eitaa logo
تـمَـدُّن سـازانِـ نـسـلِ ظُهـور
1.2هزار دنبال‌کننده
15.5هزار عکس
6.5هزار ویدیو
429 فایل
هُوَالرَّزّاق 🌸🍃گـروه فرهنگـی_اجتماعی تمـدن سـازان نسـل ظـهـور🍃🌸 سخنی وحرفی درخدمتیم👇 @yazahra4565 📱پیجمون در اینستاگرام yazainab314 📢شرایط کپے ،تب و کارهای صورت گرفته شده @dokhtaran_Nassle_Zohor 🛍 کانال فروشگاه نسل ظهور @nassle_zohorr
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁🍃🍁🍂🍁🍃🍁🍂🍁🍃🍁🍂🍁 🍃🍁🍃🍁🍂🍁🍃🍁🍃🍁🍂🍁 🍂🍁🍃🍁🍃🍁🍂🍁🍃🍁🍃 🍁🍃🍁🍂🍃🍁🍃🍁🍂🍁 🍃🍁🍃🍁🍂🍁🍃🍁🍃 🍁🍃🍁🍂🍃🍁🍃🍁 🍂🍁🍃🍁🍃🍁🍂 🍃🍁🍂🍃🍁🍃 🍁🍃🍁🍂🍁 🍃🍁🍂🍁 🍁🍃🍁 🍃🍁 🍁 ༻﷽༺ ☀️هوالحبیب 🦋 🍄 📝به قلم ☔️ 📂 🖇 قدم به حیاط گذاشتم. برگ های پاییزی زمین را رنگین کرده بودند. برگ های درخت سیب ،روی سطح آب حوض را پوشانده بود. آهنگی را که همیشه گوش میدادم را پلی کردم و بعد از گذاشتن هنذفری به گوشم، لب حوض نشستم و گوش دادم. تو ماهی و من ماهی این برکه کاشی اندوه بزرگیست زمانی که نباشی اشک هایم بی وقفه سرریز شده بودند. نبود کیان برایم اندوه بزرگی بود که شاید فقط اشک ریختن،کمی آرامم می کرد. کمی که آرام شدم،جارو را از گوشه حیاط برداشتم و همه برگ های خزان زده را جارو زدم.برگ های روی حوض را جمع کردم.نگاهم به تصویرم که روی سطح آب نقش بسته بود، افتاد. چشمانم بخاطر گریه قرمز شده بود،گونه ها و نوک دماغم هم از سرما قرمز شده بودند. با بلند شدن صدای اذان موسیقی را قطع کردم. یکبار که با ماشین به سمت خانه پدرم می رفتیم و من موسیقی را پلی کرده بودم با بلند شدن صدای اذان،کیان دستگاه پخش را خاموش کرد وقتی اعتراض کردم به روی‌ام لبخندی زد و با مهربانی گفت _قربونت بشم،صدای اذان که بلند میشه باید به حرمت اذان موسیقی رو قطع کنی و توجهت رو به اذان بدی و چقدر خوبه اگر ماهم اذان رو تکرار کنیم .خودت میدونی من چقدر دوست دارم،منم میدونم تو چقدر دوسم داری.حالا فکر کن تو شروع میکنی به حرف زدن و من بدون توجه به تو دارم یه آهنگ گوش میدم،میبینی چقدر این رفتار زشت و دور از ادبه،مخصوصا اینکه من خیلی دوست دارم و همه توجهت رو واسه خودم میخوام. _حرفت کاملا درسته عزیزم.چشم از این به بعد همیشه رعایت میکنم. از فکر به گذشته بیرون آمدم و به داخل ساختمان برگشتم &ادامه دارد... 🍁 🍃🍁 🍂🍃🍁 🍁🍃🍂🍁 🍃🍂🍁🍃🍁 🍂🍁🍃🍁🍂🍁 🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁 🍃🍁🍂🍁🍃🍁🍃🍁 🍂🍁🍃🍁🍂🍃🍁🍂🍁 🍁🍃🍁🍂🍃🍁🍃🍁🍃🍁 🍃🍁🍂🍁🍃🍁🍂🍁🍃🍂🍁 🍂🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁🍂🍁🍃🍁 🍁🍃🍁🍂🍃🍁🍂🍁🍃🍁🍂🍃🍁