eitaa logo
یــا ضــامــن آهــو
414 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
6 فایل
⚫️ارتباط با قرآن 🔘زندگی نامه اهل بیت ⚪️ادعیه 🔴شهدا Mohamad3990 ایدی ادمین برای ثبت نظرات و پیشنهاد شما عزیزان💖💖 تبلیغات شما بزرگواران را با کمترین هزینه (توافقی) پذیرا هستیم
مشاهده در ایتا
دانلود
روز امام رضا (عليه السلام) مي فرمايند : 👌 هرگاه از كاري يا چيزي نگران بودي، صد آيه از هر جاي قرآن كه خواستي بخوان، سپس سه بار چنين دعا كن؛ 🤲 اَللّهُمَّ اكْشِفْ عَنّي الْبَلاءَ یعنی : خدايا بلا را از من بردار 📖 اصول كافي ج2 ص621 ‌‌‌
9.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️ روزی که بهشت برای بعضی از بهشتی‌ها، جهنـّــم میشه ‌‌‌‌
💓 بهترين مردان امّت من كسانى هستند كه نسبت به خانواده خود نباشند و اهانت نكنند و دلسوزشان باشند و به آنان نكنند. 📚مكارم الأخلاق، ص۲۱۶ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
باب الجواد...بارش باران... نگفتنی ست، اذن دخول بر لب یاران، نگفتنی ست... صدها هزار زائر و عاشق میان صحن، عرض ادب به شاه خراسان... نگفتنی ست...   💖🕊 ❤️🕤 ✋ اللهّمَ صَلّ عَلے عَلے بنْ موسَے الرّضا المرتَضے الامامِ التّقے النّقے و حُجّّتڪَ عَلے مَنْ فَوقَ الارْضَ و مَن تَحتَ الثرے الصّدّیق الشَّهید صَلَوةَ ڪثیرَةً تامَةً زاڪیَةً مُتَواصِلةً مُتَواتِرَةً مُتَرادِفَـہ ڪافْضَلِ ما صَلّیَتَ عَلے اَحَدٍ مِنْ اوْلیائِڪَ 🌼 🌼
🔥سیستم عصبی پوست انسان در قرآن 🔥-در سوختگی های درجه اول و دوم به دلیل اینکه سوختگی شدید نیست و هنوز اعصاب گرمایی پوست و سیستم عصبی آن فعال است درد به شدت احساس می شود. 🔥-اما در سوختگی درجه سوم که عمق سوختگی بسیار زیاد است همراه با بافت های پوست و گوشت سیستم عصبی آن نیز از بین می رود در نتیجه دردی سوختگی احساس نمی شود. 🔥در سوره نسا آیه 56 نوشته شده است: إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُواْ بِآیَاتِنَا سَوْفَ نُصْلِیهِمْ نَارًا کُلَّمَا نَضِجَتْ جُلُودُهُمْ بَدَّلْنَاهُمْ جُلُودًا غَیْرَهَا لِیَذُوقُواْ الْعَذَابَ إِنَّ اللّهَ کَانَ عَزِیزًا حَکِیمًا ﴿56﴾ 🔥به زودى کسانى را که به آیات ما کفر ورزیده‏اند در آتشى درآوریم که هر چه پوستشان بریان گردد پوستهاى دیگرى بر جایش نهیم تا عذاب را بچشند آرى خداوند تواناى حکیم است (56)🔥 🔥⁉️نکته مهم : 💥اگر عذاب های جهنمیان از سوختگی های درجه سوم و چهارم بود،احساس سوختگی نمی کردند (همان طور که دربالا گفته شد) 💥ولی در این آیه اشاره شده است که پوست آنها را بریان می کنند و سپس پوست را دوباره رشد می دهیم تا عذاب را بچشند،واگر گفته بود آن ها رابه طور کامل میسوزانیم تا درد را بچشند باعلم پزشکی تطابقی نداشت .....زیرا در آن صورت سیستم های عصبی هم سوخته میشدند و دیگر حسی برای درد و عذاب وجود نداشت 🌺و ببینید قرآن ما چقدر دقیق است ... کــانــال یــا ضــامــن آهــو در ایــتـا https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ 🌼باران تقصیر ندارد؛ ظرفت را درست بگیر! ✍ «اگر قلب انسان را به ظرفی تشبیه کنیم که در وسط بارانی قرار گرفته باشد، وقتی این ظرف را پشت و رو بگیریم، طوری که دهانه‌ی ظرف رو به زمین و پشت ظرف رو به بالا باشد، از هر طرف باران ببارد، از پشت ظرف می‌چکد و درون ظرف، خشک می‌ماند. انسان وقتی دارد، دهانه‌ی ظرفش را رو به و رو به خاک گرفته و کاسه‌اش را واژگون گرفته است. اگر کاسه را واژگون بگیرد و از مستمر و واسع الهی محروم شود، باران را تقصیری نیست. او ظرفش را بد گرفته است. در قرآن می‌گوید « ربنا وسعت کل شیء رحمه و علما»؛ رحمت خدا هر چیزی را فرا گرفته است. پس اگر انسان غرق در رحمت خداست، این دل سنگی، این ، این تاریکی و این کوری از کجاست؟ می‌گوید علت این است که «حب دنیا رأس کل خطیئه». تو ظرف وجودت و ارتزاق و جاذبه و ظرفیتت را رو به دنیا گرفتی». 👤 آیت الله حائری شیرازی 📚 برگرفته از کتاب تعلق صفحات ۳۲ و ۳۳ کــانــال یــا ضــامــن آهــو در ایــتـا https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
🍃 قابلہ 🍃 🔹مشهد ڪه آمدیم، بچه ی دومم را حامله بودم. موقع به دنیا آمدنش،مادرم آمد پیشم. ◀️سرشب، عبدالحسین را فرستادیم پی قابله. به یڪ ساعت نڪشید، دیدیم در می‌زنند. ⏱ خانم باوقار و سنگینی آمد تو. از عبدالحسین ولی خبری نبود. ◀️ آن خانم نه مثل قابله‌ها، و نه حتی مثل زن‌هایی بود ڪه تا آن موقع دیده بودم. بعد از آن هم مثل او را ندیدم. آرام و متین بود، و خیلی باجذبه و معنوی.📿 آن‌قدر وضع حملم راحت بود ڪه آن‌ طور وضع حمل ڪردن برای همیشه یڪ چیز استثنایی شد برایم. 😔 آن خانم توی خانه ی ما به هیچی لب نزد، حتی آب هم نخورد. قبل از رفتن، خواست ڪه اسم بچه را "فاطمه" بگذاریم.🌺 🔸سال‌ها بعد، عبدالحسین راز آن شب را برایم فاش ڪرد. می‌گفت: وقتی رفتم بیرون، یڪی  از رفقای طلبه‌ رو دیدم. تو جریان پخش اعلامیه مشڪلی پیش اومده بود ڪه حتما باید ڪمڪش می‌ڪردم. توڪل بر خدا ڪردم و باهاش رفتم. موضوع قابله از یادم رفت. ساعت دو،دوونیم شب یڪ هو یادقابله افتادم😱. با خودم گفتم دیگه ڪار از ڪارگذشته، خودتون تا حالاحتماً یه فڪری برداشتین. گریه اش  افتاد. 😢 ادامه داد: اون شب من هیچ ڪی رو برای شما نفرستادم، اون خانم هر ڪی بود، خودش اومده بود. 📚 کــانــال یــا ضــامــن آهــو در ایــتـا https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا