eitaa logo
یــا ضــامــن آهــو
415 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
6 فایل
⚫️ارتباط با قرآن 🔘زندگی نامه اهل بیت ⚪️ادعیه 🔴شهدا Mohamad3990 ایدی ادمین برای ثبت نظرات و پیشنهاد شما عزیزان💖💖 تبلیغات شما بزرگواران را با کمترین هزینه (توافقی) پذیرا هستیم
مشاهده در ایتا
دانلود
💢حضرت زینب(س) خطاب به یزید: تو حقیرتر و کوچک‌تر از این هستی که من تو را مخاطب خودم قرار بدهم ✅اگر برای زن جَبن (ترس) به معنای یک خوی و خلق اخلاقی، خوب بود، حضرت زینب(س) می‌بایست از همه زن‌های دیگر ترسوتر و بی‌شخصیت‌تر باشد و به اصطلاح معروف سرش از لاک خودش بیرون نیاید. مگر دم دروازه کوفه کسی زینب را مجبور کرده بود که بیاید سخنرانی بکند؟ مگر سخنرانی قابل اجبار است؟! یا در ابن زیاد مگر کسی زینب را مجبور کرده بود که آنچنان در مقابل ابن زیاد بایستد و حتی به او ناسزا بگوید که واقعاً خطر کشته شدن خودش و کسانش وجود داشت؟! ✅و بالاتر از این، در یزید است با آن طنطنه و دبدبه که خیلی با مجلس ابن زیاد فرق می‌کرد، چون اولا ابن زیاد حاکم بود و یزید خلیفه، و ثانیاً ابن زیاد در کوفه بود و یزید در شام، و شام به اعتبار اینکه مجاور با بیزانس (قسطنطنیه آن وقت) بود شکوه خاصی داشت. ولی این زن اصلا اینها را به چیزی نمی‌گیرد، به یزید می‌گوید: تو حقیرتر و کوچک‌تر از این هستی که من تو را مخاطب خودم قرار بدهم، تو اینکه من تو را مخاطب خودم قرار بدهم نیز نداری. ✅آیا یک زن ترسو می‌تواند این کار را بکند؟ نه. در آنجا این بود که جان زینب در خطر بود؛ در خطر باشد. از دادن جان که نمی‌ترسید. عزت و شرفش در خطر نبود، برعکس بر عزت و شرفش با این شجاعت افزوده می‌شد. 📚تعلیم و تربیت در اسلام، ص۱۲۴-۱۲۳ گل نرگس: گل نرگس: محمد: یــا ضــامــن آهــو 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا https://eitaa.com/yazamen_aho_raza
🍃ندبه های انتظار🍃 ⚫️عاقبت ادعای دروغین روضه خوان! 🌹آیت الله مجتهدی تهرانی(ره): 🌴روضه خوان های قدیم اول شروع روضه شان میگفتند: « یا لَیتَناٰ کُنّا مَعَک فَاَفُوزُ فَوْزاً عَظیٖما» یعنی ای کاش ما هم در رکاب تو ای حسین بودیم و به آن رستگاری بزرگ می رسیدیم. 🔻یک نفر روضه خوان مقید بود حتما این جمله را هر بار بگوید. 🔵یک شب برای اینکه به این شخص بفهمانند که تو اهل این ادعا نیستی، در عالم خواب دید که روز عاشوراست. 🔰لشکر ابن سعد این طرف و لشکر امام حسین علیه السلام آن طرف صف آرایی می کردند. 🌴او در خواب مراقب بود که مبادا امام حسین علیه السلام او را ببیند و بگوید بیا مرا یاری کن. 🌼اتفاقا امام حسین علیه السلام او را دید و گفت: «آشیخ حسین،بیا این اسب و زره و شمشیر را بگیر و مرا یاری کن!» 🍁او هم به ناچار اسب آقا را گرفت، سوار شد، زره را پوشید و شمشیر را برداشت، اما با این حال مراقب بود که به محض اینکه آقا به خیمه گاه میروند فرار کند، که همینطور هم شد. ✳️ به محض اینکه امام حسین علیه السلام وارد خیمه شدند، اسب امام علیه السلام را برداشت و فرار کرد. ⚫️وقتی از خواب بلند شد فهمید که یک عمر دروغ میگفته که: «یا لَیتَناٰ کُنّا مَعَک فَاَفُوزُ فَوْزاً عظیما» و امشب به او فهماندند که تو مرد این حرف نبودی! 🔴مگر کسی می تواند حبیب بن مظاهر یا زهیر بشود؟ در شب عاشورا امام حسین علیه السلام فرمودند: «من بیعت خود را از شما برداشتم ، هر کدامتان دست یکی از افراد خانوادهٔ مرا بگیرید و از اینجا بروید» ♦️حضرت سرشان را پایین انداخته بودند که اصحاب خجالت نکشند. ✨ اما زهیر در همان حال به امام حسین علیه السلام عرض کرد: «آقا، ما اگر هزار مرتبه در راه شما شهید شویم ، دست از یاریتان بر نخواهیم برداشت.» ** ✨💫✨💫✨💫✨💫 کـــــانـــال یـــا ضــــامـــن آهـــو *در سروش*؛ http://sapp.ir/yazamen_aho_raza ▪️▪️▪️▪️▪️ 📘در محضر آیت الله مجتهدی ره
📚 👈 انفاق نان جو حسن و حسین علیهما السلام مریض شدند. پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله با چند تن از یاران به عیادتشان آمدند. گفتند: یا علی! خوب بود نذری برای شفای فرزندانت می کردی. علی علیه السلام و فاطمه علیهما السلام نذر کردند، اگر عزیزان شفا یابند، سه روز روزه بگیرند. خود حسن و حسین علیهما السلام و فضه که خادمه آنها بود نیز نذر کردند که سه روز روزه بگیرند. چیزی نگذشت که خداوند به هر دو شفای عنایت فرمود. روز اول را روزه گرفتند در حالی که غذایی در خانه نداشتند. حضرت علی علیه السلام سه صاع (تقریباً سه کیلو) جو قرض کرد. حضرت زهرا علیها السلام یک قسمت آن را رد کرد. پنج عدد نان پخت. وقت غروب سفره انداختند و پنج نفر کنار سفره نشستند. هنگام افطار سائلی بر در خانه آمد و گفت: سلام بر شما ای خاندان پیامبر صلی الله علیه و آله! من مستمندی از مستمندان مسلمین هستم. طعامی به من دهید که خداوند به شما از طعامهای بهشتی عنایت کند. خاندان علی علیه السلام همگی غذای خویش را به او دادند و تنها با آب افطار کردند و خوابیدند. روز دوم را نیز روزه گرفتند. فاطمه علیها السلام پنج عدد نان جو آماده کرد و در سفره گذاشت. موقع افطار یتیمی آمد و گفت: سلام بر شما ای خاندان محمد صلی الله علیه و آله! من یتیمی مسلمانم، به من غذایی دهید که خداوند به شما از غذای بهشتی مرحمت کند. همه سهم خود را به او دادند و باز با آب افطار کردند. روز سوم را نیز روزه گرفتند. زهرا علیها السلام غذایی (نان جو) آماده کرد. هنگام افطار اسیری به در خانه آمد و کمک خواست. بار دیگر همه غذای خویش را به اسیر دادند و تنها با آب افطار کرده و گرسنه خوابیدند. صبح که شد علی علیه السلام دست حسن و حسین علیهما السلام را گرفته و محضر پیامبر رسیدند. در حالیکه بچه ها از شدت گرسنگی می لرزیدند. وقتی که پیامبر صلی الله علیه و آله آنها را در چنان حالی دید فرمود: یا علی! این حالی را که در شما می بینم برایم بسیار ناگوار است. سپس برخاست و با آنان به سوی فاطمه علیها السلام حرکت کردند. وقتی که به خانه وارد شدند. دیدند فاطمه علیها السلام در محراب عبادت ایستاده، در حالی که از شدت گرسنگی بسیار ضعیف گشته و دیدگانش به گودی نشسته.رسول خدا صلی الله علیه و آله او را به آغوش کشید و فرمود: از وضع شما به خدا پناه می برم. در این وقت جبرئیل نازل گشت و گفت: ای رسول خدا! خداوند به داشتن چنین خاندانی تو را تهنیت می کند. آن گاه سوره هل أتی را بر او خواند. 📗 ، ج 35، ص 237 ✍ مرحوم علامه محمد باقر مجلسى گل نرگس: گل نرگس: محمد: یــا ضــامــن آهــو 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا https://eitaa.com/yazamen_aho_raza
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گل نرگس: صبحی که شروعش با توست...خورشید دیگر اضافیست... !🌞السلام علیک یا فاطمه الزهرا السلام علیک یا صاحب الزمان... ✿ اَلَّلهُمَّ عَجِّل لِوَلیِڪــَ الفَرَج ✿ 🌹🌹🌹🌹🌹 به رسم هر روز صبح سلام بر ارباب بی کفن روز مون رو شروع کنیم اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْك َ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما. بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ الله ُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْن ِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ 🌹🌹🌹🌹🌹 یارَبَّ الحُسَینِ، بِحَقِّ الحُسَینِ،اشفِ صَدرَ الحُسَینِ، بظُهورِالحُجَّة 🌹🍃اَللّهُمَّ عَرِّفْني نَفْسَکَ،فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْني نَفْسَکَ،لَمْ اَعْرِفْ رَسُولَکَ، اَللّهُمَّ عَرِّفْني رَسُولَکَ، فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْني رَسُولَکَ،لَمْ اَعْرِفْ حُجَّتَکَ، اَللّهُمَّ عَرِّفْني حُجَّتَکَ، فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْني حُجَّتَکَ، ضَلَلْتُ عَنْ ديني🌹🍃 یـــــامهــــــــــدی.. 🌺 اَلَّلـــــهُمَّ عَجِّـــــل لِوَلیـــــِڪَ الفـــــَرَج بسم الله الرحمن الرحيم اِلـهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَع َ الرَّجاءُ ؛وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ ؛واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْك َ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْناطاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْت َنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم ؛فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَو ْ هُوَ اَقْرَبُ ؛يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيان ِ ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛ يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛الْغَوْث َ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَة َ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِه الطّاهِرينَ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 بسم الله الرحمن الرحیم اَللّـهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِه في هذِهِ السَّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَة وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلا ً وَعَيْنا حَتّى تُسْكِنَهُ اَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طویلا . 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 اللَّهمَّ صَلِّ عَلَى مُحمَّــــــــدٍ وآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فرجهم الّلهُـــمَّ عَجِّــــــلْ لِوَلِیِّک الْفَــــــــرَج بِحَقِ اَلْزِینَبْ سَلٰامُ اَللّهْ عَلَیْها 🌹🌹🌹🌹🌹🌹 دعای برکت روز: امام صادق(ع):وقتى صبح دمید بگو: (الحَمدُللّه فالِقِ الإِصباحِ،سُبحانَ رَبِّ المَساءِ وَالصَّباحِ،اللّهُمَّ صَبِّح آل َ مُحَمَّدٍ بِبَرَکَةٍ وعافِیَةٍ، وسُرورٍ وقُرَّةِ عَینٍ. اللّهُمَّ إنَّکَ تُنَزِّلُ بِاللَّیل ِ وَالنَّهارِ ما تَشاءُ، فَأَنزِل عَلَیِّ و عَلى أهلِ بَیتی مِن بَرَکَة ِ السَّماواتِ وَالأَرضِ رِزقا حَلالاً طَیِّبا واسِعا تُغنینی بِهِ عَن جَمیع ِ خَلقِک)َ.بحار الأنوارج87/ص356 🌷طرح دوستی با امام زمان عج🌷 🌼هر چه زمان مي گذرد، مردمان زمين افسرده تر مي شوند!!! اين خاصيت دلبستگي به زمـــــان است… خوشا بحـــال آنان که؛ به جاي زمـــان، به صاحــــب الزمــــان دل بسته اند ...🌼 🌸اَللّٰهُمَ عَجِّلْ لِوَليِّکَ الْفَرَج🌸 "دعای غریق" «یا اَللَّهُ یا رَحْمنُ یا رَحِیمُ یا مُقَلِّبَ القُلُوبِ ثَبِّتْ قلبی عَلی دِینِکَ» ای خدای بخشنده! ای مهربان! ای دگرگون کننده دل ها! دلِ ما را بر دینت پایدار ساز. http://eitaa.com/joinchat/2359754752C98f03ca37a
درود 🌸 صبحتون به زیبایی گَل🌸 قلبتون به زلالی آب وکارهای روزمره‌تون روان و جاری چون جویبار یک دنیا خوشبختی برای تک تک شما عزیزان آرزومندم مثل گل شاداب باشید صبحتون پر از شادی و زیبایی🌸
💠❓📚 ✍🏻💠 ❓سؤال: چگونه ممکن است انسان مقدّرات و سرنوشت خود را به دست بسپارد و با تفّال به قرآن و یا دانه هاى تسبیح تکلیف خود را تعیین کند؟ ✅ پاسخ: ⚜ اولاً: «استخاره» در لغت به معناى «طلب خیر از خداوند کردن» است. خداوندى که جهان آفرینش در قبضه قدرت اوست، آفریدگارى که سرنوشت تمام موجودات جهان از او سرچشمه مى گیرد و مى تواند بنده خود را با نیکیها رهبرى نماید. 🔰معناى این نوع استخاره این است: 🔅هنگامى که انسان مى خواهد کارى را انجام دهد لازم است با نهایت دقّت و توجّه، تمام مقدّمات کار را تا آن جا که ممکن است فراهم سازد و از آنچه موجب ضرر و زیان است بپرهیزد، سپس از صمیم قلب از خداوند بخواهد او را در این راه موفّق کند و نفع و خیر نصیب او سازد. 🔅خلاصه این که، وقتى انسان دست به یک کار بزرگ مى زند و سرانجام کار روشن نیست، پس از انجام کارهاى لازم که در پیشرفت او دخالت دارد، باید در این حال خدا را بخواند، و از او بطلبد که وى را در این کار از هر نظر پیروز گرداند و او را در رسیدن به مقصود رهنمون گردد. 🔅این همان استخاره به معناى «طلب خیر از خدا کردن» است که روایات صحیح و معتبرى دارد. این نوع استخاره نه احتیاج به قرآن دارد و نه تسبیح، بلکه یک توجّه باطنى است که انسان مى تواند هر روز دهها مرتبه آن را انجام دهد. 📚 در روایات مى خوانیم: 🔅«هیچ بنده با ایمانى از خداوند طلب خیر نکرد، مگر اینکه خداوند خیر را براى او فراهم ساخت». 📚 وسائل الشیعه، ج ۸، ص ۸۱. 👌نتیجه اینگونه استخاره این نیست که انسان تردید خود را به وسیله استخاره رفع کند، بلکه غرض از آن این است که پس از انجام تدابیر صحیح، از خداوند خیر و نفع بخواهد و ناگفته پیداست هیچ موحّدى نمى تواند تأثیر خواست و کمک خداوند را در هیچ امرى انکار کند و در وسعت قدرت او شکّ و تردید نماید. این توجّه، به انسان با ایمان نیرو و توان مى بخشد که در برابر مشکلات کارها ایستادگى کند و با تکیه کردن به نیروى لایزال الهى پیش رود. ⚜‌ ثانیاً: درباره استخاره هایى که امروز مرسوم است هرگز مطلب آن طور نیست که در سؤال تصوّر شده است که انسان مقدّرات خود را به دست تسبیح بسپارد. 🔰بلکه لازم است پیش از استخاره جهات زیر در نظر گرفته شود: 1⃣ استمداد از عقل و فکر: 🔅خداوند بر بندگان منّت گذارده و آنها را با نیروى عقل مجهّز ساخته است. عقل مى تواند در بسیارى از موارد سرانجام کار را از نظر سود و زیان روشن سازد و تشخیص دهد کدام یک از انجام و ترک، مصلحت است. در این موارد هرگز استخاره به تسبیح و قرآن مورد ندارد. 2⃣ مشورت با افراد مطّلع: 🔅اسلام بقدرى به مسأله مشورت اهمّیّت داده که آن را از علائم ایمان دانسته است. 📖 قرآن مجید مى فرماید: 🔅«و کارهایشان به صورت مشورت در میان آنهاست». 📖 سوره شوری، آیه ۳۸. 📖 و نیز خداوند به پیامبر خود دستور مى دهد که در کارهاى مهم با یاران خود مشورت کند: 🔅«با آنان مشورت کن». 📖 سوره آل عمران، آیه ۱۵۹. 👌در این صورت هرگاه نظر قاطعى از افراد با تجربه در کارى ابراز گردید، دیگر موردى براى استخاره باقى نمى ماند. 🌀 امّا در صورتى که ابهام کار از طریق عقل خود انسان و از راه مشورت گشوده نشد و مطلب ابهام و پیچیدگى پیدا کرد، در این موقع انسان در حالت تحیّر و تردید فرو مى رود و یک حال بلاتکلیفى، توأم با ناراحتى براى او پدید مى آید. 📿 نخستین فایده استخاره با قرآن یا تسبیح در این موقع این است که آن حالت تحیّر را از بین مى برد و انسان را از تردید و دو دلى رنج دهنده اى راحت مى کند. 📿 دیگر اینکه، معناى استخاره در این هنگام این است که از خداوند مى خواهد خیر و صلاح او را از این راه نشان دهد. اکنون که بنده اش تمام درها را به روى خود بسته دیده است از صمیم قلب و با خلوص تمام از پروردگار خود مى خواهد او را از این راه به آنچه صلاح در آن است ـ اعم از فعل و ترک ـ راهنمایى بفرماید. 👌مسلّماً توجّه به خدا توأم با خلوص نیّت در این حالت مؤثر است. چه مانعى دارد که خداوند از این راه خیر و صلاح او را نشان دهد؟ ❓فرض کنیم این شخص متحیّر استخاره نکند آیا مى تواند خود را از یکى از فعل و ترک باز دارد؟ 👌بطور مسلّم نه، بالاخره در این موقع یا آن کار مورد نظر را انجام مى دهد، یا انجام نمى دهد. چه بهتر که در این حالت، در انتخاب یکى از دو طرف، توجّهى قلبى به خدا پیدا کند و از او بخواهد که آنچه مصلحت است براى او از طریق استخاره معیّن فرماید. مسلّماً به هنگام انتخاب آن از این راه با قاطعیّت و اطمینان بیشترى به راه خود ادامه مى دهد و آن نیز در پیروزى او مؤثر است. 🔰منابع: 📚 وسائل الشیعه، ج ۸، ص ۷۸، باب ۶. 📘پاسخ به پرسش های مذهبی، ص ۶۵۱. گل نرگس: گل نرگس: محمد: یــا ضــامــن آهــو 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا https://eitaa.com/yazamen_aho_raza
<<٢>> 📚 علامة مجلسی هم در بحار به ذكر این مطلب اشاره كرده است و می‌گوید: ⚜ از زید بن ارقم روایت شده است كه می گوید من شنیدم كه سر امام حسین این آیه را تلاوت می كرد [١٢]، «أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ الْكَهْفِ وَ الرَّقِیمِ كانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَباً». [١٣] 📙 امّا روضة الشهداء ملا حسین كاشفی به این مطلب اشاره می كند و می‌نویسد: 🐪🐫🐪 وقتی كاروان اسراء به همراه سرها در حالیكه بر روی نیزهها حمل می شدند و به طرف شام برده می شدند، در بین راه یك مردی یهودی بنام «یحیی حرّانی» به استقبال این كاروان آمد، ناگاه چشمش به سری افتاد كه لبهای وی به هم می خورد. 🕎 راوی كه این یهودی است گفت: 👣 من نزدیكتر رفتم و گوش فرا داشتم كه این كلمات را شنیدم «وَ سَیعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَی مُنْقَلَبٍ ینْقَلِبُونَ». [١۴] 👁 یحیی از مشاهده این جریان متعجّب شد و پرسید این سر كیست؟ 👥👥 گفتند: آن سر حسین بن علی كه مادرش فاطمه دختر پیامبر است و در این زمان كه «یحیی» این جریان را دید مسلمان شد. [١۵] 📚 پی نوشت ها: ١. کهف (١٨)، آیه ٩. ٢. الارشاد، شیخ مفید، ج ٢، ص ١١۶، کنگره شیخ مفید. ٣. مقتل الحسین، مقرم، ص ٣٣٢. ۴. شعراء (٢۶)، آیه ٢٢٧. ۵. مناقب، ابن شهراشوب، ج ٢، ص ١٨٨. ۶. بقره (٢)، آیه ١٣٧. ٧. اسرار الشهادة ، ص ۴٨٨. ٨. غافر (۴٠)، آیه ٧١. ٩. شرح قصیدة ابیفراس ،ص ١۴٨. ١٠. خصائص سیوطی، ج ٢، ص ١٢٧. ١١. مقتل العوالم، ص ١۵١. ١٢. مجلسی، بحارالأنوار، نشر بیروت، چاپ سوّم، ١۴٠٣ هجری، ج ۴۵، ص ١٢١. ١٣. كهف/٩. ١۴. شعراء/٢٢7. ١۵. كاشفی سبزواری، حسین، روضه الشهداء، قم، نشر نوید آلام، چاپ اوّل، ١٣٧٩، ص ۴۵٨. گل نرگس: گل نرگس: محمد: یــا ضــامــن آهــو 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا https://eitaa.com/yazamen_aho_raza
? کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا https://eitaa.com/yazamen_aho_raza
🌟 کراماتی از حضرت (علیه السلام) - {٣} 🌹سر مبارک امام حسین (ع) کدام آیات را تلاوت کرد؟ 🏴 پس از شهادت امام حسين (علیه السلام) سرِ مطهّر حضرت را به كوفه و شام بردند در هر دو شهر، افراد متعدد،‌ آياتی را از رأس مطهّر شنيده و روايت كرده ‌اند. 📚 در روایتی از زید بن ارقم آمده است‌: 🌹سر مبارك حضرت امام حسین‌ را بر نیزه در كوفه در حال خواندن آیات دیدم: 🔅«اَم حَسِبت‌َ اَن‌َّ اَصحـَاب‌َ الكَهف‌ِ والرَّقیم‌ِ كانوا مِن ءایـَتِنا عَجَبـا؛ (١) 🔅آیا گمان كردی و رقیم از آیات عجیب ما بودند؟» 👤 موی بر تنم راست شد و گفتم‌. این ماجرا عجیب‌تر از جریان اصحاب كهف است‌. (٢) 📚 در نقل دیگری آمده:  🌹وقتی راس و سر مبارك را در جایگاهی كه در صیارفه برایش معین كرده بودند، نهادند، چون آن جا در اثر ازدحام جمعیت و عبور و مرور شلوغ بود، سر مبارك برای متوجه ساختن مردم ابتدا به صدای بلند گلو صاف كرد به گونه ای كه همه به تعجب به نظاره سر نشستند و سر مبارك به تلاوت آیات سوره كهف پرداخت و تا: 🔅«(انهم فتیه آمنوا بربهم فزدناهم هدی و لا نزد الظالمین الا ضلالا) تلاوت كرد». (٣) 🌹سر مبارك را بر چوبی نصب كرده و مردم به نوری كه از سر به آسمان ساطع بود، نگاه می كردند كه این آیه را تلاوت فرمود: 🔅«و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون». (۴) (۵) 👤 سلمه بن كهیل از سر مبارك شنید كه بر نیزه می خواند: 🔅«فسیكفیكهم الله و هو السمیع العلیم». (۶) (٧) 👤 ابن وكیده گوید:  🌹از سر مبارك شنیدم كه سوره كهف را  می خواند. شك كردم كه صدا از سر هست یا از جای دیگر كه ناگاه سر مبارك تلاوت را ترك كرد و متوجه من شد و فرمود: 🔅ای فرزند وكیده! مگر نمی دانی كه ما امامان زنده و نزد پروردگارمان روزی خوریم. با شنیدن این كلام او تصمیم می گیرد سر را دزدیده و دفن كند كه سر مبارك به او می فرماید: 🔅ای فرزند وكیده! تو را به این تصمیم راهی نیست و اقدام آنان در ریختن خون من نزد خدا عظیم تر از بردن سرم بر نیزه در شهرها می باشد. پس آن ها را واگذار، «اذ الاغلال فی أعناقهم و السلاسل یسحبون»؛ (٨) در آن هنگام كه غل و زنجیرها بر گردن آنان قرار گرفته و آن ها را می كشند». (٩) 👤 منهال ابن عمرو گوید: 🌹سر مبارك را در دمشق بر نیزه دیدم كه آیات سوره كهف تا: «ام حسبت ان اصحاب الكهف و الرقیم كانوا من آیاتنا عجباً»، تلاوت می كرد و در اینجا به آشكاری تمام فرمود: 🔅عجیب تر از اصحاب كهف قتل من و بر نیزه كردن سرم می باشد. (١٠) 🏰 وقتی یزید در پی اعتراض سفیر روم به ظلم رفته بر اباعبدالله، دستور به كشتن او داد، سر مبارك با صدای بلند فرمود: 🔅«لا حول و لا قوه الا بالله». (١١) 📚 مورخان گفته اند كه: ✍🏻 چون یزید بن معاویه نواده پیامبر (ص)، حسین بن علی (ع) را كشت، سر او را بر بالای نیزه گذاشت و فرمان داد تا برای عبرت مردم آن را در شهرها بگردانند، و آن سر در این مسیر پیوسته آیه مباركه را قراءت می كرد. 🌏 شاید قرائت این آیه به این امر اشاره می كند كه جهان در ضمن معادله ای حكیمانه جریان می كند كه یكی از جمله های آن حمایت كردن خداوند متعال از مظلومان و ستمدیدگان است، بدان جهت كه یاری دادن به ستمدیدگان جزئی از آن معادله به شمار می رود كه پروردگار ما سبحانه و تعالی در همه ابعاد جهان به جریان انداخته بوده است. ⚜ معنی این آیه آن است كه: 🔅ای انسان! آیا چنان گمان می كنی كه آنچه بر آنان گذشت چیزی عجیب و غریب است؟ هرگز چنین نیست. 🌹زمانی كه سر امام حسین ـ علیه السّلام - بالای نیزه حمل می‌شد، شیخ مفید به نقل از زید بن أرقم آورده است، روز دوّم كه عبیدالله دستور داد تا سرهای شهدا را در كوفه بگردانند، «من سر امام حسین را دیدم كه آیه ای از سوره كهف را كه ـ ام حسبت ان اصحاب الكهف و الرقیم كانوا من آیاتنا عجبا  را تلاوت می كرد. 📚 آنچه مورّخین و علماء و بزرگان علوم اسلامی پیرامون مسأله شهادت امام حسین علیه السّلام و حمل سر مبارك  ایشان به مجلس ابن زیاد در كوفه و از آنجا به شام نقل كرده اند عبارت از این است: 🗡 كه در آخرین لحظات كه سپاه دشمن بر امام حسین علیه السّلام یورش بردند، توسط سنان بن أنس سر امام از تن ایشان جدا شد و سر حضرت توسط خولی به نزد ابن زیاد در كوفه برده شد. بعد از چند روزی كه سرهای شهداء كربلاء به همراه كاروان اسراء در كوفه بود عبیدالله دستور داد كه اسراء و سرهای شهدا را به همراهی ۵٠٠ نفر نیرو به شام به نزد یزید بن معاویه بفرستند و در حالیكه سرهای شهدا بر روی نیزه ها حمل می شد وارد شام شدند و از آنجا به نزد یزید برده شد. ⚜ شیخ مفید می فرمایند: 🌄 بامداد روز بعد كه عبید الله بن زیاد سر از بالش ستم برداشت دستور داد سر مبارك حضرت امام حسین را با دیگر سرها در میان تمام كوچه ها و قبیله های كوفه بگردانند. <<١>>گل نرگس: گل نرگس: محمد: یــا ضــامــن آهــو 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹?
💙💙💠💠💙💙💠💠💙💙💠💠💙💙 🔘 داستان کوتاه روزی پسر غمگین نزد درختی خوشحال رفت و گفت: من پول لازم دارم. درخت گفت: من پول ندارم ولی سیب دارم. اگر می‌خواهی، می‌توانی تمام سیب‌های درخت را چیده و به بازار ببری و بفروشی تا پول به دست آوری. آن وقت پسر تمام سیب‌های درخت را چید و برای فروش برد. هنگامی که پسر بزرگ شد، تمام پولهایش را خرج کرد و به نزد درخت بازگشت و گفت می‌خواهم یک خانه بسازم ولی پول کافی ندارم که چوب تهیه کنم. درخت گفت: شاخه‌های درخت را قطع کن. آنها را ببر و خانه‌ای بساز. و آن پسر تمام شاخه‌های درخت را قطع کرد. آن وقت درخت شاد و خوشحال بود. پسر بعد از چند سال، بدبخت‌تر از همیشه برگشت و گفت: می‌دانی؟ من از همسر و خانه‌ام خسته شده‌ام و می‌خواهم از آنها دور شوم، اما وسیله‌ای برای مسافرت ندارم. درخت گفت: مرا از ریشه قطع کن و میان مرا خالی کن و روی آب بینداز و برو. پسر آن درخت را از ریشه قطع کرد و به مسافرت رفت. اما درخت هنوز خوشحال بود. شما چطور؟ آیا حاضرید دوستانتان را شاد کنید؟ آیا حاضرید برای شاد کردن دیگران بها بپردازید؟ آیا پرداخت این بها حد و مرزی دارد آیا شما حاضرید به خاطر خوشبختی و شادی کسی حتی جان خود را فدا کنید. منظور این نیست که باید این کار را بکنید. منظور از این پرسش فقط یک چیز بود، آیا کسی را بی‌قید و شرط دوست دارید؟ چند نفر؟ عیب جامعه این است که همه می‌خواهند فرد مهمی باشند ولی هیچ‌کس نمی‌خواهد انسان مفیدی باشد. درختان میوه خود را نمی‌خورند، ابرها باران را نمی‌بلعند، رودها آب خود را نمی‌خورند، چیزی که بزرگان دارند، همیشه به نفع دیگران است. بزرگی می‌گوید: همه آنچه که جمع کردم بر باد رفت و همه آنچه که بخشیدم، مال من ماند. آنچه که بخشیدم هنوز با من است و آنچه که جمع کردم از دست رفت. در واقع انسان جز آنچه که با دیگران تقسیم می‌کند، چیزی ندارد. عشق، پول و مال نیست که بتوان آن را جمع کرد. عشق، عطر و طراوتی است که باید با دیگران تقسیم کرد. هر چه بیشتر بدست می‌آوری، هرچه کمتر می‌بخشی، کمتر داری 💙💙💠💠💙💙💠گل نرگس: گل نرگس: محمد: یــا ضــامــن آهــو 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا https://eitaa.com/yazamen_aho_raza 👆