eitaa logo
متن و سبک مداحی
4.6هزار دنبال‌کننده
128 عکس
202 ویدیو
27 فایل
مداح #رضاابوالحسنی جهت هماهنگی 09198167899 @Reza_abolhasani_1368
مشاهده در ایتا
دانلود
529K
سبک وشعر مداحی ویژه مادحین خواهران برادران https://eitaa.com/yazahramadadi135
هدایت شده از متن و سبک مداحی
26.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دسته خدا دسته علی سبک وشعر مداحی ویژه مادحین خواهران برادران کربلایی رضاابوالحسنی https://eitaa.com/yazahramadadi135
1.24M
شدحاجت علی روا شور مولا سبک (بریدمو خمیدمو) شد حاجت ، علی روا خون شده چشمای حسین و مجتبی بار سفر ، بسته علی از این زمونه دیگه شد خسته علی علی علی... توی دلش ، پر از غمه بهونه میگیره برای فاطمه این همه سال ، گذشته و هنوز توو گوششه صدای فاطمه علی علی... نمیره از ، توو خاطرش چی اومده توی مدینه به سرش بانوی پا ، به ماهشو توو کوچه میزدن جلو چشم ترش علی علی... با یه طناب ، کشوندنش حیدر خیبر شکن و سوزوندنش حیا نکرد ، یه مرد پست لگد زد و پهلوی فاطمه شکست علی علی... نشسته خون ،روی سرش رسیده دیگه لحظه های آخرش دلش پر از ، درده علی سفارشای آخر و کرده علی حسین من... گفته یه روز ، کرب و بلا میشه سر حسین من تشنه جدا میوفته سر ، از روو تنش خاک بیابون میشه غسل و کفنش حسین من ... گفته حیا ، نمی کُنن تن حسینم و به غارت می برن پیش نگا ، هه دخترم سر بریده رو به نیزه می زنن حسین من... میون اون ، شلوغیا میان یه عده ای به سمت خیمه ها نمی کنن ، یه ذره رحم به بچه ها و دخترای مرتضی حسین من... سبک وشعر مداحی ویژه مادحین خواهران برادران https://eitaa.com/yazahramadadi135
390.9K
. صل‌الله‌علیک‌یااسدالله‌الغالب «فُزتُ وَ ربِّ الکعبه» دل آسمون پر از غمه داره غصه می‌باره آخر عمر علی پایان عمر انتظاره تو دل محراب مسجد وا میشه عقده قلبش توی این سجده آخر وعده دیدار یاره دل مولا تنگه برای دیدن زهرا خسته شده از این همه غم‌ها بار سفر بسته ز دنیا خدای من محراب مسجد غرق در خونه سجاده و عمامه گلگونه دل دو عالم پریشونه شده ذکر _ همه دنیا علی مولا علی مولا ....................................................... دست مولا رو گرفتن تا جلوی درب خونه سر و صورت و محاسن آقامون غرق خونه ولی چشم زینب نباید این حال و ببینه که دل مولا برای حال زینب پریشونه الهی کاش نبینه چشمای تر زینب غرق به خون برادر زینب وقتی که بیقراره زینب الهی کاش نشه مسیر دخترش کوفه نبینه باز چشم ترش کوفه وقتی که بی‌قراره زینب امون از این _ همه غم‌ها علی مولا علی مولا ....................................................... خون به دل‌ها می‌کنه پس‌کوچه‌های شهر کوفه غصه و غربت و ماتم می‌زنه بر دل شکوفه دختر زهرا و ناموس علی با دست بسته دور اطرافش پر از نامحرم و الوات کوفه خدای من دختر فاطمه اذیت شد به محضرش چقد جسارت شد امون از این کوفه نامرد به روی نی سر برادرش رو آوردن اشکای زینب‌و در آوردن امون از این کوفه نامرد امون از این _ همه غم‌ها علی مولا علی مولا ................................................ https://eitaa.com/yazahramadadi135 کانال متن وسبک مداحی
خسته رسیدم الهی العفو دیگه بریدم الهی العفو مولاترینی زیباترینی من کورم و تو پیداترینی من کوه دردم من آه سردم گفتم یه روزی من بر میگردم دنیا ببین با من چه کرده هیچکس برام کاری نکرده یا رب دلم هواتو کرده **** به جان مولا منو نگاه کن به حق زهرا منو صدا کن درمون دردام دست رحیمه امشب کرم کن آقام کریمه امشب به حق یاسی که پژمرد طفلی که میدید مادر زمین خورد میدید که خونِ روی گونه میگفت که دست بزار رو شونه مادر بیا بریم به خونه رمضان 1403https://eitaa.com/yazahramadadi135 کانال متن وسبک مداحی
چشم پیدا نکند مقصد ناپیدا را با غم در به دری صبح کنم شبها را خسته ام بسکه دواندند مرا سوی گناه نا نمانده است که با خود بکشم پاها را معصیت ریشه ی ایمان مرا از جا کند کشت در باغچه ی زرد دلم تقوا را نفس با حربه ی دنیاطلبی گولم زد آه آفت بزند عافیت دنیا را بال پراز مرا دوست بد طینت چید جز تو با هرکه پریدیم زمین زد ما را خلق بر گریه ی بی کس شدنم میخندد هیچکس درک نمیکرد منِ تنها را عرق شرم مرا اشک حسابش کردی آبِ رو جمع کند آبروی رسوا را میشود گوش مرا مثل معلم بکشی کاش تنبیه کنی کودک بی پروا را هفت پشتم دم این خانه گدایی کردند به کسی غیر خودم قول نده اینجا را تا دلم سوخت مرا فاطمه دلداری داد لمس کرده است دلم مادری زهرا را رزق افطار من از باغ حسن می آید نخل ارباب کرم داده به من خرما را حکم رفع عطشم بوسه به انگور علیست مست حیدر فقط اینگونه دهد فتوا را خبر مرگ مرا بین نجف پخش کنید دم آخر برسانید فقط بابا را کام من تلخ شده طعم خوشم کرب و بلاست بچشانید به من مزه ی این حلوا را مثل عابس بغلم میکند و میبوسد بارها دیده ام این خواب خوش این رویا را کشمکش بود سر پیروهنش در گودال مادرش آمده تا قطع کند دعوا را شیشه ی عطر خدا زیر سم مرکب رفت بوی سیب است که پر کرده همه صحرا را رمضان 1403https://eitaa.com/yazahramadadi135 کانال متن وسبک مداحی
هر لباس کهنه قبل از سال نو پشت در است سائل این خانه اما کهنه کارش بهتر است آی صاحب خانه پس کی نونوارم میکنی پیش خوبانت اگر رسوا شوم دردسر است سفره آماده است اما میهِمان آماده نیست آه باران بهاری چشم خشکم نوبر است لطف کن چوبم بزن ردم کنی دق میکنم آبرویم ریخت پیش هرکه این دور و بر است خاک ویرانم ولی حتما به دردت میخورم آنکه برده سود از خاک خرابه زرگر است آنقدر بخشیده ای خشم تو یادم رفته است آنچه غفلت دارم از آن ترس روز محشر است یا مجیر و یا مجیر و یا مجیر و یا مجیر آنکه از آتش فراری داده من را مادر است نفس عمری بندگی های مرا در بند کرد نفس را در هم شکستن کار شاه خیبر است زودتر پرونده ی ما را بده دست علی حاصل صوم و صلاه روزه داران حیدر است زیر ایوان طلایش قبله سرگردان شده حرف انگور نجف در سجده مستی آور است بسکه محتاجم علی را به حسن دادم قسم چون گره را باز کردن کار سبط اکبر است سفره ی شبهای قدرم را حسن انداخته او که در دست کریمش رزق سال نوکر است عاقبت روزی بقیعش مثل مشهد میشود گرچه حالا چشم ها از غربت آنجا تر است مادر او را زدند و دست مولا بسته بود آهِ حیدر از همان میخیست که روی در است زینبش با آه و ناله گفت ای همسایه ها اینکه میسوزد در آتش دختر پیغمبر است رمضان 1403https://eitaa.com/yazahramadadi135 کانال متن وسبک مداحی
|⇦•امشب خونه ی دخترش.... و توسل به امیر المؤمنین علیه السلام ویژهٔ شبهای قدر اجرا شده ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج مهدی رسولی• امشب از سر شب دلم توحول و ولاست امشب میدونی دلت چرا نگرانه؟ امشب دل همه کائنات نگرانه فقط دل یه نفر آرومه... وارد مسجد شد همین روزها، مولی الموحدین شروع کرد خطبه خواندن بعد جنگ نهروان، میگه خطبه رو که خوند بالا منبر بود یه نگاه به چپ و راست کرد دید ابی عبدالله نشسته کنار منبر، حسینم! روایت میگه با این لفظ صداش زد یااباعبدالله! ابی عبدالله فرمودند: جانم یاامیرالمومنین، صدا زد حسین جان چند روز از این ماه رمضانی که هستیم مانده؟صدا زد: یا امیرالمومنین هفده روز مانده، میگن امیرالمومنین تا شنید دست کشید به اون محاسنش. راوی میگه دست به محاسنی کشید که اون روز دقت کردم همه اش سفید بود، مگه امیرالمومنین چند سال سن داره؟ شصت وسه سال، باور کن شصت وسه ساله همه محاسنش سفید نمیشه.. اونم بنی هاشم که دیر پیر میشدن. صدا زد چیزی دیگه نمونده این محاسن به خونم خضاب بشه... امشب خونه ی دخترش بود تا خود صبح هی بلند میشد مینشست. امام حسن میگه رفتم محضر بابام ، دیدم نشسته خوابیده.. صدا زدم بابا بیداری؟صدا زد حسن جان بیدارم گفتم بابا چته؟ گفت حسن جان همینجوری که نشسته بودم خواب به چشمم اومد حسن جان پیغمبرو خواب دیدم...حسن جان عرض کردم به پیغمبر گلایه ی این مردمو کردم گفتم یا رسول الله! خستم کردن... میگه پیغمبراکرم صلوات الله علیه فرمود: سبحان الله! علی جان نفرینشون کن. عرض کردم یا رسول الله نفرین میکنم خدا منو ازشون بگیره یکی مثل خودشونو بر خودشون مسلط کنه.. میگه بعد پیغمبر فرمود:علی دیگه چیزی نمونده عزیزم.. امشب تا صبح میگفت سی ساله غصه میکشم. سی ساله حرفمو دارم به چاه میزنم، دیگه بسه، دیگه خسته شدم دیگه از زندگی بدون زهرا خسته شدم... امشب تا نزدیک سحر شد..صبح از منزل خارج شد وارد مسجد شد. صدا می زد «الصلاة الصلاة»همه رو بیدار کرد به اون نانجیبم رسید زد به پاش بلند شو نمازتو بخون، میگن مولا آرام آرام وارد مأذنه شد قدم رو این پله های مأذنه ی مسجد کوفه میذاشت صدا میزد: الله اکبر الحمدلله رب العالمین ،سبحان الله..سیاهی شب، زینب تو خونه، کلثوم تو خونه، یهو دیدن صدای اذان علی از مسجد بلندشد، الله اکبرالله اکبر...اشهدان لا اله الاالله..اشهدان محمد رسول الله...
و توسل به امیر المؤمنین علیه السلام ویژهٔ شبهای قدر اجرا شده ماه مبارک رمضان سال ۱۴۰۱به نفس حاج مهدی رسولی• زینب صدا میزنه بابا یه بغضی تو صداته بابا چقدر لحن اذان‌ گفتنت، شبیه اون قرآن خوندن تو مدینه شده بابا،کدوم قران خوندن؟ بابا یادت میاد سرش تو بغلت بود یهو با نگاهش به تو نگاه کرد صدا زد علی بگو بچه هامو از حجره ببرند. بابا یادت میاد مادرم بهت گفت علی برام قرآن بخون... بابا یادت میاد شروع کردی قرآن بخونی اعوذبالله من الشیطان الرجیم...بسم الله الرحمن الرحیم..یس و القران الحکیم یه بزرگی اینجوری روضه میخوند میگفت مولا کأنه به دلش افتاد فاطمه عمرش به اندازه ی یه یس مونده، لذا امیرالمومنین تا وسط سوره میخوند یهو برمی گشت میگفت: یس و القران الحکیم.... اذان تمام شد آمد پایین، ایستاد برا نماز، بعضیا میگن نماز نافله ی صبح بوده.آقام وارد سجده شد نانجیب شمشیر و بالا آورد مولا میخوادسر از سجده بر داره.نانجیب شمشیر و بالا گرفت.. زمینیا میگن نزن، آسمونیا میگن نزن،فرشته ها میگن نزن، یه خانومی هم معجر دست گرفته، فاطمه میگه نزن، هم مولا حرکت کردسر و بالا اورد هم نانجیب شمشیر و پایین آورد چنان ضربه به سر مبارک خورد صدای ضجّه آسمان علی رو زدن... روایت میگه: وقتی زمین خوردن آقا امام مجتبی بدو بدو دوید سر بابا رو بغل گرفت مردم ریختن دور علی، خون از سرش داره میره، عمامه رو سفت بالا سرش بستن، میگه همین جور سرش تو بغل حسن و با گوشه ی چشمش آسمونو نگاه میکرد حمد میگفت الحمدلله سبحان الله... وقت جان دادن سرش تو بغل حسن بود.حسین پایین پاش بود ..عباس چنان ناله میزد بابامو زدن..آقا با صورت زمین‌ خورد موقع افتادن یا حضرت زهرا افتاد.. اما سلام بر اون آقایی که تو‌گودی قتلگاه افتاده بود با گوشه ی چشمش به آسمون‌ نگاه می کرد..یه دفعه نانجیب دست انداخت به محاسنش ..آقا رو به صورت برگردوند..دیدن حسین با گوشه ی چشمش به آسمون نگاه میکنه ..صدای پای اسبا میاد..امام صادق علیه السلام فرموده:جدم چشمش به خیمه ها بود جان داد.. چوخ خیمه ی باخما من ئوزدم حسینچیم تو‌کلدور خیمه لره وای اباالفضل اویانhttps://eitaa.com/yazahramadadi135 کانال متن وسبک مداحی