هدایت شده از یاوران صاحب الزمان
مراسم وداع با پیکر شهدای مدافع حرم و امنیت، از طرف مساجد، هیئات مذهبی و پایگاه های بسیج
🔹 زمان: جمعه ۲۷ آبان ساعت ۲۰
🔹 مکان: خیابان عامل . نبش هنرور ۶ مسجد و محل فعالیت شهید در پایگاه
منتظر قدوم گرمتان هستیم
لطفاً اطلاع رسانی بفرمایید
@yavaransahebzaman
🔸 تا پای جان برای ایران
بکشید ما را ملت ما بیدارتر می شود
( امام خمینی ره)
#شهدای_امنیت
#شهید_دانیال_رضازاده
#شهید_حسین_زینال_زاده
@yavaransahebzaman
🔺قابل توجه مردم شهید مردم مشهد مقدس
🔴مراسم وداع با پیکر شهیدان در دو زمان و مکان برگزار می شود
🔹 وداع اول : راس ساعت ۱۸:۳۰ در دانشگاه فردوسی
🔹وداع دوم : راس ساعت ۲۰ در مسجد امام حسین (ع) خیابان هنرور . نبش هنرور ۶
🔴مراسم تشییع پیکر شهیدان
زمان :
راس ساعت ۱۴:۳۰ شنبه ۲۸ ابانماه
مکان تشیشع ؛ خیابان شهید قرنی تقاطع مجد به سمت حرم مطهر
روابط عمومی بنیاد شهید و امور ایثارگران خراسان رضوی
تصاویری از بسیجی شهید «حمیدرضا روحی» در اردوی جهادی مناطق محروم غرب کشور (۱۳۹۷ شهرستان ازنا)
(این جهادگر شب گذشته توسط عوامل اغتشاشگر در اثر اصابت گلوله از ناحیه قفسه سینه به شهادت رسید. این شهید متولد ۱۳۸۲ بود.)
#پایان_مماشات
#شهید_امنیت
به ما بپیوندید👇
•❥🌼━┅┄┄
@yavaransahebzaman
اینهمه نیروی امنیتی رو شهید کردن ولی سلاح ازشون غنیمت نگرفتن
فهمیدید چرا؟
چون این بندگان خدا رو مثل گوشت قربانی بدون سلاح میفرستند کف خیابان برای سلاخی شدن نه مدافع بودن
احتمالا فکر کردن جون اینها جون نیست بادمجونه
در این اغتشاشات بچهها و آغازاده ها کجان ؟؟؟؟ آهااااا ببخشید حواسم نبود بله درسته ایران تشریف ندارند
سفر بخیر آغازاده 🤮🤮🤮
دفتر شبکه تروریستی اینترنشنال در اربیل هدف پهباد قرار گرفت...
🔹 گفته بودیم که در امان نخواهید بود
#به_سراغتان_می_اییم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر وقت به شما گفتند، ایران در زمان پهلوی در جهان عزت و آبرو داشت. این کلیپ را نشان دهید.
فرح: وقتی در مونیخ گفتیم ایرانی هستیم، گفتن آدمخوارید!
#دوران_خفت_بار_پهلوی
بی بی سی فارسی که در تلاش بود ایران از جام جهانی حذف شود، پس از عدم حذف ایران، از حضور در جام جهانی انصراف داد
#ترس_بیبیسی از حضور در قطر 😎
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بصیرت بصیرت بصیرت
✅ مرکز تصمیم گیری های خاص
🔰 موضوعاتی همچون مقابله با اغتشاشات اخیر و تدارکات سنگین دشمن، #صرفا در سطح مسئولین عالی نظام در شورای عالی امنیت ملی و تحت اشراف #مقام_معظم_رهبری بررسی و تصمیم گیری میشود.
🔹 تصمیم گیری ها نیز بر اساس:
🔸 #مستندات متقن و دست اول از تحرکات و برنامه ریزی های دشمن
🔸 نظرات تخصصی #کارشناسان حاذق نهادهای مربوطه مِن جمله وزارت اطلاعات، سازمان اطلاعات سپاه، سازمان اطلاعات فراجا و ...
🔸 جمع بندی نظرات #مسئولین_ارشد_نظام مِن جمله روسای ۳ قوه، فرماندهان سپاه و ارتش، وزیر اطلاعات، روسای سازمان اطلاعات فراجا و سپاه، کارشناسان میزهای تخصصی #شعام و ... با مشاورینشان
🔹 اخذ و جمع بندی میگردد و سپس با تایید مقام معظم رهبری به مسئولان مربوطه ابلاغ میگردد.
🔰 طبیعتاً بین نظر ما ( که برگرفته از تبلور هیجانات و احساسات است و نیز عدم اطلاع از اسناد و اطلاعات دقیق ) با تصمیم اتخاذ شده در شورای عالی امنیت ملی و تایید ولایت فقیه، میبایست به تصمیم شعام اعتماد کرد، احترام گذاشت، #تبعیت نمود و حمایت کرد.
🔰 طبیعتاً همانگونه که هر قطره خون ریخته شده مدافعان امنیت و مردم عادی دردآور و جانکاه است، برای مسولان ارشد نظام چند برابر سخت است، اما عرصه #مدیریت کشور، کنترل اغتشاشات و برهمزدن توطئه سنگین دشمن، نباید آغشته به احساسات و هیجانات گردد.
🔰 یقین داشته باشیم، مماشاتی با #زامبی_های اغتشاشگر و اربابانشان در کار نیست، یقه آنان را رها نخواهیم کرد و هزینه این اقدامات را چندین برابر خواهند داد.
🔰 به تصمیم مسئولان ارشد نظام اعتماد کنیم، به اعتماد مردم به تصمیم مسئولان خدشه وارد نکنیم و اجازه دهیم مسئولان نظام، میدان تقابل با دشمن را همانند دو ماه گذشته، به #بهترین_شیوه ممکن مدیریت کنند.
📡 جهاد تبیین
از امشب هرشب یک *آیتالکرسی* برای سلامتی همه مدافعان امنیت بخوانیم.
آنها ایستاده اند تا فرزندانمان آرام بخوابند. 🇮🇷
🙏لطفاً منتشر کنید و رسانه باشید🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پاسخ شب گذشته حجتالاسلام حسین طائب، رئیس سابق سازمان اطلاعات سپاه و مشاور کنونی فرمانده کل سپاه، به سؤال کلیدی این روزها:
#مماشات_تا_کی؟!
#پایان_مماشات
به ما بپیوندید👇
•❥🌼━┅┄┄
@yavaransahebzaman
اولین ویدئو از علی کریمی پس از آشوب ها / چرا مکس امینی در برابر کریمی حاضر شد؟
این اولین ویدئو از علی کریمی پس از آشوب هاست. مکس امینی به عنوان یک طنز پرداز در برابر او نشانده شده است.
چند نکته به همین بهانه:
۱- علی کریمی دقیقا همان مدل سید محمد حسینی (شومنی که از ایران خارج شد) است. منتها کوشیده شده باگ های قضیه و سوتی هایی که در مسئله حسینی داده شد در این "آمد نیوز-سلبریتی" بر طرف شود.
۲- مکس امینی (طنز پرداز ایرانی) و نازنین بنیادی از داخل لپ لپ خارج شده اند تا مخاطب ایرانی از سلبریتی وطنی عبور کرده و برابر سلبریتی صفر تا صد ضدِ ایرانی نشسته و با آن همراه شود.
۳- سلبریتی ایرانی با دیدن علی کریمی و همچنین به میدان آمدن مکس امینی و نازنین بنیادی که حالا رسانه عامدانه میکوشد آنها را معتبر کند وادار میشود رادیکال رفتار کند تا او هم در قاب رسانه (از سعودی اینترنشنال تا منوتو) جایی داشته باشد...
این بازی خندهدار است به خصوص وقتی به یک جمله فکر کنیم: آنها روی خنگترینها حساب باز کرده اند...
#پایان_مماشات
یاوران صاحب الزمان
قطعه موسیقی «حجاب»
با موضوع عفاف و حجاب
خواننده: محمود کیانی
شاعر: استاد محمود تاری(یاسر)
موسیقی: پیمان فروتن
🔹 حال و هوای محل شهادت شهیدان امنیت
بسیجی شهید دانیال رضازاده و
بسیجی شهید حسین زینال زاده
@yavaransahebzaman
بسم الله الرحمن الرحیم
🔸🔸تقسیم🔸🔸
✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی
««قسمت هفتم»»
داخلی-خانه امن آبتین
بابک از رختخوابش بلند شد. قدی کشید و نگاهی به ساعتش انداخت. از جاش بلند شد و بعد از اینکه دست و صورتش شست و موهاشو شونه زد، از پله ها اومد پایین.
همین طور که میومد پایین، صدای کسی رو شنید که پشتش به بابک بود و داشت در آشپزخونه کار میکرد. تا متوجه حضور بابک شد، برگشت و سلام و احوال کرد.
هاکان، مردی حدودا 30 ساله، با بدن ورزشکاری رو به بابک کرد و پرسید: با سر و صدای من بیدار شدی؟
بابک: نه. اختیار داری.
هاکان: مخلص شما هاکان هستم. شما هم آقا بابک هستید. درسته؟
بابک: بله. خوشبختم.
هاکان: آبتین سلام رسوند. رفت دنبال کاراش. از حالا به بعد ما باهمیم.
بابک: آذر ...
هاکان: اونم دیگه نمیبینی. اونا کارشون تا پشت درِ این خونه است. هر کس از این در اومد داخل و با من صبحونه خورد، دیگه باید با دنیای قبل از اون خدافظی کنه و فقط نگاهش رو به جلو باشه.
بابک که نمیدونست چی باید بگه، با تعجب گفت: درسته. جناب! نگفته بودند اوضاع اینجوریه. من وسایلمو گم کردم و اونا یه کمک دادن که یه شب شام بخورم و با خانوادم هم حرف بشم و یه جا بخوابم. همین. ببخشید کار خاصی باید بکنم؟
هاکان: تو پاتو از اینجا بذاری بیرون، اگه به دست پلیس وحشی و احمق ترکیه بیفتی، پدر پدر جدت را درمیارن! چی خیال کردی بابک خان؟!
بابک: میدونم. یه بار از دستشون فرار کردم. میدونم چه جونورایی هستند. الان میگی چیکار کنم؟
هاکان: چقدر هولی تو! حالا بذار یه صبحونه بزنیم و یکی دو تا چایی بخوریم بعدش درباره اونم حرف میزنیم.
در مکانی نامعلوم، آبتین و اون دو نفری که در حال شنود تماس بابک و خانوادش بودند نشسته بودند و با هم حرف میزدند.
آبتین: زبان بدنش به شدت صادقانه است. این منو میترسونه.
یه نفرشون گفت: حالا قرار نیست که فورا استخدامش کنیم. میشه بیشتر روش کار کرد.
نفر دوم گفت: مکالمه با مادر و خواهرش هم عادی بود. دادیم تحقیق کنن اما دو سه بار گوش دادم. مورد خاصی نداشت.
آبتین: به نظرم کار من تمام شده. دیشب سپردمش به هاکان. هاکان الان منتظر ماست که طبق معمول، تا صبحونه اش خورد، یا کارشو تمام کنه و خلاص! یا توجیهش کنه و بفرستتش مرحله بعد.
نفر دوم گفت: ما تا اطلاعات خانوادش نیاد نمیتونیم تصمیم قطعی بگیریم.
نفر اول گفت: آبتین چرا عجله کردی؟ خب میذاشتی دو سه شب دیگه! ما تا اطلاعات خانوادش نرسه نمیتونیم کاری بکنیم. اومدیم و خانواده ای در کار نبود و همه صداهایی که شنیدیم پوشش باشه!
آبتین: خب تمامش کنین. برای من که فرقی نداره. قوم و خویشم نیست که نگرانش باشم. یه چیزی تو این پسر دیدم که به نظرم رسید به دردمون میخوره. حالا ببین هاکان چی میگه؟ اگه اونم تاییدش کرد که صبر میکنیم تا نتیجه تحقیق درباره مادر و خواهرش بیاد. این دو سه روز اونجا بخوره و بخوابه. اگرم دیدیم که تو زرد از آب دراومد، جوری خلاصش میکنیم که انگار هیچ وقت نبوده و به دنیا نیومده.
اون دو نفر نگاهی به هم انداختند و چیزی نگفتند.
تو خونه امن آبتین هاکان داشت چایی میریخت و حواسش به بابک هم بود. براش اس ام اس اومد.
متن پیامک این بود: نظرت دربارش چیه؟
جواب هاکان این بود: نظر خاصی ندارم. خیلی معمولیه.
از این پیامک و جواب هاکان، 48ساعت گذشت. یکی از اون دو نفری که درباره بابک تحقیق میکرد به همکارش گفت: جواب تحقیق درباره بابک اومد. یکی از متهمان شب های اغتشاش معرفی شده و دنبالشن. بعید نیست که برای خونشون هم مامور گذاشته باشن که بگیرنش. دوستاش نمیدونن که هنوز ایرانه یا زده بیرون. اینم عکس خواهرش هست. مادرش چون از خونه بیرون نمیاد و فکر کنم مریض باشه، ازش عکس نداریم.
همکارش گفت: همین قدر خوبه. بسه. حالا مگه میخواد برامون چیکار کنه؟ اینم مثل بقیه. به هاکان پیام بده که کارای اولیه رو شروع کنه.
هاکان براش اس ام اس اومد. خوند و گوشیشو گذاشت تو جیبش. رفت سراغ بابک. بابک رو مبل نشسته بود و داشت تلوزیون تماشا میکرد.
هاکان گفت: باید صحبت کنیم.
بابک با تعجب گفت: بفرما آقا.
هاکان گفت: مشخصات کاملت رو اینجا بنویس. امروز میگم برات گذرنامه بگیرن و حداقل برای سه ماه اقامتت درست بشه.
بابک با تعجب و خوشحالی گفت: واقعا؟ بگو جان بابک!
هاکان: بنویس تا بگم امروز فردا ردیف کنند. بنویس تا دو تا لیوان شربت بریزم بیارم که کلی باهات حرف دارم.
بابک قلم و کاغذو گرفت و شروع کرد فرم رو پر کرد. خیلی هم تلاش کرد مثلا خوش خط بنویسه و همه اطلاعاتش دقیق باشه.
هاکان با دو تا لیوان شربت آب پرتقال اومد و نشست کنار بابک.
هاکان گفت: دو تا جمله بهت میگم که تا آخرین روزی که با ما کار میکنی، به دردت میخوره و اگه رعایت نکنی، ممکنه با زندگی خودت بازی کنی!
بابک پرسید: کار سختی میخواید پیشنهاد کنین؟
هاکان گفت: نکته اولش همینه که سوال نکنی! تو خیلی سوال میپرسی. هر چی لازم باشه بدونی، خودمون بهت میگیم. لازم نیست اینقدر سوال بپرسی.
بابک: ببخشید. چشم.
هاکان: نکته دوم هم اینه که کنجکاوی نکنی. جلوی حس فضولی خودتو بگیری. همه آدما اطلاعات بیشتر از چیزی که لازم دارن، براشون مثل سمّ خطرناک میمونه. اینا رو الان دارم میگم که بعدا نگی نگفتی و شاکی نشی. هر وقت دیدی یه نفر از ما روت اسلحه کشید و قراره بزنه تو مغرت، بدون یا زیاد سوال کردی یا فهمیدن که کنجکاوی و دیگه حوصلشون سر رفته.
بابک با ترس و دلهره گفت: یا قمر بنی هاشم! ینی تا این حد؟
هاکان: حتی جدی تر از این. حله؟
بابک: آقا دستم به دامنت. نمیشه بی خیال اقامت و گذرنامه قانونی و این چیزا بشم و زحمت کم کنم؟
هاکان: کجا میخوای بری؟ میخوای برگردی پیش خانوادت؟ اصلا میذارن برگردی اونجا؟
بابک با ناراحتی گفت: نه. نامردا نمیذارن.
هاکان: میخوای بمونی و مثلا کار کنی و پول دربیاری؟ میتونی بدون گذرنامه و اقامت؟ اگه گرفتنت میتونی خودتو نجات بدی؟
بابک با ترس گفت: نه. اینا به کسی رحم نمیکنند.
هاکان: پس لطفا دهنتو ببند و گوش بده ببین چی میگم.
هاکان نشست و حدود سه چهار ساعت با بابک حرف زد.
سه روز بعد، بابک تابه خودش اومد، دید در محوطه ورودی یک کمپ ایستاده و در حالی که یک کیف دستی دستش بود، در صفی طولانی ایستاده و منتظره تا یواش یواش نوبتش بشه و بتونه پس از اینکه خودش معرفی کرد، وارد کمپ بشه.
هر کدام از صف ها بسیار شلوغ بودند. همه ایرانی بودند و با گویش های مختلف با هم صحبت میکردند. بابک خیلی معمولی ایستاده بود اما معلوم بود که داره به حرف نفرات جلویی و پشت سرش توجه میکنه و گوش میده.
اون بیچاره ها داشتند از بدبختی ها و مشکلاتشون حرف میزدند و ناله میکردند.
نفر اول: تازه من کسی هستم که همه کارام در دفتر آسام(سازمان همبستگی با پناهجویان و مهاجران) در کمتر از یک سال انجام شد و الان اینجوریم خدا به فریاد بقیه برسه.
نفر دوم: یک سال که خوبه. من و برادرم قشنگ دو سال منتظر آسام شدیم ولی خبری نشد تا اینکه همین دو ماه پیش یهویی زنگ زدند گفتند جور شده.
نفر سوم: اصلا مشخص نیست اینا معیار و ملاکشون چیه؟ پسر دایی من با همین آسام کوفتی تونست دو ماهه همه کاراش ردیف بشه و الان هم رفته یونان.
نفر چهارم: شاید وصل بوده!
نفر پنجم: نه بدبخت ... به زن داییمم وصل نیست. چه برسه به جایی! (خنده بقیه)
نفر ششم: آقا چند روز اینجا میمونیم؟
نفر هفتم: میگن 45 روز. ینی قانونش اینه که بیشتر از 45 روز نشه. حالا یهو میبینی شد دو ماه.
نفر هشتم: همین جوری میخوریم و میخوابیم؟ کسی کارمون نداره؟
نفر نهم: نمیدونم. منم بار اولمه. ولی انگار کسی به کسی نیست. فقط میخوان ببینن مریضی خاصی نداشته باشیم.یا شایدم محکومی پحکومی نباشیم.
تا اینکه نوبت بابک شد. بابک از جیبش کاغذی درآورد و به انضمام گذرنامه اش تحویل کسی داد که این چیزارو چک میکرد. اون هم یه نگا به هر دوش کرد و یه نگاه هم به قیافه بابک انداخت و وقتی انطباق داد، اجازه ورود داد. نفر بعدی که دومتر اون طرفتر ایستاده بود و یه مرد لاغر اندام و دقیق بود و به چهره همه بیشتر از نفر قبلی توجه میکرد، یه کاغذ به بابک داد که نوشته بود: اتاق 13 !
ادامه دارد...
https://eitaa.com/mohamadrezahadadpour
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 حضرت امام سیدروحالله موسوی خمینی، ۲۷ مرداد ۱۳۶۰
وقتی اسلام در خطر است همهی شما موظفید که با #جاسوسی حفظ کنید اسلام را.
این حرفهای احمقانهای است که القا میشود، جاسوسی که خوب نیست، جاسوسی فاسد خوب نیست اما برای حفظ اسلام و نفوس مسلمین واجب است. دروغ گفتن هم واجب است. شرب خمر هم واجب است.
#سوزان
#بابک
داستان #تقسیم
✍ حدادپور جهرمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این خانه و این مغازه ها موقع شهادت دو جوان مشهدی هلهله کردند و قاتل رو فراری دادند
#دادستان_محترم_مشهد این افراد شرکای جرم قاتل هستند
#انتقام #انتقام
حر عاملی ۳۲
امام جمعه سنندج : آتشزدن اموال مردم دموکراسی نیست
🔹ماموستا فایق رستمی: ۱۰ هزار نفر در کردستانات بر اثر بمباران شیمیایی دشمنان ما قتلعام شدند اما خبری از مدافعین دروغین حقوق بشر در آن زمان نبود.
🔹دشمنان با بهرهگیری از رسانهها امنیت ملی ما را هدف قرار دادهاند، کسی منکر وجود مشکلات در کشور نیست اما رفع این مشکلات با برنامهریزی و تلاش جهادی و وحدت ممکن است نه با خونریزی و تخریب اموال عمومی.
🔹دموکراسی و آزادی اصل مهم در اسلام است اما آتش زدن اموال مردم دموکراسی نیست بلکه این کارها خلاف دین و نقطه مقابل دموکراسی است.
✅ واتساپ https://chat.whatsapp.com/Ci5e2YuF7ELKEKWnCnnfTN
✅ ایتا
@yavaransahebzaman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥تیزر اولین مصاحبه علی کریمی در خارج از ایران
ثانیه ۴۰ میگه: اگر همین الان علی کریمی رو کشتن ...
و این یعنی احتمال ترورش توسط موساد بعد از مهره سوخته شدن!
✍ پی نوشت ؛ راست میگه اگر سیستم فاسد نبود او الان نباید تریلیاردر می بود . پولهای کذایی نتیجه اش این است
تا زمانیکه سیستم فاسد پرداختی های فوتبال بذل و بخشش خدا میلیاردی داشته باشیم همین آش و همین کاسه بعد همین سلب ریدی ها اشک تمساح برای ضایعات جمع کن های ما می ریزند در حالیکه اگر برای یکسال چند میلیارد پول نگیرند قهر میکنند
سیستم فاسد ورزش نیاز به یک بازبینی جهادی و انقلابی دارد
و تا اصلاح نشود همین است
به ما بپیوندید👇
•❥🌼━┅┄┄
@yavaransahebzaman