◀️پسر یکی از خطبای معروف در کاروانمون هست..
امروز صحبت شد از اینکه پدرشون مجالس خانگی هم میان یا نه؟
گفت بله
تعجب کردم..
◀️گفت پدرم میگفت من هرجا منبر دعوت میشدم ، شب اول که میرفتم میگفتن دیگه نیا..
خیلی دلشکسته شدم..
رفتم حرم حضرت معصومه سلام الله علیها گفتم بی بی جان من میخوام معارف شما اهلبیت نشر بدم ، چرا اینجوری آخه😞
یا دعوت نمیکنن یا دعوت میکنن یک شب میریم میگن دیگه نیا..
میگفت برگشتم خواب دیدم حضرت معصومه سلام الله علیها رو ، بهم فرمود حالا که به ما توسل کردی و قصدت نشر معارف ما اهلبیته ، ما کارت درست میکنیم به شرطی هرجا دعوتت کردن نگی نه..
مجلس شلوغ ، خلوت ، خانگی قبول کنی..
بهانه نیاری ..گفتم قول میدم..
گفت ازصبحش تماس پشت تماس برای مجالس دعوت میکردن و ۳۰ ساله بر این تعهدم موندم..
✍🏼قاضی زاده
🎤👈 آیتالله بهجت رحمةالله علیه
🔶 شخصی میگفت در خواب به من گفتند: به مردم بگو: برای رفع گرفتاریها و نگرانیها به زیارت حضرت زهرا سلامالله علیها ملتزم شوند.
📚 در محضر آیت الله بهجت، ج ۲ ص ۲۹۹
Eitaa.com/yazahramadad135
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 شیطان کارهایش را گام به گام انجام میدهد.... چگونه یک نفر نماز نمیخواند ...
#نماز
Eitaa.com/yazahramadad135
سفارشی از آیت الله مرعشی نجفی رحمت الله علیه
Eitaa.com/yazahramadad135
🟢 ما نیتهای الهیمان را حفظ کنیم، خداوند مشکلات را درست میکند...
🌹در آن لحظات که از دنیا رفته بودم، تمام قدرت را دست خـدا میدیدم. این مطلب را با تمام وجودم درک می کردم. اگر من نیت الهی خود را حفظ می کردم خداوند از خزانه غیبش مشکل مرا برطرف می کرد. به واقعیت میدیدم برخی کارهای الهی ام چقدر در حل مشکلات دنیایی اثر داشته و حسرت می خوردم چرا تمام کارهایم همراه با نیت الهی نبوده...
📒کتاب شنود
#تجربه_نزدیک_به_مرگ
https://eitaa.com/yazahramadad135
#مصائب_هجوم_به_بیت_ولایت
🩸برای هیچکس به اندازه امیرالمؤمنین «صلواتاللّهعلیه» دلم نسوخت...
عدیّ بن حاتم طائی گوید:
📋 مَا رَحِمْتُ أَحَداً رَحْمَتِی عَلِیّاً حِینَ أُتِیَ بِهِ مُلَبَّباً
▪️برای هیچ کس به اندازه علی علیهالسلام دلم نسوخت؛ هنگامی که گریبانش را گرفته و او را میکشاندند....
📚 بحارالانوار ج۲۸ ص۳۹۳
✍ نگاه حیدریاش خیره خیره بر در بود
و نیمههای وجودش میان بستر بود
نفس نفس زدن فاطمه عذابش داد
که چشم او همه شب تا خود سحر تر بود
زمین نخورده کسی پیش چشم غیرتیاش
یگانه یار غریبان شهر، حیدر بود
علی، علی است میان مدینه تا وقتی...
کنار حضرت مولا، وجود کوثر بود
و پشتْگرمی او در کشاکش سختی
نگاهِ فاطمیِ دختر پیمبر بود
فدک بهانه شده بود، کینه دیرینه است
تمام نقشهی شان انتقام خیبر بود
برای قتل علی تیر و نیزه کاری نیست
برای کشتن او راه های بهتر بود...
هجوم و آتش و دود و غلافِ نامردی...
دو دست بسته و چشمی که سوی دلبر بود
ندای (فضه خُذینی) بلند شد، یعنی...
ز دست رفته...تمامِ امیدِ مادر بود
هنوز فکر و خیالش چقدر آشفته است
به یاد کوچه باریک و حال معجر بود
#مصائب_هجوم_به_بیت_ولایت
🩸من این مرد را میشناسم... او همان کسیاست که درب خیبر را با یک تِکان از جا کَنْد...
در نقلی آمده است:
🥀 وقتیکه امیرالمؤمنین صلواتاللّهعلیه را كشانكشان براي بيعت با ابوبكر به مسجد میبردند، يك مرد يهودی كه آن وضع و حال را ديد، بیاختيار لب به تهليل و شهادت گشوده و مسلمان شد.
🥀 چون علت آن را پرسيدند،گفت: من اين شخص را میشناسم؛ او همان كسی است كه وقتی در ميدانهای جنگ ظاهر ميشد، دل رزمجويان را ذوب كرده و لرزه بر اندامشان میافكند؛
🥀 او همان كسی است كه قلعههای مستحكم خيبر را گشود و درب آهنين آن را كه به وسيله چندين نفر باز و بسته ميشد، با يك تكان از جايگاهش كَند و به زمين انداخت.
🥀 اما حالا كه در برابر جنجال يك مُشت آشوبگر سكوت كرده، بیحكمت نيست و سكوت او براي حفظ دين اوست و اگر اين دين حقيقت نداشت او در برابر اين اهانتها صبر و تحمل نميكرد؛ اينست كه حقبودن اسلام بر من ثابت شد و مسلمان شدم.
📚علی کیست؟!،کمپانی،ص۲۵۵
✍ علی: آن که ندیده هیچ میدانی شکستش را
ولی نامردها در خانهاش بستند دستش را
دهانِ صبر وا مانده است از صبر جوانمردی
که دیده روزگاری درب خیبر، نازِ شَستش را
نگاهش کرد خاموش آتش نمرود را، اما
در این آتش علی از دست خواهد داد هستش را
به اسم دین درِ آن خانهای را میزنند آتش
که اسلام از درِ آن خانه دارد چفت و بستش را
از اسلامِ پس از سوزاندن این در چه خواهد ماند؟!
تصور کن، خرابه خانهای بعد از نشستش را
اگر اسلام این باشد که اینها مدعی هستند
الهی که خدا ویران نماید پای بستش را!
21.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥بی قراری شهید فخری زاده برای سفر کربلا ...
میدونستید دانشمند شهید محسن فخری زاده، کربلا نرفته بود؟!
🔹 ایشان خیلی دوست داشتند کربلا بروند، ولی بخاطر محدودیتهای امنیتی که وجود داشت نمیتونست از کشور خارج بشوند و کربلا و مکه نرفته بودند.
🔹یک بار به حاج قاسم گفته بودند امکانش هست، اینقدر تو عراق نفوذ داری، من تا حالا حرم امام حسین سلام الله علیه نرفتم یه بار برم و بیام؟؟
🔹حاج قاسم بهش گفته بود: محال نیست، اما من موافق نیستم.
🔹چون اگر من شهيد بشم جایگزین دارم، ولی تو معادل نداری، هیچ کسی نیست که جای تو رو پر کنه !!!!!
⏪۷آذر سالروز شهادت شهید دانشمند فخری زاده
💰شنهایی که به دست امام هادی صلواتاللهعلیه به طلای سرخ مبدل شد
ابوهاشم جعفری می گوید:
برای استقبال از عده ای، همراه امام هادی علیه السّلام به بیرون شهر سامرا رفته بودیم. امام روی زمین نشسته بودند و من نیز مقابلشان نشسته بودم. در حین صحبت، من از تنگدستی و گرفتاریام به امام هادی شکایت کردم. در این هنگام، امام دست خود را به سمت شنهای بیابان بردند و یک مشت از آنها را به من داد و فرمودند: ای ابو هاشم، با اینها در زندگیت گشایش ایجاد کن و آنچه را میبینی به کسی مگو.
شن ها را پنهان کردم و وقتی به شهر برگشتم، دیدم آنچه از امام گرفتهام شن نیست. طلاهای سرخرنگی است که همانند آتش فروزان میدرخشد. طلاسازی را به خانه آوردم و به او گفتم: برایم این طلاها را قالب بگیر. او به من گفت: من طلایی بهتر از این ندیدهام. از این عجیب تر ندیدهام که طلا به صورت دانههای شن باشد! از کجا آورده ای؟
📚بحارالأنوار ج۵۰ ص ۱۳۸
📚مختار الخرائج ص ٢٣٨