eitaa logo
یــا ضــامــن آهــو
415 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
6 فایل
⚫️ارتباط با قرآن 🔘زندگی نامه اهل بیت ⚪️ادعیه 🔴شهدا Mohamad3990 ایدی ادمین برای ثبت نظرات و پیشنهاد شما عزیزان💖💖 تبلیغات شما بزرگواران را با کمترین هزینه (توافقی) پذیرا هستیم
مشاهده در ایتا
دانلود
💢مثل اهل بیت باشیم ✅امام علي(ع) در يكي از سفرها، به طرف كوفه مي آمد. يكي از نيز در همان راه حركت میکرد و قصد داشت به اطراف کوفه برود. آن امام علی را نمي شناخت و چون تا کوفه، هم مسیر بودند ، با هم به سفر خود ادامه دادند . تا اینکه به یک دو رسيدند كه يكي راه كوفه بود و ديگري راه اطراف كوفه. يهودی ديد كه علی(ع)به راه كوفه نرفت، بلكه در همان راه كه خودش حركت مي كرد آمد. يهودي پرسيد: مگر نگفتي كه كوفه هستم؟ امام پاسخ دادند: آري گفتم. يهودي پرسید: پس چرا به راه نرفتي و در اين راه با من مي آئي؟ امام علي علیه السلام فرمودند : پيامبر ما اين گونه به ما دستور داده است. هر مسلمان باید راهش را، هنگام جدائي، تا چند قدم، بدرقه كند يهودي: براستي پيامبر شما اين گونه دستور داده است؟ پس هر كس از پيامبر شما پيروي كرده، به خاطر اين كارهاي بزرگوارانه و اين خصلت نيكو بوده كه از او ديده است. من تو را گواه مي گيرم كه بر دين تو هستم و دين تو را پذيرفتم. آن يهودي همراه امام علي(ع) به سوي كوفه آمد، و تازه در متوجه شد که آن حضرت مسلمانان است. 📚اصول کافی ، جلد ۲ ص ۶۷۰ گل نرگس: گل نرگس: محمد: یــا ضــامــن آهــو 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا https://eitaa.com/yazamen_aho_raza
💢این اخلاق ، جزء دین است ✅یکی از همسایگان حضرت محمد (ص) مردی یهودی بود که هنگام عبور رسول‌الله، به بهانه ریختن خاکروبه‌ها در ، خاکستر بر سر و صورت حضرت محمد می‌ریخت. این برنامه هر روز ادامه داشت تا اینکه روزی رسول‌الله از آن کوچه گذشتند ولی خبری از مرد یهودی نبود. وقتی علت را جویا شدند اصحاب پاسخ دادند: «خدا را شکر آن مرد مریض شده و در بستر بیماری است!» حضرت محمد به طرف منزل یهودی رفتند. همسر یهودی در را باز کرد. حضرت محمد فرمودند: «به عیادت آمده ام!» حضرت محمد وارد شدند و کنار بستر آن مرد نشستند و با او احوالپرسی کردند و هیچگونه کنایه ای به آن مرد نزدند. مرد یهودی که از پیامبر تعجب کرده بود پرسید: «این برخورد شما ، جزء دین اسلام است یا از اخلاق شخصی شما است؟» حضرت پاسخ دادند: «جزء دین اسلام است!» آن مرد همانجا و در رسول الله، مسلمان شد. 📚امثال القرآن(مکارم) جلد ۱ – صفحه ۲۰۲ گل نرگس: گل نرگس: محمد: یــا ضــامــن آهــو 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا https://eitaa.com/yazamen_aho_raza
لایُمکِن الفرارمِن عِشـقِ❣الحُسین: 💚امام حسین (ع) از کودکی به عشق فراوانی داشت؛ زیر آیات فراوانی از قرآن در خانه شان بر رسول خدا (ص) نازل گشت و بدون تردید، امام(ع) متأثّر از فضای قرآن حاکم بر خانواده بود. ایشان از سنین کودکی به قرائت، حفظ، تفسیر و تأویل قرآن اهمیت زیادی می داد.امام (ع) از جمله انسان های بی نظیر جهان هستی است که زندگی او با قرآن عجین شده بود. او از کودکی با قرآن همراه بود؛ عاشق و دلداده قرآن بود. چون لب به سخن می گشود، آیات قرآن بود و از قرآن می کرد؛ اگر ای می نگاشت، دفاع از قرآن بود و سکوتش برای در آیات آن. در مواقع گوناگونی امام (ع) با استناد به آیات قرآن کریم به واهی دشمنان پاسخ گفته و آنها را می کرد و در نتیجه، دشمن جز تسلیم در برابر امام چاره دیگری نداشت.( سایت پرسمان دانشگاهیان) قرائت قرآن در بیابان «ابن عساکر»از شخصی که با امام حسین (ع) گفتگو داشته، نقل کرده است: (در منزل ثعلبیه) چشمم به چادرهایی افتاد که در برپا شده بود. پرسیدم: این چادرها از آنِ کیست؟ گفتند: امام حسین (ع) . پس به نزد او آمدم و او را پیرمردی یافتم که مشغول «تلاوت قرآن» بود و اشک از چشمانش برگونه ها و محاسنش سرازیر بود. عرض کردم: پدر و مادرم به فدایت ای فرزند رسول خدا! برای چه به این جا آمدی، و در این بیابان که هیچ کس در آن یافت نمی شود، چه می کنی؟ فرمود: این نامه های اهل کوفه است که به من نوشته اند و نمی بینم مگر آن که همان ها من هستند....7 🔺 عصر عاشورا تمام اسلامی ذکر کرده اند که در عصر عاشورا، عمر بن سعد با دریافت پیام و دستور جدید از عبیداللّه بن زیاد، به محلّ استقرار امام و یاران باوفایش نزدیک شد. چون امام از هدف او آگاه شد، به برادر بزرگوار خود، قمربنی هاشم فرمود: اگر می توانی آنها را متقاعد کن که جنگ را تا فردا به تأخیر بیندازند و امشب را مهلت دهند تا ما با خدای خود «راز و نیاز کنیم» و به درگاهش بگزاریم. خدای متعال می داند که من به خاطر او نماز و «تلاوت کتاب» او را دوست دارم...8 و با این بیان، حضرت یک شب را مهلت گرفت و بار دیگر اوج عشق و علاقه خود را به نشان داد. پس از شهادت امام (ع) سرِ مطهّر حضرت را به كوفه و شام بردند در هر دو شهر، افراد متعدد،‌ را از رأس مطهّر شنيده و روايت كرده ‌اند. در روایتی از زید بن ارقم آمده است‌: سر مبارك حضرت امام حسین‌ را بر نیزه در كوفه در حال خواندن آیات قرآن دیدم: «اَم حَسِبت‌َ اَن‌َّ اَصحـَاب‌َ الكَهف‌ِ والرَّقیم‌ِ كانوا مِن ءایـَتِنا عَجَبـا؛ (1) در نقل دیگری آمده: وقتی راس و سر مبارك را در جایگاهی كه در «صیارفه» برایش معین كرده بودند، نهادند، چون آنجا در اثر ازدحام جمعیت وعبور و مرور شلوغ بود، سر مبارك برای متوجه ساختن مردم ابتدا به صدای بلند «گلو صاف كرد» به گونه ای كه همه به تعجب به نظاره سر نشستند و سر مبارك به آیات سوره كهف پرداخت و تا : «انهم فتیه آمنوا بربهم فزدناهم هدی و لا نزد الظالمین الا ضلالا» تلاوت كرد. (3) سر مبارك را بر چوبی نصب كرده و مردم به نوری كه از سر به آسمان ساطع بود، نگاه می كردند كه این آیه را تلاوت فرمود: «و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون» (4) (5) وقتی یزید در پی اعتراض «سفیر روم» به ظلم رفته بر اباعبدالله ، دستور به او داد ، سر مبارك با صدای بلند فرمود: «لا حول و لا قوه الا بالله». (11) مورخان :چون یزید بن معاویه نواده پیامبر (ص)، حسین بن علی (ع) را كشت، سر او را بر بالای نیزه گذاشت و فرمان داد تا برای عبرت مردم آن را در شهرها بگردانند، و آن سر در این مسیر پیوسته مباركه را قراءت می ‏كرد. 🔰روضة الشهداء «ملا حسین كاشفی» : وقتی كاروان اسراء به همراه سرها در حالیكه بر روی نیزه‎ها حمل می‎شدند و به طرف برده می‎شدند، در بین راه یك مردی بنام «یحیی حرّانی» به استقبال این كاروان آمد، ناگاه چشمش به سری افتاد كه وی به هم می‎خورد. می‎گوید راوی كه این یهودی گفت: من نزدیكتر رفتم و گوش فرا داشتم كه این كلمات را شنیدم: «وَ سَیعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَی مُنْقَلَبٍ ینْقَلِبُونَ»[14] یحیی از مشاهدة این جریان متعجّب شد و پرسید این سر كیست؟ گفتند: آن سر حسین بن علی كه مادرش فاطمه دختر پیامبر است و در این زمان كه یحیی این جریان را دید شد.[15]  📚پی نوشت ها: 1. کهف (18) ، آیه 9. 2. الارشاد، شیخ مفید، ج 2، ص 116، کنگره شیخ مفید. 3. مقتل الحسین ، مقرم، ص 332. 4. شعراء (26) ، آیه 227. 5. مناقب، ابن ‏شهراشوب ، ج 2 ، ص 188. 6. بقره(2) ، آیه 137. 7. اسرار الشهادة ، ص 488. 8. غافر (40) ، آیه 71. 9. شرح قصیدة ابی‏فراس ،ص 148. 10. خصائص سیوطی ، ج 2 ، ص 127. 11. مقتل العوالم ، ص 151. [12] . مجلسی، بحار الانوار، نشر بیروت، چاپ 🔅سلامتی
✡ یهود و شهادت رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله 1⃣ مطابق روایات معتبر، رسول گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله، با شهادت از دنیا رفته است. (١) 2⃣ برخی شهادت حضرت را بر اثر سمّی دانسته‌اند که زنی در عملیات در گوشت گوسفند کرده و به ایشان خورانده بود. (٢) 3⃣ اما اشکال بزرگی بر این نظر وارد است؛ با توجه به فاصله چهار ساله‌ی عملیات خیبر تا شهادت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله آیا اثر کردن این زهر چهار سال طول کشیده است؟! 4⃣ بنابراین، نمی‌توان پذیرفت که این سم مربوط به خیبر باشد. شاید در تاریخ دست برده و کلمه «خیبر» را بدان افزوده باشند تا خطی را در کوره‌راه‌های تاریخ گم کنند. 5⃣ شهادت رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله در برهه‌ی حساس و مهمی رخ داد. 6⃣ درست در زمانی که آن حضرت را بسیج کرده بود تا به سوی پیش رود و شکست پیشین مسلمین را در این منطقه جبران کند، به یک‌باره و بدون هیچ سابقه‌ای، حال پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله دگرگون شد. 7⃣ اگر در این نبرد پیروز می‌شد، سد مستحکم به سوی فرو می‌ریخت و از سوی دیگر با شکست یهود، نیز در مدینه شکست می‌خورد و یهود آخرین پایگاه امید خویش را هم از دست می‌داد. 8⃣ بنابراین، برای جلوگیری از به دست پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله دست به کار شد. 9⃣ اگر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله تنها یک ماه دیگر زنده می‌ماند و این سپاه به جنبش درمی‌آمد، مرگ قطعی بود، اینجا بود که منافقان مدینه، برای حفظ حیات خویش و یهود، به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله زهر نوشاندند. (٣) 📚 منابع: ١- تفسیر العیاشی، ج١، ص٢٠٠؛ تهذیب الاحکام، ج۶، ص۲. ۲- السیرة النبویة، ج٢، صص ٣٣٧ و ٣٣٨. ٣- ر.ک: تفسیر العیاشی، ج١، ص٢٠٠. محمد: کــانــال یــا ضــامــن آهــو در ایــتـا https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
✡ یهود و شهادت رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله 1⃣ مطابق روایات معتبر، رسول گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله، با شهادت از دنیا رفته است. (١) 2⃣ برخی شهادت حضرت را بر اثر سمّی دانسته‌اند که زنی در عملیات در گوشت گوسفند کرده و به ایشان خورانده بود. (٢) 3⃣ اما اشکال بزرگی بر این نظر وارد است؛ با توجه به فاصله چهار ساله‌ی عملیات خیبر تا شهادت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله آیا اثر کردن این زهر چهار سال طول کشیده است؟! 4⃣ بنابراین، نمی‌توان پذیرفت که این سم مربوط به خیبر باشد. شاید در تاریخ دست برده و کلمه «خیبر» را بدان افزوده باشند تا خطی را در کوره‌راه‌های تاریخ گم کنند. 5⃣ شهادت رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله در برهه‌ی حساس و مهمی رخ داد. 6⃣ درست در زمانی که آن حضرت را بسیج کرده بود تا به سوی پیش رود و شکست پیشین مسلمین را در این منطقه جبران کند، به یک‌باره و بدون هیچ سابقه‌ای، حال پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله دگرگون شد. 7⃣ اگر در این نبرد پیروز می‌شد، سد مستحکم به سوی فرو می‌ریخت و از سوی دیگر با شکست یهود، نیز در مدینه شکست می‌خورد و یهود آخرین پایگاه امید خویش را هم از دست می‌داد. 8⃣ بنابراین، برای جلوگیری از به دست پیامبر اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله دست به کار شد. 9⃣ اگر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله تنها یک ماه دیگر زنده می‌ماند و این سپاه به جنبش درمی‌آمد، مرگ قطعی بود، اینجا بود که منافقان مدینه، برای حفظ حیات خویش و یهود، به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله زهر نوشاندند. (٣) 📚 منابع: ١- تفسیر العیاشی، ج١، ص٢٠٠؛ تهذیب الاحکام، ج۶، ص۲. ۲- السیرة النبویة، ج٢، صص٣٣٧ و ٣٣٨. ٣- ر.ک: تفسیر العیاشی، ج١، ص٢٠٠. محمد: کــانــال یــا ضــامــن آهــو در ایــتـا https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
💠 بـــرتـــريـــن مــخـلــوق 💠 🌺 حسين بن عبدالله مى گويد: به «عليه السلام» عرض كردم: آيا «صلی الله علیه وآله» سرور فرزندان آدم بود؟ آن حضرت فرمود: قسم به خدا، او سرور همه مخلوقات خداوند بود. خدا هيچ مخلوقى را بهتر از «صلی الله علیه وآله» نيافريد. 📚اصول كافى, ترجمه سيد جواد مصطفوى, ج 2, ص 325. 🌸 امام صادق «عليه السلام» درحديث ديگرى فرمود: چون رسول خدا «صلی الله علیه وآله» را به بردند تا مكانى با وى همراه بود واز آن به بعد او راهمراهى نمى كرد. پيامبر «صلی الله علیه وآله» فرمود: جبرئيل در چنين حالى مرا تنها مى گذارى؟! جبرئيل گفت : تو برو. سوگند به خدا در جايى قدم گذاشته اى كه هيچ بشرى قدم نگذاشته و بيش از تو بشرى به آن جا راه نيافته است. 📚اصول كافى, ترجمه سيد جواد مصطفوى, ج 2, ص 321 🌹 معمر بن راشد مى گويد: از امام صادق «عليه السلام» شنيدم كه فرمود: يك نفر خدمت رسول خدا «صلی الله علیه وآله» رسيد و به دقت او را نگريست. پيامبر اكرم «صلی الله علیه وآله» فرمود: اى يهودى! چه حاجتى دارى؟ يهودى گفت: آيا تو برترى يا ; آن پيامبرى كه خدا با او تكلم كرد و و را بر او نازل نمود و به وسيله عصايش دريا را براى او شكافت و به وسيله ابر بر او سايه افكند؟ • پيامبر «صلی الله علیه وآله» و سلم فرمود: خوش آيند نيست كه بنده خود ستايى كند ولكن در جوابت مى گويم كه ♦️ «عليه السلام» وقتى خواست از خطاى خود كند، گفت: • اللهم انى اسالك بحق محمد و آل محمد لما غفرت لى • خدايا! به حق محمد و آل محمد از تو مى خواهم كه مرا عفو نمايى. خداوند نيز توبه اش را پذيرفت. ♦️ «عليه السلام» وقتى از شدن در دريا ترسيد گفت: • اللهم انى اسالك بحق محمد و آل محمد لما انجيتنى من الغرق • خدايا به حق محمد و آل محمد از تو در خواست مى كنم. مرا ازغرق شدن نجات بدهى. خداوند نيز او را نجات داد. ♦️ «عليه السلام» در داخل گفت: • اللهم انى اسالك بحق محمد وآل محمد لما انجيتنى منها • خدايا! به حق محمد وآل محمد از تومى خواهم كه مرا از آتش نجات دهى. خداوند نيز آتش را براى او سرد و گوارا نمود. ♦️ «عليه السلام» وقتى عصايش را به زمين انداخت و در خود احساس نمود گفت: • اللهم انى اسالك بحق محمد و آل محمد لما امنتنى • خدايا! به حق محمد و آل محمد از تو در خواست مى نمايم كه مرا ايمن گردانى. 🔹 به او فرمود: لاتخف انك انت الاعلى ، نترس. مسلما تو برترى. 📚 طه, آيه 68. 🔰 اى يهودى، اگر «عليه السلام» امروز حضور داشت و مرا درك مى كرد و به من و من نمى آورد. ايمان و نبوتش هيچ نفعى به حال او نداشت. 🔰 اى يهودى! از ذريه من شخصى خواهد كرد به نام «عليه السلام» كه زمان خروجش براى يارى او فرود مى آيد و پشت سر او مى خواند. 📚 بـحـار الانــوار، ج 16. محمد: کــانــال یــا ضــامــن آهــو در ایــتـا https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
🌼«نپرداختن بدهی دیگران» 🔰حاج صاحب «مستدرك الوسائل» از دارالسلام نورى مى كند: از عالم زاهد سيد هاشم كه مبلغ يك صد دينار كه معادل ده قران عجمى بود از يك نفر يهودى به عنوان قرض گرفتم كه پس از بيست روز به او برگرداندم، نصف آن را پرداختم و براى پرداخت بقيه آن او را نديدم كردم، گفتند: به بغداد رفته. شبى را در خواب ديدم، مرا در موقف حساب حاضر كردند، خداوند مهربان به فضلش مرا اذن رفتن به بهشت داد. چون قصد عبور از كردم، زفير و جهنم مرا بر صراط نگاه داشت و راه عبورم را بست، ناگاه طلبكار يهودى چون شعله اى از جهنم خارج شد و راه بر من گرفت و گفت: بقيه طلب مرا بده و برو. من تضرع كردم و به او گفتم: من در بودم تا بقيه طلبت را بپردازم ولى تو را نيافتم. 💥گفت: راست گفتى ولى تا طلب مرا ندهى از صراط حق عبور ندارى. گريه كردم و گفتم: من كه در اينجا چيزى ندارم كه به تو بدهم. گفت: پس بجاى طلبم بگذار انگشت خود را بر يك عضو تو بگذارم. به اين برنامه راضى شدم تا از شرش خلاص شوم، چون انگشت بر ام گذاشت از شدت سوزش آن از خواب پريدم! 📚برگرفته از کتاب عرفان اسلامى، ج۱۳ اثر استاد حسین انصاریان کــانــال یــا ضــامــن آهــو در ایــتـا https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨           🔸🔶🔹🔷🌹🔷🔹🔶🔸
💢نتیجه مهربانی به یک سگ روزي امام حسين علیه السلام از جائي عبور ميكردند که ديدند جواني به سگي غذا مي دهد. امام شدند و فرمودند: چرا اين گونه به سگ مهرباني مي كني ؟ جوان عرض كرد: هستم، مي خواهم با خشنود كردن اين حيوان، غم و اندوه من مبدل به خشنودي گردد. من از اين است كه غلام يك نفر يهودي هستم و مي خواهم از او شوم. امام حسين علیه السلام با آن غلام نزد صاحب او كه يهودي بود آمدند. امام حسين علیه السلام دويست دينار به يهودي داد ، تا را خريداري كرده و آزاد سازد. يهودي گفت: اين غلام را به خاطر مبارك شما كه به خانه ما آمدي به شما بخشيدم و اين بوستان را نيز به شما بخشيدم. امام حسين علیه السلام هماندم غلام را آزاد كرد و همه آن و دویست دینار را به او بخشيد. سرانجام آن مرد و همسرش که تحت تاثیر محبت امام حسین علیه السلام قرار گرفته بودند ، مسلمان شدند. 📚مناقب آل ابی طالب - ج 4 - ص 75 کــانــال یــا ضــامــن آهــو در ایــتـا https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨