|⇦•رسید روضه..
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس کربلایی مهدی رعنایی •
رسید روضه به اینجا که مادر افتاد و
میان آن همه نامرد آخر افتاد و
دری که سوخته از ازدحام کنده شد و
به روی قامت زهرای اطهر افتاد و
*در روی زهراست .حالا چهل نفر میخوان برن تو خونه از کجا باید رد بشن ؟بعضیا نوشتند میدونستن زهرا پشت دره، هی روی در فشار می آوردن..*
هجوم و کوچه ی باریک و آن همه نامرد
مسیر رفتنشان بر همان در افتاد و
کشان کشان ز درِ خانه مرتضی می رفت
و چشم فاطمه بر چشم حیدر افتاد و
از در که اومدن آقا رو ببرند بیرون، دید اوضاع زهرا خیلی وخیمه عباش رو انداخت رو فاطمه..چکارها که این عبا نکرده ..یه جا سراغ دارم عباش رو روی زمین پهن کرد تکه های علی رو کنار هم گذاشت..*
کشان کشان ز در خانه مرتضی میرفت
و چشم فاطمه بر چشم حیدر افتاد و
رسید بعد؛ مغیره، غلاف را برداشت
میان کوچه به دنبال مادر افتاد و
*خبر دارید اوضاع مادرتون چجوری بوده
همه روضه حضرت زهرا همین یه مصرع هست:*
میان بستر خون داشت دست و پا می زد
گلی ز غنچه و غنچه ز گل جدا شده بود
تمامی بدنش غرق ردّ پا شده بود
*اصبغ بن نُباته میگه : خانمم نصف شب صدام زد .گفتم چی شده ؟گفت پاشو، گفتم پاشم چیکار کنم؟ گفت مگه صدای گریه رو نمیشنوی؟ گوشم رو تیز کردم دیدم از خونه آقام علی داره صدای گریه میاد .گفتم چرا میشنوم. گفت خب پاشو ...گفتم خانم بخواب .اونا مادر مرده هستند حق دارن گریه کنند .علی زنش مرده خب حق داره گریه کنه .دختر پیغمبر بوده .گفت تو مادر نیستی بفهمی. من مادرم..صدای گریه بچه اذیتم میکنه ..
اصبغ پاشو الان وقت خواب نیست آقامون علی تنهاست .میگه آماده شدم رفتم در خونه مولا ..در خونه مولا رو زدم .علی اومد دم در، در رو باز کرد ...علی را نگاه کن .سرش پایینه؛اصبغ حلالمون کن
آقا این چه حرفیه ؟ تا زهرا بود زهرا گریه میکرد شما آسایش نداشتید .حالا بچه هاش دارن گریه می کنند .ما رو حلال کن ..ما رو ببخش.آقا نفرمایید این چه فرمایشیه می کنید ؟! خانمم صدام زده گفته اگه کاری از دست ما برمیاد ،اگه من میتونم بیام خونه بچه ها رو آروم کنم بگید. اگه خود من میتونم کاری کنم بگید ...من نیومدم گلایه کنم آقاجان..دیدم علی نشست تو آستانه ی در
اصبغ! یه شب من گریه میکنم بچه ها میریزند دورم آرومم می کنند.یه شب حسن گریه میکنه من و زینب وام کلثوم و حسین آرومش میکنیم ..یه شب زینب گریه میکنه من و حسن وحسین و کلثوم آرومش میکنیم .اما امشب حسین داره گریه میکنه بهانه ی مادر گرفته.. مادر مادر میکنه..حسین که گریه میکنه همه ا مون با حسین گریه میکنیم..
@yazahramadadi135
کانال متن ،سبک شعر
#مداحی
#ویژه_مادحین
«صلی الله علیک یا مظلوم حسین»
|⇦•خودش نوشت...
#روضه و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها اجرا شده۱۴۰۲ به نفس سید رضا نریمانی •
خودش نوشت،خودِ قاتلش نوشت
از آتیش و هیزم و درِ بهشت
خودش نوشت،به معاویه نوشت
از میخ و پهلویِ مادرِ بهشت
خودش نوشت،خود قاتلش نوشت
کاری کردم با تازیونه
دستش بیفته در کمی واشه...
کاری کردم پشت در افتاد
یه جوری زدم، نتونه پاشه
کاری کردم تا آخرعمر
این صحنه یاد مرتضی باشه...
خودش نوشت،خود قاتلش نوشت
رفته و حالا تو کوچه اومده
حسن نگفت، چی میدونه چی شده
روی چادر چرا جای لگده..
*چی کار کرد تو کوچه؟ کی میدونه؟ تو مقاتل اون چیزی که امام حسن دیده رو کسی نتونسته بنویسه ...فقط به ما گفتند به صورت مادرمون سیلی زدند...*
کاری کرده هم چشم زهرا
هم چشم حسن سیاهی میره
*اصلا مگه میشه...؟!تا حالا شنیده بودید که یکی رو بزنند بعد از سه ماه بمیره؟ *
کاری کرده مادر از پسر
برا پاشدن کمک می گیره...
کاری کرده کریم عالم
تو بچگی از زندگی سیره...
بد زدنت، جلو چشای حسنت...
ناحله الجسم شدی و
چقدر می لرزه بدنت...
@yazahramadadi135
کانال متن ،سبک شعر
#مداحی
#ویژه_مادحین
«ناله بزن یا زهرا....»
Fadaeian_Shahadat_Seyed_Hassan_Nasrallah14030708_11.mp3
3.7M
خون تو احیاگر پرچم خداست
تکیه پرچم خدا به کربلاست
🎙 حاج #مهدی_رسولی
خون تو احیاگره پرچم خداست
تکیه ی پرچم خدا به کربلاست
بعد هزار و چارصد سال حسین
هنوز زیر پرچمت برو بیاست
مشق شبای شهدا حسین حسین
انقده که مقدسی حسین حسین
برای از تو دم زدن
لایق نیست هر نفسی حسین حسین
هر کی نداشته باشدت
محکومه به بی کسی حسین حسین
به بارون میگم اسم تو میباره
خدا خیلی عشاقتو دوست داره
قسم به آجرهای حسینیه ات
فقط تکیه گاه من این دیواره
ندارم غیر از تو امیدی والله
اباعبدالله یا اباعبدالله
****
خون تو شام ظلمتو کرده سحر
باعث بیداری وجدان بشر
میجوشه از خون امت شهید
شهید امتی و خالق اثر
حی علی کرب و بلا حسین حسین
به قامت قیام تو حسین حسین
بانگ انا الغریب بود
تشهد و سلام تو حسین حسین
میرسد از کعبه یکی
به قصد انتقام تو حسین حسین
حسین ای فریاد عدالت خواهی
ندیدم رو نیزه مثه تو ماهی
توی مقتل هم درس عزت دادی
رو خاکم میفتی ولی باز شاهی
ندارم هیچ راهی بغیر از این راه
اباعبدالله یا اباعبدالله@yazahramadadi135
کانال متن ،سبک شعر
#مداحی
#ویژه_مادحین
.
enc_16398199585046300759790.mp3
6.97M
.
#زمینه
#حضرت_زهرا
#سیدمهدی_حسینی
همه مادر دارن من ندارم
سایه سر دارند من ندارم
همه میگن زهرا سیلی خورده
همه باور دارند من ندارم
آه و واویلا واویلا واویلا واویلا ...
مگه کسی دلش میاد دست روی مادرم بلند کنه
حالا بابام با چه دلی تنهایی عشقشو کفن کنه
رو سر این خونه بارونه
دل علی خونه بارونه
چشمای خیس ما مهمون بارونه
آه و واویلا واویلا واویلا واویلا ...
همه طاقت دارن من ندارم
خواب راحت دارن من ندارم
راحت از زخمای پهلو میگن
انگار عادت دارن من ندارم
چه جور دلم میاد بگم چشما مادرم شده کبود
تو کوچه ها داد میزدم کمک کنید ولی کسی نبود
بغض گلوی من پنهونه
کی حال و روزم رو میدونه
همه اینا یادم میمونه میمونه
آه و واویلا واویلا واویلا واویلا ...
خوشی دیدن مردم ما ندیدیم
هرچی طعنه بودو ما شنیدیم
سر حالم مردم بی خیالند
همه دردا رو ما کشیدیم
چی کار کنم دلم پره هیچکی نگفت اینا گناه دارند
یکی نگفت حیا کنید یه بچه کوچیک تو راه دارند
بابام تو این شب ها حیرونه
محسنشو کشتن گریونه
با گریه لالایی میخونه
بارونه
آه و واویلا واویلا واویلا واویلا
#فاطمیه @yazahramadadi135
کانال متن ،سبک شعر
#مداحی
#ویژه_مادحین
.
Fatemie 45 Roz 1403 Hosein Taheri [Mohjat_Net] (2).mp3
641.6K
#حضرت_زهرا
#فاطمیه
#حسین_طاهری
این عرش و فرش باشد یکسر برای زهرا
قرآن برای زهرا کوثر برای زهرا
بیچاره بچه های آن خانه که نباشند
مرد و زنش کنیز و نوکر برای زهرا
دارد چقدر دیدن کوری چشم دشمن
سنگ تمام خالق محشر برای زهرا
ما آمدیم دنیا دور سرش بگردیم
ما را بزرگ کرده مادر برای زهرا
از فاطمیه ها ما شرمنده ایم خیلی
ای وای جان ندادیم آخر برای زهرا
دین را خلیفه ی دین میبرد دست بسته
چشم یهودی شهر شد تر برای زهرا
جای رسول خالی آتش غلاف سیلی
اجری نبود بهتر از این برای زهرا
مولانا علی امنا زهرا
#شور
#شور_حضرت_زهرا
فاطمیه 45 روز 1403@yazahramadadi135
کانال متن ،سبک شعر
#مداحی
#ویژه_مادحین
.
.
📋 تو کوچهمون اومدن این خونه رو چشم زدن
#واحد #زمزمه #فاطمیه
کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تو کوچهمون اومدن این خونه رو چشم زدن
ما هر چی خوبی کنیم مردم این شهر بدن
این خونه حقش هیزم و حقش آتیش و دود نبود
گلی که پیغمبر امانت داده بود کبود نبود
دیدن که خوشبختی عزیز گفتن خرابش میکنیم
علی رو توو مدینه از خجالت آبش میکنیم
بد زدنت جلو چشای حسنت
نَاحِلَةَ اَلْجِسْمِ شدی و چیزی نمونده از بدنت
آه فاطمه غم من و چاه فاطمه
روضه جانکاه فاطمه آه فاطمه
«یافاطمه یازهرا، یافاطمه یازهرا»
فاطمه حیدر که داشت، این خونه هم در که داشت
بدون اذن اومدن، این زن یه شوهر که داشت
تو پشت در بودی زدن، انگار نبود این کافی و
نمیدونم چرا زدن، اون لگد اضافی رو
چند ضربه محکمتر زدن، بد کاری با حیدر کنند
یه کاری کردند با غلاف، غسل تو رو سختتر کنند
درد میکشی، همش آه سرد میکشی
تو هرچی درد داری و از، قنفذ نامرد میکشی
آه فاطمه غم من و چاه فاطمه
روضه جانکاه فاطمه آه فاطمه
«یافاطمه یازهرا، یافاطمه یازهرا»
فقط یه خواهش همین، اشک حسن رو ببین
بهم نگفتی چه طور توو کوچه خوردی زمین
دیگه باید بگیم روزای خوب ما یادش بخیر
از بعد کوچه خندههای مجتبی یادش بخیر
شب تولد حسین اون لحظهها یادش بخیر
رفتیم برای اولین بار کربلا یادش بخیر
آه کربلا حسین تشنه بیردّا
مادر و میزنه صدا، میخوره نیزه بیهوا
آه فاطمه دورش و میگیرن همه
یکی بیسر توو قتلگاه، یکی بیدست توو علقمه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ@yazahramadadi135
کانال متن ،سبک شعر
#مداحی
#ویژه_مادحین
👇👇
Meysam Motiee - Ageh Misheh Cheshato Vakon.mp3
7.75M
🏴#زمزمه #فاطمیه
🎤مداح :حاج #میثم_مطیعی
▪️▪️▪️▪️▪️
اگه میشه چشاتو واکن
توجهی به مرتضی کن
یه بار دیگه منو صدا کن
زهرا، به فدای دل از غصه پُرت
زهرا، قول میدم نسوزه دیگه چادرت
زهرا، زهرا
پاشو، مادری کن با همون قد کمون
پاشو، برای بیکسی مرتضی بمون
زهرا، زهرا
زهرا، تو بری آتیش میگیره جون من
زهرا، زوده واسه رفتنت؛ جوون من!
زهرا، زهرا...
تنت رو غسلِ گریه میدم
مرگمو با چشام دیدم
تازه به بازوهات رسیدم
ای وای، چقَدر کبوده این تن نحیف
ای وای، چقَدر این دو سه ماه، شدی ضعیف
ای وای، ای وای
ای وای، جای سیلی روی صورت بمونه
ای وای، چرا حیدرت نباید بدونه؟
ای وای، ای وای
زهرا، تو بری آتیش میگیره جون من
زهرا، زوده واسه رفتنت؛ جوون من!
زهرا، زهرا...
راحت شدی از درد بازو
از اون نگاه تار و کم سو
میشدی هی پهلو به پهلو
مُردم، با شب و غم نخوابیدن تو
مُردم، تا می دیدم خونِ رو پیرهنتو
زهرا، زهرا
پاشو، نبینم کبود بمونی یاسِ من!
پاشو، فاطمه تموم نشه واسه من
زهرا، زهرا
زهرا، تو بری آتیش میگیره جون من
زهرا، زوده واسه رفتنت؛ جوون من!
زهرا، زهرا
@yazahramadadi135
کانال متن ،سبک شعر
#مداحی
#ویژه_مادحین
✍شاعر:رضا یزدانی
enc_16706922458815916926768.mp3
10.25M
🏴#شهادت_حضرت_زهرا
🏴#واحد #فاطمیه
🎤حاج محمدرضا طاهری، حسین طاهری
▪️▪️
تب داره شبا بیداره
دعاش اما الجار ثم الداره
تو حرفاش پیش بچه هاش
میگه بارالها ازم راضی باش
دلگیره داره میمیره
نفس میکشه از تنش خون میره
گریونه دلش پر خونِ
میگیره روشو از همه تو خونه
معلومه چقدر مظلومه
با دردایی که داره باز آرومه
ای مادر مرو ای مادر
الهی بمیرم برات ای مادر
ای بود و نبود من
ای یاس کبود من زهرا
تنها تکیه گاه من
عشق بی گناه من زهرا
از پیش من مرو زهرا
جان حسن نرو زهرا
▪️▪️
قدش خم نگاهش مبهم
مثه پیرزن هاست با این سن کم
چشما تار میبینن هر بار
میخواد راه بره دست میگیره دیوار
دستاش زخم زیر چشماش زخم
نماز شب میخونه کف پاهاش زخم
قربونش با بوی نونش
بهشت مدینه است لب خندونش
اما حیف شده اینجا حیف
گرفتن خوشی هامون و از ما حیف
ای مادر مرو ای مادر
الهی بمیرم برات ای مادر
کوه محکم علی
تنها همدم علی برخیز از جا
بی تو میخورم زمین
آه و زاری ام ببین بین غم ها
بانوی صف شکن در سنگر باش
حرف از سفر مزن با حیدر باش
از پیش من مرو زهرا
جان حسن نرو زهرا
▪️▪️▪️
لا جونه ولی مردونه
پای اعتقادش بازم میمونه
یادم هست که از پا ننشست
بابامو نگه داشت اونم با یک دست
دعوا شد زدن در وا شد
تا افتاد زمین داد زدن حالا شد
در میسوخت کبوتر میسوخت
توی شعله محسن با مادر میسوخت
هم پهلوش شکست هم بازوش
به دیوار که خورد غرق خون شد ابروش
دشمن تازیانه زد
آتش هم زبانه زد در پشت در
دیدم دست و پا زدی
فضه را صدا زدی جای حیدر
دستم که بسته شد زهرا زهرا
دستت شکسته شد زهرا زهرا
از پیش من مرو زهرا زهرا
جان حسن نرو زهرا زهرا
.
#مناجات_مهدوی_فاطمی3
#فاطمیه
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
باز هم روضه گرفتی در کجا یابن الحسن
در مدینه یا نجف یا کربلا یابن الحسن
باز شاید در خیال انتقام مادری
بر ظهورت می کنی دائم دعا یابن الحسن
در سکوت خیمه ات تنها صدای آه توست
نیست در دور وبرت یک آشنا یابن الحسن
رسم هر بزم عزا این است که در پیش در
خیر ِمقدم گو شود صاحب عزا یابن الحسن
پس کجای روضه ی ما بی قرار مادری
تا پیام تسلیت گویم تو را یابن الحسن
دق نکردم من اگر در این عزا شرمنده ام
کی شود این روضه ها حقّش ادا یابن الحسن
با چه جرمی روبروی چشمگریان حسن
شد به روی مادرت سیلی روا یابن الحسن؟
مادرت را بین کوچه از سرکینه زدند
روبروی همسرش چل بی حیا یابن الحسن
کوچه آغاز جسارت در زمین نینواست
شد دوشنبه مطلع کرب و بلا یابن الحسن
شد تأسّی بر جفای کوچه و درکربلا
شد به جدّ بی کَسَت صدها جفا یابن الحسن
زد یکی او را به نیزه دیگری با خنجرش
پیرمردی آمد و زد با عصا یابن الحسن
روبروی عمه ی مظلومه ات رأس حسين
شد جدا و رفت روی نیزه ها یابن الحسن
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#امام_زمان@yazahramadadi135
کانال متن ،سبک شعر
#مداحی
#ویژه_مادحین
.