4_5895348887324986787.mp3
20.46M
◈ماבر
گفتـے برات روضـہ بخونم
•#نوحه_حضرت_ام_البنین_س
#زمینه
سید_رضا _نریمانی
مادر گفتی برات روضه بخونم
باشه ولی بعید میدونم
دووم بیاری
به جای روضهی بچههات
گفتی بگم از حسین برات
دلش رو داری دلش رو داری
داداشم غریب شد
زدن تکیهگاهش و که رو خاک، خد التریب شد
دور از چشای خونی عباس، شیب الخضیب شد
داداشم غریب شد
تنها نبود توی گودال، غلغله بود
اگه عباست رفت، شمر بود، حرمله بود
« آه! از روزگار بی علمدار
آه! از روزگار بی علمدار»
✅ بند دوم
مادر حسین که اومد از علقمه
وقتی دیدم که قدش خمه
یهو دلم ریخت
وقتی سرو به روی نیزه بستن
دل رقیه رو شکستن
حرم بهم ریخت، حرم بهم ریخت
دلم رو سوزوندن
نبودی ببینی پای ما رو، کجا کشوندن
دختر امام و توی بزم، حروم نشوندن
دلم رو سوزوندن
گریه نکن مادر، مرد با غافله بود
اگه عباست رفت، شمر بود، حرمله بود
« آه! از روزگار بی علمدار
آه! از روزگار بی علمدار»
✅ بند سوم
مادر برات بگم از اون ازدحام
از ماجرای کوفه به شام
از تعنههاشون
با دست بسته میبردنم
کوچه به کوچه آزردنم
با خندههاشون، با خندههاشون
توو هر کوچه بازار
کتک میزدن زن و بچه رو، جلوی انظار
تحمل نداشت سه ساله دیگه، این همه آزار
توو هر کوچه بازار
رو دستامون جای، زخم سلسله بود
اگه عباست رفت، شمر بود، حرمله بود
« آه! از روزگار بی علمدار
آه! از روزگار بی علمدار»
https://eitaa.com/yazahramadadi135
#کانال_متن_وسبک_مداحی
#رضاابوالحسنی