#ترکیب_بند_ولادت_حضرت_زینب
#حضرت_زینب_علیهاالسلام
نماز عشق؛ به پا می کنم به نام حسین
ز نای سینه نوا می کنم به نام حسین
تو زینبی و همه قاصرند از وصفت
کتاب عشق تو وا می کنم به نام حسین
به نام دلبرت اذن دخول می گیرم
طواف کوی تو را می کنم به نام حسین
به نام نامی معشوق شهره اند عشاق
تو را همیشه صدا می کنم به نام حسین
من از تو یاد گرفتم چنین عبادت را
میان سجده دعا می کنم به نام حسین
قسم به سجده ی تو اعتقاد من این است
نماز ؛ سوی خدا می کنم به نام حسین
تو آمدی که بگویی برای قرب خدا
وجود خویش فدا می کنم به نام حسین
دمشق و کربلا هر دو تربت عشق است
شب ولادت تو وقت صحبت عشق است
خدا عنان دل ما به دست تو داده
اسیر دام تو اما ز غیر؛ آزاده
اگر پیاله ی ما بوی چشم تو گیرد
شود برای همیشه لبالب از باده
مقام زین ِاَبی را به هرکسی ندهند
که این مدال؛ فقط گردن تو افتاده
اگر که باز شود دیده ها ز نور اشک
اگر قدم بگذاریم بین این جاده
به چشم خویش ببینیم پای پرچم عشق
هنوز با کمری راست زینب اِستاده
چنان سگی به در ِخانه ات ببند مرا
که نام صاحب کلب است روی قلاده
خدا شهود شود بی حجاب در دل شب
نشسته دختر زهرا میان سجاده
به بی نظیری تو اعتراف باید کرد
شبیه کعبه به دورت طواف باید کرد
زمان بوسه رسیده کمی مدارا کن
رسیده ای بغل یار دیده ات وا کن
در این نگاه برای همیشه ای خواهر
تمام حُسن خداوند را تماشا کن
به فکر عبد گنه کار باش و یک لحظه
به احترام حسین؛ دست خویش بالا کن
به پشت معجر خود با کمی دعا کردن
تمام شهر؛ پر از نور؛ مثل زهرا کن
همه به یاد خدیجه رخ تو بوسیدند
جلال بانوی مکه دوباره احیا کن
ببین چگونه پدر مست دیدن تو شده
نظر به چهره ی پر افتخار مولا کن
سلام دختر حیدر شریکة الارباب
بزرگ زاده بیا و گدای خود دریاب
کسی که دست توسل بر این سرا بزند
قدم به وادی ممنوعه ی خدا بزند
حرام باد به هر عاشقی که بی اذنت
قدم برای زیارت به کربلا بزند
شناختی که من از دست هایتان دارم
بعید باشد اگر دست رد به ما بزند
همین کرامتتان شدسبب به هر شب و روز
که حلقه دور نگین کرم گدا بزند
تو قرص نان خودت را به سائلی دادی
که حق به خانه ی تان مهر هل اتی بزند
تهجّد سحرت بس که غرق ذات خداست
حسین تکیه ی آخر بر این دعا بزند
ازان دمی که شده احترامتان واجب
به دست های شما بوسه مصطفی بزند
ز محضر همه سادات عذر می خواهم
اگر که گفته ام آتش به قلب ها بزند
خدا نیاورد آن روز را که در شهری
کسی به بی ادبی نامتان صدا بزند
به غیر حضرت زهرا کسی اجازه نداشت
که دست بر گره معجر شما بزند
❣:
سبک وشعر
مداحی
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
#قاسم_نعمتی
اشعار قاسم نعمتی:
#حضرت_زینب_علیهاالسلام
🔰 سیدالشهداء علیهالسلام، قرآن را میبست و تمام قد به احترام زینب کبری سلاماللّهعلیها قیام مینمود...
☘ در نقلی آمده است:
أنّها دَخَلَتْ عَلَى الحُسين عليه السّلام و كانَ يَقرَأ القرآنَ، فَوضَعَ القرآنَ عَلَى الأرضِ، و قاَم لَها إجلالًا.
🔻 وقتی که زینب کبری سلاماللّهعلیها بر امام حسین علیهالسلام وارد میشد، در حالی که آن حضرت مشغول قرائت قرآن بود، قرآن را روز زمین گذاشته و به احترام او از جای خود قیام مینمود.
📚زینب الکبری علیهاالسلام،النقدی، ص۲۹
☘ در نقلی دیگر نیر آمده است:
هرگاه حضرت زینب کبری سلاماللّهعلیها به دیدن برادرش امام حسین علیه.السلام مشرّف میشد، آن حضرت به خاطر جلالت خواهرش میایستاد، و او را در جای خود مینشانید.
📚تحفة الحسینی، ص٣٩۴
#حضرت_زینب_علیهاالسلام
🔰 نمیخواهم چشم نامحرمی به قد و بالای خواهرت زینب «سلاماللّهعلیها» بیفتد...
یحیی مازَنی گوید:
من در مدینه مدت بسیاری همسایه حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام بودم، ولی به خدا سوگند هرگز زینب کبری سلاماللّهعلیها را ندیدم و صدای او را هم نشنیدم.
و كانَت اِذا اَرادتِ الخروجَ لِزيارةِ جدّها رسولِ اللّه تَخرجُ ليلاً و الحسنُ عن يَمينها و الحسينُ عن شِمالها و أميرُالمؤمنين اَمامُها
🩸هنگام زیارت جد بزرگوارش رسول خدا صلیاللهعلیهوآله شبانه از خانه بیرون میرفت؛ در حالی که برادرانش حسن و حسین علیهماالسلام اطراف او و امیرالمؤمنین علی علیهالسلام پیش رویش راه می رفتند.
🥀 وقتی به قبر مطهر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله نزدیک میشدند، مولا علی علیهالسلام جلو میرفت و نور چراغ را کم میکرد.
🥀 روزی امام حسن علیهالسلام از امیرالمومنین علیهالسلام درباره این کار سؤال کرد. مولا علی علیهالسلام فرمود:
أخشىٰ أن يَنظُرَ أحدٌ الى شَخصِ اُختكَ زَينب علیهاالسلام
🩸حسن جان! میترسم چشم نامحرمی به قد و بالای خواهرت زینب سلاماللّهعلیها بیفتد.
📚زينب الکبری،النقدی، ص۲۲
📚وفیات الائمة عليهمالسّلام ص۴۳۵
✍ یا امیرالمومنین...
نمیدانم چه گذشت بر شما در آن ساعتی که دخترتان در مجلس یزید به پاخاسته و خطاب به آن ملعون فرمود:
أَ مِنَ الْعَدْلِ یَا ابْنَ الطُّلَقَاءِ تَخْدِیرُکَ حَرَائِرَکَ وَ إِمَاءَکَ وَ سَوْقُکَ بَنَاتِ رَسُولِ اللَّهِ سَبَایَا
▪️اى فرزند آزادشدگان [مكّه]! آيا اين، عدالت است كه كنيزان و زنانت را در پرده نگه مىدارى و دختران پيامبر خدا صلیاللهعلیهوآله را به اسارت مىكشى!
قَدْ هَتَکْتَ سُتُورَهُنَّ وَ أَبْدَیْتَ وُجُوهَهُنَّ تَحْدُو بِهِنَّ الْأَعْدَاءُ مِنْ بَلَدٍ إِلَی بَلَدٍ
🔻و حجابشان را مىدرى و سيمايشان را آشكار مىكنى و دشمنان، آنان را از اين شهر به آن شهر مىبرند!
وَ یَسْتَشْرِفُهُنَّ أَهْلُ الْمَنَاهِلِ وَ الْمَنَاقِلِ وَ یَتَصَفَّحُ وُجُوهَهُنَّ الْقَرِیبُ وَ الْبَعِیدُ وَ الدَّنِیُّ وَ الشَّرِیفُ
▪️و اهل هر منزل و آبادى، به تماشاى آنان مىآيند و دور و نزديك و شريف و پَست، صورت هاى آنان را مىبينند!
📚لهوف، ص۲۱۵
❣:
سبک وشعر
مداحی
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
#ترکیب_بند_ولادت_حضرت_زینب
#حضرت_زینب_علیهاالسلام
نماز عشق؛ به پا می کنم به نام حسین
ز نای سینه نوا می کنم به نام حسین
تو زینبی و همه قاصرند از وصفت
کتاب عشق تو وا می کنم به نام حسین
به نام دلبرت اذن دخول می گیرم
طواف کوی تو را می کنم به نام حسین
به نام نامی معشوق شهره اند عشاق
تو را همیشه صدا می کنم به نام حسین
من از تو یاد گرفتم چنین عبادت را
میان سجده دعا می کنم به نام حسین
قسم به سجده ی تو اعتقاد من این است
نماز ؛ سوی خدا می کنم به نام حسین
تو آمدی که بگویی برای قرب خدا
وجود خویش فدا می کنم به نام حسین
دمشق و کربلا هر دو تربت عشق است
شب ولادت تو وقت صحبت عشق است
خدا عنان دل ما به دست تو داده
اسیر دام تو اما ز غیر؛ آزاده
اگر پیاله ی ما بوی چشم تو گیرد
شود برای همیشه لبالب از باده
مقام زین ِاَبی را به هرکسی ندهند
که این مدال؛ فقط گردن تو افتاده
اگر که باز شود دیده ها ز نور اشک
اگر قدم بگذاریم بین این جاده
به چشم خویش ببینیم پای پرچم عشق
هنوز با کمری راست زینب اِستاده
چنان سگی به در ِخانه ات ببند مرا
که نام صاحب کلب است روی قلاده
خدا شهود شود بی حجاب در دل شب
نشسته دختر زهرا میان سجاده
به بی نظیری تو اعتراف باید کرد
شبیه کعبه به دورت طواف باید کرد
زمان بوسه رسیده کمی مدارا کن
رسیده ای بغل یار دیده ات وا کن
در این نگاه برای همیشه ای خواهر
تمام حُسن خداوند را تماشا کن
به فکر عبد گنه کار باش و یک لحظه
به احترام حسین؛ دست خویش بالا کن
به پشت معجر خود با کمی دعا کردن
تمام شهر؛ پر از نور؛ مثل زهرا کن
همه به یاد خدیجه رخ تو بوسیدند
جلال بانوی مکه دوباره احیا کن
ببین چگونه پدر مست دیدن تو شده
نظر به چهره ی پر افتخار مولا کن
سلام دختر حیدر شریکة الارباب
بزرگ زاده بیا و گدای خود دریاب
کسی که دست توسل بر این سرا بزند
قدم به وادی ممنوعه ی خدا بزند
حرام باد به هر عاشقی که بی اذنت
قدم برای زیارت به کربلا بزند
شناختی که من از دست هایتان دارم
بعید باشد اگر دست رد به ما بزند
همین کرامتتان شدسبب به هر شب و روز
که حلقه دور نگین کرم گدا بزند
تو قرص نان خودت را به سائلی دادی
که حق به خانه ی تان مهر هل اتی بزند
تهجّد سحرت بس که غرق ذات خداست
حسین تکیه ی آخر بر این دعا بزند
ازان دمی که شده احترامتان واجب
به دست های شما بوسه مصطفی بزند
ز محضر همه سادات عذر می خواهم
اگر که گفته ام آتش به قلب ها بزند
خدا نیاورد آن روز را که در شهری
کسی به بی ادبی نامتان صدا بزند
به غیر حضرت زهرا کسی اجازه نداشت
که دست بر گره معجر شما بزند
❣:
سبک وشعر
مداحی
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
#قاسم_نعمتی
اشعار قاسم نعمتی:
#حضرت_زینب_علیهاالسلام
🔰 سیدالشهداء علیهالسلام، قرآن را میبست و تمام قد به احترام زینب کبری سلاماللّهعلیها قیام مینمود...
☘ در نقلی آمده است:
أنّها دَخَلَتْ عَلَى الحُسين عليه السّلام و كانَ يَقرَأ القرآنَ، فَوضَعَ القرآنَ عَلَى الأرضِ، و قاَم لَها إجلالًا.
🔻 وقتی که زینب کبری سلاماللّهعلیها بر امام حسین علیهالسلام وارد میشد، در حالی که آن حضرت مشغول قرائت قرآن بود، قرآن را روز زمین گذاشته و به احترام او از جای خود قیام مینمود.
📚زینب الکبری علیهاالسلام،النقدی، ص۲۹
☘ در نقلی دیگر نیر آمده است:
هرگاه حضرت زینب کبری سلاماللّهعلیها به دیدن برادرش امام حسین علیه.السلام مشرّف میشد، آن حضرت به خاطر جلالت خواهرش میایستاد، و او را در جای خود مینشانید.
📚تحفة الحسینی، ص٣٩۴
#حضرت_زینب_علیهاالسلام
🔰 نمیخواهم چشم نامحرمی به قد و بالای خواهرت زینب «سلاماللّهعلیها» بیفتد...
یحیی مازَنی گوید:
من در مدینه مدت بسیاری همسایه حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام بودم، ولی به خدا سوگند هرگز زینب کبری سلاماللّهعلیها را ندیدم و صدای او را هم نشنیدم.
و كانَت اِذا اَرادتِ الخروجَ لِزيارةِ جدّها رسولِ اللّه تَخرجُ ليلاً و الحسنُ عن يَمينها و الحسينُ عن شِمالها و أميرُالمؤمنين اَمامُها
🩸هنگام زیارت جد بزرگوارش رسول خدا صلیاللهعلیهوآله شبانه از خانه بیرون میرفت؛ در حالی که برادرانش حسن و حسین علیهماالسلام اطراف او و امیرالمؤمنین علی علیهالسلام پیش رویش راه می رفتند.
🥀 وقتی به قبر مطهر رسول خدا صلیاللهعلیهوآله نزدیک میشدند، مولا علی علیهالسلام جلو میرفت و نور چراغ را کم میکرد.
🥀 روزی امام حسن علیهالسلام از امیرالمومنین علیهالسلام درباره این کار سؤال کرد. مولا علی علیهالسلام فرمود:
أخشىٰ أن يَنظُرَ أحدٌ الى شَخصِ اُختكَ زَينب علیهاالسلام
🩸حسن جان! میترسم چشم نامحرمی به قد و بالای خواهرت زینب سلاماللّهعلیها بیفتد.
📚زينب الکبری،النقدی، ص۲۲
📚وفیات الائمة عليهمالسّلام ص۴۳۵
✍ یا امیرالمومنین...
نمیدانم چه گذشت بر شما در آن ساعتی که دخترتان در مجلس یزید به پاخاسته و خطاب به آن ملعون فرمود:
أَ مِنَ الْعَدْلِ یَا ابْنَ الطُّلَقَاءِ تَخْدِیرُکَ حَرَائِرَکَ وَ إِمَاءَکَ وَ سَوْقُکَ بَنَاتِ رَسُولِ اللَّهِ سَبَایَا
▪️اى فرزند آزادشدگان [مكّه]! آيا اين، عدالت است كه كنيزان و زنانت را در پرده نگه مىدارى و دختران پيامبر خدا صلیاللهعلیهوآله را به اسارت مىكشى!
قَدْ هَتَکْتَ سُتُورَهُنَّ وَ أَبْدَیْتَ وُجُوهَهُنَّ تَحْدُو بِهِنَّ الْأَعْدَاءُ مِنْ بَلَدٍ إِلَی بَلَدٍ
🔻و حجابشان را مىدرى و سيمايشان را آشكار مىكنى و دشمنان، آنان را از اين شهر به آن شهر مىبرند!
وَ یَسْتَشْرِفُهُنَّ أَهْلُ الْمَنَاهِلِ وَ الْمَنَاقِلِ وَ یَتَصَفَّحُ وُجُوهَهُنَّ الْقَرِیبُ وَ الْبَعِیدُ وَ الدَّنِیُّ وَ الشَّرِیفُ
▪️و اهل هر منزل و آبادى، به تماشاى آنان مىآيند و دور و نزديك و شريف و پَست، صورت هاى آنان را مىبينند!
📚لهوف، ص۲۱۵
❣:
سبک وشعر
مداحی
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135