💠 سریعترین پاداش و مجازات💠
💎عَنْ أَبِي حَمْزَةَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ وَ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ(ع) قَالا إِنَّ أَسْرَعَ الْخَيْرِ ثَوَاباً الْبِرُّ وَ أَسْرَعَ الشَّرِّ عُقُوبَةً الْبَغْيُ.
🌟امام سجاد علیهاسلام فرمود:
💎 در میان کارهای خوب، سریعترین پاداشها مربوط به نیکیکردن به دیگران
💎 و در میان گناهان، سریعترین مجازاتها مربوط به ظلمکردن به دیگران است.
📚 کافی، ج۲،ص۴۶۰
کــانــال یــا ضــامــن آهــو در ایــتـا
https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
*شکرگزارخداباش*
🔹بعضی وقتها اینقدر باخدا از *نداری هامون* صحبت میکنیم که فراموش میکنیم *شکر گزار دارایی* هامون باشیم
*پول آسایش میاره،اما آرامش نمیاره*
*آرامش فقط با ارتباط باخدا بدست میاد*
🔶اگه خدابه *یکی پول داده*،داره اون رو *آزمایش* میکنه،
🔶اگه به *من وشماهم نداده* داره مارو هم *آزمایش* میکنه
فردای قیامت،مال بیشتر=حساب وکتاب بیشتر=معطلی بیشتر
*کلاغ و طوطی هر دو سیاه و زشت آفریده شدند.*
طوطی شکایت کرد و خداوند او را زیبا کرد.
ولی کلاغ گفت : *هر چه از دوست رسد نیکوست.*
و نتیجه آن شد که می بینی:
*طوطی همیشه در قفس و کلاغ همیشه آزاد.*
🔸 *گلایه مکن،هرچه داد و نداد شاکرباش،مودب باش*
همیشه دعا کن بگو
🟢 *خدایا بگیر از من آنچه که تورا از من میگیرد ولو فرزندت باشه*
🟢 *خدایا به من آنقدر مال و دارایی عطا نکن که تو را ازیاد ببرم*
کــانــال یــا ضــامــن آهــو در ایــتـا
https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
#تلنگر
قبل از انجام هرگناهی
ایـن چهار چـیـز را بـه یـاد آوریـد.
🍀الله متعال می بیند.
{وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ}
و الله نسبت به آنچه انجام مي دهيد، بيناست (حدید/4)
🍀فرشتگان می نویسند.
{ما یلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلاَّ لَدَیهِ رَقِیبٌ عَتِیدٌ}
انسان هیچ سخنی را بر زبان نمی راند مگر اینکه نزد او فرشته ای مراقب و آماده (برای دریافت و نگارش) آن سخن است (ق/18)
🍀روزی مرگشما فرا میرسد.
{وَجَاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالْحَقُِّ}
سکرات مرگ (سرانجام فرا می رسد و) واقعیت را بهمراه می آورد (ق/19)
🍀قیامتی وجود دارد.
{يَوْمَئِذٍ يَصْدُرُ النَّاسُ أَشْتَاتًا لِيُرَوْا أَعْمَالَهُمْ}
در آن روز(قیامت)، مردمان (از قبرهای خود) دسته دسته و پراکنده بیرون میآیند و رهسپار صحرای محشر میشوند تا کارهایشان بدیشان نموده شود و (نتیجهی اعمالشان را ببینند)» (زلزال/6)
✔عاقلان را اشارهای کافیست.
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
کــانــال یــا ضــامــن آهــو در ایــتـا
https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
💢#برشی_از_کتاب
😍 خاطره «هم بازی بچه ها» گوشه ای از خاطرات شهید حاج قاسم سلیمانی 🇮🇷
✍️برگ های پاییزی،حیاط را پر کرده بودند.
بابا یک عبای پشمی قهوه ای رنگ انداخت روی دوشش و رفت سراغ نوه ها که داشتند توی حیاط بازی می کردند.هر وقت می رفتیم خانه شان با نوه هایش هم بازی می شد!
می شد یکی مثل خودشان.
پرده را کنار زدم و از پنجره بیرون را نگاخ کردم.بابا خوابیده بود کف حیاط و بچه ها برگ های زرد و نارنجی را ریخته بودند روی سر و بدنش.ذوق زده می خندیدند و شادی می کردند.بابا فرمانده نظامی بود و ذات کارش خشن و زمخت؛ولی لطیف بود و خوش قلب و مهربان.
💢#جان_فدا
💢#حاج_قاسم
📚 منبع: کتاب#سلیمانی_عزیز۲ ص ۱۳۲
هدیه به روح مطهر شهید #صلوات
#شهدا #دفاع_مقدس #مدافعان_حرم #مدافعان_سلامت #کلام_شهدا #وصیتنامه #خاطرات #عکس
🕊#سیــره_شهدا
تصمیم گرفته بود توی جبهه دبیرستان راه بیندازد! میگفــت:
« امــروز بچـه ها دارن اینجا می جنگن و خون مــیدن، عــده ای بی تفاوت و اشراف زاده هم، توی شهرها عین خیالشون نیست! با خیال راحــت درس میخونن، فردا هم که جنگ تموم بشه، همه مسئولیــت های کلــیدی مملکت رو بدست میگیرن، این رزمنده ها هم میشن محافظ یا زیر دست اون ها! »
☑️وسعت دید عجیبی داشــت، برای رزمنده ها می سوخت.
یکی از روزها یک گوشه خلــوت نشسته بود، حال غریبـی داشت، تا آمدم حرف بزنم گفت:
« چیزی به شروع عملیات نمونده، بعد از عملیات هم دیگه منـو نمی بینی! کار من با دنیا تموم شده، کار دنیا هم با من تموم شده! نه من دیـگه با دنیا کار دارم، نه دنیا با مــن »
درست چند روز بعد از عملیات کربلای 5 خبر شهادتش در تمام شهر پیچید🌷🕊
#شهید_خلیل_مطهرنیا
#یادش_با_صلوات
🥀🕊 🥀🕊
🕊#عاشقانهمذهبی♥️
موقع پرو لباس مجلسی بهم گفت:«هنوز نامحرمیم،تا بپسندی برمیگردم.»
رفت و با سینی آب هویج بستنی برگشت.برای همه خرید بود جز خودش! گفت میل ندارم. وقتی خیلی اصرار کردیم مادرش لو داد که روزه گرفته است. ازش پرسیدم حالا چرا امروز ؟! گفت: می خواستم گره ای تو کارمون نیافته و راحت بهت برسم.
به نقل از همسر شهید
منبع📚:
کتاب سربلند(زندگینامه شهید محسن حججی)
#یادش_با_صلوات
#امام_زمان
#لبیک_یاخامنه_ای
🥀🕊 🥀🕊
🔴اتوبوس آسمانی گردان بلال
🔹بهمن ماه سال ۱۳۶۴ فتح بزرگی در جبهه های نبرد بوقوع پیوست عملیات والفجر ۸ و عبور از اروند اوج اقتدار و توانایی رزمندگان اسلام رابه رخ استکبار جهانی کشاند و موج شادی کشور و دوست داران نظام جمهوری اسلامی را فرا گرفت.
🔹یگانهای لشکر حماسه ساز ۷ حضرت ولیعصر(عج) نیز همانند دیگر یگان ها در این عملیات خط شکنی کرده و حماسه ها آفریدند.
اما چند روزی از این پیروزی غرور آفرین نگذشته بود که دزفول غرق عزا گشت !
🔹 اتوبوس آسمانی که از منطقه بهمنشیر روستای ابوشانک با تعدادی از رزمندگان کادر گردان بلال عازم دزفول بود هدف راکت هواپیمای دشمن قرار گرفت و ۳۴ رزمنده دلیر و شجاع گردان بلال آسمانی شدند!
🌹شادی ارواح طیبه کلیه شهدا خاصه شهدای اتوبوس آسمانی گردان بلال صلوات
#شهدا #دفاع_مقدس #مدافعان_حرم #مدافعان_امنیت #کلام_شهدا #خاطرات #عکس
کــانــال یــا ضــامــن آهــو در ایــتـا
https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
#برشی_از_کتاب
😍 خاطره «زیارت عاشورا» گوشه ای از خاطرات شهید حاج قاسم سلیمانی 🇮🇷
✍️یک روز بی مقدمه پرسید:صدفی!می خوای عاقبت به خیر بشی؟
فوری جواب دادم:معلومه حاجی!چرا نخوام.انگار که بخواهد یک گنج را دو دستی بگذارد توی بغلم،با اشتیاق گفت:زیارت عاشورا بخون.من از زیارت عاشورا خیلی چیزا گرفتم.اگه می تونی،هر روز بخون؛نمی تونی،هفته ای یه بار بخون؛نمی تونی،ماهی یه بار بخون.
حاجی!من مداحم،زیاد زیارت عاشورا می خونم.
دستی روی شانه ام زد:نه اونا که برای مردم می خونی،تنهایی بشین توی خلوت برای خودت بخون.
💢#جان_فدا
💢#حاج_قاسم
📚 منبع: کتاب#سلیمانی_عزیز۲
هدیه به روح مطهر شهید #صلوات
#شهدا #دفاع_مقدس #مدافعان_حرم #مدافعان_امنیت #کلام_شهدا #خاطرات #عکس
آلاء:
💗💗💗💗💗
💗💗💗💗
💗💗💗
💗💗
💗
#پارت41
#اسپاکو
داشتي به كشتن ميداديمون!
ميدونستم خان سالهاست كه با ستار خان مشكل داره اما هيچ كس دليل كينه ي اين دو طايفه رو
نميدونست.
هوا رو به تاريكي مي رفت كه به روستا رسيديم.
مردي اومد جلو و چيزي در گوش گرشا گفت.
آروم به دنبال مرد راه افتادم. كوچه اي رو رد كرد و كنار دري فلزي ايستاد. بعد از چند دقيقه دردنبال اون مرد برو.
باز شد.
ماشين و وارد حياط كردم. دور تا دور حياط رو شمشاد هاي بلند و بيدهاي تنومند گرفته بود.
زمين سنگفرش بود و چراغ هاي پايه كوتاه هر چند متر باعث روشني حياط سرسبز شده بود.
-همراه من بيايد آقا.
دنبالش راه افتاديم. چند پله رو بالا رفت و در و باز كرد كه گرشا رو به روم قرار گرفت.
تو همينجا ميموني.
کــانــال یــا ضــامــن آهــو در ایــتـا
https://eitaa.com/joinchat/3606446091C2991c47d1d
✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨✨
💗
💗💗
💗💗💗
💗💗💗💗
💗💗💗💗💗