eitaa logo
نسیم طراوت 🍃
545 دنبال‌کننده
889 عکس
508 ویدیو
19 فایل
☫ ﷽ ☫ «أَلا بِذِكرِ اللَّهِ تَطمَئِنُّ القُلُوبُ» موسسه فرهنگی هنری نسیم طراوت بهشت ـ๛شکرگذاری🌸 ـ๛قوانین و خدمات دولتی به خوش جمعیت ها✨ ـ๛احساسـے ❤️ ـ๛رمان📔 بابچه ها زندگی قشنگ تره👶👶 @hasan_khani47 لینک دعوت : @yazahra_arak313
مشاهده در ایتا
دانلود
سلام مهربونا 😍😍😍 جمعتون بخیر و شادی چقدر دلتنگتون بودم امروز ایتا مشکل داشت و نبودتون چقدر احساس میشد 🥺🥺🥺 با هم باشیم تا بی نهایت❤️❤️❤️
🎲 تکنیک 1 2 3 4 5 برای زمان هایی که آشفته هستین و فکرتون خیلی درگیر شده : 5- به اطراف نگاه کنید و پنج موردی که میتونین ببینین در حال حاضر از جایی که در آن هستید نام ببرید. 4- چهار موردی که می‌شنوید رو گوش دهید و نام ببرید. 3- سه مورد رو لمس کنین، مثل صفحات کتاب یا احساس پاهاتون روی فرش. 2- دو مورد رو بو کنید، مثل بوی صفحات کتاب، گل، دمنوش، شمع و... 1- سر انجام چیزی را بنویسید که میتوانید طعم آن را بچشید. یک جرعه آب سرد یا حتی طعم آب دهان خودتون. این تکنیک یه تیر و دو نشانه، تمرکز رو بهتون برمیگردونه و اینکه باعث قطع شدن تفکرات منفی و مریض میشه. ☁️⛄️☁️ ─━━━⊱🍃🌺🍃⊰━━━─ ╭┅────-----────┅╮ 💠@yazahra_arak313 ╰┅────-----────┅╯
📚 روزی روزگاری پسرك فقیری زندگی می كرد كه برای گذران زندگی و تامین مخارج تحصیلش دستفروشی می‌كرد.از این خانه به آن خانه می‌رفت تا شاید بتواند پولی بدست آورد. روزی متوجه شد كه تنها یك سكه 10 سنتی برایش باقیمانده است و این درحالی بود كه شدیداً احساس گرسنگی می‌كرد. تصمیم گرفت از خانه ای مقداری غذا تقاضا كند. بطور اتفاقی درب خانه ای را زد. دختر جوان و زیبائی در را باز كرد. پسرك با دیدن چهره زیبای دختر دستپاچه شد و بجای غذا، فقط یك لیوان آب درخواست كرد. دختر كه متوجه گرسنگی شدید پسرك شده بود بجای آب برایش یك لیوان بزرگ شیر آورد. پسر با طمانینه و آهستگی شیر را سر كشید و گفت : چقدر باید به شما بپردازم؟. دختر پاسخ داد: چیزی نباید بپردازی. مادر به ما آموخته كه نیكی ما به ازایی ندارد*. پسرك گفت: پس من از صمیم قلب از شما سپاسگزاری می‌كنم. سالها بعد دختر جوان به شدت بیمار شد. پزشكان محلی از درمان بیماری او اظهار عجز نمودند و او را برای ادامه معالجات به شهر فرستادند تا در بیمارستانی مجهز، متخصصین نسبت به درمان او اقدام كنند. دكتر هوارد كلی، جهت بررسی وضعیت بیمار و ارائه مشاوره فراخوانده شد. هنگامی‌كه متوجه شد بیمارش از چه شهری به آنجا آمده برق عجیبی در چشمانش درخشید. بلافاصله بلند شد و بسرعت بطرف اطاق بیمار حركت كرد. لباس پزشكی اش را بر تن كرد و برای دیدن مریضش وارد اطاق شد. در اولین نگاه اورا شناخت. سپس به اطاق مشاوره باز گشت تا هر چه زود تر برای نجات جان بیمارش اقدام كند. از آن روز به بعد زن را مورد توجهات خاص خود قرار داد و سر انجام پس از یك تلاش طولانی علیه بیماری ، پیروزی ازآن دكتر كلی گردید. آخرین روز بستری شدن زن در بیمارستان بود. به درخواست دكتر هزینه درمان زن جهت تائید نزد او برده شد. گوشه صورتحساب چیزی نوشت. آن‌را درون پاكتی گذاشت و برای زن ارسال نمود. زن از باز كردن پاكت و دیدن مبلغ صورتحساب واهمه داشت. مطمئن بود كه باید تمام عمر را بدهكار باشد. سرانجام تصمیم گرفت و پاكت را باز كرد. چیزی توجه اش را جلب كرد. چند كلمه ای روی قبض نوشته شده بود. آهسته انرا خواند: بهای این صورتحساب قبلاً با یك لیوان شیر پرداخت شده است. ﴿مَن جَآءَ بِٱلۡحَسَنَهِ فَلَهُۥ خَیۡرٞ مِّنۡهَا وَهُم مِّن فَزَعٖ یَوۡمَئِذٍ ءَامِنُونَ ﴾ [النمل: 90]. «کسانی که کارهای پسندیده انجام می‌دهند، پاداش بهتر و بالاتری از آن خواهند داشت و آنان از هراس آن روز در امانند». ‎‌─━━━⊱🍃🌺🍃⊰━━━─ ╭┅────-----────┅╮ 💠@yazahra_arak313 ╰┅────-----────┅╯
رویداد ملی جامعه پرداز💫 حضور گروه های مردم نهاد و موسسه نسیم طراوت🌱 به عنوان گروه های برتر استان مرکزی. این رویداد طی دوروز متوالی در دانشگاه صنعتی برگزار شد.🌺 ─━━━⊱🍃🌺🍃⊰━━━─ ╭┅────-----────┅╮ 💠@yazahra_arak313 ╰┅────-----────┅╯
عکس متعلق است به نی نی و عضو جدید از اهالی نسیم طراوت 🌱 امروز دقیقا ۲ماه و ۲۳روزشه❤️❤️ خدا نی نی های گروه بیشترش کنه بلند صلوات بفرست..... ─━━━⊱🍃🌺🍃⊰━━━─ ╭┅────-----────┅╮ 💠@yazahra_arak313 ╰┅────-----────┅╯
📳📵📵📵📴📵📵📵📳 ❤️‍🔥رمان تلنگری، عبرت‌آموز، آموزنده و ویژه متاهلین 📵 داستان کوتاه 🤳قسمت ۱۳ و ۱۴ بارها و بارها حرف طلاق رو پیش کشیدم.. هر بار که سر بحث باز میشد، کیوان یا سکوت اختیار میکرد یا عصبی میشد و تیکه انداختناش شروع میشد! من رو متهم میکرد به خیلی از کارهایی که نکرده بودم..! متهم به خیلی از حرف هایی که اصلا نزده بودم! سخت بود برام تحمل حرفهایی که میزد اما چاره ای نداشتم جز اینکه آه بکشم و سکوت کنم.. گاهی میذاشتم جای کیوان.. شاید اگه منم جای اون بودم، باور نمیکردم که علاقه به نامحرمی وجود نداشت! شاید اگه منم جای کیوان بود شک میکردم.. اما.. اما بعضی حرفها و تهمت هایی که بهم میزد خیلی آزار دهنده بود.. یه وقتایی که حرفهاش مثل نیش مار سمی میشد دیگه نمیتونستم سکوت کنم... میگفتم من که دیگه هیچ برنامه ای تو گوشیم نیست! من که قول دادم دیگه خطا نکنم.. میگفت از کجا معلوم..!؟ بعدشم اصلا برام مهم نیست !! نصب کن اون برنامه های کوفتی رو.. افشین خانتم پیدا نکردی غصه نخورا.. آشغالای امثال افشین تو ! اون نشد یکی دیگه... واسه اون وقت نکردی دلبری کنی..واسه این یکی دلبری کن!‌ با اون نشد قرار مدار بزاری، با این یکی بذار! به اون نشد بگی دوستت دارم... به این یکی بگو..! حرفاش دیوونم میکرد.. زجرم میداد..! چند باری خودمو راضی کردم که برای دادخواست طلاق پا پیش بذارم تا از این جهنمی که توش هستم نجات پیدا کنم.. اما نتونستم قدم از قدم بردارم! از یه طرف بحث آبرو در کار بود..😭 از طرفی بهم ریختن خانواده ها و رابطه فامیلی..😭 از طرفی من..من واقعا کیوان رو دوست داشتم..!😭و چقدر سخت بود ثابت کردن این جمله دو حرفی به کیوان!!! من از لحاظ روحی بهم ریخته بودم.. آب خوش از گلوم پایین نمیرفت! هر کی منو میدید میگفت : چقدر رنگ و روت زرد شده.. چقدر بی حالی؛ چرا انقدر لاغر شدی..؟! نکنه خبری شده؟! نکنه داری مامان میشی فرشته خانوم؟؟ خنده تلخی رو لبهام سبز میشد و میگفتم نه خبری نیست.. اسم بچه که می اومد دوباره داغ دلم تازه میشد..بارها کیوان اصرار کرده بود بچه دار بشیم و من مخالفت کرده بودم! حالا با خودم میگفتم کاش خبری بود.. کاش بچه ای در راه بود.. حالا چقدر دلم میخواست مادر بشم..! اما فسوس... افسوس که فرصت ها رو از دست داده بودم.. نه تنها فرصت برای به موقع مادر شدن رو از دست داده بودم..بلکه دچار خطا شده بودم و دیگه هیچ جایی تو دل کیوان نداشتم..! برای آخرین بار رفتم سراغ کیوان...باهاش حرف زدم..گفتم: _منو ببخش!😭✋اینهمه گناه میکنیم ما رو و به رومون نمیاره...حالا من فقط یکبار خطا کردم! نمیگم خطام کوچیک بوده نه..!! اما که تکرارش نکنم... همون یه بارم باور کن هیچ حسی از جانب من در کار نبود..ببخش کیوان..!😭دلم تنگ شده برا صدات..😭دلم تنگ شده برای شنیدن اسمم از روی لبات..😭دلم تنگ شده برای جان گفتنات.. دلم برات تنگ شده کیوان..😭تروخدا ببخش.. کیوان سکوت کرد و لام تا کام حرفی نزد... دیگه طاقت این بی محلی و سکوت رو نداشتم گفتم :_پس حالا که نمیبخشی طلاقم بده،من دیگه این وضع رو نمیتونم تحمل کنم.. گفت :_طلاق میخوای؟! باشه...فردا میرم دادگاه تقاضای طلاق میدم..فقط تا روز جدایی حق نداری به کسی چیزی بگی.. خیره شدم به گلای قالی... اشک از چشمام سرازیر شد و گفتم : _باشه! نمیدونستم چی توی سرش میگذره! میخواست منو بترسونه یا جدی جدی دیگه میخواست طلاق بده!!! بالاخره تقاضای طلاق داد.. یه پامون تو دادگاه بود و یه پامون تو خونه...از ترس اون به هیچکس چیزی نگفتم بالاخره روز موعود فرا رسید.. لباسامو توی چمدون آماده کرده بودم که بعد محضر برگردم بردارم و برم خونه پدری.. رفتیم محضر.. بزور دو تا شاهد پیدا کردیم.. نشستیم تا نوبتمون بشه. دل توی دلم نبود..رنگ به رخ نداشتم!! همش با خودم میگفتم کاشکی همه چی یه خواب باشه...و از خواب بیدار بشم.. اما خوابی وجود نداشت.. بعد یکسال گندی رو که زده بودم باید پس میدادم و جلوی خانواده ها میرفت.. اسممونو صدا زدن، رفتیم تو.. نشستیم روی صندلی کنار هم..اول اسم منو صدا زدن..چشمهام بارونی شد و روی گونه ها غلتید؛😭😞 دستام میلرزید.. ─━━━⊱🍃🌺🍃⊰━━━─ ╭┅────-----────┅╮ 💠@yazahra_arak313 ╰┅────-----────┅╯
دستام میلرزید.. به هر جون کندن که بود امضاء کردم و برگشتم سر جام نشستم...حس خفگی بهم دست داده بود.. دلم مرگ میخواست! چه راحت زندگیمو باخته بودم..😭 چه راحت از کسی که دوسش داشتم جدا شدم..😭 همش با خودم میگفتم : " خدایا من که بهت دادم.. من که به عهدم کردم... پس چرا کمکم نکردی... چرا به دل کیوان ننداختی منو ببخشه..پس کو رحمانیتت.. کو بزرگیت..پس کجایی خداااا...صدای رو چرا نشنیدی خدا..!!! نوبت کیوان شد..رفت که امضا بزنه.. لرزش دستاشو حس میکردم..خودکارو گرفت دستش، برد سمت دفتر..! یه نگاه به من.. یه نگاه به دفتر.. یه دفعه خودکار رو گذاشت روی میز... ازش پرسیدن: _چی شد؟! امضا کنید لطفا! +نمیتونم.. _مگه شما نمیخواستی همسرتو طلاق بدی؟ +چرا.. _خب پس امضا کن دیگه برادر من! +نمیتونم..! _چرا آقای محترم؟ +چون دوسش دارم.. زل زد تو چشمام و گفت: _وقتی خدا گفته... "باز آ باز آ هر آنچه هستی باز آ گر کافر و گبر و بت پرستی باز آ که این درگه ما درگه نومیدی نیست صد بار گر توبه شکستی باز آ " پس من چه کارم.. می بخشمش.. ❤️❤️....پایان....❤️❤️ ❤️‍🔥نویسنده؛ فاطمه-قاف ─━━━⊱🍃🌺🍃⊰━━━─ ╭┅────-----────┅╮ 💠@yazahra_arak313 ╰┅────-----────┅╯
طبق قرار هر شب🌛🌟 قرارمون فقط رشد فردی نیست همه با هم تلاش برای انسانی قوی تر ....💥💥💥 وضو و سه تا توحید فراموش نشه🌱 🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلاااااااااااام به عزیزان مهربانم ❤️ ☕️روز زیبـاتون بخیر ❄️الهی سه شنبه تون ☕️پر از آرامش و سلامتی باشه ❄️و لحظه لحظه زندگیتون ☕️سرشار از پیشرفت و موفقیت و ❄️غرق در خوشبختی و سعادت باشید امروز لبخند فراموش نشه برات خنده های از ته دل رو آرزومندم 😊 ─━━━⊱🍃🌺🍃⊰━━━─ ╭┅────-----────┅╮ 💠@yazahra_arak313 ╰┅────-----────┅╯
. ای بخشنده نعمت‌ها و ای مهربان‌ترین مهربانان، از تو شکرگزارم که بهشتی نزدیک، زیبا و بزرگ داری🌸 شکرگزارم که دوزخی کوچک و بعید ساخته‌ای🌹 شکرگزارم که همواره در پی دلیلی هستی که ما را گاهی به بهانه یک دعا ببخشی و بهشت را نصیبمان سازی🌸 خدای من در هر ثانیه‌ای که می‌گذرد بی شمار نعمت بر من ارزانی می‌کنی🌸 تپش قلب، دم و بازدم دیدن و شنیدن لمس کردن، نبض زدن‌ها پلک زدن، فکر کردن و … نعمات بیشماری که از شمردن آن‌ها ناتوانم خدایا شکرت برای هر آنچه که به ما بخشیدی🌹 خدایا شکرت که امروز به من زندگی بخشیدی 🌸 تا یک روز دیگر بندگی تو را به جا بیارم🌹 خدایا شکرت که توفیق شکرگزاری بهم دادی🌹❤️🌹❤️ خدایا شکرت خدایا شکرت خدایا شکرت ─━━━⊱🍃🌺🍃⊰━━━─ ╭┅────-----────┅╮ 💠@yazahra_arak313 ╰┅────-----────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥺🍓 یک روز جدید برایت خلق شده که در آن می توانی آن چه دیروز انجام ندادی را انجام دهی🌸🤍 و فرصت خلق فرداهای بهتر را داری🌱 ─━━━⊱🍃🌺🍃⊰━━━─ ╭┅────-----────┅╮ 💠@yazahra_arak313 ╰┅────-----────┅╯
دوقلوهای قشنگم در برنامه جامعه پرداز 😍😍😍😍 با بچه ها دنیا رو میشه ساخت🥰🥰🥰🥰 البته به دوقلوهای ما میگن دوقلوهای جامعه پرداز😅😅😅 ─━━━⊱🍃🌺🍃⊰━━━─ ╭┅────-----────┅╮ 💠@yazahra_arak313 ╰┅────-----────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔸بنده خدایی گفت: من توی انتخابات شرکت نمی کنم . 🔹گفتم: چرا ؟ 🔸گفت: ناراحتم از عملکرد بعضی از مسئولین، گرانی ها ، وضعیت آب و هوای شهرمون و کم کاری بعضی نمایندها . 🔹گفتم: می‌دونم حق داری منم ناراحتم از بعضی کارها ولی بعضی وقتها آدم باید اهم و مهم کنه . 🔸گفت: حاج آقا اگه میخوای حدیث و آیه بخونی بهت بگم بیخود خودتو اذیت نکن چون گوش ما از این حرفها پره 🔹گفتم: باشه آیه و حدیث نمی خونم 😄 🔹گفتم: ببین اگه تو با پدرت درگیری داشته باشی و حتی قهر باشی اگر ببینی کسی باهاش درگیر شده و میخواد بزندش به کمکش میری یا نمی روی ؟! 🔸گفت : خب معلومه که میرم من که بی غیرت نیستم. ولی این چه ربطی داره ؟! 🔹گفتم: قبول داری آمریکا و اسرائیل دشمن ما هستند ؟ 🔸گفت: بله 🔹گفتم: قبول داری نزدیک دو دهه است با تحریم و ترور و .. تمام تلاششون را واسه از بین بردن نظام و کشور ما و حداقل دلسرد کردن ما به کار بردند؟ 🔸گفت: بله 🔹گفتم: قبول داری منطقه آبستن حوادث زیادی هستش و در حال زور آزمایی با دشمنامون هستیم ؟ 🔸گفت: بله می‌دونم خبر دارم 🔹گفتم: میدونی که آمار پایین مشارکت از منظر سیاسی نشون دهنده کم بودن پشتوانه مردمی برای یک نظام هستش ؟ 🔸گفت: بله می‌دونم الان چند ماهه دارن توی رسانه هاشون تشویق میکنن مردم شرکت نکنند. 🔹گفتم: آفرین اونها از بعضی ماها عاقلتر و زیرکترن، چون می‌دونند مشارکت بالای مردم می‌تونه عامل بازدارنده ای در برابر دشمن باشه برای همین چندین ماهه میلیاردها دلار هزینه کرده من و تو دلسرد بشیم و توی انتخابات شرکت نکنیم. 🔹گفتم: من کشور و نظام و مردمم را دوس دارم و دوس دارم با قوت و قدرت جلوی دشمنامون بایسته و دوست ندارم و غیرتم اجازه نمیده با رای ندادن دشمنامون رو خوشحال کنم. 🔴 سرنوشت کشورهایی مثل عراق و سوریه و افغانستان جلوی چشمامونه.😔 مردم ما عاقل‌تر از این حرفها هستن که گول دشمن را بخورند . 🔹گفتم: حالا میشه یه حدیث کوچولو بخونم گفت حالا بفرما 😄 💠گفتم از پیامبر اکرم ص نقل شده که فرمودند:« حب الوطن من الایمان» ( ابوالفتوح رازی، حسین بن علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن ، ج۱۷، ص۲۹۹ ) 🔸گفت یعنی چی ؟ 🔹گفتم: یعنی آهای کسایی که ایمان دارید وطنتون را دوست داشته باشید و برای حفظ و رشدش تلاش کنید . ✅شهدا برای دین و وطن خون دادن ، رأی ما که قابلی نداره گفت: حاج آقا دمت گرم گل گفتی ، گفتم ممنونم که وقتت را بهم دادی و تحملم کردی.😊 به امید مشارکت بالا و راهیابی کاندیداهای درجه یک به دو مجلس خبرگان و شورای اسلامی ✌️😍😊🙏 ─━━━⊱🍃🌺🍃⊰━━━─ ╭┅────-----────┅╮ 💠@yazahra_arak313 ╰┅────-----────┅╯
Panahian-Clip-CheghadrBeHarfeHamsaretGooshMidi.mp3
1.68M
چقدر به حرف همسرت گوش میدی؟ 🤔 زن ذلیلی از کجا آغاز میشه؟ 🎙 استاد پناهیان ─━━━⊱🍃🌺🍃⊰━━━─ ╭┅────-----────┅╮ 💠@yazahra_arak313 ╰┅────-----────┅╯
برای نیمه شعبان قراره یه کار ناب کنیم منتظر خبر ناب باشید.💥💥💥💥 دوستاتون هم به کانال دعوت کنید
کسی که فکر میکنه می‌ تونه میتونه کسی که فکر می‌ کنه نمیتونه نمی‌تونه✅️ کلمات شما به واقعیت تبدیل میشوند💥 انسان های معمولی کاری که میتونن رو انجام میدن - انسان های موفق بهترین کاری که میتونن رو انجام میدن✅️ ─━━━⊱🍃🌺🍃⊰━━━─ ╭┅────-----────┅╮ 💠@yazahra_arak313 ╰┅────-----────┅╯
با نام نامناسب صدا نزدن کودک برای تمامی انسان ها ” نامشان” از زیباترین دارایی آن ها می باشد. هویت اجتماعی هرشخصی از نام اون گرفته شده که این نام زندگی، اخلاقیات و آینده او را تحت تاثیر قرار می دهد. انتخاب نام فرزندان به عهده والدین می باشد که باید نام نیکو و زیبایی برای آن ها انتخاب کرده و آن ها را با لحنی زیبا همراه با پسوند و پیشوند زیباتری صدا کنند. القاب و پسوند و پیشوندهای مناسب که با اسم کودکان آورده می شود تاثیرات شگرف و مثبتی بر روحیه و نوع شکل گیری رفتار اجتماعی آن ها خواهد گذاشت؛ این موضوع سبب احساس خوشایندی آن ها و اعتماد به نفس بیشتر می شود و همچنین این امر باعث می شود که آن ها خود را بیشتر دوست داشته باشند. از جمله مشکلاتی که در آینده برا کودکان وجود دارد این است که متاسفانه بسیاری از والدین در انتخاب نام و یا نوع صدا زدن فرزندانشان سهل انگاری می کنند. ─━━━⊱🍃🌺🍃⊰━━━─ ╭┅────-----────┅╮ 💠@yazahra_arak313 ╰┅────-----────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگر دچار اضطراب یا افسردگی هستید صبح ها "چای زعفران" بنوشید! 🔹شادی آور 🔹ضد آلزایمر 🔹پیشگیری از سرطان 🔹تسکین دردهای شکمی 🔹ضد اضطراب و افسردگی 🔹پیشگیری ازفشار خون بالا ─━━━⊱🍃🌺🍃⊰━━━─ ╭┅────-----────┅╮ 💠@yazahra_arak313 ╰┅────-----────┅╯
علم روانشناسی میگه، هروقت شما نقص های خودتون رو قبول کردین اون موقعست که کسی نمیتونه، بر نقص هاتون بر علیه شما استفاده کنه🪞 ─━━━⊱🍃🌺🍃⊰━━━─ ╭┅────-----────┅╮ 💠@yazahra_arak313 ╰┅────-----────┅╯
فواید "خنده درمانی" چیست؟ انسان تنها گونه جانوری‌ست که توانایی خندیدن دارد. جالب اینکه خندیدن مسری‌ست و یک فرد خنده رو، میتواند جمعی را شاد کند. تحقیقات نشان داده که در حین خنده علاوه بر سیستم لیمبیک، نواحی مختلف قشر مغز بنا بر پیچیدگی طنز، بصورت مرحله مرحله و یا با هم فعال میشوند و به همین خاطر افراد در حین خنده، نمیتوانند به چیزی بجز خنده فکر کنند و بعبارتی نگرانی را فراموش میکنند. بخاطر فعالیت بالای قشر مغز در زنان نسبت به مردان، آنها خنده‌های پخته تر، مفهومی‌تر و عمیق‌تری دارند و به همین خاطر است که مدل لبخند ژوکوند؛ اثر لئوناردو داوینچی، یک زن است و نه یک مرد. تأثیرات اعجاب انگیز خنده در درمان بیماری ها، چنان زیاد بوده که هم اکنون "خنده درمانی" بعنوان درمان کمکی، در تمام دنیا پذیرفته شده است. بر اساس تحقیقات انجام شده فوائد خنده به شرح زیر است: ۱- افزایش سیستم ایمنی بدن (و کمک به درمان بیماری سرطان و....) ۲- افزایش سلامت قلب و عروق ۳- آرامش بخشیدن به تمام عضلات بدن ۴- ترشح بیشتر اندورفین (مسکن طبیعی بدن ) ۵- بهبود عملکرد حافظه و خلاقیت مغز ۶- بهبود اضطراب و افسردگی ۷- بهبود خواب ─━━━⊱🍃🌺🍃⊰━━━─ ╭┅────-----────┅╮ 💠@yazahra_arak313 ╰┅────-----────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اگه به پاک بودن آبی که مینوشید اطمینان ندارید از ظرف های مسی استفاده کنید . هنگامی که آب یک شب در ظرف مسی ذخیره بشه ، تعدادی از یون های مس در مولکول های آب حل می شود و میکروب های مضر آب رو از بین میبرن ! ‌‌‎‌‎‌‎‌‎‌
مسابقه مدرسه به نام خدای مهربون یه روزی از روزهای زیبای بهار خانم معلم مهربون که به کلاس آمد رو به بچه‌ها کرد و گفت: بچه‌ها یه مسابقه داریم. همه خوشحال شدن و پرسیدن چه مسابقه ای؟ خانم معلم گفت من به هر نفر یه بذر گل می‌دهم و هر کسی زیباترین گل رو پروش بده برنده مسابقه است. هر کدوم از بچه‌ها با خوشحالی میگفت حتما من برنده مسابقه هستم. زهرا با شادی به خونه رفت و قضیه مسابقه رو به مامانش گفت و خواست یه کتاب درباره پرورش گل‌ها براش از کتابخانه بگیره. مادر زهرا همراه او به کتابخانه مسجد رفتن و یه کتاب به امانت گرفتن. زهرا هم با دقت کتاب رو خواند و هر چی کتاب نوشته بود انجام داد. دو هفته گذشت و زهرا هر روز به گلش رسیدگی می کرد و مراقبش بود و نه زیاد بهش آب می داد و نه کم و هر روز به گلش نگاه میکرد و باهاش حرف میزد و می‌گفت: گل قشنگم زودتر رشد کن و بزرگ شو که خیلی دوستت دارم. روز مسابقه فرا رسید. بچه‌ها با خودشان کلی گلدان گل آوردن. زهرا هم خوشحال به کلاس رفت و همه با تعجب به او و گل قشنگش نگاه کردند و همه دورش جمع شدند و از گل زهرا تعریف کردند. وقتی خانم معلم همه گل‌ها رو دید گفت برنده مسابقه زهرا خانم هست. دوستان زهرا ازش پرسیدن چه طوری گل به این زیبایی پرورش داده؟ اونم جواب داد که از راهنمایی‌های کتاب پرورش گل‌ها استفاده کرده. خانم معلم هم به زهرا آفرین گفت و چند دونه بذر گل با یک گلدان زیبا بهش جایزه داد. ─━━━⊱🍃🌺🍃⊰━━━─ ╭┅────-----────┅╮ 💠@yazahra_arak313 ╰┅────-----────┅╯