eitaa logo
چهارشنبه های زهرایی.آتش به اختیار
2.3هزار دنبال‌کننده
7.3هزار عکس
3هزار ویدیو
99 فایل
|گروه جهادے چهارشنبه های زهرایے✨| -هیئت شهیـ🥀ـده های انقلاب -موسسه راه بهشت اطـ💞ــهر قم المقدسه خادم ڪانال : 09105830377 @yazahraa1397
مشاهده در ایتا
دانلود
💢زندگی نامه شهیده معصومه ارامش💢 . صلوات و درود به روان پاک شهیده عفاف معصومه آرامش و در جامعه و همچمین تلاش شبانه روزی دشمنان برای از ببن بردن عفت و در بین زنان مسلمان ایرانی ،احیا و شناخت الگو های اجتماعی برای جوانان و نوجوانان بسیار حائز اهمیّه... . در این بین میتوان به اولین و تنها شهید عفاف و حجاب کشور یعنی شهیده معصومه ارامش اشاره کرد!که نام ایشان متاسفانه درکشور گمنام است. . در یک دفاع جانانه از مبانی و اعتقادات دینی تا سر حد مرگ به مبارزه با بی دینی ،بی عفتی ،خباثت ،شهوت رفت و در نهایت در یک تراژدی غمگین با زبان روزه به دست یک شخص حیوانی جان خودش را در این راه تقدیم کرد😔 . مع الاسف عدم شناخت جوانان و نوجوانان و عدم مواجهه با الگوهای مورد اشاره و در مقابل ارائه الگوهای منحط غربی در رسانه های متعهد باعث از بین رفتن این واجب الهی شده است! مستند «ارامش معصومه ها» تلاش دارد تا با معرفی معصومه ارامش و شرح زندگی این دختر هجده ساله به یک الگوی دینی و اجتماعی بپردازد! . و شهری به نام که درآنجا كتابخانه‌ای بسیار زيبا و پربار وجود دارد كه بر سينه آن نوشته‌اند : كتابخانه ی ! # معصومه آرامش كيست؟! دختری كه عفاف وحجاب خويش شد ومحل شهادت ایشان هم كتابخانه بود!!! . از خانواده ی ایشان فرمودند :يک روز در غرق مطالعه بوده و اصلاً متوجه خلوت شدن کتابخانه نشده بودند! با پیشنهاد بیشرمانه مسئول کتابخانه در حالیکه فقط او و معصومه در کتابخانه مانده بودند و شراره از او جهنمی متحرک ساخته بود 😑، معصومه شروع به جیغ و فریاد میکند ولی صدایش به جایی نمی‌رسد چون کتابخانه در منطقه‌ای بود که با مرکز شهر مقداری فاصله داشت! . وقتی مسئول کتابخانه مقاومت معصومه را میبیند چاقویش را در می‌آورد و او را با تهدید به کشتن به حمام زیر کتابخانه میبرد...😔 معصومه به آن نانجیب می‌گوید تمام طلاهایم را به تو می‌دهم دست از این کار کثیف بردار... من تا الان دامنم به گناه آلوده نشده است😔 . مسئول کتابخانه که هواهای شیطانی تمام وجودش را پر کرده بود قبول نمی‌کند و وقتی می‌بیند این دختر تن به خواسته گناه آلود او نمی‌دهد با کارد به گلوی معصومه می‌زند و او را به می‌رساند... بعد شروع به مُثله کردن شهیده می‌کند و بدن تکه تکه ی او را درون کیسه می‌گذارد و در زیر پلی پنهان می‌کند... . چند روز بعد پیکر قطعه قطعه شده‏‌اش که در عفاف‌اش پيچيده شده بود كشف شده و به پزشک قانونی منتقل می‌شود! پزشک قانونی به عفت و پاكی او گواهی می‌دهد، شهر سه روز به حالت تعطيل عمومی درآمده و همگان در شهادت‏ آن عزادار بودند؛به لطف الهی چندی بعد او شناسايی و در برابر ديدگان مردم داغدار آن شهر به دار مجازات آويخته می‌شود... . آره دوست عزیز، كارد به حلقوم نشست، اما تن به گناه و تباهی نداد و وفاداری‌اش را به عقيده‌اش و به پرچمدار مكتب عصمت و عفت حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) به اثبات رساند،چنانچه این شهیده ی والا مقام در ایّام ولادت حضرت صدیقه طاهره علیها سلام نیز به شهادت رسیدند! . پ.ن : سال 1369 ، شهادت معصومانه اين دانش آموز ، تحولی شگرف در منطقه آفريد اما متاسفانه بازتاب و تبليغ كافی نداشت... حال پس از قریب سی سال و در آينده‌ای نزديک به تماشای مستند خواهیم نشست! . (مستندی بسیار قوی وپر محتوا) ❤ آرامش_معصومه_ها❤️ ‌‌‌‌‌‌‌‌ @chadorhayesorkh 💢چادر نماد حجاب💢سرخی نماد شهادت💢
هدایت شده از بہ سوے سـ⭐ـتاره ها
حسینی: #🖤 . در شهری سنتی و صميمی حدود 60 كيلومتری شهركرد به كتابخانه‌ای زيبا و پربار ميرسی كه بر سينه آن نوشته‌اند : كتابخانه ! می‌پرسی معصومه كيست؟ می‌گويند دختری كه شهيد عفاف خويش شد و مشهد(محل شهادت) او كتابخانه !!! . دختری كه به عشق می‌ورزيد ، شيفته بود و فرصت‌های خويش را پس از كلاس و مدرسه در كتابخانه ميگذارند. يک روز در غرق مطالعه بود و اصلاً متوجه خلوت شدن کتابخانه نشده بود. با پیشنهاد بیشرمانه مسئول کتابخانه در حالیکه فقط او و معصومه در کتابخانه مانده بودند و شراره از او جهنمی متحرک ساخته بود معصومه شروع به جیغ و فریاد میکند ولی صدایش به جایی نمی‌رسد چون کتابخانه در منطقه‌ایست که با مرکز شهر مقداری فاصله دارد... . وقتی مسئول کتابخانه مقاومت معصومه را میبیند چاقویش را در می‌آورد و او را با تهدید به کشتن به حمام زیر کتابخانه میبرد... معصومه به آن نانجیب می‌گوید تمام طلاهایم را به تو می‌دهم دست از این کار کثیف بردار من تا الان دامنم به گناه آلوده نشده است... . مسئول کتابخانه که هواهای شیطانی تمام وجودش را پر کرده است قبول نمی‌کند و وقتی می‌بیند این دختر تن به خواسته گناه آلود او نمی‌دهد با کارد به گلوی معصومه می‌زند و او را به می‌رساند. بعد شروع به مُثله کردن شهیده می‌کند و بدن اِرباً اِربای او را درون کیسه می‌گذارد و در زیر پلی پنهان می‌کند... . چند روز بعد پیکر قطعه قطعه شده‏‌اش که در عفاف‌اش پيچيده شده بود كشف شده و به پزشک قانونی منتقل می‌شود. پزشک قانونی به عفت و پاكی او گواهی می‌دهد. شهر سه روز به حالت تعطيل عمومی درآمده و همگان در شهادت‏ آن عزادار بودند. به لطف الهی ديری نپاييد كه او شناسايی و در برابر ديدگان مردم داغدار آن شهر به دار مجازات آويخته می‌شود... . كارد به حلقوم معصومه نشست و او كه با نهج‌البلاغه انس داشت و شهيد شمشير را می‌شناخت حلقومش را به تيغ سپرد اما تن به گناه و تباهی نداد و وفاداری‌اش را به عقيده‌اش و به پرچمدار مكتب عصمت و عفت "(س)" به اثبات رساند... . پ.ن : سال 1369 ، شهادت معصومانه اين دانش آموز ، تحولی شگرف در منطقه آفريد اما بازتاب و تبليغ كافی نداشت... حال پس از قریب سی سال و در آينده‌ای نزديک به تماشای مستند خواهیم نشست! 💫چادرهای سرخ💫 💢چادر نماد حجاب💢سرخی نماد شهادت💢 @chadorhayesorkh 💢💢💢💢💢💢💢💢💢
جمکران پنجشنبه ۲۶ تیر ساعت ۱۷ الی ۲۱ ۵تیم طرح مهربانی امر به خوبیها @yazahraa_1397
. معرفی وقتی عکس شهیده را میدیدند تعجب میکردن ..تازه شهید شده؟سوالی که یکسره میپرسیدند..با شنیدن داستان شهادت بغض شون میترکید و حتی یکی از خانم ها با صدای بلند گریه افتاد... پنجشنبه ۲۶ تیر ساعت ۱۸ الی ۲۲ خیابان های آستانه.ارم.بهار ۱۵تیم @yazahraa_1397
پنجشنبه ۲۰ متری شهید بهشتی تیم ۹نفره در طرح مهربانی امر به خوبیها @yazahraa_1397
چهارشنبه های زهرایی.آتش به اختیار
سلام دوستان #رفیق_شهیده_ام میپرسند عکس پروفایلت کیه؟ وقتی با شهیدی رفیق باشی خودش کمکت میکنه... #شهی
💫آرامش معصومه ها در شهری سنتی و صميمی حدود 60 كيلومتری شهركرد به كتابخانه‌ای زيبا و پربار ميرسی كه بر سينه آن نوشته‌اند : كتابخانه ! می‌پرسی معصومه كيست؟ می‌گويند دختری كه شهيد عفاف خويش شد و مشهد(محل شهادت) او كتابخانه !!! . دختری كه به عشق می‌ورزيد ، شيفته بود و فرصت‌های خويش را پس از كلاس و مدرسه در كتابخانه ميگذارند. يک روز در غرق مطالعه بود و اصلاً متوجه خلوت شدن کتابخانه نشده بود. با پیشنهاد بیشرمانه مسئول کتابخانه در حالیکه فقط او و معصومه در کتابخانه مانده بودند و شراره از او جهنمی متحرک ساخته بود معصومه شروع به جیغ و فریاد میکند ولی صدایش به جایی نمی‌رسد چون کتابخانه در منطقه‌ایست که با مرکز شهر مقداری فاصله دارد... . وقتی مسئول کتابخانه مقاومت معصومه را میبیند چاقویش را در می‌آورد و او را با تهدید به کشتن به حمام زیر کتابخانه میبرد... معصومه به آن نانجیب می‌گوید تمام طلاهایم را به تو می‌دهم دست از این کار کثیف بردار من تا الان دامنم به گناه آلوده نشده است... . مسئول کتابخانه که هواهای شیطانی تمام وجودش را پر کرده است قبول نمی‌کند و وقتی می‌بیند این دختر تن به خواسته گناه آلود او نمی‌دهد با کارد به گلوی معصومه می‌زند و او را به می‌رساند. بعد شروع به مُثله کردن شهیده می‌کند و بدن اِرباً اِربای او را درون کیسه می‌گذارد و در زیر پلی پنهان می‌کند... . چند روز بعد پیکر قطعه قطعه شده‏‌اش که در عفاف‌اش پيچيده شده بود كشف شده و به پزشک قانونی منتقل می‌شود. پزشک قانونی به عفت و پاكی او گواهی می‌دهد. شهر سه روز به حالت تعطيل عمومی درآمده و همگان در شهادت‏ آن عزادار بودند. به لطف الهی ديری نپاييد كه او شناسايی و در برابر ديدگان مردم داغدار آن شهر به دار مجازات آويخته می‌شود... . كارد به حلقوم معصومه نشست و او كه با نهج‌البلاغه انس داشت و شهيد شمشير را می‌شناخت حلقومش را به تيغ سپرد اما تن به گناه و تباهی نداد و وفاداری‌اش را به عقيده‌اش و به پرچمدار مكتب عصمت و عفت "(س)" به اثبات رساند... . پ.ن : سال 1369 ، شهادت معصومانه اين دانش آموز ، تحولی شگرف در منطقه آفريد اما بازتاب و تبليغ كافی نداشت... https://eitaa.com/joinchat/1220804622C852f66096a
در شهری سنتی و صميمی حدود 60 كيلومتری شهركرد به كتابخانه‌ای زيبا و پربار ميرسی كه بر سينه آن نوشته‌اند : كتابخانه ! می‌پرسی معصومه كيست؟ می‌گويند دختری كه شهيد عفاف خويش شد و مشهد(محل شهادت) او كتابخانه !!! . دختری كه به عشق می‌ورزيد ، شيفته بود و فرصت‌های خويش را پس از كلاس و مدرسه در كتابخانه ميگذارند. يک روز در غرق مطالعه بود و اصلاً متوجه خلوت شدن کتابخانه نشده بود. با پیشنهاد بیشرمانه مسئول کتابخانه در حالیکه فقط او و معصومه در کتابخانه مانده بودند و شراره از او جهنمی متحرک ساخته بود معصومه شروع به جیغ و فریاد میکند ولی صدایش به جایی نمی‌رسد چون کتابخانه در منطقه‌ایست که با مرکز شهر مقداری فاصله دارد... . وقتی مسئول کتابخانه مقاومت معصومه را میبیند چاقویش را در می‌آورد و او را با تهدید به کشتن به حمام زیر کتابخانه میبرد... معصومه به آن نانجیب می‌گوید تمام طلاهایم را به تو می‌دهم دست از این کار کثیف بردار من تا الان دامنم به گناه آلوده نشده است... . مسئول کتابخانه که هواهای شیطانی تمام وجودش را پر کرده است قبول نمی‌کند و وقتی می‌بیند این دختر تن به خواسته گناه آلود او نمی‌دهد با کارد به گلوی معصومه می‌زند و او را به می‌رساند. بعد شروع به مُثله کردن شهیده می‌کند و بدن اِرباً اِربای او را درون کیسه می‌گذارد و در زیر پلی پنهان می‌کند... . چند روز بعد پیکر قطعه قطعه شده‏‌اش که در عفاف‌اش پيچيده شده بود كشف شده و به پزشک قانونی منتقل می‌شود. پزشک قانونی به عفت و پاكی او گواهی می‌دهد. شهر سه روز به حالت تعطيل عمومی درآمده و همگان در شهادت‏ آن عزادار بودند. به لطف الهی ديری نپاييد كه او شناسايی و در برابر ديدگان مردم داغدار آن شهر به دار مجازات آويخته می‌شود... . كارد به حلقوم معصومه نشست و او كه با نهج‌البلاغه انس داشت و شهيد شمشير را می‌شناخت حلقومش را به تيغ سپرد اما تن به گناه و تباهی نداد و وفاداری‌اش را به عقيده‌اش و به پرچمدار مكتب عصمت و عفت "(س)" به اثبات رساند... . پ.ن : سال 1369 ، شهادت معصومانه اين دانش آموز ، تحولی شگرف در منطقه آفريد اما بازتاب و تبليغ كافی نداشت... حال پس از قریب سی سال و در آينده‌ای نزديک به تماشای مستند خواهیم نشست! .https://eitaa.com/joinchat/3474784276Ccb7f2b49a6
هدایت شده از بہ سوے سـ⭐ـتاره ها
در شهری سنتی و صميمی حدود 60 كيلومتری شهركرد به كتابخانه‌ای زيبا و پربار ميرسی كه بر سينه آن نوشته‌اند : كتابخانه ! می‌پرسی معصومه كيست؟ می‌گويند دختری كه شهيد عفاف خويش شد و مشهد(محل شهادت) او كتابخانه !!! . دختری كه به عشق می‌ورزيد ، شيفته بود و فرصت‌های خويش را پس از كلاس و مدرسه در كتابخانه ميگذارند. يک روز در غرق مطالعه بود و اصلاً متوجه خلوت شدن کتابخانه نشده بود. با پیشنهاد بیشرمانه مسئول کتابخانه در حالیکه فقط او و معصومه در کتابخانه مانده بودند و شراره از او جهنمی متحرک ساخته بود معصومه شروع به جیغ و فریاد میکند ولی صدایش به جایی نمی‌رسد چون کتابخانه در منطقه‌ایست که با مرکز شهر مقداری فاصله دارد... . وقتی مسئول کتابخانه مقاومت معصومه را میبیند چاقویش را در می‌آورد و او را با تهدید به کشتن به حمام زیر کتابخانه میبرد... معصومه به آن نانجیب می‌گوید تمام طلاهایم را به تو می‌دهم دست از این کار کثیف بردار من تا الان دامنم به گناه آلوده نشده است... . مسئول کتابخانه که هواهای شیطانی تمام وجودش را پر کرده است قبول نمی‌کند و وقتی می‌بیند این دختر تن به خواسته گناه آلود او نمی‌دهد با کارد به گلوی معصومه می‌زند و او را به می‌رساند. بعد شروع به مُثله کردن شهیده می‌کند و بدن اِرباً اِربای او را درون کیسه می‌گذارد و در زیر پلی پنهان می‌کند... . چند روز بعد پیکر قطعه قطعه شده‏‌اش که در عفاف‌اش پيچيده شده بود كشف شده و به پزشک قانونی منتقل می‌شود. پزشک قانونی به عفت و پاكی او گواهی می‌دهد. شهر سه روز به حالت تعطيل عمومی درآمده و همگان در شهادت‏ آن عزادار بودند. به لطف الهی ديری نپاييد كه او شناسايی و در برابر ديدگان مردم داغدار آن شهر به دار مجازات آويخته می‌شود... . كارد به حلقوم معصومه نشست و او كه با نهج‌البلاغه انس داشت و شهيد شمشير را می‌شناخت حلقومش را به تيغ سپرد اما تن به گناه و تباهی نداد و وفاداری‌اش را به عقيده‌اش و به پرچمدار مكتب عصمت و عفت "(س)" به اثبات رساند... . پ.ن : سال 1369 ، شهادت معصومانه اين دانش آموز ، تحولی شگرف در منطقه آفريد اما بازتاب و تبليغ كافی نداشت... حال پس از قریب سی سال و در آينده‌ای نزديک به تماشای مستند خواهیم نشست! .https://eitaa.com/joinchat/3474784276Ccb7f2b49a6
در شهری سنتی و صميمی حدود 60 كيلومتری شهركرد به كتابخانه‌ای زيبا و پربار ميرسی كه بر سينه آن نوشته‌اند : كتابخانه ! می‌پرسی معصومه كيست؟ می‌گويند دختری كه شهيد عفاف خويش شد و مشهد(محل شهادت) او كتابخانه !!! . دختری كه به عشق می‌ورزيد ، شيفته بود و فرصت‌های خويش را پس از كلاس و مدرسه در كتابخانه ميگذارند. يک روز در غرق مطالعه بود و اصلاً متوجه خلوت شدن کتابخانه نشده بود. با پیشنهاد بیشرمانه مسئول کتابخانه در حالیکه فقط او و معصومه در کتابخانه مانده بودند و شراره از او جهنمی متحرک ساخته بود معصومه شروع به جیغ و فریاد میکند ولی صدایش به جایی نمی‌رسد چون کتابخانه در منطقه‌ایست که با مرکز شهر مقداری فاصله دارد... . وقتی مسئول کتابخانه مقاومت معصومه را میبیند چاقویش را در می‌آورد و او را با تهدید به کشتن به حمام زیر کتابخانه میبرد... معصومه به آن نانجیب می‌گوید تمام طلاهایم را به تو می‌دهم دست از این کار کثیف بردار من تا الان دامنم به گناه آلوده نشده است... . مسئول کتابخانه که هواهای شیطانی تمام وجودش را پر کرده است قبول نمی‌کند و وقتی می‌بیند این دختر تن به خواسته گناه آلود او نمی‌دهد با کارد به گلوی معصومه می‌زند و او را به می‌رساند. بعد شروع به مُثله کردن شهیده می‌کند و بدن اِرباً اِربای او را درون کیسه می‌گذارد و در زیر پلی پنهان می‌کند... . چند روز بعد پیکر قطعه قطعه شده‏‌اش که در عفاف‌اش پيچيده شده بود كشف شده و به پزشک قانونی منتقل می‌شود. پزشک قانونی به عفت و پاكی او گواهی می‌دهد. شهر سه روز به حالت تعطيل عمومی درآمده و همگان در شهادت‏ آن عزادار بودند. به لطف الهی ديری نپاييد كه او شناسايی و در برابر ديدگان مردم داغدار آن شهر به دار مجازات آويخته می‌شود... . كارد به حلقوم معصومه نشست و او كه با نهج‌البلاغه انس داشت و شهيد شمشير را می‌شناخت حلقومش را به تيغ سپرد اما تن به گناه و تباهی نداد و وفاداری‌اش را به عقيده‌اش و به پرچمدار مكتب عصمت و عفت "(س)" به اثبات رساند... . پ.ن : سال 1369 ، شهادت معصومانه اين دانش آموز ، تحولی شگرف در منطقه آفريد اما بازتاب و تبليغ كافی نداشت... حال پس از قریب سی سال و در آينده‌ای نزديک به تماشای مستند خواهیم نشست! .https://eitaa.com/joinchat/3474784276Ccb7f2b49a6
چهارشنبه های زهرایی.آتش به اختیار
صلوات و درود به روان پاک شهیده عفاف شهید معصومه آرامش🌹 عفاف و حجاب🧕 در جامعه و همچنین تلاش شبانه ر
با پیشنهاد بیشرمانه😠 مسئول کتابخانه در حالیکه فقط او و معصومه در کتابخانه مانده بودند و شراره شهوت از او جهنمی متحرک ساخته بود 😑، معصومه شروع به جیغ و فریاد میکند😫 ولی صدایش به جایی نمی‌رسد چون کتابخانه در منطقه‌ای🌇بود که با مرکز شهر مقداری فاصله داشت! . وقتی مسئول کتابخانه🕺مقاومت معصومه را میبیند چاقویش🔪را در می‌آورد و او را با تهدید به کشتن به حمام زیر کتابخانه میبرد...😔 معصومه به آن نانجیب می‌گوید تمام طلاهایم💍 را به تو می‌دهم دست از این کار کثیف بردار...😭 من تا الان دامنم به گناه آلوده نشده است😔 . مسئول کتابخانه که هواهای شیطانی😈تمام وجودش را پر کرده بود قبول نمی‌کند و وقتی می‌بیند این دختر 🧕تن به خواسته گناه آلود او نمی‌دهد با کارد به گلوی معصومه می‌زند و او را به شهادت می‌رساند...💔😭 بعد شروع به مُثله کردن شهیده می‌کند و بدن تکه تکه ی او را درون کیسه می‌گذارد و در زیر پله پنهان می‌کند...😭 . چند روز بعد پیکر قطعه قطعه شده‏‌اش که در عفاف‌اش پيچيده شده بود😭 كشف شده و به پزشک قانونی🏨 منتقل می‌شود! پزشک قانونی به عفت و پاكی او گواهی می‌دهد✋، شهر سه روز به حالت تعطيل عمومی درآمده و همگان در شهادت‏ آن عزادار بودند😢؛به لطف الهی چندی بعد قاتل👱‍♂ او شناسايی و در برابر ديدگان مردم داغدار👥آن شهر به دار مجازات آويخته می‌شود... @yazahraa_1363