eitaa logo
یاوࢪ|☆🌱
17 دنبال‌کننده
158 عکس
144 ویدیو
1 فایل
بسم الله الرحمن الرحیم. آمده‌ایم برای خودسازی..! هدف کانال: گردن زدن نفس(: نمی‌خواهد شما خودتـٰان را برایِ انقلاب فدا کنید؛ انقلاب راهِ خودش را می‌رود شما خودتان را بسازید و اصلاح کنید! ⸤شهیدعباس‌بابایـے🌱.⸣ همسایه ها: @BAZGASHT_h_69 @Massha
مشاهده در ایتا
دانلود
دوگلدسته بعضی گفته اند که این دو جوان،《عبدالله》و《عبدالرحمن غفاری》 بوده‌اند. و برخی گفته اند این دو جوانان جاهد بوده‌اند. با نامهای《سیف بن حارث بن سریع》 و 《مالک بن عبدالله سریع》. به هر حال فرقی نمیکند؛ آنچه مهم است ادبی است که میان دو جوان کربلایی، دو جوان عاشورایی و مولایشان -و مولایمان- حسین(ع) جاری گشته. از قرائن چنین بر می‌آید که زمان، ظهر عاشورا است، در گیر و دار جنگ و دفاع. دو پسر عمو، در مقابل حسین(ع)، زمین ادب می‌بوسند و عرضه می دارند: _السلام علیک یا اباعبدالله! ما آمده‌ایم که در محضر تو عزیز، شربت شهادت بنوشیم. عشق و آرزویمان این است که دفاع کنیم از تو نازنین و کشته شویم، پیش پای تو آقا! امام حسین(ع) -عالم به فدایش- بر آنها دیده مهر می‌گشاید، سلام شما را به گرمی پاسخ می دهد و می فرماید: خوش آمدید عزیزان من! آفرین بر شما! پیش بیاید، نزدیک. و آن دو را -چون باغبان، دو گل را- در آغوش می‌گیرد و می‌بوسد و می‌بوید. ...و ناگهان حباب بغض این دو، در آغوش حسین(ع) می‌ترکد و دو شانه حسین(ع)، از اشک چهار چشم تر می‌شود و آنچه می‌آید اشک نیست، که باران بی‌امان بهاری است. انگار راه کلام بسته شده است و جای آن را هم، سیلاب اشک گرفته است. حسین(ع) در چه گفته می‌شود از این باران نابهنگام، و دست لطف بر سر و روی و چشم آنان می کشد و می فرماید: _برادرزاده‌های من! جگرگوشه‌های من! چرا گریه می‌کنید به خدا قسم که ساعتی دیگر چشمتان روشن می‌شود و غرق در دلخوشی‌های ماندگار می‌شوید؟ گریه چرا؟ این کلام، راه اشک را سد نمی کند زبانه‌های آتش آنان را دامن می زند؛ آن چنانکه شانه‌های دو مرد از هق هق گریه می‌لرزد لرزش دو ماذنه، دو گلدسته. و از لابه لای پرده اشک، این کلام از عمق جانشان هویدا می شود: _جانمان به فدایت! بر خودمان گریه نمی‌کنیم؛ ما کیستیم در مقابل تو، که لایق گریستن باشیم؟ هزار جان ما، فدای یک نگاه مهربان تو! گریه‌مان برای توست. دشمن تو را احاطه کرده است و ما یک جان بیشتر نداریم برای فدا کردن، و با یک جان چطور می شود جلوی این همه دشمن را گرفت؟! وقتی که رفتیم، تو تنهاتر می‌شوی و دشمن به تو محیط‌تر. آن وقت دیگر نیستیم که جلوی دشمن را بگیریم و راه دشمن را سد کنیم. گریه‌مان به خاطر بضاعت اندکمان است، به خاطر این همه ناتوانی است. گریه‌مان به خاطر غربت و تنهایی توست... امام حسین(ع) این دو جوان را تنگ‌تر و گرم‌تر در آغوش می فشرد و اشکش را با اشک این دو جوان می‌آمیزد و می‌فرماید: _عزیزان من! برادرزاده‌ها! تنها پاداش خدا، می‌تواند پاسخگوی این همه همدلی و همراهی و همدردی شما باشد، خدا بهترین جزای متقین را نصیب شما گرداند که این قدر شیدا و مهربانید. |@Yavare_14 یاوࢪ|