﷽
👈نعل اسب نماد خوش شانسی؟!!!
اطلاعات برای روضه خوان ها
یه سوال
مگه امام حسین (ع) در گودال به شهادت نرسیدن،پس باید محل دفن حضرت هم همون گودال باشه.اونایی که رفتن کربلا میدونن بین محل گودال و ضریح مطهرفاصله هست.چرا؟
تو کربلا یه عده اومدن گفتند نه،براین پیکر باید اسب تاخته شه.
این "باید"رو کی تعیین کرده بود؟(نقش یهود در حادثه کربلا)
تو گودال نمیشد اسب تاخت.پیکر مطهر رو از گودال بیرون کشیدند بردند یه محل صاف و هموار و ده اسب که بهشون نعل زده بودندبراین پیکر تاختند...
▪️واین چهل نعل اسب به عنوان تبرک از پای اسبهاجدا میشه.
بعدها که در دوره قاعونی بغدادمیشه مرکز یهودیان، نواده های همین اشقیا این نعل اسبها رو با افتخار درخونه هاشون میزدند که ما از هموناییم
اینا بعدها کوچ کردند به شبه جزیره ایبری در اسپانیا و همین سنت رو هم باخودشون بردندو نعل اسب رو کردند نمادخوش شانسی...
حالا یه عده از مردم خودمونم نا اگاهانه نعل اسب رو به عنوان نماد خوش شانسی استفاده میکنن!!!
🌷آیت الله جوادی آملی:
تبرک جستن به نعل اسب از موهومات بعد از حادثه کربلاست.به این جهت که این اسبها نعوذ بالله بر آدمهای خارج از دین تاختند پس با ارزش میباشند.چنانچه برخی فرق اسلامی دهه اول ماه محرم را جشن میگیرند و متاسفانه فرهنگ ناشایست نعل اسب به میان مردم ما هم رواج یافته.
📚در تاریخ آمده : یزید (علیه لعنه) در عصر عاشورا بعد از به شهادت رساندن امام حسین (ع)و یارانش دستور داد اسب ها ( که نعل تازه شده بودند) را بر بدن شهدای کربلا تازاندند .
یزیدیان این روز را روز برکت و پیروزی نام نهادند که در زیارت عاشورا هم به آن اشاره می شود (...یوم تبرکت بهی بن امیه و ....)و برای افتخار بر این پیروزی (قتل خاندان مطهر پیامبر )و رواج تفکر شیطانی خودنعل اسبهای خود را کندند و در سراسر شهر ها و کشورها گرداندند...شهر به شهر و کشور به کشور به نشانه ی پیروزی .
🌀در شامات در عراق در قسطنطنیه در روم در ایران و در سراسر جهان مدرن 1400 سال قبل...
و این شد سبب آنکه در سرتاسر جهان از 1400 سال پیش تاکنون نعل اسب را نشانه ی برکت و شانس و پیروزی می دانند
🔹اين خرافه به اروپا هم رسيد شايد این اعتقاد از اسپانیا به اروپا رسیده (اندلس قدیم)به اندلسی ها هم از امویان این اعتقاد رسید امویان به عنوان تبرک نعل اسب نگه میداشتند اما اروپایی ها چون معنی تبرک را نمی دانستند میگفتند شانس می آورد
حالا امویان این اعتقادو از کجا آورده بودن ؟
📌تو عاشورا بعداین که 10 تا اسب روی پیکر امام حسین (ع) تاختتند 40 تا نعل اسب ها رو به عنوان تبرک در آوردن و بین خودشون تقسیم کردند این نعل ها رو از خونه هاشون آویزون می کردند و بعد از مدتی به عنوان یک شیء با ارزش به هم می فروختند ، تا اینکه تقلبی این نعلها هم اومد و کم کم آویزون بودن یه نعل تو خونه ها یهو رسم شد.
👈 پخش این پیام ....
👈 شلیک یک فشنگ است ...
👈 به سوی جبهه دشمن در فضای مجازی.
کپی با ذکر صلوات
کانال سبک وشعر
مداحی
ویژه مادحین
خواهران برادران
#رضاابوالحسنی
@yazahramadadi135
🍃اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُ🍃
روضه حضرت سکینه سلام الله علیها
حجت الاسلام میرزا محمدی
▪️▪️▪️▪️▪️
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَي الاَرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَ بَقِيَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُم
* تا دم مرگ اينو دائما هر وقت مشرف ميشي به زيارت ميگي "آقاجان نكنه اين زيارت آخرين زيارت ما باشه ..." به خدا اربعين كه اومدن آخرين زيارتشون شد" ديگه نتونستن كربلا برگردن ..." انقده كنار اين قبور مطهر ناله زدن،سه روز اونقده ضجه زدن كه امام سجاد فرمود: ديدم عمه ها و خواهرام دارن جون ميدن" دستور دادم سوار شن به سمت مدينه حركت كنيم " همه سوار شدن" اما ديدن سكينه هنوز از كنار قبر بابا جدا نشده ...."
الله اكبر ، روز يازدهمم آخرين نفري كه از گودال جدا كردن همين دختر بود ..."چي جوري جداش كردن؟؟ من از شما مي پرسم ، مگه يه بچه ي 13 ساله چقدر نيرو لازم داره كه او رو از كنار بدن بابا جدا كنن؟؟؟ اما نوشتن :*فَجتَمَعَ عِدَّةٌ مِنَ الأعراب،فجروها عن جسد ابيها ....*
به خدا نمي شه بعضي عبارات رو ترجمه كرد،اما خيلي ساده بگم،يعني اين نازدانه رو كشون كشون از كنار گودال بردن ....." اربعينم كه وقتي آخرين نفر،خواست با تربت بابا خداحافظي كنه،ديد ديگه كسي نمونده باهاش حرف بزنه رو كرد به خاك گرم كربلا،فرمود: اَلا يا كربلا نُودِعكِ جِسماً بَلا كَفَنٍ وَ غُسلٍ دَفِينا ....."
قافله رسيد به مدينه،روز جمعه بود وارد مدينه نشدن" بشير آمد وارد مدينه شدهي صدا زد "يا اَهْلَ يَثْربَ لامُقامَ لَكْمْ بِها" تو خونه هاتون ديگه نمونيد ...." چرا ؟؟؟ آخه:*قُتِلَ الْحُسَيْن فَاَدْمُعي مِدْرارٌ .....*فقط يه جلوش رو اشاره كرد" چه جوري كشتنش؟؟ اَلجِسْمُ مِنْهُ بِكَرْبَلاءمُضَرَّجٌ ، وَالرَّأسُ عَلَي الْقَناهِ يُدارُ ...."
قافله به استقبال آمدن به دنبال بشير آمدن بيرون مدينه به استقبال قافله ي ابي عبدالله ...." چي جوري وارد مدينه شدن بماند، هر كي رفت سراغ يه بانويي" زن ها اومدن نزد سكينه . همه كنار قبر پيغمبر جمع شدن ديدن دختر علي زينب سلام الله عليها ؛يه پيراهن پاره پاره،يه پيراهن غرق به خون،سوراخ سوراخ رو، رو قبر پيغمبر پهن كرد" سفره ي روضه رو پهن كرد ... ديدن ديگه نمي شه با زينب حرف زد ... اومدن سراغ سكينه ... گفتن آي بانو از كربلا تا مدينه كجا به شما بيشتر سخت گذشت؟ فرمود هيچ جا برا ما مجلس يزديد نمي شد .... سر بريده ي باباي غريبم ميان تشت ... همه مشغول لهو و لعب،خوشگذراني و مي گساري بودن،ما رو به طنابي بسته بودن......اي حسين .........
موضوعات مرتبط: روضه های محرم، محرم، صفر، دیگر روضه ها، اربعین حسینی کانال سبک وشعر
مداحی
ویژه مادحین
خواهران برادران
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
🏴#شهادت_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
🏴#روضه
🎤مداح :حجت الاسلام میرزا محمدی
▪️▪️▪️▪️▪️▪️▪️
تسليت اي حجت ثاني عشر
يابن الحسن
( كسي تو سامرا به آقامون تسليت نگفتا )
تسليت اي حجت ثاني عشر
يابن الحسن
( ميدوني دل آدم كجا ميره ؟ يه مرتبه ياد گودال افتادم ، اونجاهم به يتيمان ابي عبدالله كسي تسليت نگفت ... )
زود بود از بهر تو داغ پدر
يابن الحسن
معمولا فاميلا جمع ميشن ، عمو ، دايي، عمه و ديگر بستگان ؛ نميزارن بچه يتيم كنار پيكر پدر بي تابي كنه ، اما برا امام زمان ما اين اتفاق نيفتاد ... حتي كربلا هم اينجوري نبود ... اونجا عمه ي امام زمان بچه هاي ابي عبدالله رو سرپرستي كرد ...
قلب بابَ ت
از شرار زهرِ دشمن آب شد
سوخت جسم و جانش
از پاتا به سر ، يابن الحسن
طفل بودي ، پيش چشمت
چشم بابا بسته شد 2
تو نگه كردي و او
زد بال و پر ، يابن الحسن
آخ دلم يه جايي رفت ، نگي امشب چرا داره پريشون خواني ميكنه ؟ به خدا دست من نيست ؛ دلم با اين يه بيت رفت كوچه بني هاشم
#حسين_جان
طفل بودي ، پيش چشمت
دست بابا بسته شد
تو نگه كردي و قنفذ ...
كودك 6 ساله بودي
بر پدر خواندي نماز
ريختي از چشمِ خود
خونِ جگر ، يابن الحسن
قرن ها ، فرياد زهرا مادرت
آيد به گوش
از مدينه بينِ آن ديوار و در
« يابن الحسن ... » 3
مادر؛ كاش بودم
تا علي را يار بودم
من جاي تو
بينِ در و ديوار بودم
مادر شنيدم بارها از پا فتادي
ديدي علي تنها بوَد
باز ايستادي ...
يوسف زهرا بيا
با ما بگو آخر چرا
تُربت زهراست مخفي از نظر
« يابن الحسن ... »
فرمود عقيل ، برو به اون كودكي كه تو حجره هست ، گو بياد ... اومدم ديدم يه ماه شب چهارده ،گوشه ي حجره مشغول عبادته ، آقامون حجت ابن الحسن بود ، تا پيغام رو دادم سراسيمه اومد ؛ سر بابا رو بغل گرفت ، تا امام عسكري اونو ديد ، نفرمود پسرم ، فرمود : يا سيد أَهْلَ الْبَيْتِ اسْقِنَا المَاءٍ .... يعني تشنمه، به من آب بنوشان ... اِسْقِنَا المَاءٍ ... (آخ بميرم ...) هر طوري بود نزاشت بابا لب تشنه از دنيا بره ... امام جواد هم يه كودك 6،7 ساله بود ، نزاشت باباش امام رضا تشنه لب جون بده ... اما لايوم كيومك يااباعبدالله ... حسين ... بميرم ، هر چي صدا زد : جماعت جگرم داره ميسوزه ... جي جوري آبش دادن ؟ فَلَمْ يُجِبْهُ أَحَدٌ إِلَّا بِالسُّيُوفِ ... حسين ...
کانال سبک وشعر
مداحی
ویژه مادحین
خواهران برادران
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
2. حجت ثانی عشر.mp3
9.75M
🏴#شهادت_امام_حسن_عسکری_علیه_السلام
🏴#روضه
🎤مداح :حجت الاسلام میرزا محمدی
کانال سبک وشعر
مداحی
ویژه مادحین
خواهران برادران
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
هدایت شده از متن و سبک مداحی
#شعر_واحد_شور
#از_سر_نوشتم
#مجیدرضانژاد(شاعر)
☑️بند اول
از سر نوشتم
با دست لرزان و دو چشم تر نوشتم
از در نوشتم
ازخاطرات تلخ یک مادر نوشتم
از هیزم و از
سیلی و از آن آتش و آذرنوشتم
از در نوشتم
از میخ و درب خانه ی حیدرنوشتم
از ازدحام و
از خون یک مظلومه پشت درنوشتم
از بی گناهی
ازمحسن از آن لاله ی پرپرنوشتم
از قوم نامرد
از دست بسته ی یل خیبر نوشتم
🍁🍁🍁🍁
☑️بند دوم
مادر فداشد
در آن زمان که حامی شیرخدا شد
مادر فدا
آری بلاگردان دین مصطفی شد
وای مادرمن وای مادرم
مادر فدا شد
پای حرامی تا میان خانه وا شد
نذرش ادا شد
سهمش به کوچه ضربه های بی هوا شد
وای مادرمن
🍁🍁🍁🍁🍁
آن قوم کافر
وقتی علی را میکشیدند بی بهانه
مادر زمین خورد
دربین آن نامردمان بیرون ز خانه
آن بی حیاها
مابین کوچه میزدندش وحشیانه
میزد به زهرا
قنفذ غلاف و گه مغیره تازیانه
شد پرنشانه
پهلو و دست مادرم تا روی شانه
وای مادرمن
☑️بند سوم مقتل
باور ندارد
خون خدا در کربلا یاور ندارد
یاور ندارد
جسمی که افتاده به مقتل سر ندارد
یاور ندارد
وقتی علی اصغر و اکبر ندارد
یاور ندارد
وقتی علمدارو نه آب آورندارد
حنجر ندارد
زیر گلو جای نوک خنجر ندارد
ای وای حسینم
یک تن نیازی
بر آن سپاه و اینهمه لشکر ندارد
پرپر زده او
اما برای پر کشیدن پر ندارد
زینب به سرزد
گفتا حسین در کربلا مادرندارد
خواهرندارد
یک پیرهن یا یک عبا در بر ندارد
مادر ندارد
دستش چرا انگشت و انگشتر ندارد
ای وای حسینم
💠💠💠9⃣4⃣7⃣💠💠💠
@yazahramadadi135
هدایت شده از متن و سبک مداحی
#واحد
#سینه_زنی
ايـن روزا، بــارونم
غمگينو، دل خونم
از چشمات حرفاتُ
خانومم، ميخــونم
آه
بغض گلوتو وا كن ، به حيدرت نگا كن
ببين براتو اشك ميريزم
آه
غرورمو شكســتن ، دستاي من رو بسـتن
شرمندتم خيلــي عـزيــزم
توي كوچه ها قنفذ
شوهرتو تنها ديد
خيلي سخته خانومم
زير لب به من خنديد
آه و واویلا زهرا
_____________________
حق ما، نيست زهرا
تنهامون، ميذاري
حقت نيست، انقدتو
خانومم، غم داري
آه
آتيش زدي به جونم، همسفره جوونم
تو پشت حيدر و شكستي
آه
نرو چراغ خونم ، خانومه مهربونم
گلم چرا چشماتو بستي
پاي تابوت و زهرا
توي خونه وا كردي
گفتم كه نــرو امــا
تو فقط نگا كـردي
__________________
ميبيني، آشوبم
مثل ابر، مي بارم
وقتي تو، ميخوابي
زخماتو، ميشمارم
واي
از زندگي بريدي ، نديده هارو ديدي
ولي يه رحمي ام به من كن
واي
ميشنوي هق هقاشو، بغض توي صداشو
يه فكري ام برا حسن كن
حال و روز تو خانوم
خاطرش رو آزرده
چي ديده توي كوچه
خواب و از چِشاش برده
❣:❣:
سبک وشعر
مداحی
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
هدایت شده از متن و سبک مداحی
225K
❣:
سبک وشعر
مداحی
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
309.1K
خونه ی حیدره عزا خونه
آتیش داره در و میسوزونه
اون ور در تلاطمه جماعتی از قوم کفار
میزنه با لگد به در حرومی پست جفاکار
مادر ما خورده زمین افتاده بین در و دیوار
وای مادرم (۳)وای مادر من
☑️بند دوم
وقتی که افتاد روو زمین مادر
فدایی شد محسن به پشت در
بی حرمتا با ازدحام تا در خونه رو سوزوندن
رد شدن و به پشت در پهلوی مادر و شیکوندن
جلو چشای خیسمون
بابامو توو کوچه کشوندن
وای مادرم (۳)وای مادر من
☑️بند سوم
با بدن غرق به خون مادر
توو کوچه ی میدوید پی حیدر
یه حرومی توو کوچه ها به مادرم خیلی لگد زد
به جرم عشق به علی به مادرم حرفهای بد زد
یکی با مشت یکی با چوب وحشیونه و بی عدد زد
وای مادرم (۳)وای مادر من
💠💠💠1⃣0⃣2⃣5⃣💠💠💠
#شاعرسبکسازڪربلایی_مجیدمرادزاده
سبک وشعر
مداحی
کربلایی رضاابوالحسنی
@Reza_abolhasani_1368
https://eitaa.com/yazahramadadi135
هدایت شده از متن و سبک مداحی
214.6K
❣:
وقت نفس کشیدنم ندادن
یکی دو تا نیستن که زیادن
به جون خونه ی علی افتادن
.
مقتل می نویسه
دور و بر مادرم شلوغه
ایشالا که دروغه
.
محسنو که کشتن
خیلی سخت می بینه
دیگه چشماش بی فروغه
ایشالا که دروغه
.
کار زنونه شد ؛ فضه رو صدا کرد
به علی نگفت مادرم حیا کرد
میخ در چیکار با یه پا به ماه کرد
.
وای از دل علی
.
با دست پر به خونه تا رسیدن
خونه رو با اهلش آتیش کشیدن
فاطمه می سوخت ؛ اونا می خندیدن
.
مقتل می نویسه
ساقه های یاسو بد شکستن
ایشالا که دروغه
.
با این که می دیدن زهرا پشت در بود
درو با لگد شکستن
ایشالا که دروغه
.
آه کشیدنی ، روز من سیاه شد
دست رو دست می زد محسنم فدا شد
.
وای از دل علی
◾️◾️◾️◾️◾️◾️
#رضاابوالحسنی
Admin.:
سبک وشعر
مداحی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
1. عبدالله باقری.mp3
1.88M
#زمزمه_امام_حسن_عسکری
( علیه السلام )
#کربلایی_عبدالله_باقری
هیچی توو حجره ،
نیست به جز
غربت وغربت ...
داره یه بابا ،
توو دلش
فقط یه حاجت
رو سر مهدی
بکشه لحظه ی آخر،
دست محبت
#ملودی_دوم
خوبه که آرزو نموند
توو دل زارش
خوبه پسر ، با ظرف آب
اومد کنارش
چش بابا ، به آب که خورد
بارونی شد
حجره یه وقت
مجلس روضه خونی شد
« اگر کُشتند
چرا آبت ندادند
تو را زان دُرِ نایابت ندادند »
خوبه توو حجره
خواهرو دختر نداره
خوبه دمِ
رفتن غم ، معجر نداره
خوبه نه حرف خنجره
نه حرف گودال
خوبه توو روضه اش
نمیره مادری از حال
حسین ...
یوسف زهرا ،
رو گونه اش
بارون می بارید
تموم عالَم ،
داشت لباس غم میپوشید
ابرای غیبت ،
نقشه داشتن که بشینن
کم کم رو خورشید
خوبه خبر
از جسم و نعل مَرکبا نیست
خوبه نیازی به حصیر و
بوریا نیست
چشاش و که برا
همیشه بست باباش
مثل رقیه روضه خوند
با گریه هاش :
یتیمی درد بی درمان یتیمی
یتیمی خواری دوران یتیمی
خوبه سر رو دامنش
پیکری داره
خوبه یه انگشتر براش
به ارث میزاره
خوبه چشاش
آقا سجده ی
خیزران ندیده
خوبه سر باباش
بوی تنور نمیده
حسین ...
#شهادت_امام_عسکری
.کانال سبک وشعر
مداحی
ویژه مادحین
خواهران برادران
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
.
#امام_زمان
با موضوع #شهادت_امام_عسکری
#مناجات_انتظار
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
صاحب عزای سامرا آجرک الله
مأنوس اشک و روضه ها آجرک الله
بودی تو در شهر مدینه داغدار ِ
شش ماهه ی شیر خدا آجرک الله
در پشت درب خانه بین آتش و میخ
مادر تو را می زد صدا آجرک الله
حالا تو سمت موطن خود رهسپاری
داری به لب سوز و نوا آجرک الله
داغ پدر آتش زده بر سینه ی تو
داری به تن رخت عزا آجرک الله
آخر شده بابای تو با زهر کینه
از بند زندان ها رها آجرک الله
کاری شده زهر جفا در پیکر او
می لرزد او سر تا به پا آجرک الله
بر دامنت سر می گذارد با دل خون
راحت شود از هر بلا آجرک الله
شکر خدا در زیر سایه جان سپارد
رأسش نمی گردد جدا آجرک الله
دیگر نمی گردد تن او پاره پاره
از مرکب ده بی حیا آجرک الله
آقا ندیدی بر تنش زخم ِ روی زخم
از نیزه و سنگ وعصا آجرک الله
در وقت تدفینش خدا را شکر دیگر
لازم نباشد بوریا آجرک الله
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
.
کانال سبک وشعر
مداحی
ویژه مادحین
خواهران برادران
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135