی شد وقتی علت
را پرسیدم متوجه شدم پولی
برای کمک یه آن فقیر نداشته و
برای اینکه شرمنده او نشود
چند بار کوچه را دور زده و از مسیر دورتری به خانه آمده است...!
#شهید_عزیز
#شهید_حمید_سیاهکالی
●@yavaranehmahdi_313●
مروری بر زندگی شهید مدافع حرم سید علی زنجانی
شهید مدافع حرم حجت الاسلام سید علی زنجانی از شهدای مدافع حرم دو تابعیتی ایرانی-لبنانی در زینبیه(دمشق) سوریه به دنیا آمدند و متأهل و دارای ۲ فرزند بودند که در راه دفاع از حریم اهلبیت پس از چندین سال جهاد فی سبیل الله در منطقه سراقب(ادلب) سوریه به فیض شهادت نائل آمدند.
تاریخ تولد شهید سید علی زنجانی : ۱۳۶۷/۰۶/۲۴
محل تولد شهید : زینبیه – دمشق – سوریه
تاریخ شهادت : ۱۳۹۸/۱۲/۰۹
محل شهادت : ادلب – سوریه
وضعیت تاهل شهید زنجانی : متاهل با ۲ فرزند
محل مزار شهید : بیروت – روضه الحوراء زینب (س)
#شهید_عزیز
#شهید_سید_علی_زنجانی
●@yavaranehmahdi_313●
یاورانمهدی ³¹³ 🇵🇸
#شهید_عزیز #شهید_سید_علی_زنجانی ●@yavaranehmahdi_313●
زندگی نامه شهید سید علی زنجانی
سید علی احمدی زنجانی فرزند مرحوم آیت الله سید ابراهیم زنجانی و از یک مادر لبنانی در دمشق( زینبیه) متولد شد تا سن ۱۳ سالگی در زینبیه کنار حرم عمه ی سادات زندگی کردند و بعد از فوت پدرشان همراه با مادر گرامیشان به لبنان سفر می کنند سید علی نزدیک به ۵ سال به ایران جهت تعلّم دروس حوزوی سفر می کنند،
و بعد از چند سال به لبنان برمی گردند و همان جا هم ازدواج می کنند و از زمان شروع فتنه در شام در کنار حرم عمه سادات، مشغول به دفاع از حرم همراه با قوات رضوان حزب الله می شوند.
تا اینکه در تاریخ نهم اسفند ماه نزدیک نماز مغرب توسط پهپاد های آمریکایی در ادلب سوریه به درجه رفیع شهادت نائل می آیند و یکی از ویژگی های بارز و شاخص سید شهید طی این آشنایی چند ساله اخلاص در عمل بود که کمتر کسی دیده ام که این ویژگی را در حد اعلی در خود داشته باشد.
رفقا سید یه ویژگی داشت این بود که نمی گذاشت کسی ازش ناراحت بشه
کلمه ی نه کمتر از ایشان شنیده می شد
علی الظاهر ویژگی هایی که انسان در این دنیا ملکه شده براش در برزخ و آخرت هم این عادت ادامه دارد، نتیجه این میشه که الان کسی توسل کنه به سید علی دست خالی نمیرود و نه به اصطلاح نمی شنود
سید جان رفاقت را در حق ما در این دنیا تمام کردی قطعا در برزخ و قیامت هم این حق رفاقت را تمام خواهی کرد
مورخه یازدهم اسفندماه نود و هشت
در رکاب پیکر سید، بیروت
درباره شهید سید علی زنجانی یاد یک توصیه از عارف روشن ضمیر، شیخ رجبعلی خیاط افتادم. اونجا که می گفتند: اگر می خواهید به مقامات عالیه برسید، رعایت سه تا کار خیلی اهمیت دارد:
۱.گدائی در شب ها
۲.احسان به خلق
۳.توسل به اهل بیت
الان که دارم فکر می کنم ، می بینم که آقا سید علی نه تنها به این سه توصیه ی مهم پایبند بود ، بلکه رفتار و کردارش نشون می داد که غرق در اجرای این رفتارهای حسنه است
بچه هیاتی بود و عاشقِ امام حسین علیه السلام؛
برا نشستن پایِ سفره ی روضه، برنامه ی روزانه داشت؛
گاهی می دیدم که هندزفری توی گوشش گذاشته و داره پای روضه ی اهل بیت علیهم السلام، های های گریه میکنه…
چه زیبا فرمودند حضرت صادق (علیه السلام) که :
مَنْ أَرَادَ اللَّهُ بِهِ الْخَیْرَ قَذَفَ فِی قَلْبِهِ حُبَّ الْحُسَیْنِ ع وَ حُبَّ زِیَارَتِهِ وَ مَنْ أَرَادَ اللَّهُ بِهِ السُّوءَ قَذَفَ فِی قَلْبِهِ بُغْضَ الْحُسَیْنِ وَ بُغْضَ زِیَارَتِهِ.
“هر کس که خدا خیر خواه او باشد، محبت امام حسین علیه السلام و شوق زیارتش را در دل او می اندازد، و هر کس که خدا بدخواه او باشد، کینه و بغض زیارت امام حسین
علیه السلام را در دل او می نهد”
بله رفقا!
خدا برا آقا سید علی خیر می خواست:
پس هم محبت امام حسین(ع) رو به دلش انداخت؛
هم شوق زیارت امام حسین(ع) رو توی دلش قرار داد؛
و در نهایت آقا سید رو برد به زیارتِ خودِ امام حسین علیه السلام …
#شهید_عزیز
#شهید_سید_علی_زنجانی
●@yavaranehmahdi_313●
خاطرات شهید سید علی زنجانی :
راز شهادت
بهش گفتم خسته ای بابا یه کم استراحت کن می گفت شیخ وقت نداریم باید کار کنیم ……
حتی اگر دو ساعت قبل از نماز صبح هم از جبهه یا بیرون میومد
باز حداقل یک ساعت قبل از نماز صبح بیدار می شد نشسته هم که شده بود نماز شبش رو می خوند و آروم آروم گریه می کرد،
گاهی اوقات اونقدر تو سجده گریه می کرد نگاه می کردی می دیدی کنارش کلی دستمال ریخته و جوابگوی اشک هاش نبود ….
می گفت شیخ دعا کن خیلی وقت جبهه ام شهید بشم
این روزهاست که می فهمم که حضرت آقا فرمود:راز شهادت در گریه و التماس و اشک است ….
ویژگی هایی داشت که ستودنی بود……
الهی و خالقی و مولای صل علی محمد و آل محمد واختم لنا بالشهاده والرحمه
#شهید_عزیز
#شهید_سید_علی_زنجانی
●@yavaranehmahdi_313●
خاطره حاج مهدی سلحشور از شهید زنجانی
سید علی عزیز ما دنیائی از صفا و صمیمیت بود .عشق به شهادت در دریای زلال چشماش موج میزد. پارسال گفت حاج مهدی بریم یه سر خطوط بچه های حزب الله. میخوام ببینی چه عشقی به حضرت آقا دارند . با هم رفتیم بچه های حزب الله تا فهمیدن من بعضی از اوقات خدمت حضرت آقا مشرف میشم ، برگه ای رو آماده کردند و اسامی شونو توش نوشتند تا اون نامه ی حامل سلام رو ،خدمت ایشون تقدیم کنم.. راست میگفت عشقشون به آقا مثال زدنی یود هر کدوم اسمش رو مینوشت چشاش بارونی میشد و با یه حسرتی میگفت سلام خالصانه ی ما رو خدمت حضرت آقا ابلاغ کنید. و بگید تا جان در بدن داریم با جان و مال و فرزند و خانواده در رکابتون هستیم.خوش به سعادتش مزدش رو گرفت رزقنالله
مهدی سلحشور
#شهید_عزیز
#شهید_سید_علی_زنجانی
●@yavaranehmahdi_313●
یاورانمهدی ³¹³ 🇵🇸
-
چَـشمهـٰاییڪشـھید
حَتـۍازپشـتِقآبِشـیشِـھای؛
خیـرهخـیرهدنبـٰآلِتـوسـت
ڪھبـھگنـٰآهآلـودهنشوی..:)
بـھچَـشمهآیـشآنقَسـم،
تورامۍبینـند...!
#شهید_عزیز
@yavaranehmahdi_313
یاورانمهدی ³¹³ 🇵🇸
-
حـٰاجقـٰاسمفَـرمُـودن ؛
ازخُـداونـدیِكچـیزخواسـتَم ...
خواسـتَمڪه
خُـدایـٰااگَـرمـَنبخواهـَمبـهانـقِلـٰآب
اسلـٰامۍخِـدمَـتڪُنمبـٰاید
خُـودَمراوقـفانقلـٰابڪُنم
ازخُـداخـواستَـمایـنقدربہمَـنمشغَلـه
بدهَـدڪه
حتۍفِڪرگـناههَمنَڪُنم . .
#حاجقاسمسلیمانی
#شهید_عزیز
< @yavaranehmahdi_313 >
آقا نوید متاهل و تازه داماد بودند و خطبه عقد شهید نوید صفری توسط رهبر معظم انقلاب (به صورت تلفنی) خوانده شد.
از صفات بارز اخلاقی شهید احترام بسیار زیاد به پدر و مادر ، مودب و با حیا ، بسیار دلسوز ، اهل فکر و صبور ، شوخ طبع، بسیار کار راه انداز و توانمند بودند.
شهید نوید صفری که برای انجام ماموریت سه ماهه به سوریه اعزام شده بودند پس از پایان ماموریت به درخواست خود شهید و با اجازه فرماندهان به دیرالزور البوکمال اعزام شدند.
شهید نوید صفری طی نبرد با تروریست های داعش در شهر البوکمال زخمی و به اسارت تروریست ها در آمد.
طی مدتی خبری از وی نبود تا اینکه با آزادی کامل شهر البوکمال از لوث تروریست های تکفیری در تاریخ 5 آذر ماه 1396 پیکر مطهر او شناسایی و مشخص شد که همچون سالار و سرور شهیدان ، مظلومانه به شهادت رسیده و سر از پیکرش جدا شده است.
شهید نوید صفری علایق خاصی به شهید محمد حسن (رسول) خلیلی ، شهید سعید علیزاده و شهید علی خلیلی داشتند.
از علایق شهید می توان به هیئت و روضه های هفتگی ، زیارت شهداء ، کارهای فرهنگی ، سر زدن به خانواده شهداء و …. اشاره کرد.
شهید آقا نوید صفری بسیار اهل زیارت بودند و تا جایی که شرایط اجازه می داد به سفر مشهد ، کربلا ، قم و….. می رفتند و شرایط سفر اطرافیان و نیازمندان را برای رفتن به زیارت فراهم می کردند.
#شهید_عزیز
#شهید_نوید_صفری
@yavaranehmahdi_313
ماجرای عقد آسمانی شهید صفری به روایت همسر ایشان
همسر شهید نوید صفری در رابطه با خاطره جاری شدن صیغه محریمت آنان در جوار مزار مطهر شهدا و ساعت به یادماندنی قرائت خطبه عقدشان میگوید: سال گذشته یعنی سال 95، در سالروز میلاد پربرکت امام حسن عسکری(ع)، در جوار شهدا بود که خطبه محرمیتمان خوانده شد. حال و هوای بهشتی بهشت شهدا، حال و هوایمان را عوض کرده بود. هرچه بود آرامش بود و آرامش. باهم عهد بستیم همراه و کمک حال هم باشیم برای رسیدن به خدا و رضایت او ...این روز مصادف بود با سالروز تولد قمری شهید مدافع حرم، رسول خلیلی و ارادت هر دوی ما به این شهید بزرگوار، شیرینی این روز را برایمان دوچندان و به یادماندنیتر کرد. روز قبل از محرمیت آمده بود بهشت و شهدا را برای مراسم دعوت کرده بود. میگفت حتی شهدای شهرستانی را هم دعوت کردم. به قول خودش آن لحظات بین زمین و آسمان ترافیکی شده... الحمدلله که تو رسیدی و من شیرینی وصالت به پروردگار، به لطف خودش در جانم نشسته و دل مرا نیز به شادی و آرامشت، آرام کرده.
خطبه عقد این شهید به صورت تلفنی توسط رهبر معظم انقلاب خوانده شده است. همسر شهید با اشاره به آن روز خاطره انگیز میگوید: نوید سر سفره عقد، قرآن را که دستش گرفت، نیت کرد و قرآن را باز کرد تا هر صفحهای که آمد باهم بخوانیم؛ آیه اول صفحه را که دید، لبخند زد و با آرامش نگاهم کرد، چشمانش از شوق برق میزد، آیه 23 سوره احزاب دلش را آرام کرده بود.
«مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ یَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا»: «برخی از آن مؤمنان، بزرگ مردانی هستند که به عهد و پیمانی که با خدا بستند کاملا وفا کردند، پس برخی پیمان خویش گزاردند (و بر آن عهد ایستادگی کردند تا به راه خدا شهید شدند مانند عبیده و حمزه و جعفر) و برخی به انتظار (فیض شهادت) مقاومت کرده و هیچ عهد خود را تغییر ندادند.»
چه زیبا به عهدت با خدا وفا کردی که به جرگه شهدا پیوستی مرد آسمانیام...
#شهید_عزیز
#شهید_نوید_صفری
@yavaranehmahdi_313
یک جمله ناب از شهید: (مطیع خدا باش تا خدا مطیعت باشه )
* مناجات شهید؛ خدایا! استخوانهایم را در راه دین خرد کن
شهید نوید صفری در مناجات خود مینویسد: خدایا اعضا و جوارحم را در راه خود فدا کن و استخوانهایم را در راه دین خود خرد کن و ایمان را با گوشت و خون من در آویز و در آمیز و بعد گوشت و خون من را در راه دین خود فدا کن.
متن و عکس یکی از دست نوشتههای شهید با عنوان «مناجات با خدا» در ادامه قابل مشاهده است:
" مناجات با خدا
ما زیاران چشم یاری داشتیم
خود دروغ بود آنچه میپنداشتیم
آه ای خدا به هر که غیر تو دل بستم عاقبت دیدم که حاصلی ندارد و باز تویی که میمانی خدایا خود میدانی درحالی به این امر اعتراف میکنم که نه کسی مرا رنجانده و آزار داده و یا خلف عهد کرده و یا خیانت. نه درحالی مینویسم که همه به لطف تو بهترین رفتارها و رفاقتها را با من دارند. آری خدا اما باید بگویم و گردن من است که بگویم. تو فقط میمانی و این تو هستی که مهربانتر از پدر و مادرم هستی و هر که ساعتی و یا روزهایی و یا سالی با او رفاقت کردم و احساس کردم میتوان روی آن حساب کرد، سریع او را از دست دادم.
شاید این لطف تو بود و من از این منظر به او نگاه میکنم که تو او را از من گرفتی که من فقط به تو دل ببندم و از این بابت کمال تشکر را دارم. زیرا تمام این دوستیها قراردادی است و من باید این را بفهمم و این را خیلی فکر کردم تا متوجه شدم. خدایا من هیچ وقت تنها نبودم و هر وقت تنها شدم لحظهای نگذشت که تو همنشین من شدی و تمام تنهایی من را پر کردی. حالا یک همچنین رفیق و دوست خوب را آدم عاقل با چه رفاقت قراردادیای میتواند عوض کند؟ هیهات!
خدایا این تو بودی که همیشه مرا دوست داشتی نه من. من که اصلا لایق دوست داشتن تو و حتی اجازه و قادر به دوست داشتن تو نیستم. من ذره و تو بینهایت. کجا ذره قادر است عشقی اندازه و در خور بینهایت نشان دهد. تو هنرمند و خالق اثر و بنده حقیر مخلوق و هنرخلق شده. آیا هنر و تابلوی نقاشی میتواند نقاشی و خالق و هنرمند خود را دوست داشته باشد؟ هیهات که این هنرمند و خالق اثر است که تابلوی نقاشی خود را دوست دارد و از نگاه به او لذت میبرد.
خدایا! توفیقی عنایت بنده حقیر کن که دل در گرو هیچ چیز غیر تو ندهم. ز هر چه غیر تو استغفرالله! قلبی مشتاق خود و زبانی گویا به ذکر خود به من اعطا کن که هیچ وقت از یاد تو غافل نشود و این دل را که میفرمایی حرم خداست را شش دانگ برای خود تسخیر کن و اجازه ورود هیچ محبتی غیر محبت خود و اولیا و ائمه معصومین خود قرار نده. خدایا تمام وجودم فدای تو و مهربانیهای تو، تمام هستیم فدای تو و امام آخر تو بقیه الله(عج).
خدایا! عمرم را بگیر و به عمر آقایم بیفزای. خدایا اعضا و جوارحم را در راه خود فدا کن و استخوانهایم را در راه دین خود خرد کن و ایمان را با گوشت و خون من در آویز و در آمیز و بعد گوشت و خون من را در راه دین خود فدا کن و خونم را جاری و گوشتهایم را له و خرد کن. ولی فقط مرا به غیر خود واگذار مکن که از همه این حالات و اتفاقات سختتر و تحمل ناپذیرتر است.
خدایا! در آتش بسوزانم ولی از من رو برنگردان و به حق امام رضا(ع) نگذار دشمن من و دشمن خودت به من دسترسی پیدا کند و دلم را و ظرف وجودم را تسخیر کند. خدایا! من به واسطه سیدالشهدا(ع) از دشمن روشنم به تو پناه میبرم و زمانی که در مجلس روضه و سینه زنی ارباب بیکفن حاضر میشوم، اشک دیدهای که به واسطه روضه سرازیر میشود را به صورت برای خوب دیدن و به سینه برای خوب خواستن و به سر برای خوب اندیشیدن میمانم و در آخر در سینه زنیها به یاد غم حضرت زهرا(س) و حضرت زینب(س) جانم فدایشان سینه میزنم و بر سینه میکوبم و به وسیله سینهای که میزنم لانه و تخمگذاری که دشمن روشن من در سینه و قلب من کرده است را خراب میکنم و لانه و تخم او را از دل و سینه به بیرون میریزم و خانهاش را خراب میکنم.
همیشه به حمدالله موثر بوده زیرا مجالس سیدالشهدا(ع) نور است که منشأ آن از حرم ایشان است و نجات است که منشأ آن از کشتی دین است و فرح است که منشأ آن از عرض است و ما به تو نزدیک میشویم به واسطه دوستی این پنج تن آل عبا که خامس آنها در نزد آنها هم عزیزترین است. خدایا! به تو توکل و توسل و تمسک میجویم و پناه به تو میبرم و لذت علیم و پناه بده مرا یا غیاث المستغثین و یا اله العارفین و یا ولی المومنین.
جمعه 94/4/12
ساعت 19
16 رمضان "
#شهید_عزیز
#شهید_نوید_صفری
@yavaranehmahdi_313
سلام 😊
حالتون چطوره؟
خوبین
امیدوارم کارهامون مورد رضایت
((مهدیِ فاطمه سلام الله علیها)) باشه
و با نشوندن لبخند رضایت روی لبهای آقامون ، در پیشگاه خدای بزرگ رو سفید باشیم 🪷
پست ها رو با این هشتک ها دنبال کنید👇🏻👇🏻👇🏻
#همراه_با_قرآن
#حدیث_گرافی
#احکام_به_زبان_ساده
#واجب_فراموش_شده
#شهید_عزیز
#کتاب_خوانی
#پندانه
#شنیدنی
#دیدنی
#ترک_گناه
#امام_زمانی
#امام_زمان
#سفینة_النجاة
#لبيك_يا_حسين
#حجاب
#دعا
#مناسب_روز
#دلی
#تلنگر
#بخند_مومن
#فرمانده_مهدی
#عاشقانه_مذهبی
#دل_نویس
اميدوارم خوشتون بیاد
با ما همراه باشید 🪷
●@yavaranehmahdi_313●
چنانزندگیکن
کهکسانیکهتورامیشناسند
وخدارانمیشناسند،
بهواسطهآشناییباتو
باخداآشناشوند..."
_شهیدمصطفیچمران🎞✋🏻🤍
#شهید_عزیز
< @yavaranehmahdi_313 >
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت مریم قربان تنهایی،
تجربه گر #زندگی_پس_از_زندگی در مناطق جنگی:
خجالت میکشم تجربه خودم را اینجا بیان کنم، چون من بی حجاب بودم و فهمیدم خودم ترکشی بر قلب شهدا بودم! 😔
#شهید_عزیز
#مدافع_حرم
#حجاب
@yavaranehmahdi_313
یاورانمهدی ³¹³ 🇵🇸
اینرامنبهجوانهامیگویم ..
دنبالتعلقاتپَستنباشیم
همهٔما،راهیهبهیکسمتهستیم
#حاجقاسمسلیمانی<🌒✨️>
#شهید_عزیز
< @yavaranehmahdi_313 >
شهید #جهاد_مغنیه :
مافرزندانمکتبیهستیم
کهازدشمناماننامهنمیگیریم...
#شهید_عزیز
< @yavaranehmahdi_313 >
خداوندا!!
پاهایم جرأت عبور از صراط را ندارد،
من آنها را در بین الحرمین برهنه دواندم،
در سنگرها خمیده جمع کردم
و در دفاع از دینت دویدم،
جهیدم، خندیدم و گریستم
افتادم و بلند شدم....
امید دارم آن جهیدن ها و خزیدن ها و
به حُرمت آن حریم ها آنها را ببخشی.🕊
#شهید_عزیز
#حاجقاسمسلیمانی
< @yavaranehmahdi_313 >
یاورانمهدی ³¹³ 🇵🇸
_
وقتی شهید بشی
همه از خداشونه
یه شب کنارت باشن :)
اما اگه بمیری همه میترسن
حتی یه دقیقه بیشتر کنارت بمونن..
_ فلذا مفت زندگیتونو تموم نکنید!
#شهید_عزیز 🕊❤️🩹
< @yavaranehmahdi_313 >
#تلنگرانه🍃
حاجقاسممیگفت
حتیاگهیـهدرصداحتمـالبِـدیکه
یـهنفریهروزیبرگـردهوتوبهکنـه...
حـقنداریراجبشقضاوتکنی!
قضاوتفقطکارخداست!
فلذاحواسمـونباشه🙃
#حاجقاسمسلیمانی🕊
#شهید_عزیز🌸
< @yavaranehmahdi_313 >
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مردم! هروقت کارتون جایی گیر کرد
امام زمانتون رو صدا کنید
یا خودش میاد، یا یکی رو میفرسته که کارتون رو راه بندازه
#شهید_عزیز
#شهید_محمدرضا_تورجیزاده🕊🌹
< @yavaranehmahdi_313 >
رفتگرمحلہچهرهاشراپوشاندهبود
معلومبودهمانمردهمیشگینیست ،
جلورفتوسلامدادوفهمیدشهردار
شهراست !
قصہاینبودکہزنِرفتگرمحلہمریضشدهبود ،
بہاومرخصینمیدادند .
میگفتندجایگزینندارند !
رفتگرمستقیمرفتہبودپیشِشهردارِشهر
یعنیهمونآقامهدیباکری ؛
خلاصہدیدند
آقامهدیخودشجایرفتگرآمدهسرِکار .
شھیدمھدیباکـری🔗♥️
#شهید_عزیز
مادر شهید میگفت:
ماه ها صبر کردم بیاد به خوابم،
بعد از یه مدت اومد بهش گفتم:
چرا دیر کردی مادر؟
گفت: ببخشید داشتن، بازپرسی
میکردن...
گفتم:باز پرسی؟ 🥲
گفت: مامان! حواستون به نماز
صبح تون باشه!!❤️🩹
#شهید_جهاد_مغنیه
#شهید_عزیز