|•امشب خدا به کوثر...
#مدح و توسل ویژهٔ ولادت عقیلهٔ بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید مهدی میرداماد
امشب خدا به کوثر خود داد کوثری
در بر گرفته فاطمه زهرای دیگری
یا اینکه در لباس زن آمد پیمبری
یا اینکه حق به حیدر خود داد حیدری
این شیردختری است که شمشیر حیدر است
سر تا قدم امام حسینِ مکرر است
این پاکتر ز هاجر و حوّا و مریم است
سر تا قدم صحیفهی آیات محکم است
در وصف او مدیحهی جن و بشر کم است
أمالمصائب است نه! أمالمُحرم است
این سیب سرخ باغ بهشت محمد است
آب و گلش تمام سرشت محمد است
زهراست جانِ احمد و این جانِ فاطمه است
ریحانهی محمّد و ریحانِ فاطمه است
طاها و قدر و کوثر و فرقانِ فاطمه است
گوئی تمام وحی به دامان فاطمه است
تنها فهیمه ای که ندیده مُفَهِّمه
از کودکی است عالمهی بی مُعَلِّمه
بی او درخت سبز ولایت ثمر نداشت
دریای آرزوی نُبوت گهر نداشت
انگار روزِ حادثه کم از پدر نداشت
الحق که صبر مادر از این خوبتر نداشت
وقتِ سکوت هم نفسش انفجار بود
شمشیر اگر نداشت خودش ذوالفقار بود
امّالکتابِ صبر و رضا کیست؟ زینب است
فَصلالخِطاب کرب و بلا کیست؟ زینب است
فریاد خونِ خونِ خدا کیست؟ زینب است
آیینۀ حسین نما کیست؟ زینب است
زینب که لحظه لحظه شده غرق در حسین
در گاهواره چشم گشوده است بر حسین
زینب زنی که بوده به مردان امامتش
اعجازِ سید الشهدا در کرامتش
هر روز هست روز بزرگِ قیامتش
دین سرفراز آمده در ظِلِّ قامتش
با خون نوشتهاند شهیدانِ مکتبی
زینب حسینی است و حسین است زینبی
از کوثر رسول بر این کوثر، آفرین!
ازحیدر بزرگ بر این حیدر، آفرین!
تا حشر از حسین بر این خواهر، آفرین!
از پنج تن به غیرت این دختر، آفرین!
از بس مقام و مرتبهی او جلیل بود
گودال قتلگاه به چشمش جمیل بود
کوهی به پیش سیل بلا بود از اَلَست
در قتلگاه سیطرهی کفر را شکست
اول گرفت مصحف خود را به روی دست
قامت کشیده بر سر زانوی خود نشست
گفت ای خدا فدایی خود را وصول کن
این هدیه را ز آل پیمبر قبول کن
وقتی گشوده شد لب اسلامپرورش
وقتی خطابه خواند همانند مادرش
وقتی که گفت از پدر و از برادرش
کوفه دوباره دید علی را به منبرش
فخریّه کرد فاطمه اینجا به زینبش
نهجالبلاغه بود که میریخت از لبش
ای ذوالفقار فتحِ ولایت زبان تو
ای رأس سیدالشهدا مدحخوان تو
زهرا به وجد آمده از امتحانِ تو
هر لحظهی تو یک اثر جاودانِ تو
تیر تَکلمت جگر خصم را شکافت
گویی دوباره سورهی قرآن نزول یافت
حتی امیرِ کوفه حضورت اسیر شد
بر اوج تخت پیش جلالت حقیر شد
حتی سکوتِ تو به دل خلق تیر شد
دیدند یک اسیر به دلها امیر شد
هر حرف خطبهی تو هزاران قصیده است
میثم به پای نطق تو شور آفریدهاست
#شاعر:استادغلامرضا سازگار❣:
سبک وشعر
مداحی
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
باب الحرم _ سید رضا نریمانی.mp3
6.42M
🌸#مدح و توسل ویژۀ ولادت حضرت زهرا سلام الله علیها و روز مادر
🎤سید رضا نریمانی❣:
سبک وشعر
مداحی
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
#امام_حسین علیه السلام
#مدح #روضه
#احسان_نرگسی
به هر که روزِ ازل نعمتی عطا کردند
مرا به روضه ی ارباب مبتلا کردند
دلم خوش است گره های زندگی مرا
به حُرمتِ قسمِ «یا رقیه»وا کردند
بهشت از نظرِ آسمانیان افتاد
همین که کرب و بلای تو را بنا کردند
کبوترِ دلِ من را درست روز ازل
حوالیِ حرمِ کربلا رها کردند
منِ خراب کجا و هوای روضه ی تو..
مرا به لطف «حسن»با تو آشنا کردند
برای زخم تنت گریه کردم و دیدم
علی و فاطمه عمری مرا دعا کردند
#
جماعتی که تو را می زدند در گودال
فقط به تو نه...به انسانیت جفا کردند
کسی نگفت چرا نعل تازه آوردند
کسی نگفت سرت را چرا جدا کردند
چه ها که زینب کبری ندید در گودال..
سنان و حرمله با پیکرت چه ها کردند
کانال سبک وشعر
مداحی
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
4_6046418370482407873(1).mp3
5.15M
#ولادت_امام_محمد_باقر
#مدح
#سرود
احسان_نرگسی
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
رو لب زین العابدین تبسمه
دریای عاشقی پر از تلاطمه
ملائکه کِل می کشن تو آسمون
شب تولد امام پنجمه
مولا مولا مولا
امام باقر
زینت منابر
ای خاک قدم های تو در حکم جواهر
مولا مولا مولا
ای پر و بالم
روزی ده عالم
من تا به ابد به نوکری تو بالم
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
مقام قدسی تو فوق باوره
خنده ی تو دل از ملائک می بره
تو رو می بینه جبرئیل توو گهواره
میگ چقد شبیه مولا حیدره
مولا مولا مولا
محور دنیا
ای عالی و اعلی
طرح خنده های تو مث حضرت سقا
مولا مولا مولا
شفیع محشر
ای پناه نوکر
ای آینه ی جلالت حضرت حیدر
مولانا باقر العلوم
کانال سبک وشعر
مداحی
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
#رضاابوالحسنی:
#مدح
#قصیده
لحظاتی که خدا خلقت دنیا می کرد
یاد از خال رخ حضرت مولا می کرد
عالمی بود اگر, عین عدم بود و فقط
مرتضی بود که با دست خود ابدا می کرد
از ازل حضرت حق با دم یا حیدر خود
در دل اهل یقین معرکه برپا می کرد
آن زمان حضرت جبریل امین در بر عرش
با سر زلف علی ناز به طوبا می کرد
گر نبود امر ید الله؛ مگر دست کلیم
اژدها را ز تن چوب , هویدا می کرد
اگر آن چشم شفابخش علی یار نبود
کی مسیحا نظری بر زن نازا کرد
هر چه میخواند نبی از صحف قرآنش
مرتضی با عملش در دلش انشا می کرد
آن قدر عبد خدا بود که لبهای رسول
هرچه میگفت همان ثانیه اجرا می کرد
در دل کعبه به دنیا نمیامد که؛ نبی
تا ابد سجده بر آن مسجد الاقصی می کرد
هر کجا احمد مختار قدم بر می داشت
هر قدم در همه دم مدح علی را می کرد
میثم از نخله ی عشق علوی می, می خورد
و کفایت به عسلخانه ی خرما می کرد
جالب اینجاست که بابای عجایب همه وقت
تکیه بر تکیه گه حضرت زهرا می کرد
تا که از حضرت حق , وحی غضب می آمد
حیدر آن را وسط معرکه معنا میکرد
در دل جنگ اگر تیغ هویدا می کرد
با دو حرکت همه را نصف ز پهنا می کرد
تا که از راس عدو کاسه ی سر می افتاد
صاحب سر قد خود را ز کمر تا می کرد
با همان نحوه ی شمشیر زنیه پدرش
در دل علقمه عباس چه غوغا می کرد
نه ابالفضل و نه اکبر , و نه قاسم بخدا
هر چه میکرد همان دست توانا می کرد
روز محشر که همه بر کرمش محتاجند
کاش پرونده ی ما را خودش امضا می کرد
#جعفر_ابوالفتحی
___
#رضاابوالحسنی:
کانال سبک وشعر
مداحی
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
❀﷽❀
#مدح
#عید_مبعث
#پیامبر_اکرم_صل_الله_علیه_وآله_وسلّم
─━⊰••🍃🌼🍃••⊱━─
تباهی بود و تاریکی ، زمان مستِ جهالت بود
زمین از ناله ی زنده به گوران در خجالت بود
صــراط آدمیّـت ، رو به دنیــای ضـــلالت بود
بشــر ، درگیـــرِ خُسـران و گرفتارِ بطالت بود
به یکباره در این ظلمـت سـرا، نــوری پدید آمد
به قـلب نا امیـدانِ جهــان ، نـــور امیـــد آمد
عجب نورٌعَلیٰ نوری که در شب ، عالم آرا شد
فلـک ، آیینــه گَردانش ، مَلَــک غرقِ تماشـا شد
حرا ، آغوشِ جبــریل و امانت دارِ بطحــا شد
به إقرأ ، آخرین بابِ رســالت در حَــرا وا شد
نوای "إقرَأ بِسمِ رَبِّک"از هر سـو به گوش آمد
همــه ذرات عالم ، با نوایش در خــروش آمد
به جوش آمــد کلام وحی و آیات علـــق بارید
در آن خلوتــگـه تاریــک ، انــوار فلـــق بارید
چه بــارانی به کوه نور ، از الطاف حق بارید
شــرابِ نـاب ربـّانی به جـان بـی رمـــق بارید
بپا خیــز ای رسولی که مقام مصطــفی داری
تو دست یاوری مثــل علــیِ مرتضــی داری
بخوان ای حضرت باران ! ببار آیات رحمت را
به تن کن کِســوَتِ سبـــز امــامت را نبــوت را
امین بودی که حق داده به دستت این امانت را
بخــوان ، آغاز کن ، پایان ببر ، امر رســالت را
چه فخری می کند اُمّت که تو پیغمبرش باشی
چه زیبا می شود خلقت که تو تاج سرش باشی
تو را حق برگزید امشب ، حبیبِ بی بدل باشی
میانِ مهــربانانِ جهــان ، ضـــرب المثـــل باشی
به دیــوان رسـالت ، بهتـرین بیت الغــزل باشی
تَـبـَـرداری چو ابراهیـم ، بر لات و هُبَـــل باشی
صراط المستقیم از من ، مقـــام رهبـــری با تو
حمــایت کردنت با من ، عدالت گستــری با تو
ببـار ای آسمـان ! نور و تمــاشـا کن "محمـــد" را
طلوع سبـــز بی پایان ، شکوه نور ســـرمد را
به گوش جان خود بشنو ، نوای جان احمد را
به صدر انبیـا بنـگر ، چنین میــرِ ســرآمد را
مکانش آسمان است او اگرچه در زمین باشد
امانت دار قرآن است و ختم المرسلین باشد
─━⊰••🍃🌼🍃••⊱━─کانال سبک وشعر
مداحی
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
🖋رقیه سعیدی(کیمیا)
|⇦•از بام ودر کعبه....
#مدح و توسل ویژۀ مبعث پیامبر رحمت حضرتِ محمد مصطفی صلوات الله علیه و آله اجرا شده به نفسِ حاج عباس حیدر زاده •✾•
از بام و در کعبه به گردون رسد آواز
کامشب درِ رحمت به سماوات شده باز
بت های حرم در حرم افتاده به سجده
ارواح رسل راست هزاران پرِ پرواز
کعبه زده بر عرش خدا کوس تفاخر
مکه شده زیبا دل افروز و سرافراز
جا دارد اگر در شرف و مَجد و جلالت
امشب به سماوات کند خاکِ زمین ناز
از ریگِ روان گشته روان ، چشمه ی توحید
یا کوه و چمن باز چو من نغمه کند ساز
دشت و در و بحر و برو، جن و بشر و حور
در مدح محمد همه گشتند، هم آواز
هر ذره یِ کوچک شده یک مِهر جهان تاب
هر قطره ی ناچیز چو دریا کند اِعجاز
جبرئیل، سرِ شاخه ی طوبی چو قناری
در وصف محمد لبِ خود باز کند باز
جبرئیل چه آرد ؟ چه بخواند؟ چه بگوید؟
جایی که خداوند به قرآن کند آغاز
خوبانِ دو عالم همه حیرانِ محمد
یک حرف ز مدحش شده ما کانَ محمد
این است که برتر بوَد از وَهم ، کمالش
جز ذات الهی همه مبهوت جلالش
رضوان، شده دلداده ی مقداد و ابوذر
فردوس بوَد سائلِ درگاه بلالش
والله قسم، نیست عجب گر لبِ دشمن
چون دوست ز هم بشکفد از خُلق و خِصالش
هرگز به نمازی نخورد مُهر قبولی
هرگز، صلوات ار نفرستند به آلش
بی رهبریش خواهد اگر اوج بگیرد
حتی مَلک العرش بسوزد پر و بالش
یوسف ببرد، حُسنِ خود از یاد گر او را
یک منظره در خاطره افتد ز خیالش
این است همان مِهر درخشنده که تا حشر
یک لحظه به دامن نرسد گرد زوالش
گل سبز شود از جگر شعله ی آتش
در وادی دوزخ فتد ار عکس جمالش
چون ذات خدای ازلی لَیْسَ کَمِثْلُه
باید که بخوانیم فراتر زمثالش
ایجاد بوَد قبضه ای از خاکِ محمد
افلاک بوَد بسته به لولاکِ محمد
صد شکر که عمری ز تو گفتیم و شنیدیم
هر سو نگریدیم گلِ روی تو دیدیم
هرجا که نشستیم به بام تو نشستیم
هر سو که پریدیم به بام تو پریدیم
عطر تو پراکنده شد از هر نفسِ ما
هر گه به سرِ زلف سخن شانه کشیدیم
ز آن روز که گشتیم ز مادر ، متولد
از ماذنه ها روز و شب اسم تو شنیدیم
مرگی که به پای تو بوَد زندگی ماست
مائیم که در موجِ عزا عید سعیدیم
تا بودنِ ما نام محمد به لب ماست
روزی که نبودیم به احمد گرویدیم
#شاعر_استاد_سازگارکانال سبک وشعر
مداحی
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
|⇦•عشّاق چون به درگه..
#مدح ویژۀ ولادت حضرت اباالفضل العباس علیه السلام وسردارانِ کربلا اجرا شده ۱۴۰۱به نفسِ حاجمهدی رسولی •
عشّاق چون به درگهِ معشوق رو کنند
از آبِ دیدگان تنِ خود شستشو کنند
اول قدم ز جان و سرِ خویش بگذرند
در خونِ دل، تهیه ی غسل و وضو کنند
قربانِ عاشقی که شهیدانِ کوی عشق
در روزِ حشر رتبه ی او آرزو کنند
عباسِ نامدار که مردانِ روزگار
از خاکِ کوی او طلبِ آبرو کنند
بی دست ماند و داد خدا دست خود به او
آنان که منکرند بگو رو به رو کنند
گر دستِ او، نه دستِ خدایی است، پس چرا
از شاه تا گدا، همه روسوی او کنند
درگاه او چون قبله ی ارباب حاجت است
بابُ الحوائجش همه جا گفتگو کنند
#شاعر:سیدعباس جوهری
درهم است ابروش یا تیغ دو دم برداشته
بس که چشمش وا شده ابروش خم برداشته
این صدا اصلاً صدای گریه ی یک طفل نیست
در حسینیه کسی انگار دم برداشته
من که باور می کنم این طفل وقت بازیش
ماه را از آسمان ها دست کم برداشته
من که باور می کنم این طفل از روز نخست
گفته یا مولا و در خانه قدم بر داشته
پرده های اشک در چشمان بی تاب علی
پرده ها از راز دستان قلم برداشته
دست از قنداق وا کرده یعنی: یا حسین!
از همین امشب اباالفضلت عَلم بر داشته
#شاعر:مهدی رحیمی
مُشکلدَه قالسا هرکیم دنیاده یا اباالفضل
سَسْلَر آدی اورکدن امدادَ یا اباالفضل
بابَ المُراد اباالفضل
بابَ النَجاة اباالفضل🌹#سرودکانال سبک وشعر
مداحی
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
|⇦•سلام ای وجود...
#مدح ویژۀ ولادت میلادِ منجی عالم بشریت حضرت مهدی سلام الله علیه اجرا شده ۱۴۰۱به نفسِ سید مجید بنی فاطمه •✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
سلام ای وجود خدا را نشانی
سلام ای که روزیرسان جهانی
بزرگی که طاووسِ اهلِ جَنانی
بیابان نشینی که عرش آشیانی
تو مافوق توصیف و شرح و بیانی
که تو صاحبُالامر و صاحبزمانی
سلام ای که در ماورای کمالی
محمّد جمالی و حیدر جلالی
تو مثل حسین و حسن بیمثالی
تو مضمونترین جلوهی اعتدالی
یگانه دلیل قوام جهانی
که تو صاحبالامر و صاحبزمانی
تو هادی تو مَهدی تو نورُ الهُدایی
تو عینُ الحَیاتی تو روحُ البقایی
تو هم کُنیه با خاتمُ الانبیایی
ابوالقاسمی خاتمُ الاوصیایی
تو کهفِ حَصینی تو خطّ امانی
که تو صاحبُالامر و صاحبزمانی
تو آن عُمرِ پُر برکتِ جاودانی
که وقت سخاوت سر از آسمانی
به ظاهر شبیه چهل سالگانی
به چشم انتظاریِ رُکنِ یمانی
به اعجاز حق تا همیشه جوانی
که تو صاحبُالامر و صاحبزمانی
به قرآن قسم که تو قرآنِ مایی
تو در اصل آن اصلِ ایمان مایی
تو در اِحتجاجات بُرهانِ مایی
چه بهتر از اینکه پدرجانِ مایی
تو ما را به نان و نوا میرسانی
که تو صاحبُالامر و صاحبزمانی
چهفیضیست خدمتگزار تو بودن
به هر قیمتی پای کار تو بودن
خرابِ تو گشتن دچارِ تو بودن
هواییِ یکدم کنارِ تو بودن
بُوَد وصل تو لذّتِ جاودانی
که تو صاحبُ الامر و صاحبزمانی
من از عهدِ آدم تو را دوست دارم
بهکعبه به زمزم تو را دوست دارم
به اشک محرّم تو را دوست دارم
امام زمانم، تو را دوست دارم
شده عشق ما و تو چه داستانی
که تو صاحبالامر و صاحبزمانی
مُریدم مُریدم، تو هستی مُرادم
گدایی تو هست از سر زیادم
سگی روسیاهم به پات اوفتادم
و قلادّهام را به دست تو دادم
تو هر جا بخواهی مرا میکشانی
که تو صاحبُالامر و صاحبزمانی
سوال من این است الان کجایی؟
تو در مکّهای یا که در کربلایی؟
بگو در نجف یا که در سامرایی؟
و یا در جوار امامِ رضایی؟
دمی را به سهله دمی جمکرانی
که تو صاحبُالامر و صاحبزمانی
تو آن حاضرِ غایب از چَشمِ مایی
که مثل علی وقتی جلوه نمایی
به یک طُرفةُ العین در هر کجایی
بمیرم نبینم که بی خانمانی
که تو صاحبُالامر و صاحبزمانی
دعا میکنم تا بیایی به زودی
به پایان رسد این جدایی به زودی
به عشّاق صورت گشایی به زودی
و با تو شوم کربلایی به زودی
دو خط هم برایم تو مقتل بخوانی
که تو صاحبُالامر و صاحبزمانی
🌹کانال سبک وشعر
مداحی
#رضاابوالحسنی
https://eitaa.com/yazahramadadi135
4_5765125040823603676.mp3
1.54M
❣﷽❣
💐 #مولودی_امام_حسن_ع #مدح
💐 #سبک تسبیحات حضرت زهرا س
نیمه ی ماه
کریم آل عبا اومد
امیره هر دو سرا اومد
نجل ختم الانبیا اومد
نیمه ی ماه
معنیه لطف و کرم اومد
شاهنشاهه محترم اومد
سایه ی روی سرم اومد
یا حسن بی مثلی و بی بدل
اسمت آقا شیرین تر از عسل
از تباره علی و فاطمه
سرداره فاتح جنگ جمل
❇️صلی الله علیک یاحسن❇️
شبه عشقه
نور یاس علوی اومد
جلوه ی مصطفوی اومد
وارث مرتضوی اومد
شبه عشقه
محبوب رب جلی اومد
پوره زهرا و علی اومد
دوم امام و ولی اومد
تو آسمون بر پا شادی و شور
شهره مدینه شد مطلع نور
ریسه بندون شده عرش خدا
بیت مولا علی غرق سرور
❇️صلی الله علیک یاحسن❇️
ماشاالله
فرزنده شیره خدا اومد
سفره داره باصفا اومد
منشاءِ جود و عطا اومد
ماشاالله
نوه ی خیرالبشر اومد
برتر از دُرُّ و گوهر اومد
استاده رزم قمر اومد
نغمه ی آوازم امام حسن
من بهت مینازم امام حسن
ان شاالله در روز ظهور
حرم برات میسازم امام حسن
❇️صلی الله علیک یاحسن❇️
✍:#الیاس_محمدشاهی ۱۴۰۳/۰۱/۰۲
https://eitaa.com/yazahramadadi135
کانال متن و سبک مداحی
#رضاابوالحسنی
❃﷽❃
#مدح
#حضرت_علی_علیه_السلام
#فقط_حیدر_امیرالمومنین_است
┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄
علـی ! ای باب شهــر علم احمـــد
علـی ! ای حــافــظ جان محمــّـد
علــی ! ای عــالِــمِ عـــالــیِ اعـــلا
علــی ! ای زینــتِ عـــرش مُعــــلّا
علی ! ای آیـه آیـه خــــط قـــرآن
علی ! ای یـکّـــه تاز عدل و میـزان
علـی ! ای مظهـــر کــلّ عجـــایب
نبــی را بهتـرین همـــراه و نایب
علی ، شاهنشه مردانِ مرد است
علی ، پیــروز میـدان نبـرد است
علی جان رسول ، آغاز و پایان
علی ختـم رسالت ، اصـل عرفان
اگر گویم بشر ، در شـأنتان نیست
زمین ، جایی برای آسمـان نیست
زمیــن مانـدی ولیــکن بو ترابــی
امیــر خـــاک و نار و باد و آبـــی
نه تنهــــا ســـرور کــل زمینـــی
دو عــالــم را امیــــرالمومنیــنی
حضــورت معنیِ ختـمِ رســـالت
ز تو آغـــاز شـــد راه امــامت
ز "عیـن" نام تـو عشـق آفــریدند
میان سینــهٔ هــر شیعــه چیـدند
لِوای سبـــز اســلام است "لامت"
بلاغـت می چکــد از هـر کـلامت
و ذکر "یاعلـی" از "یاء" نوشتیم
گِل و آبِ دل از عشقت سرشتیم
بشــر مانند تو هــرگز ندیده ست
خــداوندت تو را تک آفریده ست
علی دست خـداوند کــریـم است
علی تنهــا صراط مستقیــم است
┄┅═✼✵𑁍✵✼═┅┄
رقیه سعیدی(کیمیا)
https://eitaa.com/yazahramadadi135
کانال متن وسبک مداحی
#رضاااابوالحسنی
•حمزه که جانِ عالم..
#مدح و توسل ویژهٔ شهادت حضرت حمزه سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفسِ کربلایی حسین طاهری
حمزه که جان عالَم و آدم فداي او
لب باز مي کنم که بگويم رثاي او ...
مردي که در شجاعت و هيبت نمونه بود
در غيرت و شُکوه و شهامت نمونه بود
شيرِ خدا و شير نبي فارسَ العرب
در انتهاي جاده یِ مردانگي ، ادب
هم يکه تاز عرصه یِ جنگ و نبردها
هم آشناي بي کسيِ اهل دردها
هنگام رزم و حادثه مردي دلير بود
خورشيد آسماني و روشن ضمير بود
شب هاي مکه شاهد جود و کرامتش
گل داشت باغ شانه ی او از سخاوتش
او صاحبِ تمام صفات حميده بود
دل را به نور حضرت حق پروريده بود
الگوي اهلِ سرّ و يقين بود طاعتش
يعني زبانزد همه مي شد عبادتش
در آسمان مکه ی دلها ستاره بود
بر قلبهاي خسته اميدي دوباره بود
بالا گرفت روز اُحد تا که کارزار
شد آسمان روشن آن روز تارِ تار
آتشفشان شده اُحد از بس گدازه ريخت
از آسمان و خاک زمين خون تازه ريخت
حمزه در آن ميانه که گرم قتال شد
کم کم براي حمله ی دشمن مَجال شد
آنقدر روبهان به شکارش کمين زدند
تا نيزه اي به سينه ی آن نازنين زدند
حمزه که رفت قلب رسول خدا شکست
خورشيد چشمهايِ رئوفش به خون نشست
لبريز زخم بود و جراحت دل نبي
از دست رفته بود همه حاصل نبي
ميدان خروشِ ناله ی واويلتا گرفت
عالم براي غربت حمزه عزا گرفت
جانم فدايِ پيکر پاک و مطهرش
جانم فدايِ زخم فراوان پيکرش
اما هنوز غربت آن روز مانده بود
داغي عظيم بر دل عالم نشانده بود
خواهر کنار جسم برادر رسيد و بعد
آهي ز داغ لاله ی پرپر کشيد و بعد
پيمانه هاي صبر دل او که جوش رفت
آنقدر ناله زد که همان جا ز هوش رفت
آري ، دلم گرفته ز اندوه ديگري
دارم دوباره ماتم مظلومه خواهري
زينب غروب واقعه را غرق خون که ديد
از خيمه تا حوالي گودال مي دويد ...
#شاعر_يوسف_رحيمي
*تا پیغمبر بالای سر پیکر حمزه رسید امیرالمومنین پیغمبر رومطلع کرد آقاجان!صفیه خانوم خبر رو شنیده داره میاد سمت پیکر برادرش..گفت علی جان! هرکاری میتونی بکن.. اما خواهر نباید پیکر برادرش رو اینجوری ببینه. رسم همینه اکه پیکر برادری پاره پاره باشه خواهر نباید بالا سر بدن بیاد..با هر زوری شد صفیه خانوم اومد بالای پیکر، تا پیکر و دید شروع کرد روضه خوندن....*
گمان نمیکنم این روحِ پیکرم باشد
تنی که مُثله شده در برابرم باشد
گمان نمیکنم این تکههای پخش شده
همان عموی رشید پیمبرم باشد
بدن مگر بدن کیست این چنین شده است؟
اگر خدای نکرده برادرم باشد!
چرا عبای پیمبر نمیگذارد تا
دوباره روشنی دیدۀ ترم باشد؟
فدای خواهر مظلومهای که نالان گفت :
کنار کشتۀ گودال، مو پریشان گفت :
گمان نمیکنم این زیر نیزه افتاده
حسینِ فاطمه، یعنی برادرم باشد
#شاعر_علی_اکبر_لطیفیان
https://eitaa.com/yazahramadadi135
کانال متن وسبک مداحی
#رضاااابوالحسنی