eitaa logo
متن و سبک مداحی
4.6هزار دنبال‌کننده
128 عکس
207 ویدیو
27 فایل
مداح #رضاابوالحسنی جهت هماهنگی 09198167899 @Reza_abolhasani_1368
مشاهده در ایتا
دانلود
•ای شمع غم بسوز.. و توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۱به نفسِ حاج نادر جوادی "یا غریبَ الوَطن،يا اَبَا الْحَسَنِ يا مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ اَيُّهَا الْكاظِمُ يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ يا حُجَّةَ اللّهِ عَلى خَلْقِهِ يا سَيِّدَنا وَ مَوْلينا اِنّا تَوَجَّهْنا وَ اسْتَشْفَعْنا وَ تَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ وَ قَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا يا وَجيهاً عِنْدَ اللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَ اللّهِ..." ای شمعِ غم بسوز؛ به ایوانِ کاظمین تاریک مانده صحن و شبستانِ کاظمین امشب صدای ناله نیامد به گوشِ جان از سجده برنخواسته مهمانِ کاظمین گویا عزیزِ فاطمه افتاده از نَفس خلق ایستاده بر درِ زندانِ کاظمین فریادِ نوح می‌رسد از آسمان به گوش کشتی دین شکسته به طوفانِ کاظمین آه این غریب؛ حضرت موسی بن جعفر است نوحِ حجاز و موسیِ عمرانِ کاظمین بغداد، کربلاست رضا جان تو هم بیا مسموم شد اسیرِ پریشانِ کاظمین کانال سبک وشعر مداحی https://eitaa.com/yazahramadadi135
•دلم زاره... و توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۱به نفسِ کربلایی حسن عطایی دلم زاره تو سینه م یه عالم غصه تَلنباره تو زندونم و روز و شب من تاره به زحمت به سختی نمازامو میخونم تو غل و زنجیر همش یک یهودی منو میزنه با ناسزا و تحقیر به زیر شکنجه ش بلنده صدای ناله های شبگیر عذابم میده سِندیِ بی سر و پا منو میزنه با لگد بی مَهابا خدایا خدایا خدایا خدایا «من غریبم.. غریبم.. غریبم» تمومِ تنم از پا تا سرم زخمه از این تازیونه بال و پرم زخمه شکسته ساق پا و پیکرم زخمه می‌بینم که هارون تو زندون یه زنِ رقاصه میاره به این سن رسیدم هنوزم پی اذیت پی آزاره یه پیرمردِ مجروح تو زندون بلا عمری گرفتاره سرم رو روی خاک زندون میذارم تو سینه ام یه عالم غم و غصه دارم سوی مادرم رهسپارم تو این لحظه ی آخر پریشون حالم بلنده صدای آه و غم و ناله ام آخه روضه خونِ روضه ی گودالم به یادم میفته غریب گیرش آوردن گلِ زهرا رو به یادم میفته شَهِ تشنه لب و خنده ی اغیارو به یادم میفته تازوندن رو بدن ها همه اسبا رو همه غصه و سوز و دردم همینه که عمه سری روی نیزه میبینه یه عمره دلِ من حزینه «آه بُنَیَّ بُنَیَّ بُنَیَّ..»کانال سبک وشعر مداحی https://eitaa.com/yazahramadadi135
•زندان گرفته... و توسل ویژۀ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام اجرا شده ۱۴۰۱به نفسِ حاج محمود کریمی زندان گرفته حتی صدای مرد زندانبان گرفته زنجیر و پابند از استخوانهایش توان و جان گرفته مثل مدینه مولای ما انگشت بر دندان گرفته هر تازیانه با کینه از پهلوی او تاوان گرفته از سفره او دشمن سه روزی هست آب و نان گرفته اما به جایش هر نیمه شب روی سرش قرآن گرفته ذهنم دوباره حال و هوای روضه ای عطشان گرفته آتش کشیدن آتش بمیرم، معجر و دامان گرفته شام غریبان، گوشه به گوشه بارشِ باران گرفته عمامه ای را با خاکستری با شعله ای سوزان گرفته نی غرق نور است انگار خولی نیزه ای تابان گرفته بابا کجایی؟ با نامِ بابا یک سه ساله جان گرفته *جان عالم فدای اون آقایی که ۱۴ سال از این زندان به اون زندان میبردنش. اما زندان آخری، زندانبانها کرامات و معجزات میدیدن از آقا موسی ابن جعفر..زندانبان می اومد.می گفت بچه ام مریضه ته غذای آقا رو می برد بچه اش خوب میشد با آقا راه می اومد.. دیدن هر زندان میبرن زندانبان جذبِ آقا میشه... امان از یهود امان از کینه ی یهود... این زندان آخری زندانبان یه یهودی بی ادبه کینه توزه، نامرده، بی رحمه، بی حیا بود.. زندانهای امام در داشت در رو باز میکردند و قفل می کردند. اما این زندانِ آخری سیاهچال بود .یه چاهِ عمیق، که انتهای این چاه یه اتاقکی کوچیک و تاریک و نمور بود غذا را با طناب پایین میدادند...غریب آقا....*کانال سبک وشعر مداحی https://eitaa.com/yazahramadadi135
ترسی از فقر ندارند گدایانِ کریم دست خالی نروند از درِ احسانِ کریم حاجتِ خواسته را چند برابر داده ست طَیِّبَ الله به این لطفِ دو چندانِ کریم کاظمینی نشدیم و دلمان هم پُر بود بار بستیم سوی شاهِ خراسانِ کریم بی نیاز از همه ام تا که رضا را دارم به قَسَم های خداوند به قرآنِ کریم طلب رزق نکردیم ز دربارِ کسی نانِ هر سفره حرام است مگر نانِ کریم هر کسی وقتِ مناجات، ضریح دارد دستِ ما هم که رسیده است به دامانِ کریم ناامیدم مکنید از کرمش فرض کنید باز بدکاره ای امشب شده مهمانِ کریم سپر درد و بلایش نشدیم و دیدیم سپر درد و بلای همه شد جان کریم ظاهرش فقر ولی ظاهر او عین غِنا ترسی از فقر ندارند گدایان کریم *چهارده سال از این زندان به اون زندان، بچه هاش چشم انتظار بودن، هی میگفتن انشاءالله بابامون از زندان آزاد میشه...* مثلِ یک تکّه عبا روی زمین است تنش انقَدَر حال ندارد که نیفتد بدنش جا به جا گر نشود سلسله بد می‌چسبد آنچنانی که محال است دگر وا شدنش نَفسش وقت مناجات چه اعجازی داشت زن بدکاره به یکباره عوض شد سخنش آه! مانند گلیمی چقَدَر پا خورده بی سبب نیست اگر پاره شده پیروهنش *آقا رو از این زندان به آن زندان میبردن، اما زندان آخری موسي بن جعفرو زمین‌گیر کرد.. زینب هم خیلی سفر با حسین رفت، اما سفر آخری زینبو آواره کرد.به علم امامت شب و روزو تشخیص میداد، حضرت رو تو سیاهچالی انداخته بودن ، زندانبان آخری سِندی بن شاهک ملعون،یهودی بود... حضرت روزا روزه می‌گرفت، دم دمای غروب موقع افطار برا حضرت یه مقدار نون و آب می‌برد، دیشب هم گفتم با یه دستش برا آقا نون می‌برد، با یه دستش تازیانه، انقد موسي بن جعفرو با تازیانه میزد، وقتی کسی تازیانه می‌خوره یه حرفی میزنه میگه نزن، اما موسي بن جعفر می‌گفت بزن، هر چی دوست داری بزن اما اسم مادرمو نیار...* از آتش دلِ من صحبتی نکن نامرد سکوتِ صبرِ مرا غیرتی نکن نامرد بزن تمامِ تنم را کبود کن امًا به نام فاطمه بی حرمتی نکن نامرد *به مردم خبردادن گفتن هر کی آقاشو می‌خواد ببینه فردا از زندان آزاد میشه.. همه ی شیعیان اومدن جلو زندانِ بغداد، بعضیا به هم مژده می‌دادن، می‌گفتن فردا بعد از چهارده سال آقا رو از زندان آزاد می‌کنن. یه عده ای گریه می‌کردن می‌گفتن اگه آقا رو ببینم دستشو می‌بوسم. یکی می‌گفت اگه آقا رو ببینم میگم آقا بچه بودم مادرم دعا می‌کرد می‌گفت: انشاءالله آقا آزاد بشه. بعضیا گریه می‌کردن می‌گفتن کاش کس و کارمون زنده بودن، دوست داشتن همچین روزی رو ببینن. همه ی مردم جلو زندان جمع بودن، چشما خیره شده به در زندان، الان آقا میاد، همه هزار آرزو داشتن، همچین که دیدن آروم آروم در وا شد مردم بلند شدن، گفتن الان آقا میاد میگه یه وقت دیدن چهار تا غلام زیر لنگه ی دری رو گرفتن، هی صدا میزنن.. "هذا امامُ الرَّفَضَه"، گفت سلام من بر اون بدنی که سرش از لنگه ی در آویزان شد، شیعیان به سر و صورت زدن، وا اماما..صدای ناله ی مردم بلند شد.. اما اونایی که رفتن زیر بدن آقا رو گرفتن بیشتر داد زدن، گفتن مگه نمیگفتن آقا بدنش ضعیف شده، چرا بدنش انقد سنگین شده؟ همچین که عبا رو کنار زدن، دیدن هنوز غل و زنجیر به دست و پای موسي بن جعفره، میدونی چه خبر شد؟ اگه بخوام خودمونی بگم، میخوام اینجور حرف بزنم، دعوا بود سر اینکه برا آقا کفن بیارن، همه جور کفن آوردن، بعضیا کفنای قیمتی برا آقا آوردن، نمیخوام بگم حسین بی کفنه نه! آخه کفن برای بدنیه که سالمه، من بمیرم برا اون بدنی که پاره پاره، زین العابدین فرمود: برا بابام حصیر بیارید، حسین....* اگر کشتن چرا آبت ندادن چرا زان دُرِّ نایابت ندادن اگر کشتن چرا خاکت نکردن کفن بر جسم صد چاک نکردن *بعد از چهارده سال اگه زن و بچه اش میدیدن میشناختنش، آقا رو کلی شکنجه دادن اذیت کردن اما بدن بابا رو می‌دید امام رضا می‌شناخت، دختراش میدیدن میشناختن، اما حسین جان با تو چیکار کردن؟ دخترت تو رو دید نشناخت، گفت عمه بلند شو، عمه این بدن کیه داری براش اینجور گریه میکنی؟ صدا زد.. عزیزم! این بدن بابای مظلومت حسینه، حسین... «حسین آرام جانم حسین روح و روانم» صَلی الله عَلیکَ یا مظلوم... یا غریب ..یا اباعبدالله... کانال سبک وشعر مداحی https://eitaa.com/yazahramadadi135
مداحی_آنلاین_ترسی_از_فقر_ندارند_گدایان_کریم_بنی_فاطمه.mp3
9.3M
|⇦•ترسی از فقر ندارند... و توسل ویژهٔ شهادت باب الحوائج حضرت امام موسی ابن جعفر علیه السلام شده ۱۴۰۱به نفسِ سید مجید بنی فاطمه✾• ●━━━━━━─────── کانال سبک وشعر مداحی https://eitaa.com/yazahramadadi135
1.23M
💠 زمینه ویژه علیه السلام 💠 از شاعـران گرانقدر کارگروه کانون نغمه پردازان جواز نوکـــــری بند اول: کارگروه جواز نوکری بند دوم و سوم: خانم فاطمه معصومه شریف ➖➖➖ می سوزه روز به روز آب میشه سال به سال روضه یعنی اینکه بگن صارَ کالخیال روی شونه هاش ردّ خونه و بازم زیر لب روضه خونه و دیگه انگاری نمی مونه و ، آه آه که معلوم نمیشه، روز و شبش شد درو دیوار شاهد، تاب وتبش دعای خلصنی یارب، روی لبش۲ می گفت لحظه های آخر مادر مادر مادر بگو با موسی بن جعفر مادر مادر مادر 4 --- از فکر غصه‌هاش میشم آشفته حال روضه یعنی اینکه بگن صار کالخیال زخمیِ تنش مثل مادر و روز به روز داره میشه پرپر و می سوزوندش میخِ رو در و ،آه آه که قلب رئوفش، پره غمه خیلی گریه کرده واسش، ولی کمه فاصله ش دیگه با مادر، یه قدمه می گفت لحظه های آخر مادر مادر مادر بگو با موسی بن جعفر مادر مادر مادر --- ماهِ زندان ... شده کم کم قامتْ هلال روضه یعنی اینکه بگن صار کالخیال تشنه میشه و یاد کربلاس غرق غربت و غصه و بلاس یاد زنجیر پای بچه هاس آه زیر لب آروم صدا زد، پسرشو غربت و غم آخر سوزوند، جگرشو رفت و ندید روز آخر، دخترشو می گفت لحظه های آخر مادر مادر مادر بگو با موسی بن جعفر مادر مادر مادر ➖➖➖ کانال سبک وشعر مداحی https://eitaa.com/yazahramadadi135
291.6K
💠 شور / زمینه ➖➖➖ هر کس میاد اینجا، حاجت روا میشه۲ وقتی دو خط روضه، خودِ مشکل گشا میشه مادر بزرگ میگه: توو زندگی بُرده از سفرهٔ موسی بن جعفر(ع) هر کي نون خورده۲ تو کعبهٔ هفتمی، پدرِ قبلهٔ هشتمی تو دلسوزِ عالم و پدرِ معصومهٔ قمی شد مثلِ حسن(ع)ذکرِ لبت ای جانم حسین(ع) ای دارالشفای عالمِیْن؛ شاهِ کاظمین۲ ‌یا بابُ الکرَم، صاحب-حرم، مولا الدّخیل... --- دل میشه نورانی، با کسبِ فیض ِ تو۲ جونم فدایِ حالِ خوب ِ کظم غیظِ تو بیچاره ام کرده، یه کاری واسم کن زندانیِ نفْسم، ازین زندان خلاصم کن۲ تو حضرتِ کاظمی، کرَمِ تو ناب و دائمی باب الحوائجی و ، میخوام ازت رزقِ خادمی آرزومه که، یه روز منم، لازمت بشم امضا کن منم، توی حرم، خادمت بشم۲ ‌یا بابُ الکرَم، صاحب-حرم، مولا الدّخیل... --- هرجا تو این دنیا احساس غم میشه عالم گدای سفره اهل کرم میشه لطفت بهم داده این حس و باور رو کی کم میارم تا دا رم موسی بن جعفر رو سرتا پا کرامتی، آخر هرچی سخاوتی چشم ما به دست تو از تو هر لحظه عنایتی یا باب الهدی، باب الشفا، باب الحوائج یا کهف الوری ، شمس الضحی، باب الحوائج ➖➖➖ بند۱و۲: بند۳ : کانال سبک وشعر مداحی https://eitaa.com/yazahramadadi135
1_8404867602.ogg
2.66M
احترام به پدرمادر حتما گوش کنیم و عمل کنیم... کانال سبک وشعر مداحی https://eitaa.com/yazahramadadi135