eitaa logo
تـمَـدُّن سـازانِـ نـسـلِ ظُهـور
1.2هزار دنبال‌کننده
15.3هزار عکس
6.3هزار ویدیو
429 فایل
هُوَالرَّزّاق 🌸🍃گـروه فرهنگـی_اجتماعی تمـدن سـازان نسـل ظـهـور🍃🌸 سخنی وحرفی درخدمتیم👇 @yazahra4565 @nega_r83 📱پیجمون در اینستاگرام yazainab314 📢شرایط کپے ،تب و کارهای صورت گرفته شده @dokhtaran_Nassle_Zohor 🛍 کانال فروشگاه نسل ظهور @nassle_zohorr
مشاهده در ایتا
دانلود
☀️هوالحبیب 🦋 🍄 📝به قلم ☔️ 📂 🖇 اخمی به پیشانی نشاند _مرگ دشمنات عزیزم،بخدا راست میگم. _وای خدایا شکرت .زود باش زود باش موهامو بباف برم به خاله خبر بدم دلبرکم خندان شروع به بافتن موهایم کرد. جلو آینه ایستادم و به موهایم که گیس شده بود چشم دوختم. کیان بافتن مو را از پدر جان یادگرفته بود.پدرجان همیشه موهای زهرا را می بافت و کیان هم وردستش مینشست و با دقت نگاه میکرد. هروقت موهایم را می بافد می گوید دوست دارم موهای دخترم را هگ خودم ببافم.به اعتقاد او رابطه صمیمانه پدر و دختری ،دختر را آسیب های اجتماعی دور میکند. او هربار از دختردارشدنمان می گوید و من دلم غنج می رود برای داشتنش. _خانومم به پا غرق نشی ،یک ساعته محو خودت شدی .آماده شو عزیزم داره دیر میشه ها با لبخند چشم از آینه میگیرم و با چشمان مهربانش زل میزنم. _میدونستی عاشقتم آقا.چشم الان آماده میشم.راستی روهام رو چیکار کنیم؟ _منم عاشقتم بانو .نگران نباش بسپارش به من. گوشی موبایلش را برمیدارد و با کمیل تماس میگیرد و روی اسپیکر میگذارد تا من هم صدایشان را بشنوم .میداند که غیر از این باشد تا حرفش تمام شود از فضولی می‌میرم _جانم داداش _سلام کمیل جان خسته نباشی کاپیتان. _سلام داداشم.ممنونم. _کمیل جان امشب تولد روهامه.یه زحمتی بکش روهام اینجاست بیا دنبالش باهم برید بیرون ،وقتی بهت زنگ زدم بیاین کافی شاپ آرش _حله داداش.الان آماده میشم میام. _فدات عزیزم.پس فعلا می بینمت یاعلی _یاحق تماس را قطع کرد و به من چشم دوخت _بفرمایید این هم از این. سریع آماده شد که بریم _چشم آقا شما امر کن با عجله به سمت کمدم رفتم تا مانتویی مناسب امشب بپوشم. &ادامه دارد...