eitaa logo
یــا ضــامــن آهــو
414 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
6 فایل
⚫️ارتباط با قرآن 🔘زندگی نامه اهل بیت ⚪️ادعیه 🔴شهدا Mohamad3990 ایدی ادمین برای ثبت نظرات و پیشنهاد شما عزیزان💖💖 تبلیغات شما بزرگواران را با کمترین هزینه (توافقی) پذیرا هستیم
مشاهده در ایتا
دانلود
شعبانعلی: 💚💚💚 💚 💚 از فکر اومدم بیرون و با عاطفه به راه افتادیم. به سرِ خیابان که رسیدیم ، یک تاکسی گرفتم و یک راست رفتیم سعدیه ...دو سه ماهی بود که نیومده بودم. بلیط هارو حساب کردم و داخل رفتیم. _بفرمایید اینم سعدیِ شیرازی. +عُشاق به درگهت اسیرند بیا بدخویی تو بر تو نگیرند بیا هرجور و جفا که کرده‌ای معذوری زان پیش که عذرت نپذیرند بیا _به به ،چه شعری،، طبع شعر هم داری ؟؟ +آره ، یکمی _پس اگه اینجوریه...... سعدیا مرد نکو نام نمیرد هرگز دوتامون با این حرف من ، زدیم زیر خنده +ساجده جان میشه بریم سرِ آرامگاهش؟؟ _چرا که نه ،، فقط یک لحظه من دوربینم رو در بیارم . +واییی دوربین داری؟ _اهوم +خوش بحالت من عاشق دوربین و عکاسیم _کاری نداره بیا یادت میدم +واقعا ،، مرسی بعد از اینکه چند تا عکس هنری انداختیم ، یکم دور زدیم و از آرامگاه اومدیم بیرون. _خب ، حالا کجا بریم ؟ +میشه بریم حرم شاه چراغ؟؟ _دوس نداری اول بری حافظیه؟ +نه خب ، اگر میشه اول بریم شاه چراغ... _مشکلی نیست پس بیا بریم .. .............. از ماشین پیاده شدیم و رفتیم سمت حرم. جلوی درب ورودی حرم ، عاطفه ایستاد. دست هاش رو به نشانه ی احترام بر روی سینه هایش گذاشت و سلام داد. بعد باهم ، هم قدم شدیم به سمت داخل حرم . از امانتیِ جلوی در ورودی ، یک چادر رنگی گرفتم و قبل از بازرسی ، سرم کردم....از شانس بدِ من هم ، چادر ساده بود .... انقدر از نحوه چادر سر کردنم عاطفه خندید که نگو. -وای ،، ساجده خیلی با مزه شدی.... +بی ریخت شدم نه؟ خب بلد نیستم -اشکال نداره رفیق ، همه که از اول بلد نبودن بیا زودتر بریم داخل... بعد از زیارت ، با عاطفه گوشه ای از حرم نشستیم . عاطفه نماز زیارت می خوند و من منتظر نشسته بودم و به نماز خوندنش نگاه می کردم . حسابی تو خودش بود . خیلی با آرامش تو این شلوغی حرم ، نماز می خوند. بعد از تمام شدن مناجات اش خودم رو بهش نزدیک تر کردم . . 💚 💚 💚💚💚 کــانــال یــا ضــامــن آهــو در ایــتـا https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d ✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨