بنام خدا
روضهٔ سوزناک
«لطفا حدالمقدور با وضو بخوانید»
زبانحال علی ع وگفتگوی او با حضرت زینب س وگریزبه جریانات کربلا
"" "" "" "" "
تا فاطمه نی شیرخدا قویدی مزاره
هجرینده بولوت تک دولوب آی مثلی توتولدی
هر چند علی صبریده داغلار کیمی محکم
صبری آقانین محنت زهراده قوتولدی
میسمار یاراسین گوردی ٱودم کی شه
مظلوم
قلبی قان اولوب فاطمه تک قلبی
سیخلدی
یغدی باشینا قیزلاری ٱوغلانلاری مولا
زهرا ویریلان بیتیده غم بزمی قورولدی
هر لحظه باخوردی ٱو یانان درگهه زینب
آغلوردی دیوردی آنام ٱول یئرده یخیلدی
باسموشدی حسین و حسنی باغرینا زینب
فرمایش ائدوردی آنام ٱول یئرده ویرولدی
مظلوم بابا گئتدی آناموز قبره پریشان
غم کشتی سی بابا دل طوفاندا بوغولدی
سیلدی قیزینون گوزلرینی آغلادی مولا
فرمایش ٱو دم زینبه مولا بئله قیلدی
صبر ایله قیزیم دولما بئله آغلاما زینب
سن قلب حسین و حسنی داغلاما زینب
چوخ آغلاماقی ساخلا قیزیم کرب و بلایه
نی تک گله جاق سان ٱو بیاباندا نوایه
ٱوردا بیری ٱولماز سنه تسکین وئره زینب
ٱوندا آناووی دعوت ائدرسن ٱو عزایه
سوز قالدی بئله گون گلوب ای وای ٱو گون ٱولدی
زهرانین عزیز ٱوغلی حسین دوشدی بلایه
طولانی دی مطلب سوزی کوتاه ائدورم من
دعوت ٱئدورم حضرت زهرانی عزایه
ٱول دم کی ابوالفضلی آت اوستن سالوب أعدا
حسرتله حسین بن علی باخدی لوایه
سسلندی ٱویان سیندی بئلیم قارداش ابوالفضل
دور توت ٱلیمی سنله گئداخ خیمه سرایه
بیر حالدا گلوب زینب حسینون باشی ٱوسته
آفلاکی گتوردی ٱو خانم شور و نوایه
مقتلده گلوب یاره لی قارداشینی گوردی
قان ایجره خانم دوشدی ٱو دم قانلی منایه
چیخموشدی ٱونون شمر دنی سینه سی آوسته
زهرا قیزی فریاد ائله دی شمر دغایه
سسلندی ٱوتان گور هارا ای شوم چیخوب سان
ظالم یئره توش وئرمه تکان عرش خدایه
قلبی آنامون سینه سی تک یاره دی ای شمر
توش ٱولدی آنام میسمارا او تیر جفایه
القصه ٱولوب زینب ٱو صحراده پریشان
دعوت ائدیب ٱوز مادرینی غملی سرایه
بیلمم دل صحراده نه اولموش ٱو زماندا
گویا کی گلوب فاطمه معناده نوایه
گوز یاشویلان باشه یئتور شعروی فاخر
فخریله یاز اشعار دگر آل عبایه
مسلم فرتوت
Admin.:
سبک وشعر
مداحی
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
#سینه زنی
#واحد
همین که بهتری الحمد لله
جدا از بستری الحمدلله
فاطمه فاطمه فاطمه جانم
همین که در زدم دیدم دوباره
تو در پشت دری الحمدلله
فاطمه فاطمه فاطمه جانم
شنیدم بسترت را جمع کردی
و با سختی پرت را جمع کردی
فاطمه فاطمه فاطمه جانم
شنیدم آب دادی به حسینت
حواس دخترت را جمع کردی
فاطمه فاطمه فاطمه جانم
تو دیگر با حجابت خو گرفتی
به چندین علت از من رو گرفتی
فاطمه فاطمه فاطمه جانم
گمان کردی ندیدم زیر چادر
چطوری دست بر پهلو گرفتی
فاطمه فاطمه فاطمه جانم
جواب حرف هایم شد همین نه
غریبه بودم اما این چنین نه
فاطمه فاطمه فاطمه جانم
ببینم قصد رفتن که نداری
نرو جان امیرالمومنین نه
فاطمه فاطمه فاطمه جانم
شاعر: حسین رستمی
❣:
سبک وشعر
مداحی
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
157.6K
❣:
داره میسوزه بین شعله مادرم♯!
داره میسوزه پیش چشمای ترم♯!
داره میسوزه مادر خون جگرم♯!
داره میسوزه چادر و موی سرش♯!
داره میسوزه همه بال و پرش♯!
داره میسوزه روبروی شوهرش♯!
لگد زدن درو شکستنو♯!
غرور حیدرو شکستنو♯!
نمیگذرم از اون چهل نفر♯!
پهلوی مادرو شکستنو♯!
▲◀▶▼◀▶▲
السلام علی فاطمه الزهرا
فاطمه الزهرا فاطمه الزهرا
▲◀▶▼◀▶▲
امان از مسمار نفسش به لب رسید♯!
امان از مسمار مادرم دیگه برید♯!
امان از مسمار شد برادرم شهید♯!
امان از مسمار غرق خون شد بدنش♯!
امان از مسمار پیش چشم حسنش♯!
امان از مسمار وحشیونه زدنش♯!
دادن میون کوچه ها عذاب♯!
چقدر به حضرت ابوتراب♯!
میخندیدن حرومیا بهش♯!
بسته بودن دستاشو با طناب♯!
▲◀▶▼◀▶▲
السلام علی فاطمه الزهرا
فاطمه الزهرا فاطمه الزهرا
▲◀▶▼◀▶▲
بسه نامردا همه سبو شکست♯!
بسه نامردا دنده و پهلو شکست♯!
بسه نامردا با غلاف بازو شکست♯!
بسه نامردا از علی حیا کنید♯!
بسه نامردا مادرو رها کنید♯!
بسه نامردا قنفذو جدا کنید♯!
یکی برا کمک نیومد و♯!
مغیره مادر منو زد و♯!
افتاده بود رو خاک کوچه و♯!
از روی پیکرش شدن رد و♯!
▲◀▶▼◀▶▲
السلام علی فاطمه الزهرا
فاطمه الزهرا فاطمه الزهرا
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#امام_حسین_علیه_السلام
#شب_جمعه_شب_زیارتی_ارباب
#فاطمیه
با اینکه پیکرِ پسرش بوریا شود
عریان به روی خاک بیابان رها شود
با اینکه از قضیّه خبر داشت فاطمه
با اینکه دردِ دست و کمر داشت فاطمه
پا شد برای امرِ مهمی وضو گرفت
آهی کشید و بغضِ بدی در گلو گرفت
صندوقچه ی لباس و کفن را که باز کرد
نفرین به اهل کوفه و شام و حجاز کرد
میدید فاطمه شده پنجاه سال بعد
در قتلگاه آمده سرباز اِبن سعد
با نیزه اش به روی تن شاه میکشد
نقشه برای پیروهن شاه میکشد
زهرا که دید واقعه را سوخت عاقبت
با آه و گریه پیروهنی دوخت عاقبت
با بازوی شکسته ی خود... روزِ آخری
با چشم نیم بسته ی خود... روزِ آخری
پیراهن حسین خودش را قواره کرد
گریه برای آن بدن پاره پاره کرد
هر سوزنی که رفت به دستش دلش شکست
میدید نیزه ای وسط سینه اش نشست
پیراهنش همینکه به زیر گلو رسید
در قتلگاه پنجه ی قاتل به مو رسید
یومولان گوزلره قوربانام آنا
منه کیونک توخیان الره قوربانام انا
تا روی پیکر پسرش یک سپاه رفت
خولی رسید و فاطمه چشمش سیاه رفت
#رضا_قربانی
523.8K
❣:
رفت و غمخانه شد از غصه سرای من و او
گرچه مانده است بجا خاطره های من و او
یاد ایّام نشستن سر یک سفره بخیر
خانه ای بود پُر از لطف و صفای من و او
روزهایی که صمیمانه به من میخندید
و عجب حال خوشی داشت هوای من و او
ما از آن زندگی ساده چه راضی بودیم
و رضا بود خدا هم به رضای من و او
بستری بود ولی هم سخن خوبی بود
جریان داشت در این خانه صدای من و او
بستری بود ولی نبض دلم دستش بود
و مجال نفسی بود برای من و او
با همان دست شکسته چه دعایی میکرد
مردمی را که نماندند به پای من و او
مردمی را که به این مسئله واقف بودند
که دو عالم همه هستند گدای من و او
هدف اصلی دشمن من و زهرا بودیم
کشته شد محسنم آنروز بجای من و او...
شاعر :#مصطفی_متولی
ــــــــــــــــــ
یک بار هم برای شفایش دعا نکرد
غیر از وفاتِ خویش زِخدا مسئلت نداشت
عالم کنارِ من همه در امنیت ولی
زهرا درونِ خانۀ من امنیت نداشت
شرمنده ام خانۀ امنی نداشتم .
.
#رضاابوالحسنی
باسلام خدمت همه عزیزان
اگربرای بهترشدن کانال نظری ویا پیشنهادی هست
درخدمتم
@Reza_abolhasani_1368
زبانحال حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام کنار بسترحضرت زهرا علیها السلام
(من ایرانم و تو عراقی.....)
گلِ یاسِ من،گُلِ طاها/نَرو زهرا، نَرو زهرا
نزار حیدرُ، تک و تنها /نَرو زهرا، نَرو زهرا
چشماتو وا بُکُن، بده به من جواب
ای سکینه یِ، دلِ اَبوتُراب
فاطمه بِری، میشم خونه خراب
عزیزِ جونم
از بابات بَرام، آخه نِشونی تو
کاش میشد خانم، یه کَم بمونی تو
یارِ خسته ام، هنوز جَوونی تو
عزیزِ جونم
علی ناله سین، گَل اوجاتما/بیله یاتما بیله یاتما
منی فاطمه، گوزدن آتما/بیله یاتما بیله یاتما
فاطمه یاتما، بو گون باتان زمان
ای شهریده، علینی تک قویان
آچ گوزلرون، عم اوغلووام اویان
دوزَنمیرم من
نچّه آیدی کی، غَم و نَوالیسان
درد و غمدن، باشی بَلالیسان
گیتمه زهرا، هَله یارالیسان
دوزَنمیرم من
علی ناله سین، گَل اوجاتما/بیله یاتما بیله یاتما
منی فاطمه، گوزدن آتما/بیله یاتما بیله یاتما
غُصّه و محنت، آلوب قراریمی
سولدوروبلار، گُلِ بَهاریمی
ثانی ووردی، ایویمده یاریمی
کیمه دیوم من
قلبیمی زهرا، بو غملی سوز دوتور
اَبرِ محنت، یاغاندا گوز دوتور
یاریم مندن، ایویمده اوز دوتور
کیمه دیوم من
علی ناله سین، گَل اوجاتما/بیله یاتما بیله یاتما
منی فاطمه، گوزدن آتما/بیله یاتما بیله یاتما
رَحم ایله زهرا، اَماندی (بیکَسم)
سندن تـِزدی، عَلاقه می کَسَم
زنده قالسام، سَنیله ئُولمه سَم
چتیندی هجران
هجرانوندان، دولار بالالارون
باشدا زلفون، یولار بالالارون
گیتسن زهرا، سولار بالالارون
چتیندی هجران
علی ناله سین، گَل اوجاتما/بیله یاتما بیله یاتما
منی فاطمه، گوزدن آتما/بیله یاتما بیله یاتما
#فاطمه_یاتما
#حضرت_زهرا_س
#فاطمیه
التماس دعای فرج
الاحقر مهدی عبادی
﷽🍁
✨اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج✨Admin.:
سبک وشعر
مداحی
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
🥀#سلام_امام_زمانم 🥀
🍁ای یادگار فاطمه که داغ دیده ای
در بستری ز غصّه و غم آرمیده ای...
🍁آقا سرت سلامت از اینکه به دوشِ خود..
بارِ بزرگ ماتم مادر کشیده ای...
🏴سلام بر تو ای مولایی که خدا و خلق خدا در انتظار قیام تو اند.
سلام بر تو و بر آن روزیکه انتقام حرمت شکسته مادر را خواهی ستاند.🥀
شهادت یگانه بانوی دوعالم ،مادر سادات تسلیت باد💔🖤
#فاطمیه
Admin.:
سبک وشعر
مداحی
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
─═༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═─
#فاطمیه
#شهادت_حضرت_زهرا_س
#سروده_رقیه_سعیدی_کیمیا
─┅═࿇࿐ྀུ༅𖠇࿐ྀུ༅࿇═┅─
"کَلِّمینــی" فــاطمـــه ! دارد تــوانـم می رود
آمــــده جان بر لبــم ، روح و روانم می رود
"کَلّمینــی"دختـر خَیــرُ الوَریٰ ، خَیــر النساء!
چشم خود وا کن ببیــن اشک روانم می رود
پــر مــزن از آشیـــــانم ای پرستـــوی علـــی
زندگانــی ، دلخوشــی ، از آشیـــانم می رود
با نفسهایی که سنگین می شود درسینه ات
خنـــــده از روی لبـــان کـودکــانـــم می رود
صحبت از رفتن نکن آتش به قلبم می زنی
تیر داغت دم به دم بر استخــوانم می رود
با وصیــت های تو دنیــا به چشمم تیره شد
قبلِ تو با چشم خود دیدم که جانم می رود
روشنـای چشم من ! باور ندارم نیمـه شب
مـــاه من ، قامتْ کمان از آسمانم می رود
باغبانی خسته ام وقتی که با دست خزان
از بهـــار خــانه ام یــاس جــوانم می رود
آیه آیه التمـــاسم آب شـــد در چشــــم من
از همان وقتی که یاسین بر زبانم می رود
فاطمه! ای کاش هرگزخانهٔ ما ، در نداشت
با همین ای کاش ها آه از نهــــانم می رود
ای تمــامِ لشــکــرم ، تنهـــاترینـــم بعــدِ تـو
می روی همــراه تو گویـا جهـــانم می رود
─┅═࿇࿐ྀུ༅𖠇࿐ྀུ༅࿇═┅─
رقیه سعیدی(کیمیا)
۱۴۰۱/۹/۱۷
─┅═࿇࿐ྀུ༅𖠇࿐ྀུ༅࿇═┅─