eitaa logo
متن و سبک مداحی
6هزار دنبال‌کننده
160 عکس
271 ویدیو
57 فایل
مداح #رضاابوالحسنی جهت هماهنگی @Reza_abolhasani_1368
مشاهده در ایتا
دانلود
یاربِ وقتِ سحر، تقربِ شب‌هاست رو به کریمان زدن، عبادت لب‌هاست بستر بیمار وعده‌گاه طبیب است خیری اگر می‌دهند برکت تب‌هاست نوکر گمنام هم بنام شد اینجا آنچه مهم نیست پیش یار لقب‌هاست سِیر الهیِ اهلِ عشق، همیشه رحمت ذی‌القعده‌هاست، لطف رجب‌هاست ذکر رضا قند کرده تلخیِ مارا شهد نبات‌ست اینکه بینِ رطب‌هاست مادرم آمد مرا به دست رضا داد آبرویم را خرید، خانه‌اش آباد! محضر سلطان می آورند اگر دست می‌شکنند عاشقان به شوقِ نظر دست دست به دامان حلقه‌های ضریحم کودکم و می‌دهم به دست پدر دست بین قنوتم افاضه کرد مکرر خیر کثیرست در زمان سحر دست عقل چه‌کارست تا گدای تو هستم؟ فیض به من بیشتر رسانده ز سر... دست تر شده از دیدن حرم چقدر چشم پُر شده از محضر شما چقدر دست! سُفره‌گشا تا رضاست سُفره‌نشینم ضامن آهو نوشته روی نگینم پشت سر زائران دعاست، دعایت دلخوشی دعبل است خاک عبایت سلسله بر گردن روات کشیدی جان بفدای کلام مثلِ طلایت کعبه تویی، مسجدالحرام بهانه قبله تویی، قم شدست قبله‌نمایت قصر به هم ریخت در مناظره وقتی_ آبروی جاثلیق ریخت به پایت کن فیکونِ تو فاش شد سر سفره شیر می‌آید برون ز پرده برایت روی دو چشم ترم قدم بزن ای ماه تا که مطهر شود شبیه قدمگاه آمدم ای شاه با نشان و نشانی پیش تو باشد دلم به حکم امانی وقت نماز است، صف پُر است کمک کن کاش مرا هم کنار خود بنشانی هرچه کنی از درت جدا نشوم من خواه بخوانی مرا و خواه برانی جاروی خُدّام را ببخش به زوار تا که دراین دل کنند خانه تکانی ابن شبیب آمده‌ست دیدنت آقا موقع روضه شدست و مرثیه‌خوانی ناله‌ی ان کنتَ باکیاََ بزن آقا سینه برآن شاه بی کفن بزن آقا یابن شبیب! عمه‌ام دلش پُرِ غم شد چادر و پوشیّه بین قافله کم شد جد غریبم ز روی اسب زمین خورد پیرهنش بر فراز نیزه علم شد دامنشان گُر گرفت، صورتشان سوخت آتش خیمه بلای اهل حرم شد چرخش شلاق‌ها به بازویشان خورد قامت معصومه‌ها شکسته و خم شد بعد هزاران هزار زخم جگر سوز نوبت بازار شام و هلهله هم شد زخم غرورم ز ماجرای حجاب است گریه‌ی من بیشتر برای رباب است ✍ سبک وشعر مداحی ویژه مادحین خواهران برادران https://eitaa.com/yazahramadadi135
چشمم امروز اگر خیس شد و بارانی...  علت این است که مهمانم و در مهمانی  کرده حق رحمت خود را به گدا ارزانی عرفه روز حسین است و خداهم بانی همه در سایه‌ی الطاف حسین آمده‌ایم اصلاً انگار به بین الحرمین آمده‌ایم سهمم از زندگی بی تو‌ بداقبالی شد کار من بعد گنه مستی و خوشحالی شد بعد ماه رمضان کاسه‌ی من خالی شد ولی امروز که خواندی تو مرا، عالی شد! بعد یک عمر که هی این در و آن در گشتم دیدی آخر که سرانجام به تو برگشتم! به رویم هیچ نیاور که زمین افتادم من برای هوسم رشوه به شیطان دادم باغ خشکیده شدم فاطمه کرد آبادم من ازآن روز که عبد علی‌ام آزادم جان آقام علی عفو کن الآن همه را کم نکن از سر ما مادریِ فاطمه را هرچه شد مهرِ علی را که ندادم زکفم موقع نوکری‌ام گُم نشد اصلا هدفم خاکم اما به روی دامن شاه نجفم با هرآنکس که علی‌دوست نباشد طرفم! با علی وعده گرفتم دم ایوان طلا اربعین از نجف او بروم کرب و بلا گریه‌ی هر شبه و ناله‌ی توأم داریم همه‌ی سال به دل شور محرم داریم ما فقط یک شبِ سوم بخدا کم داریم با رقیه شرف هر دوجهان هم داریم اوکه امروز خودش قبله‌ی حاجات شده روی دوش عمویش گرم مناجات شده روزی از عرشِ خداوند، نگین می‌افتد زینت دوش عمو روی زمین می‌افتد با لگدها به یسار و به یمین می‌افتد طفل با ضربه‌ی سیلی به یقین می‌افتد گرچه امروز به دستش زر و زیور دارد بعد یک ماه دگر غصه‌ی معجر دارد کانال سبک وشعر مداحی ویژه مادحین خواهران برادران https://eitaa.com/yazahramadadi135 و
صبا تو که سحر از کوی ما گذر داری... خبر ز گریه‌ی عشاق در سحر داری؟ به گردن تو فتاده همیشه زحمت من ببر سلام مرا تا بقیع پیش حسن بگو که ای شه بی کس! گدای دربه دری... پیام داده به این آستان به خون جگری... که قبر خاکی تو گرچه آتش دل‌هاست غریب ماندن تو باطناً به گردن ماست... مگر نه اینکه تو در قلب‌ها حرم داری به قلب سینه زنان گنبد و علم داری مگر قرار نشد کمتر اشتباه کنیم برای خاطر عشق تو کم گناه کنیم بکاء ما همه تبدیل بر تباکی شد مزار تو به دل شیعه نیز خاکی شد به جای تو، سوی آتش شتاب کردم من به سهم خود حرمت را خراب کردم من کریم هستی و عالم به تو بدهکارند تو بی حرم شدی اما همه حرم دارند حرم نداری نه! تو حرم نخواسته‌ای ز روزگار خودت غیر غم نخواسته‌ای بقیع سینه زن روضه‌های افلاکی‌ست بقیع روضه‌ی مکشوف چادر خاکی‌ست گلاب یعنی تو، اضطراب یعنی تو و بعد فاطمه خانه خراب یعنی تو زحلقه‌ی تو همان کودکی نگین افتاد همینکه مادرتان پشت در زمین افتاد به باغ عاطفه‌ها بی امان شرر می‌رفت به‌روی شاخه گلی، پای چل نفر‌ می‌رفت به کینه‌ی دلشان هیچ دست رد نزدند دگر به هیچ زنی اینچنین لگد نزدند امان ز غربت تو پای غم محک خوردی... تو قبل فاطمه در کوچه‌ها کتک خوردی... ✍ کانال سبک وشعر مداحی ویژه مادحین خواهران برادران https://eitaa.com/yazahramadadi135
علی الدوام‌ نمک‌گیر دست خوبانم چه سِرّی است در این رابطه نمی‌دانم! فقط به دامن آل علی دخیل شدم اگر چه تر شده با هرگناه دامانم سلام حضرت هادی! سلام اربابم! بگیر دست مرا خسته‌ام پریشانم به زیر دست شما تربیت شدم یک‌ عمر همیشه نان تو بوده به زیر دندانم دلم‌ گرفته برایت، غریب جان دادی برای مادرتان باز روضه می‌خوانم عزا عزا! جگر فاطمه شرر دارد علی شدن چقدر رنج و دردسر دارد مصیبت است که از دوستان جدا باشی اسیر هر شبه‌ی نانجیب‌ها باشی دلت برای مدینه همیشه پَر بزند ولی همیشه‌ گرفتار سامرا باشی دعای اهل و عیالت به پادگان این است که از جسارت سربازها رها باشی عزیزکرده‌ی زهرا! نبینم آقا جان... به‌روی خاک بیفتی و بی عصا باشی! دلت‌ شکسته ولی بازهم سرت نشکست قرار نیست که با سنگ آشنا باشی قرار نیست سرت را به نیزه‌ها ببرند قرار نیست که بر روی بوریا باشی میان ناله‌ی تو کف نمی‌زند احدی خدا نخواست که بین سر و صدا باشی تمام اهل حرم خانه‌اند! پشت حجاب! به‌فکر غارت پوشیه‌ها چرا باشی؟! چه روضه‌ها که نهان مانده است با زینب بزن به سینه‌ی خود دم بگیر یا زینب... ✍ کانال سبک وشعر مداحی https://eitaa.com/yazahramadadi135
گدای نیمه شب آمد، گدا پذیر کجاست؟! کسی که رحم کند بر منِ حقیر کجاست؟! دگر به هیچ کجا بند نیست دستانم... نشسته‌ام دم این خانه، دستگیر کجاست؟! دوباره ریزه‌خور سفره‌ی کُمیلم من نگاه مرحمت حضرت امیر کجاست؟! فدای دست کریمی که هر ... میان عرش صدا می‌زند فقیر کجاست؟! شبیه طفل که گم می‌شود هراسانم فرار می‌کنم از آن و این، مجیر کجاست؟! جوانی‌ام به بطالت گذشت، شرمندم پناه گریه‌ی این شرمسارِ پیر کجاست؟! :: فدای نام شهیدی که حضرت سجاد... زمان دفن تنش گفت که حصیر کجاست... ✍ 📝🌹کانال سبک وشعر مداحی https://eitaa.com/yazahramadadi135
خانه ها را روضه کردی خانه ها جنت شدند کل زحمت های ما در روضه ات رحمت شدند بیشتر از آهوان سگ میرود با صاحبش.. بیشتر از پاک ها آلوده ها دعوت شدند مور را اینجا سلیمان می‌برد بالای قصر.. شاه با سائل سر یک سفره هم صحبت شدند این جوانها که پی کار شما افتاده اند.. از همه دل کنده اند آماده خدمت شدند خستگی نوکری از نوکری کمتر نبود خواب های ما به زیر پرچمت طاعت شدند فرش های خانه را فرش حرم کردی حسین خاک های ساده زیر پای تو تربت شدند آبرودار محلم کرده ای با معرفت! جمع ذلت های من با نام تو عزت شدند کودکان ما دویدند آنقدر در روضه ها.. تا جوانانی رشید و خوش قد و قامت شدند این زمین روضه یک قطعه ز خاک کربلاست روضه‌رفته های ما به کربلا دعوت شدند حرصشان در آمد از یارب و یارب گفتنت نیزه بین حنجرت کردند تا راحت شدند https://eitaa.com/yazahramadadi135
. یار اگر کار مرا امروز و فردا میکند دانه دانه دارد از کارم گره وا میکند من خود اسباب عقب افتادن کار خود ام من خرابش میکنم او هم مدارا میکند هر که باشد به خدا جز مهربان مولای من جور دیگر با من بی آبرو تا میکند خواستم عاشق شوم دیدم که لایق نیستم او ولی من را میان عاشقان جا میکند عشقِ یوسف قعر زندان را بهشتش میکند کاخ ها را نیز زندان زلیخا میکند خسته بودم که به ایوان نجف بردم پناه بچه کم می آورد تکیه به بابا میکند میپرستم آن خدا را که خدای حیدر است آن خدایی که مرا محتاج زهرا میکند شخص زهرا عهده دار دوست داران علی ست او محبان را در آتش نیز پیدا میکند بچه ام تب کرد به خانم سه ساله رو زدم نسخه‌ی ما را رقیه خانم امضا میکند آی مردم کار دست دختر ارباب ماست ناز دختر پیش بابا خوب غوغا میکند ناز دختر بچه را شمر و سنان بر هم زدند استخوان گونه با سیلی ترک وا میکند وای از آن لحظه که در هول و ولای دختران بین صحرا زجر دختر بچه پیدا میکند ناز دختر بچه را عمه برایش میکشد شانه ای با موی آتش خورده دعوا میکند یک ذرّه التفات به چشم ترم کنید من آمدم که توبه کنم، باورم کنید! حتی به زور راه ببندید روی من.. پاسوزِ سالیانه ی پشت درم کنید نزدیک خاک قبر شده صورتم دگر.. تا وقت هست خاک حرم بر سرم کنید گر حکم کرده اید بسوزم! پس از عذاب.. آبِ فرات قاطی خاکسترم کنید زهرا به فکر گریه کنان حسین هست خانم اگر گذاشت مرا کیفرم کنید! من راضیم که سنگ سیاه علی شوم در شوره زارهای نجف گوهرم کنید جاروکشِ حیاط علی میشوم فقط در آستان شاه نجف قنبرم کنید امشب سفر به کرببلا مزه میدهد مارا مسافران هوای حرم کنید آقای من کفن نشده! پس زمان مرگ.. یک بوریا قواره ی این پیکرم کنید ارباب زیر خنجر قاتل به ناله گفت ذبحم کنید و رحم بر این خواهرم کنید گودال بهتر است!بمانید دور من! سرنیزه را دوباره در این حنجرم کنید شلاق اگر که هست بکوبید بر تنم با تازیانه جسم مرا پُر ورم کنید این آخرین پیام به آل امیه است غارت بس است در حرم من رقیه است! ✍ . https://eitaa.com/yazahramadadi135
. در دور و بر کریمان، گرچه پُر از گهر بود اما نگاه آن‌ها، بر سنگ بیشتر بود تحویلمان گرفتند، بالایمان نشاندند پیش بزرگواران انگار خاک، زر بود صدها هزار غیبت، صدها هزار تهمت صدها هزار غفلت، پایان من شرر بود کوه گناه من را، یک "یاعلی" به هم ریخت گفتم علی و مولا بخشید هرقَدَر بود صد درد داشتم من، مولا‌ نگفته حل کرد از مشکل بزرگم، مولا بزرگ‌تر بود این ماه روزه‌ی ما، با روضه شد مبارک از خیر روزه بهتر، خیرات چشمِ تر بود مغرب زمان افطار، گفتم: "حسین" و فوراً... در را زدند و دیدم، ارباب پشتِ دَر بود زندان ماست دنیا، کرببلا بهشت است آرامش دو گیتی، تنها همین سفر بود امشب حرم قُرُق شد، تا فاطمه بیاید از ناله‌ی بُنیّ، در صحن چه خبر بود :: یک‌مرد آبرودار، با سی هزار بد مست آقای ما اسیرِ، اوباش دورو بر بود یک نیزه در گلو بود، یک نیزه در دهان بود یک‌نیزه بین شانه، یک نیزه در کمر بود تقسیم کار کردند، شمر و سنان دوتایی دست سنان لباس و، در دست شمر "سر" بود ✍ .# # https://eitaa.com/yazahramadadi135