eitaa logo
متن و سبک مداحی
4.6هزار دنبال‌کننده
128 عکس
209 ویدیو
27 فایل
مداح #رضاابوالحسنی جهت هماهنگی 09198167899 @Reza_abolhasani_1368
مشاهده در ایتا
دانلود
. در ظلمت ِشب، دلم ندارد یک ماه بی راهه زیاد است و نمانده یک راه درمانده شدم دگر به حقّ زینب عجّل لولیّک الفرج یا الله در هر دم و بازدم کشیدم صد آه شاید که نَفَس؛ بند بیاید ناگاه نزدیک شده مرگ، به حقّ زینب عجّل لولیّک الفرج یا الله شد عمر ِشکوفه ها همیشه کوتاه هرگز نرسیده آن بهار دلخواه همواره خزانیم، به حقّ زینب عجّل لولیّک الفرج یا الله یارب تو ز فتنه ی جهانی آگاه آن بنده ی عاشق تو هم شد گمراه تا شیعه بمانیم، به حقّ زینب عجّل لولیّک الفرج یا الله محنت به دلم آمده گاه و بی گاه بگذشته دقایقم همیشه جانکاه بس نیست غم و درد، به حقّ زینب عجّل لولیّک الفرج یا الله همواره یزیدیان به دنبال جاه این گونه شده دور ز حقّ خود شاه مهدی شده مظلوم، به حقّ زینب عجّل لولیّک الفرج یا الله ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
1-1-____.mp3
9.66M
🖤 سبک وشعر مداحی https://eitaa.com/yazahramadadi135 ❗️ من زینبم،طلایه دار غمم
🔸من زینبم طلایه دار غمم 🔸صد کربلا روایت ماتمم 🔸حق از ازل به گوش من خواند حسین 🔸به دل فقط ماند حسین 🔹اسیر عشقم 🔰خاکسترم ز آتش عشق او 🔰نمانده از من جز او 🔹اسیر عشقم 🔸کربلا،گرفته هستیم را 🔸در گودال، سرش ز تن جدا شد 🔸یادم هست که زیر سم اسبان 🔸جسم او، چگونه نخ نما شد 🌱یارم را، به خون نشسته دیدن 🌱صدها تیر، به جسمش آرمیدن 🌱چشمانش به سمت خیمه ها بود 🌱خنجر را به حنجرش کشیدن 😭😭😭😭😭 🔸در آن غروب، غروب سرخ زمان 🔸اشک خدا تا به آسمان شد عیان 🔸دیدم تورا نمانده بودت به تن 🔸نه پیرهن نه کفن 🔹امان از این غم ♻️انگشترت به دست آن ساربان ♻️کشیدم از دل فغان 🔹امان از این غم ❇️رفتی و شدم چه بی سامان ❇️بنیادم گسسته شد از هم ❇️میسوزم از این مصیبت که ❇️جسمت شد به درهمی،درهم 😭😭😭😭😭 👌رفتی و دربه درم کردی 👌هجرانت نرفته از یادم 👌آن دم که به مقتل افتادم 👌چون مادر،به صورت افتادم 😭😭😭😭😭سبک وشعر مداحی https://eitaa.com/yazahramadadi135
Rozeh.Shab 12.Beytozahra97.mp3
10.12M
#⃣ زینب(س) #⃣.... سبک وشعر مداحی https://eitaa.com/yazahramadadi135 #⃣ الاسلام میرزا محمدی
🏴السلام علیک یا اباعبدالله ▪️زینب آمد سنگ ها را زد کنار ▪️باغ گل را کرد پیدا زیر خار ▪️باغ گل نه،صفحه ای زآیات نور ▪️نقطه نقطه گشته از سُم ستور ▪️دید زینب ،آن صحیفه دیدنیست ▪️یک به یک آیات آن بوسیدنیست ▪️خواست بوسد جای بوسیدن نداشت ▪️لعل لب بر حنجرِ خونین گذاشت بدن رو زیر تلی ازسنگ،تیر ،شمشیر ،نیزه شکسته ها دفن کرده بودند امروز ازصبح تا غروب کار زینب همین بود کوس رهیل رو که امروز صبح زدند گفتن اسرا سوار بشند از کربلا بریم، اما همه ی ارباب مقاتل نوشتند ، غروب بود از کربلا رفتند یعنی ازصبح تا غروب زینب داره این بدن رو زیارت میکنه یه نگاه کرد دید اصلا این بدن قابل بغل کردن نیست دست میبره زیر بدن هرنقطه ای رو که بالا میبره یه نقطه ی دیگه زمین میفته یعنی بدن کاملا متلاشی شده فَوَجَدَتهُم مَکبُوبََا عَلَی وَجهِه ... دید یه بدنی به رو روی سینه ، روی خاک گرم کربلا افتاده وَ هُوَ جُثَّتُه بِلا رَأس...سر نداره یــــاصاحب الزمان عمه جان شما اینجا کاری کرد که نوشتند حتی اسب های لشگر دشمن هم برای زینب گریه کردند حسیـــــــن.... حَتَّی تَسیر دُموعَ الخُیُول عَلَی هَوافِرِها.... اشک هاشون میریخت روی سُمّشون اما ی عده ایستاده بودند و میخندیدند شروع کرد با این بدن حرف زدن، آخرین زیارت زینب با ابی عبدالله همین امروزه اربعین هم برگشت تربت رو زیارت کرد لذا امروز آخرین زیارت حسینه چون یک سال ونیم بعد هم دیگه کربلا نیومد از داغ حسینش دق کرد و جان داد لذا میخواد حقش رو ادا کنه گفت داداش ▪️ای زِ دور خردسالی یاورم ▪️یاد داری در کنار مادرم ▪️ماه رخسارت زِ من دل می ربود ▪️تا برد خوابم نگاهم بر تو بود ▪️یاد داری شامگاهی باحسن ▪️راه پیمودید دوشادوش من ▪️غافل از خواهر نگردیدی دمی ▪️تا نباشد گرد من نامحرمی حسیـــــــن..‌‌ داداش یادته من و تو و بابام علی و داداشم حسن، وقتی میخواستید من رو ببرید حرم پیغمبر چجوری میبردید بابام علی جلو میرفت شما دوطرف من حلقه میزدید به قنبر میگفت قنبر برو چراغ های حرم پیغمبر رو هم کم کن شبانه من رو میبردید یه روز داداشم حسن پرسید بابا چرا ما زیارت میریم روز میریم ، خواهرم شب میره با این تشریفات میره فرمود حسن جان همه این کارها برا اینه مبادا نامحرمی قدو قامت زینب رو ببینه یــــــاصاحب الزمــــــــان... حالا امروز همین زینب میخواد از کربلا بره گفت داداش ▪️غافل از،خواهر نَگردیدی دَمی ، ▪️تا مباشد گرد من نامحرمی ▪️حال بین نامحرمان گرد مَنَند ▪️خنده بر زخم درونم میزنند حسیـــــن ..... ▪️نیست عباس وعلی اکبرت ▪️مانده تنها بین دشمن خواهرت... حالا میخواد سوار بشه ان شاءالله گریه هامون با گریه ی شامگاهی مهدی زهرا س عجین بشه سنان ابن اَنس میگه عمر سعد من رو مأمور کرد سربازات رو بردار دور این زن وبچه حلقه بزن حالا خانم میخواد اهل بیت رو سوار کنه یه نگاه به من کرد یه نگاه ب عمر سعد فرمود اَما تَستَحیُونَ مِن الله وَرَسُوله .. شما حیا نمیکنید نَحنُ بَناتُ الرَّسول... ما بچه های پبغمبریم ، نگاه کردن نداره با این تشر زینبی ، من سربازام رو جدا کردم رفتم عقب تر ایستادم اما خودم داشتم میدیدم واقعه رو‌‌... دونه دونه همه رو سوار کرد نوبت رسید به زین العابدین زیر بغل امام زمانش رو گرفت حضرت فرمود عمه جان من وظیفمه عمه تو رو سوار کنم امام سجاد زانو زد یاصاحب الزمان سنان‌میگه من داشتم میدیدم تا زینب پاشو گذاشت رو زانوی زین العابدین ،امام سجاد نتونست تحمل کنه پاهاش لرزید سبک وشعر مداحی https://eitaa.com/yazahramadadi135 چنان با صورت به زمین خورد...
غارت بود و آتیش خیمه دود و آتیش من هم تنها بودم همراهم آهم بود دورم نامحرم بود من هم تنها بودم بهارم میرفت تو که میرفتی قرارم میرفت تو رو از من گرفتنو ازت مونده یه پیرهنو کاش همون شب با رقیه میبردی با خودت منو **** ای تکیه گاه من چشمای تو روشن من بی محمل رفتم با جامه ی پاره گوش بی گوشواره منزل منزل رفتم نبودی ای یار ببینی مارو میون بازار ندیدی سیلی خوردنو کجاها مارو بردنو کاش همون شب با رقیه میبردی با خودت منو **** یک سال و نیمه با این روضه ها تنها روزامو شب کردم از شهر شام ای داد هر وقت یادم افتاد از غصه تب کردم لبت چوب میخورد همونجا ای کاش که زینب میمُرد همه اشکامو دیدنو نگم از مو کشیدنو کاش همون شب با رقیه میبردی با خودت منو ▪️▪️▪️▪️▪️▪️ سبک وشعر مداحی https://eitaa.com/yazahramadadi135
|⇦•صاحب عزای خون خدا .. و توسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده شب شهادت حضرت زینب سلام الله علیها حاج محمد طاهری ೋ ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ وقتی که هست چشم تر تو مطاف اشک گم می‌شود دوباره دلم در طواف اشک چشمان بی‌قرار من و اعتکاف اشک آقا بخر مرا به همین دو کلاف اشک این اشک‌ها شده همه‌ آبروی من چشمی گشا به روی من ای آرزوی من ای طلعه الرشیدۀ من ایها العزیز ای غره الحمیدۀ من ایها العزیز ای نورِ هر دو دیدۀ من ایها العزیز خورشیدِ من سپیدۀ من ایها العزیز امشب بیا که روضه بخوانی برایمان صاحب عزای خون خدا صاحب‌الزمان امشب بیا و با دل خونین جگر بخوان از ماه خون گرفته و شق‌القمر بخوان از شام بی‌کسی و شب بی‌سحر بخوان از روضه‌های عمه‌تان بیشتر بخوان وقتی که چشم‌های تو از غم لبالب است آئینه غریبی و غم‌های زینب است این خاک غرق ندبه و آه است العجل‌ هر صبح جمعه چشم به راه است العجل آل عبا بدون پناه است العجل بر روی نیزه‌ها سر ماه است العجل یا این دل شکسته‌‌ی ما را صبور کن یا از برای زینب کبری ظهور کن شاعر : یوسف رحیمی سبک وشعر مداحی https://eitaa.com/yazahramadadi135
باب الحرم _ حاج محمد طاهری.mp3
9.11M
|⇦•صاحب عزای خون خدا .. و توسل به امام زمان روحی له الفدا اجرا شده شب شهادت حضرت زینب سلام الله علیها _ حاج محمد طاهری ೋ ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ هر كس روز جمعه صدبار بر من صلوات بفرستد، خداوند شصت حاجت او را روا می‌كند سى حاجت آن براى دنيا و سى حاجت براى آخرت است. پیامبر اکرم(صل‌الله‌علیه‌و‌آله)سبک وشعر مداحی https://eitaa.com/yazahramadadi135 ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ص ٣٠١
🏴🏴🏴🏴🏴🏴 دفتری و مناجات امام زمان(عج) امام زمان و حضرت زینب (س) بسم الله الرحمن الرحیم یا رحمن یا رحیم لاحول ولا قوه الا بالله العلی العظیم، حسبُنَا اللّهُ وَنِعْمَ الْوَكِيلُ نِعْمَ الْمَوْلَى‌ وَنِعْمَ النَّصِیر، أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِي لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَيُّ الْقَيُّومُ، الرَّحْمَنُ الرَّحِيمُ، ذُو الْجَلاَلِ وَ الْإِكْرَامِ ، و اَتُوبُ اِلَیه اول مجلس دعای سلامتی امام زمان(عج)را باهم زمزمه می کنیم اَللّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الْحُجَّهِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُکَ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ فی هذِهِ السّاعَهِ وَفی کُلِّ ساعَهٍ وَلِیّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَلیلاً وَعَیْناً حَتّى تُسْکِنَهُ أَرْضَکَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طَویلاً. یا صاحب الزمان غم عشقت مرا بيچاره کرده دل تنگ مرا صد پاره کرده هواي ديدن روي تو يک عمر مرا در کوچه ها آواره کرده يابن الحسن ، يابن الحسن به تنگ آمد دلم از این جدائي عزيزم جان جانم کي مي آئي سراپا از غم هجر تو دردم بيا اي نازنين دورت بگردم آقا به جان عمّه ات زينب بيا (نام عمه ي امام زمان حضرت زينب آمد) آقا خيلي عمه اش را دوست دارد حتي فرموده اند: به شيعيان و دوستان ما بگوييد که خدا را به حق عمه ام، حضرت زينب (ع) قسم دهند که فرج مرا نزديک گرداند. همان عمّه اي که در کوچه هاي مدينه دنبال مادر مي دويد. نمي دانم کدام روضه را بخوانم که نام زينب نباشد هر روضه را بخوانيم نام زينب است، مدينه زينب، کنار بستر مادر زينب، کوفه کنار بستر بابايش علي زينب، کنار طشت پر از خون امام حسن زينب، کربلا زينب، خيمه گاه زينب، قتلگاه زينب، دمّ دروازه ي کوفه زينب، تو مجلس يزيد زينب، خرابه ي شام زينب، اربعين کربلا زينب، همه جا زينب است. امّا وقتي برگشت مدينه، از بس داغديده، عبدالله بن جعفر زينب را نشناخت. صدا زد: عبدالله! حق داري زينب را نشناسي ! زينبي که داغ شش برادر ديده است. عبدالله کجا بودی ببینی در یک نصفه روز همه هستی زینب را گرفتند. خانوم جان ازت گلگی دارم.عبدالله گلگیت چیه؟ خانم شنیدم روز عاشورا هر کسی زمین افتاد تو اومدی براش گریه کردی،شنیدم بالا سر علی اکبر رفتی،همه جا کنار حسین بود اما چرا دوتا بچه هام رو زمین افتادن از خیمه بیرون نزدی؟بالا سر بچه هامون نرفتی؟ صدا زد عبدالله من خواستم بیرون بروم،گفتم مبادا حسین حال منو ببینه؛ببینه چطور برا بچه هام گریه می کنم خجالت بکشه... حسین... او می دوید و من میدویدم او سوی مقتل من سوی قاتل او می نشست و من میدویدم نشستم او دوی سینه من در مقابل او از حسین سر من غیر از او دل عبدالله کجا بودی ببینی زینب چگونه لب به رگهای بریده گذاشت... کاروان وارد مدینه شد تا رسیدند مقابل قبر پیامبر دیدند زینب آمد جلوی قبر آقا صدا زد السلام علیک یا جدا یا رسول الله... آقا جان من زینب توام... یه روز از مدینه با حسین رفتم و امروز بی حسین برگشتم.. یه روز با ابالفضل رفتم... یه حرفی زد دل همه رو آتش زد... گفت آقا جان برات یه سوغاتی آوردم... زینب چی آورده؟؟؟ یه کاری کرد زینب که دوست و دشمن به حال زینب گریه کردند. نگاه کردند دیدند پیراهن خونین حسین و انداخت روی قبر پیغمبر. .. حسین آرام جانم..حسین روح وروانم علي لعنة الله علي القوم الظالمين و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون احمد بهزادیسبک وشعر مداحی https://eitaa.com/yazahramadadi135 التماس دعا
. وتوسل به حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج‌مهدی رسولی ●━━━━━━─────── محال است از میان خیمه آه سرد برخیزد ز کوه صبر من حتی نشان درد برخیزد اگر زن شیرِزن باشد به جنگ مرد می‌خیزد بجنگم با سنان، هرگز سنان که جزو مردان نیست به زیر سایبان قد و بالای تو میخوابیم من و این کاروان از چشمه ی فیض تو سیرابیم نه اینکه دست ما دور است از آب و پی آبیم فراتِ بی لیاقت لایق لب های طفلان نیست چه خوشبخت است طفلی که به حلقومش نگات افتد چه خوشبخت است آنکه روی نعشش عبات افتد یکی با لب، یکی با دل، یکی با سر به پات افتد دلِ سلطان عالم را به دست آوردن آسان نیست به طفلان تو گریه بر پدر کردن نمی آید به زینب معجر پاره به سر کردن نمی آید برادر جان به ما اصلاً سفر کردن نمی آید *بذار یه تصویر بهت بدم...دیدی مثلا یه اتفاقی میفته بزرگترا ناراحتن بزرگترا میفهمن، بچه ها که نمیفهمن چه خبره، بچه ها که نمیدونن، بچه ها مثلا دارن بازی شونو میکنن، مشغولن اصن خبر نداره چه اتفاقی داره میفته، یه ذره که ماجرا میره جلو اون بچه کوچیکه هم از حال بزرگترا میفهمه انگار یه خبری هست اون بچه هم ساکت میشه غم میگیره، غصه میگیره، مثلا میبینی شروع میکنه گریه کردن، اما دیگه نوزاد که اینجوری نیست..* به طفلان تو گریه بر پدر کردن نمی آید به زینب معجر پاره به سر کردن نمی آید برادر جان به ما اصلا سفر کردن نمی آید کسی در خیمه های ما بجز شش ماهه خندان نیست *پرده کنار رفت و دید زینب...* صدا زد آی مردم این شهیدِ ما مسلمان است بزرگ خاندانم را نمیبینید عریان است جواب قاری قرآن زینب بوسه باران است جواب قاری قرآن زینب سنگ باران نیست .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅سبک وشعر مداحی https://eitaa.com/yazahramadadi135
[WWW.SARALLAH-ZN.IR]ma03041705.mp3
24.49M
|⇦•بیابان با وجود تو... حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفسِ حاج مهدی رسولی سبک وشعر مداحی https://eitaa.com/yazahramadadi135