.
#زمزمه
#شب_چهارم_محرم
#طفلان_حضرت_زینب سلام_الله_علیها
۱۲۹۲
دو هدیه آوردم برات
قربون خشکیِ لبات
بذار برن تا نبینن
به درد و غصه نَشینن
کاش نبینن توو شهر شام
دور و بر من ازدحام
هر دوتاشون دق میکنن
اگه برم بزم حرام
****
بذار برن این دو پسر
نبینن غارت معجر
کاش نبینن توو اوج غم
منو اسیرِ نامحرم
یادته که داداش حسن
دید مادرو سیلی زدن
یادت میاد که توی خواب
همش میگفت بسه نزن
****
#محمود_اسدی_شائق✍
مشابه سبک زیر خوانده میشود
.👇#
##کانال_سبک_وشعرمداحی
در ایتا
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
.
#زمزمه
#حضرت_عبدالله
#شب_پنجم_محرم
۱۲۹۳
من عاشق ثاراللَّهم
عبدالحسین عبداللَّهم
دیدم که از دور افتادی
زیر چکمه ها جون دادی
دورت حلقه زده عدو
توو قلبت شد نیزه فرو
من جلوشونو میگیرم
نفس بکش یکم عمو
****
دور تنت یه بیحیا
شمشیرشو برده بالا
دستم سپر شد عموجان
دستم به مو شد آویزان
افتادم روی بدنت
واشد از هم زخم تنت
حرمله ذبحم کرده تا
نبینم نیزه خوردنت
****
#محمود_اسدی_شائق✍
مشابه سبک زیر خوانده میشود
.👇#
##کانال_سبک_وشعرمداحی
در ایتا
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
.
#زمزمه
#حضرت_قاسم
#شب_ششم_محرم
۱۲۹۴
کجایی ای عموجونم
شکسته شد استخوونم
ببین که افتادم ز پا
بالا سرم عمو بیا
اینکه به زیر مرکباست
تازه داماد مجتباست
قدکشیدم حالا قدم
قدّ سقای کربلاست
****
زبانحال عمو
همهی راهو دویدم
شرمنده که دیر رسیدم
یکی از پشت با نیزه زد
دیدم از سینت دراومد
استخوون تنت چرا
چسبیده زیر مرکبا
اسبا از بس کشیدنت
پیچیده بوی مجتبی
****
#محمود_اسدی_شائق✍
مشابه سبک زیر خوانده میشود
👇#
##کانال_سبک_وشعرمداحی
در ایتا
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
.
#زمزمه
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر علیه_السلام
۱۲۹۵
لالا لالا ای اصغرم
غنچهی سرخ پرپرم
خجالت منو دیدن
منت کشیدم خندیدن
نفسهات کم شده علی
حالم دَرهم شده علی
بر سر دوشم از عطش
سر تو خم شده علی
****
گلوت به یه مویی بنده
حرمله داده میخنده
دیدی با من چها کردن
اصغرمو دوتا کردن
چی اومده بر سر تو
پاشیده شد حنجر تو
نمیدونم چجور بدم
من جواب مادرتو
****
#محمود_اسدی_شائق ✍
مشابه سبک زیر خوانده میشود
.👇#
##کانال_سبک_وشعرمداحی
در ایتا
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
.
#زمزمه
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر علیه_السلام
۱۲۹۶
بار غمت رو سرم ریخت
یه لشگر سر بچم ریخت
ارباً اربا شده تنش
چیزی نموند از بدنش
چشماتو واکن پسرم
منو نگا کن پسرم
برای دلخوشیم یه بار
منو صدا کن پسرم
****
پیش تو من مات و مبهوت
عبام شده واست تابوت
به اشکای من خندیدن
گلم رو با قیچی چیدن
جدا جدا شدی ولی
توو صحرا بی معطلی
از رو دستای من داره
میریزه یه تیکه علی
****
#محمود_اسدی_شائق✍
مشابه سبک زیر خوانده میشود
👇#
##کانال_سبک_وشعرمداحی
در ایتا
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
.
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#حضرت_عباس_علیه_السلام_زمزمه
۱۲۹۷
پاشو از جا علمدارم
که من به فکر بازارم
دست زینب رو میبندن
بی تو به زنها میخندن
پاشو تا غوغا نشده
رو سرت دعوا نشده
پاشو تا پای حرمله
به خیمه ها وا نشده
****
پاشو از جا ای ماه من
پاشیده شد سپاه من
بی تو خیمهست در تب و تاب
رو به قبلهست طفل رباب
چون تویی پرچم دار ما
چی اومده سرت حالا
مثل یه پرچمی داداش
تنت رفت روی نیزهها
****
#محمود_اسدی_شائق
#شب_نهم_محرم
.👇#
##کانال_سبک_وشعرمداحی
در ایتا
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
.
#زمرمه
#روز_عاشورا
#شب_دهم_محرم
۱۲۹۸
از روی تل دیدم داداش
کور بودم کاش کور بودم کاش
خندیدن به افتادنت
دسته جمعی می زدنت
ناموستو دادن عذاب
ای پسر ابوتراب
واسه تاختن رو بدنت
به ده نفر دادن شراب
****
عمداً قلب مارو سوزوند
وقتی با پا برت گردوند
خنجر کُند رو دستش داشت
دست از سرت برنمیداشت
شمر اومده رو کمرت
حیا نکرد از مادرت
با دوازده تا صربه زد
تا اینکه کنده شد سرت
****
#محمود_اسدی_شائق✍
مشابه سبک زیر خوانده میشود
.👇#
##کانال_سبک_وشعرمداحی
در ایتا
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
.
#مثنوی
#روز_دهم_محرم
#امام_حسین صلوات_الله_علیه
۱۳۱۱
دیدم من از روی بلندی یارم افتاد
در زیر پای لشکری دلدارم افتاد
دور و بر جسمش همه جنجال کردند
آقای عالم را همه پامال کردند
هر کس که میآمد به جانش ضربه میزد
هر کس به دستش بود با هر حربه میزد
دیدم یکی میزد به پهلو با سِنانش
دیدم سَنان با نیزه میزد بر دهانش
دیدم یکی خیرهست بر انگشتر او
خورجین به دست آمد یکی بهر سر او
دیدم یکی انداخت پنجه بین مویش
دیدم به چشم خویشتن نحر گلویش
شمر لعین با کینه از روی حسد زد
بر استخوان صورت او بیعدد زد
با قبضهی شمشیر، رویش را به هم ریخت
با کندی خنجر، گلویش را به هم ریخت
با یک لگد آرام جانم، نیمه جان شد
پشت عزیز ما به سمت آسمان شد
ای کاش قاتل سمت و سوی تن نمیرفت
ایکاش با چکمه روی گردن نمیرفت
ای کاش جسمش زیر و رو اصلاً نمیشد
با یک دو ضربه سر جدا از تن نمیشد
دیدم سرِ فرصت سرش از تن جدا شد
رگهای حلقوم حسینم جابجا شد
****
#محمود_اسدی_شائق
.#
##کانال_سبک_وشعرمداحی
در ایتا
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
.
#زمزمه
#شب_نهم_محرم
#حضرت_عباس علیه_السلام
۱۳۰۹
پاشو علمدار من
پاشو سپهدار من
با رفتنت خورده است
گره روی کار من
فَسَقَطَ مُخ راس
سرشد متلاشی
با این سر چجوری
میخوای از جا پاشی
چهار هزار تیرانداز
تورو کفن کردنت
با تیراشون میزدن
به سرتاپای تنت
چجوری از زمین بردارم
باید اینجا تو رو بگذارم
حتی نیست ممکن اینجا که من
زخمای جسمتو بشمارم
****
#محمود_اسدی_شائق✍
...........
.
#زمزمه
#روز_دهم_محرم
#امام_حسین صلوات_الله_علیه
۱۳۱۰
از توو حرم با شتاب
میدویدم یا اخا
دیدم که شمشیراشون
میره پایین و بالا
گیر کردی و دیدم
توی اوج غربت
از رو مرکب آخر
افتادی با صورت
وَفِرقَه بِالخَشَب
وَفِرقَه بِالسِّنان
خودم دیدم که سَنان
نیزهشو زد بر دهان
خون تازه میریخت از دهنت
جای چکمه است به روی بدنت
آبروی همه عریان شده
دست اینه و اونه پیراهنت
****
خنجر شمر یه عدد
رو حلق آقا نوشت
ملا آقا دربندی
از حال آقا نوشت
بند اومد نفسهات
شمر اومد توو گودال
دیدم از بلندی
جسمت شد لگدمال
خودم دیدم از رو تل
چه کاری کرد بیادب
سرتو از مو گرفت
کشید به سمت عقب
پاگذاشت بی حیا رو کمرت
چندتا ضربه زد جدا شد سرت
دید جدا نمیشه تا از گلو
از ستون فقرات کرد شُرو
****
#محمود_اسدی_شائق✍
.............
.
#زمزمه
#شب_هشتم_محرم
#حضرت_علی_اکبر علیه_السلام
۱۳۰۸
یا ولدی اکبرم
نور دو چشم ترم
ببین که از داغ تو
چی اومده بر سرم
فَقَطّعُوهُ بِسّیُوف ارباً اربا
اعضای تنت شد
پاشیده توو صحرا
نظم تنت ریخت به هم
با ساز و آواز علی
ریختن سرت عزیزم
زَنا با مقراض علی
بدنت پاره شد وای من
یکی اصلاً نمیگفت نزن
کوچه واشد برای کشتنت
دسته جمعی تورو با هم زدن
****
#محمود_اسدی_شائق
............
#زمزمه
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر علیه_السلام
۱۳۰۷
لالا لالا اصغرم
ای غنچهی پرپرم
شرمندم از مادرت
برم چجوری حرم
حنجر کوچیکت
به مو بنده اصغر
الهی که سرت
نشه کنده اصغر
تو دست و پا میزنی
گم کردهام دست و پا
شبیه مادر بزرگ
تو رو زدن بیهوا
وَ مِنَ الوَریدِ اِلیَ الوَرید
گلوی نازکتو تیر برید
وَ مِنَ الاُذُنِ اِلیَ الاُذُن
گوش تا گوشِتو بدجور درید
****
#محمود_اسدی_شائق
...........
#زمزمه_حضرت_رقیه
#شب_سوم_محرم
۱۳۰۶
شکسته شد حرمتم
چی بگم از غربتم
خیلی بزرگ تر بودش
دستاشون از صورتم
اونی که توو گودال
رو سینت نشسته
سیلی زد به گوشم
دندونم شکسته
نمیدونم ای پدر
داری تو از من خبر
از روی ناقه زمین
افتاده بودم با سر
یه جوری دخترت رو زدن
که هنوز خون میاد از دهن
یادگاریِ دست یهود
همه جای بدنم شد کبود
****
#محمود_اسدی_شائق✍
.👇#
##کانال_سبک_وشعرمداحی
در ایتا
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
.
#غزل_مرثیه
#امام_حسین صلوات_الله_علیه
۱۳۱۲
جز حسینِ من، گلی پرپر در این گلشن نداشت
لالهی پرپر شده که زیرو رو کردن نداشت
عالمِ امکان کسی مانند زینب غم ندید
مادری هم مثل من خونین جگر اصلاً نداشت
آبرودار جهان عریان به روی خاک بود
بر تنش غیر از سِنان و تیر، پیراهن نداشت
یوسف من بیکفن نه بوریایش شد کفن
پس کفن دارد حسین من ولیکن تن نداشت
قسمتی از پیکرش چسبیده زیر سم اسب
غیر چندین تکه زینب بر روی دامن نداشت
از تنِ دَرهم شده هرچه بگویم کم بوَد
اینکه رگها نامرتب شد دگر گفتن نداشت
سر به روی دامنم بود و جدا میکرد شمر
دخترم زینب در آنجا طاقت دیدن نداشت
کس نداند گوشهی گودال حکم ذبح را
طاقت این ضربههای دشنه را گردن نداشت
باز صد رحمت به وضع حنجرِ یحیی، که او
برگلویش نقشی از آثار سر کندن نداشت
زینبم با اکبر و عباس و قاسم آمده
رفت اما محرمی هنگام برگشتن نداشت
دختر من با چه دشواری سوار ناقه شد
بی کمک باشد اگر زن اینکه خندیدن نداشت
با که گویم که مهار ناقه دست شمر بود
دلخوشی جز یک سر پر خون، عزیز من نداشت
****
#محمود_اسدی_شائق ✍
.#
##کانال_سبک_وشعرمداحی
در ایتا
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
.
#زمزمه
#اسارت #شام
#مجلس_یزید لعنت_الله_علیه
۱۱۲۷
تک و تنها زینب
دست تنها زینب
پاشو از جا عباس
بین مستا زینب
****
شامیا جار زدن
طعنه بسیار زدن
خواهرت رو داداش
سر بازار زدن
****
زنم از دل فریاد
دشمن آزارم داد
سر اصغر از نی
روی خاکا افتاد
****
منم و بند طناب
منم و بزم شراب
حرمله خنده میکرد
به لالایی رباب
#محمود_اسدی_شائق ✍
.👇👇#
##کانال_سبک_وشعرمداحی
در ایتا
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
.
#امام_حسین صلوات_الله_علیه
#عاشورا
#گودال
۱۱۲۸
اولین ضربه فاطمه غش کرد
آسمان، اشکِ سرخ میبارید
در هیاهوی گریهها امّا
شمر بود و مدام میخندید
****
دومین ضربه خواهرش لرزید
دست خود را به روی سر میبُرد
سومین ضربه را سرِفرصت
زدو آقا فقط تکان میخورد
****
چارمین ضربه پنجمین ضربه
تیغ بر حنجرش کشیده شود
سر او را گرفت بالاتر
تا که راحت سرش بریده شود
****
ششمین ضربه هفتمین ضربه
چه بلایی سر گلو آمد
ول کنِ سر نبود بی انصاف
بی محاباو پشت هم میزد
****
هشتمین ضربه خاکها به سرم
مادرش فاطمه به هوش آمد
دید دارد ادامه ذبح حسین
خس خسِ سینهای به گوش آمد
****
نهمین ضربه را که محکم زد
خون تازه دوباره راه افتاد
دهمین ضربه فاطمه انگار
بینِ گودی قتلگاه افتاد
****
یازده بار بی امان میزد
از لب کند دشنهمیگویم
رگ گردن بریده شد امّا
دیگر از استخوان نمیگویم
****
وای از ضربهی دوازدهم
ضربه ای که عجیب زد نامرد
ای بمیرم که بعد از این ضربه
زینب از شمر پست خواهش کرد
****
زودتر راحتش کن و برگرد
خنجرت را ز گردنش بردار
سر او را بریدی و حالا
چکمه را از روی تنش بردار
****
#محمود_اسدی_شائق✍
.👇#
##کانال_سبک_وشعرمداحی
در ایتا
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135