eitaa logo
متن و سبک مداحی
4.6هزار دنبال‌کننده
128 عکس
209 ویدیو
27 فایل
مداح #رضاابوالحسنی جهت هماهنگی 09198167899 @Reza_abolhasani_1368
مشاهده در ایتا
دانلود
کهنه پیراهنتو تو بغلم میگیرم بوی خونت به مشامم میرسه دلگیرم آخرش یه روزی از غمت حسین میمیرم یادمه یه نانجیب با نیزه زد تو پهلوت مرکبا رد میشدن با نعل تازه از روت دلم جداییمونو هنوز باور نداره همش میگفتم نامرد نزن مادر نداره ببین غریبِ تو قتلگاه یاور نداره آه دار و ندارم شهنشه نیزه سوارم لحظه ای نشد که چشم از سر تو بردارم اشکای چشای تو رو نیزه داد آزارم وقتی دیدی که توی شلوغی بازارم آه دار و ندارم شهنشه نیزه سوارم ماه رمضان 1403https://eitaa.com/yazahramadadi135 کانال متن وسبک مداحی
ربی الاعلی بعلی به فاطمه به بن الزهرا ربی الاعلی تو رو به حق همه آبرودارا ربی الاعلی بگذر از سیئه ی ما گنهکارا به گریه های مادرم نزار بمیرم و نرم بخرم ببرم حرم ابی عبدالله با حسین گناه من پاک میشه هرکی بی حسینه هلاک میشه خوش به حال نوکری که آخر پیکرش تو کربلا خاک میشه بالحسین الهی العفو ماه رمضان 1403https://eitaa.com/yazahramadadi135 کانال متن وسبک مداحی
ای صنما جان و تنم آرزوست گرد و غبار وطنم آرزوست خسته ام از دوری تو یا علی درد نجف آمدنم آرزوست ای شور وصال ما ای خواب و خیال ما ای شمس جمال تو شمسی شده سال ما با عالمی و از همه عالم جدا علی غیر از خدا کسی نشناسد تو را علی یا قاهر العدو و یا والی الولی یا مظهر العجائب و یا مرتضی علی **** ساقی مستان دو عالم علی دلبر خوش حُسن و جمالم علی دغدغه ی اول سالم نجف زمزمه ی آخر سالم علی ای طلعت توحیدم ای خانه ی امیدم روزی که نجف باشم آن روز بُوَد عیدم دستان پر توان تو خیبر گشا علی دارد کنیز خانه ی تو کیمیا علی یا قاهر العدو و یا والی الولی یا مظهر العجائب و یا مرتضی علی **** زنده کدام است برِ هوشیار آنکه بمیرد به سر کوی یار عاشق دیوانه ی سرمست را پند خردمند نیاید به کار من مست می عشقم هوشیار نخواهم شد وز خواب خوش مستی بیدار نخواهم شد قبله علی و مروه علی و صفا علی ما را ببر شبی طرف کربلا علی یا قاهر العدو و یا والی الولی یا مظهر العجائب و یا مرتضی علی ماه رمضان 1403https://eitaa.com/yazahramadadi135 کانال متن وسبک مداحی
دلگیرم از دنیایی که واسه خودم ساختم هرچی تو دادی هرچی داشتم هرچی بود باختم رفتم پی کارم حواسم پرت دنیا شد رفتم خودم رو از چش اربابم انداختم به کرمت دلم خوشه فقط تو میدونی که گدا چشه بذار یه کربلا بیام داره فراقت ما رو میکشه گدات اومده عزیز خدا بده صدقه یه کرب و بلا حبیبی حسین **** بین خیالم دیدمت گفتم پر از دردم آروم نگاهم کردی آروم گریه میکردم دستی کشیدی رو دل بی تاب محزونم باز از سرِ لطفت اجازه دادی برگردم آره به جون تو قسم همیشه تو بودی همه کسم نذار ازت جدا بشم بدون تو میگیره نفسم محاله که از تو دل بکنم که سائل تو همیشه منم حبیبی حسین ماه رمضان 1403https://eitaa.com/yazahramadadi135 کانال متن وسبک مداحی
باید اشک چشم را بر کار بست این دهان را بعد استغفار بست این همه خانه تکانی کرده ایم جلد قرآن ها چرا پس تار بست باز هم آقا ز من راضی نشو باز هم سال گناهم بار بست تا که گفتم یا محول عفو کن زودتر پرونده را غفار بست دید زهرا راه را گم کرده ام پرچمش را بر روی دیوار بست من فراری بودم از مادر ولی در به روی طفل با اصرار بست زخم خوردم از همه رفتم نجف رخم من را حیدر کرار بست یا علی وقت ملاقاتی بده از حرم دورم دلم زنگار بست خواب دیدم دست معمار بقیع میزند صحن حسن را داربست عید من گریه است گریه بر حسین او که تقدیر مرا بسیار بست روضه ی بی دستی آب آورش دست من را موقع افطار بست تا که سقا مشک را بر شانه زد راه او را لشکر اشرار بست بی مهابا تیر بر چشمم زدند غرق خون شد پلک را دشوار بست انقدر از فاطمه شرمنده بود چشم خود را موقع دیدار بست لعنت حق بر کسی که بعد او راه زینب را سرِ بازار بست ماه رمضان 1403https://eitaa.com/yazahramadadi135 کانال متن وسبک مداحی
تا ببینم رحمت پروردگار خویش را میشمارم باز جرم بی شمار خویش را روز و شب فرقی ندارد پیش من چون با گناه تیره کردم آسمان روزگار خویش را هر زمستان رفت آمد یک زمستان دگر چون به دست خود خزان کردم بهار خویش را هیچکس مانند تو خیر و صلاحم را نخواست کاش دستت میسپردم اختیار خویش را از همان روز ازل باید خدایی میشدم در حریم یار میجُستم دیار خویش را کاش دست مهربانت سایه بان من شود تا بپوشانم خطای آشکار خویش را صحبت از عفو و بزرگی و کرامت میشود تا به سمت تو می اندازم گذار خویش را تو یقینا میشناسی خوبتر از من مرا من نمیدانم صلاح کار و بار خویش را عهد میبندم نباشم غافل از اعمال خود باز یادم میرود قول و قرار خویش را کاش میفهمیدم این آلوده دل من نیستم حال که عمری کشیدم انتظار خویش را بسکه سر زد از من رسوا خطا و اشتباه عاقبت از دست دادم اعتبار خویش را پیله کرده نفس اماره به جسم و روح من کاش روزی بشکنم قفل حصار خویش را آبرو بخشیدی و من آبرو بردم فقط در میان خلق کم کردم عیار خویش را خواب غفلت آمد و خود را به چشمم عرضه کرد در عوض دادم دل شب زنده دار خویش را چند قطره اشک و دست خالی و چشمان تر با خودم آورده ام دار و ندار خویش را بین زندان گناهم یاد تو افتاده ام تا مگر پیدا کنم راه فرار خویش را یا اله العالمین اغفر ذنوبی بالحسین هر چه باشم روی لب دارم شعار خویش را شعر: مجتبی خرسندی https://eitaa.com/yazahramadadi135 کانال متن وسبک مداحی ماه رمضان 1403