آلاء:
💗💗💗💗💗
💗💗💗💗
💗💗💗
💗💗
💗
#پارت48
#اسپاکو
آ ... درسته دختر زرنگي هستي اما نه در برابر من!
-دست از سرم بردار.
-دستم روي سرت نيست! ... بهتره حواست رو جمع كني. اينو براي خودت ميگم.
ازم فاصله گرفت.
نفسم رو سنگين بيرون دادم و سريع از اتاق بيرون اومدم.
داغي دستش رو هنوز روي گوشم ميتوني بري.
احساس مي كردم.
يك ماهي از اومدن گرشا، پسر خان، مي گذشت و بعد از اون شب ديگه اون مرد نفرت انگيز رو
نديده بودم.
فصل جمع آوري شاليزار بود.
هر سال اول جمع آوري شاليزار جشني توي روستا برگزار مي شد و خان هاي اطراف هم دعوت
مي شدن.
هر سال خان، ستار خان رو بخاطر سياستش كه به خان هاي اطراف ثابت كنه هيچ دشمني نداره،
کــانــال یــا ضــامــن آهــو در ایــتـا
https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
💗
💗💗
💗💗💗
💗💗💗💗
💗💗💗💗💗