eitaa logo
یــا ضــامــن آهــو
415 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
6 فایل
⚫️ارتباط با قرآن 🔘زندگی نامه اهل بیت ⚪️ادعیه 🔴شهدا Mohamad3990 ایدی ادمین برای ثبت نظرات و پیشنهاد شما عزیزان💖💖 تبلیغات شما بزرگواران را با کمترین هزینه (توافقی) پذیرا هستیم
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌸🌸 🌸🌸🌸 ⚔ فرشتگان یاریگر (علیه‌السلام) در خدمت امام عصر (علیه السلام) ✊ جمع شدن یاران دین از و و سایر در رکاب (علیه السلام) ⚜ از حضرت (علیه السلام) روایت است که فرمود: 🔅بر او سی هزار فرشته و سیصد و سیزده فرشته فرود می آیند. 👳🏻 عرضه داشت: تمام این فرشتگان؟ ⚜ فرمود: آری، فرشتگانی که با در کشتی بودند و فرشتگانی که با بودند هنگامی که به آتش افکنده شد، و آنهایی که با بودند هنگامی که دریا را برای شکافت، و آنهایی که با بودند هنگامی که خداوند وی را به سوی خود بالا برد، و چهار هزار فرشته نشانداری که با (صلی الله علیه و آله وسلم) بودند، و هزار فرشته ای که پی در پی فرود می آمدند، و سیصد و سیزده فرشته ای که در بودند، و چهار هزار ملائکه ای که فرود آمدند تا به همراه (علیهما السلام) با دشمنان نبرد کنند ولی به آنها اجازه داده نشد، آنها کنار قبر آن حضرت پریشان و غبارآلود و گریان هستند تا روز قیامت، رئیس آنان فرشته ای است که « » خوانده می شود، هیچ کس آن حضرت را نکند مگر اینکه اینها به استقبال او می روند و یا هنگام وداع او را مشایعت می کنند، و هیچ بیماری نیست مگر اینکه به عیادتش می روند، و هیچ کس از دنیا نرود مگر آنکه بر بدنش نماز می گزارند و پس از مرگ برای او طلب مغفرت می کنند، و همه اینها در زمین منتظر قیام قائم - عجل اللَّه فرجه - هستند تا هنگام ظهورش فرا رسد. 📚 فی فوائد الدعاء للقائم (عجل الله فرجه الشریف) / جلد اول / بخش چهارم / ص ١٣٩. گل نرگس: 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا https://eitaa.com/yazamen_aho_raza
🌹 روزی رسول الله به اباجهل فرمود: آیا داستان ابراهیم را شنیده ای که خدا او را به ملکوت اعلی برد و دید چشمان او را قویتر نمود. ابراهیم از آن سوی آسمانها دید زن و مردی به فحشا مشغول اند پس در دم کرد و هلاک شدند. پس دو نفر دیگر را دید و آنها را هم نفرین کرد و شدند. در گوشه ای دیگر از زمین دو نفر دیگر را دید و نفرین کرد و هلاک شدند و .... 🔆 کار که به اینجا رسید خدا به ابراهیم وحی کرد: ای دست از بر بندگان من بردار. به درستی که من خدای بخشنده و مهرگستر هستم. گناه بندگانم به من ضرر نمی رساند همانگونه که طاعتشان بهره ورم نمی کند. من هرگز آنها را اینگونه که تو تدبیر و سیاست می کنی سیاست نمی کنم... بندگان من هستند: یا از کسانی هستند که می کنند و به درگاه من می کنند و من آنها را می بخشم و عیبشان را می پوشانم و نمی کنم. یا توبه نمی کنند و من فعلا آنها را عذاب نمی کنم چون می دانم به زودی فرزندانی اهل ایمان از آنها خواهند بود ... و پس از اینکه این امر شد آنها را عذاب می کنم..... 🍒 بدان ای ابراهیم عذاب من بر بندگانم به حسب جلال و کبریایم می باشد. پس میان من و بندگانم را خالی بگذار که همانا من بر آنها مهربانتر از تو هستم... 💝گل نرگس: 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا https://eitaa.com/yazamen_aho_raza
💠❓📚 ✍🏻💠 ❓سئوال: اگر به مردگان جایز است چرا فرزندان برای بخشش به قبر حضرت توسل نکردند و از او نخواستند که برای آمرزش آنها دعا کند و به نزد حضرت یعقوب که زنده بود رفتند؟ ❓آیا این نکته قرآنی دلیل بر بطلان توسل به مردگان نیست؟ ✅ پاسخ: انبیاء و امامان پس از وفاتشان در عالم برزخ زنده هستند و صدای ما را می شنوند و ما می توانیم با آنان ارتباط بگیریم؛ بنابراین توسل به آنان، به هیچ عنوان توسل به افراد مرده که از احوال ما بی اطلاع هستند نمی باشد. 📚 از سوی دیگر در منابع اهل سنت، روایات متعددی بر جواز توسل به کسانی که از دنیا رفته اند به چشم می خورد: 1⃣ نقل می کنند که در زمان عمر بن خطاب مردم دچار قحطی شدند. بلال بن حارث به کنار قبر پیامبر گرامی آمد و عرضه داشت که رسول خدا مردم از قحطی و خشکسالی در حال نابودی اند. برای امتت طلب باران نما، رسول خدا به خوابش آمد و گفت: به سراغ عمر برو و سلام مرا به او برسان و به او خبر ده که به زودی باران خواهد آمد و به او بگو کیسه سخاوت و بخشش را بگشا. 👤 بلال بن حارث به نزد عمر آمد و ماجرا را بازگو کرد، عمر گریست و گفت خدایا من کوشش خود را کردم ولی ناتوان بودم! 📚 دلائل النبوه، ج ٧، ص ۴٧. 📚 مصنف ابن ابی شیبه، ج ٧، ص ۴٨٢. 📚 فتح الباری، ج ٢، ص ۴١٢. 📚 البدایه و النهایه، ج ٧، ص ١٠۵. 👌مطابق اعتقاد اهل سنت که سنت صحابه را حجت می دانند در این ماجرا یک نفر صحابی به پیامبر گرامی پس از وفات توسل کرد و صحابی دیگر نیز عمل او را تأیید کرد و او را سرزنش نکرد. 2⃣ حاکم نیشابوری نقل می کند که مروان بن حکم روزی از کنار قبر رسول خدا می گذشت که مشاهده کرد ابو ایوب انصاری صحابی معروف صورت بر قبر رسول خدا گذاشته و با او نجوا می کند. مروان دست برد و گردنش را گرفت و گفت آیا می دانی چه می کنی؟ ابو ایوب پاسخ داد که به محضر رسول خدا آمده ام نه کنار سنگ (و او متوجه من است)». 📚 مستدرک حاکم، ج ۴، ص ۵١۵. 📚 مسند احمد، ج ۵، ص ۴٢٢. 3⃣ دارمی از علمای معروف اهل سنت نقل می کند: 🌴«در مدینه قحطی شدیدی آمده بود و مردم به نزد عایشه شکایت بردند و از او چاره جویی خواستند. عایشه گفت: کنار قبر پیامبر بروید و سوراخی در سقف بالای قبر قرار دهید تا آنکه میان قبر و آسمان مانعی نباشد و منتظر بمانید. مردم به این دستور عمل کردند و در نتیجه باران بارید که پس از مدتی بیابان ها سبز شد و شتر ها چاق و فربه شدند». 📚 سنن دارمی، ج ١، ص ۴٣. 4⃣ و یا نقل می کنند «زمانی که پیامبر گرامی درگذشت، ابوبکر در منزل چهره او را باز کرد و بوسید و گفت پدرم و مادرم فدای تو باد از ما پیش پرودگار خود یاد کن و به خاطر داشته باش». 📔 کشف الارتیاب، ص ٢۶۵. 👌در این رابطه روایات دیگری نیز در منابع اهل سنت وارد شده است که جهت آگاهی رجوع شود: 📗 آیین وهابیت، سبحانی، ص ١۶۵. ❓اما این که چرا فرزندان یعقوب به قبر حضرت ابراهیم توسل نکردند و برای توسل به سراغ پدرشان رفتند: ✅ پاسخ روشن است. آنان نه تنها به یوسف نبی بلکه به حضرت یعقوب نیز ظلم کرده بودند. طلب بخشش کردن حضرت یعقوب برایشان نشانه گذشت یعقوب از گناه آنان نیز تلقی می شد. 👌گذشته از آنکه قبر حضرت ابراهیم در نقطه ای دورتر از محل زندگی آنان بود و دست رسی به آن به سادگی برایشان امکان نداشت. ⭕ توجه به این نکته نیز لازم است که سیره برادران حضرت یوسف برای ما حجت نیست، و اگر توسل آنان به حضرت یعقوب مورد استدلال ما واقع می شود، به دلیل تأیید عمل آنان توسط حضرت یعقوب و قرآن می باشد. بنابراین صرف این که فرزندان یعقوب به قبر حضرت ابراهیم توسل نکردند، نمی تواند دلیلی بر رد این نوع توسل باشد. ✨✨✨✨✨✨✨✨✨ @zamen_aho_raza
🌹 شباهت (علیه السلام) به پیامبران 🌴 روزی رسول اکرم (ص) در حالی که در بزم اصحابش نشسته بود فرمود: ⚜ هر کس بخواهد آدم را در علمش و نوح (ع) را در فهمش و ابراهیم (ع) را در اخلاقش و موسی (ع) را در مناجاتش، عیسی (ع) را در سنتش و محمد (ص) را در تمامیت و کمالش ببیند، باید به این مردی که می آید بنگرد. 👥👥 مردم همه گردن کشیدند. 👣 ناگاه چنان با (علیه السلام) مواجه شدند، که گویا او از زمین کنده شده و از کوه سر برآورده است. ⚜ شباهت حضرت (علیه السلام) و (علیه السلام) در ده چیز است: 🔅سرشت، توقف، مصاحب، ازدواج، حکمت، هوش، خلافت، دشمنان، وفا و وصیت و اولاد و عترت می باشد. ⚜ شباهت بین علی (علیه السلام) و حضرت (علیه السلام) در هشت چیز است: 🔅فهم و دعوت، اجابت، کشتی، برکت، سلامت، شکر و هلاک کردن دشمنانش. ⚜ شباهت بین علی (علیه السلام) و خلیل (علیه السلام) در هشت چیز است: 🔅وفا، خودداری، مناظره با پدر و قوم خود، نابود کردن بت ها، بشارت خداوند به او به دو فرزندی که ریشه انساب پیامبران هستند، اختلاف احوال ذریه، گرفتاری او از ناحیه خدا به جان و مال و فرزند و نامگذاری او از طرف خداوند به خلیل به این معنی که هیچ چیز را به خدا ترجیح نداده است. ⚜ شباهت علی (علیه السلام) با نبی (علیه السلام) در هشت چیز است: 🔅علم در کودکی، حسد برادران، عهد شکنی برادران، سلطنت، آشنایی بر تأویل احادیث، کرم، عفو در وقت قدرت و مهاجرت و تغییر خانه. ⚜ شباهت علی (علیه السلام) با کلیم الله (علیه السلام) در هشت چیز است: 🔅صلابت، دعوت مردم، عصا، شرح صدر، برادری، مودت، محنت کشیدن و به میراث ملک و امارت. ⚜ شباهت بین علی (علیه السلام) حضرت (علیه السلام) در هشت چیز است: 🔅علم، نیرومندی، مبارزه با جالوت، قدرت بر طالوت، نرم کردن آهن برای او، تسبیح جمادات با او، فرزند صالح و خطاب قاطع. ⚜ شباهت او و (علیه السلام) در هشت چیز است: 🔅امتحان الهی، تخت پادشاهی، تلقین خدا او را در کودکی به آنچه شایسته آن است از خلافت، رد خورشید به خاطرش بعد از غروب، تسخیر هوا و باد برای او، تسخیر جن برای او، آگاهی اش از سخن گفتن پرندگان و جمادات و آمرزش و برداشتن حساب از او. ⚜ شباهت او با (علیه السلام) هشت چیز است: 🔅بلایای بدنش، بلایای در فرزندش، بلایا در مالش، صبر، خروج همگان، شماتت دشمنان، دعا به درگاه خدا و وفا به نذر. ⚜ شباهت بین ایشان و (علیه السلام) به هشت چیز است: 🔅عصمت، کتاب و حکمت، تسلیم، نیکی به پدر و مادر، شهادت به خاطر یک زن مفسد، خشم خدا بر انتقام گرفتن از قاتلش به خوف از خدا و نداشتن هم نام برای او. ⚜ شباهت او و (علیه السلام) در هشت چیز است: 🔅اذعان به خدا، علم به کتاب، علم برنامه نگاری، هلاک دو فرقه از اهل ضلال در مورد او، زهد در دنیا. کرم و بخشش، اخبار از کائنات و کفایت و کاردانی. (١) 📚 پی نوشت ها: ١. الغدیر، ج ۶، ص ٢٢٩. 📕داستانهای تجلی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) سید رضا باقریان موحد. نرگس: 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا https://eitaa.com/yazamen_aho_raza
آن روزها من از داغتر بودم فکر می کردم اگر کسی بگوید بیا ازدواج کنیم توهین به من و فکرهام کرده⚡️ ترجیح می دادم آنجا توی آن منطقه ی خطرناک باشم و شهید💔 شوم تا اینکه در دنیا بمانم و ازدواج کنم. هرکس پا پیش می گذاشت جواب همیشگی را می شنید: نه😐یک ساعت تمام دلیل آورد من هم آوردم از جهاد گفتم و شهادت و اینکه من فقط می خواهم شهید شوم.☝️او هم جوش آورد گفت فکر کرده ای من خشکه مقدسم؟😒سکوت کردم گفت من هیچ وقت نمی خواهم زنم خانه دار باشد سکوت کردم گفت من اصلاً می خواهم زنم چریک باشد، پابه پام بیاید تفنگ دستش بگیرد بجنگد✌️سکوت کردم.گفت هرشرطی هم که داشته باشد قبول می کنم منظورم از هر شرطی یعنی واقعاً هر شرطی سکوت کردم.🙁گفت مطمئن باشید کنار من خیلی راحت تر از حالا می توانید به کارهاتان برسید من هم کمکتان می کنم قول می دهم😊سکوت کردم و خیلی محترمانه گفتم من اصلاً نمی خواهم ازدواج کنم😌اولین بار بود که خودش رودررو از من خواستگاری می کرد و من با تمام شهامتم نتوانستم بگویم ازش می ترسم. یا بگویم وقتی صداش را می شنوم بدنم می لرزد😣 یا بگویم کسی که از کسی می ترسد نمی تواند رابطه ی عاطفی داشته باشد و یقین ازدواج هم نمی تواند بکند. همه چیز با همان سکوت تمام شد😣 🌱نیت کردم چهل روز روزه بگیرم و دعای توسل بخوانم! بعد از چهل روز هر کسی آمد جوابم مثبت باشد شب سی و نهم یا چهلم بود که آمد خواستگاری آمده بود بله را بگیرد😇 گفتم: من مهریه نمی‌خوام خانواده‌م رو شما راضی کنید خیلی راحت گفت: من وقت این کارها رو ندارم از حرفش عصبانی شدم شما وقت ندارید چرا می‌خواید ازدواج کنید؟ گفت: درسته که وقت ندارم؛ ولی توکل که دارم.😊☝️ 🕊|🌹 گل نرگس: : 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا https://eitaa.com/yazamen_aho_raza
✍ آیا نماز در تمام اديان بوده است‏؟⁉️ 👈قبل از حضرت محمد صلى الله عليه و آله در ♻️ آئين حضرت ‏ هم نماز بوده كه قرآن از زبان او نقل مى‏ كند كه خداوند مرا به نماز سفارش كرده است: « وَ أَوْصاني‏ بِالصَّلاةِ ؛ مريم، 31 ♻️و قبل از او ‏ بوده كه خداوند به او خطاب مى‏ كند: « أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْري‏ ؛ طه، 14» ♻️ و قبل از موسى پدر زن او حضرت بوده كه نماز داشته است: «يا شعيب اصلاتك تأمرك ؛ هود، 87» ♻️و قبل از همه آنها بوده كه از خداوند براى خود و ذريّه ‏اش توفيق اقامه نماز را مى ‏خواند: « رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلاةِ وَ مِنْ‏ ذُرِّيَّتِي‏ ؛ ابراهيم، 40» ♻️و اين است كه به فرزندش مى ‏گويد: « يا بُنَيَّ أَقِمِ الصَّلاةَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنْكَرِ ؛ لقمان، 17» پسر من نماز را بپا دار و امر به معروف و نهى از منكر كن. 📚حجت الاسلام قرائتى ؛ یکصد و چهارده نکته درباره نماز ؛ نکته 1 💞 یـــاس کـــبود💞: https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
شهادت ❤️🥀 یک لباس تک‌سایز است. هر وقت و هر زمان اندازه‌ات را به لباس شهادت رساندی، هر جا که باشی با شهادت از دنیا می‌روی... اللهم ارزقنا شهاده🤲 ❤️ ♥️ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
شهید گمنام قبل از اذان صبح برگشت. پیکر شهید هم روی دوشش بود. خستگی در چهره اش موج میزد. برگه مرخصی را گرفت. بعد از نماز به همراه پیکر شهید حرکت کردیم. خسته بود و خوشحال. می گفت: یک ماه قبل روی ارتفاعات بازی دراز عملیات داشتیم. فقط همین شهید جا مانده بود. حالا بعد از آرامش منطقه، خدا لطف کرد و توانستیم او را بیاوریم. خبر خیلی سریع رسید تهران. همه منتظر پیکر شهید بودند. روز بعد، از میدان خراسان تهران تشییع با شکوهی برگزار شد. می خواستیم چند روزی در تهران بمانیم اما خبر رسید عملیات دیگری در راه است. قرار شد فردا شب از جلوی مسجد حرکت کنیم. بعد از نماز بود. با ساک وسایل جلوی مسجد ایستاده بودیم. با چند نفر از رفقا مشغول صحبت و شوخی و خنده بودیم. پیرمردی جلو آمد. او را می شناختم. پدر شهید بود. همان که ابراهیم پسرش را از بالای ارتفاع آورده بود. سلام کردیم و جواب داد. همه ساکت بودند. انگار می خواهد چیزی بگوید اما! لحظاتی بعد سکوتش را شکست. آقا ابراهیم ممنون. زحمت کشیدی، اما پسرم! پیرمرد مکثی کرد و گفت: پسرم از دست شما ناراحت است!! لبخند از چهره همیشه خندان ابراهیم رفت. چشمانش گرد شده بود از تعجب! بغض گلوی پیرمرد را گرفته بود. چشمانش خیس از اشک بود. صدایش هم لرزان و خسته: دیشب پسرم را در خواب دیدم. می گفت: در کدتی که ما گمنام و بی نشان بر خاک جبهه افتاده بودیم، هر شب مادر سادات حضرت زهرا(س) به ما سر می زد.اما حالا! دیگر چنین خبری برای ما نیست. می گویند شهدای گمنام مهمانان ویژه حضرت زهرا(س) هستند. پیرمرد دیگر ادامه نداد. سکوت جمع ما را گرفته بود. به ابراهیم هادی نگاه کردم. دانه های درشت اشک از گوشه چشمانش غلط میخورد و پایین می آمد. می توانستم فکرش را بخوانم. هادی گمشده اش را پیدا کرده بود؛ گمنامی کــانــال یــا ضــامــن آهــو در ایــتـا https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨