eitaa logo
یــا ضــامــن آهــو
415 دنبال‌کننده
5.4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
6 فایل
⚫️ارتباط با قرآن 🔘زندگی نامه اهل بیت ⚪️ادعیه 🔴شهدا Mohamad3990 ایدی ادمین برای ثبت نظرات و پیشنهاد شما عزیزان💖💖 تبلیغات شما بزرگواران را با کمترین هزینه (توافقی) پذیرا هستیم
مشاهده در ایتا
دانلود
امروزتان پرازشادی🌼 وبه یادماندنی الهی خورشیدعشق تاابدبرشمابتابد وقلبهایتان راگرم💞 ازعشق و محبت کند امیدوارم شاهراه زندگیتون نشانی ازعشق الهی باشد🌼 💘 💘
💠🧠📚✍🏻💠 (عج) بعد از ظهور در مکه، به سمت چه سرزمین‌هایی حرکت خواهند کرد؟ آیا به ایران هم خواهند آمد؟ ✅ پاسخ: 📚 بر اساس برخی روایات؛ پس از شامی (شاید همان سفیانی باشد) و خروج یمانی و به راه افتادن حسنی، امام مهدی (عج) از شهر مدینه خروج کرده و به مکه می‌رود. 🕋 در مکه شمشیر پیامبر (ص) را از غلاف خارج کرده و زره می‌پوشد و پرچم را بر می‌افرازد و از خدا درخواست ظهور می‌کند. حسنی به سوی امام می‌آید ولی توسط مردم مکه کشته شده و سرش به شام فرستاده می‌شود. 🤝🏻 در این هنگام امام(عج) ظهور می‌کند و مردم با او بیعت می‌کنند. او یک سپاه به سوی شهر مدینه روانه می‌کند و خود با سپاهش به سمت عراق می‌رود. 📚 کافی، ج ۸، ص ۲۲۵. 📚 روایات دیگر نیز به حضور ایشان در منطقه کوفه اشاره دارند. 📚 بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۳۲۵ – ۳۲۶. 🌍 اینکه در روایات به حرکت امام زمان(عج) به مناطق دیگر اشاره نشده، نمی‌تواند بدین معنا باشد که حرکت امام زمان(عج) به شهر کوفه منتهی شده و به جای دیگری نخواهند رفت. البته این امکان نیز وجود دارد که ایشان در کوفه مستقر شده و بدون حضور در لشکر، سپاهیان خود را به مناطق دیگر ارسال کند؛ همان‌ طور که نسبت به شهر مدینه چنین کاری را انجام می‌دهند. 👌🏻قابل توجه است که ممکن است روایات دیگری نیز در این زمینه وجود داشته باشد که با فرض پذیرش سند تمامشان، این‌ گونه نیست که بدائی در مورد آنها رخ نداده و از امور محتوم باشند. آنچه مسلم و برگشت ناپذیر است اصل ظهور آن حضرت می‌باشد. 💗🌹 یـــاس کـــبود🌹💗: : 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا https://eitaa.com/yazamen_aho_raza
🍂 پیرو هوای نفس نباشید 🍂 🌸👇باهم ببینیم: 🌐💠⚜⚜💠🌐 🌴 آیه 28 سوره کهف 🌴 🕋....لاتُطِعْ مَنْ أَغْفَلْنا قَلْبَهُ عَنْ ذِکْرِنا وَ اتَّبَعَ هَواهُ وَ کانَ أَمْرُهُ فُرُطاً. ⚡️ترجمه: و از کسانى که قلبشان را از یاد خود غافل ساختیم اطاعت مکن! همانها که از هواى نفس پیروى کردند، و کارهایشان افراطى است. ➖➖🚥➖➖🚥➖➖ 🔔 انسان گام به گام سقوط مى‌كند؛ 👈 اوّل ، 👈 آنگاه 👈 و سپس . 📛⇦پیروی از و خواهشهای دل، باعث می شود که کارهای انسان، و افراط شود، و چنین شخصی از غافل میشود. 📛⇦یعنی آدمهایی که دائم به حرف دلشون گوش میدن، هم افراطی میشن و هم غافل از یاد خدا.😱 🔔⇦در نتیجه یه تمام عیار میشود. پس مراقب باشیم پیرو نباشیم 💗🌹 یـــاس کـــبود🌹💗: 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا https://eitaa.com/yazamen_aho_raza ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
✍داستان «حبیب نجّار» چه بود و آیا سوره «یس»، به نام او نیز نامیده می ‌شود؟! ✅ پاسخ: 🌼 نام مشهور سوره یس، همان «یس» است که در زمان پیامبر(صلّی الله علیه و آله) نیز به همین نام از آن یاد می ‌شد. اما چون در این سوره، داستان «حبیب نجار» آمده، بعدها در برخی منابع به نام او نیز از آن یاد ‌شده است. در آیه بیستم سوره یس می ‌خوانیم: «و مردى [با ایمان] از دورترین نقطه شهر با شتاب فرا رسید، گفت: اى قوم من! از فرستادگان [خدا] پیروى کنید». ‏آن مرد حبیب بن اسرائیل نجّار بود و منزلش در دورترین دروازه از دروازه‌ هاى شهر بوده و هنگامى که به او خبر رسید که مردمان شهر می ‌خواهند رسولان را به قتل برسانند، در حالی‌که سخت می ‌دوید، به آن‌جا آمد. 🌸 از پیامبر(صلّی الله علیه و آله) روایت شده است؛ «صدیقان سه نفرند: 1. حبیب نجار، مؤمن آل یاسین که [خداوند] می ‌گوید: «پیروى کنید از رسولان و پیروى کنید از کسانى که مزدى از شما نمی‌ خواهد و رهبرند». 2. حزقیل، مؤمن آل فرعون، 3. على بن ابی‌طالب علیه السّلام که بهتر از همه است». 🌺 در مورد حبیب نجار گفته شده؛ وی مبتلا به بیمارى جذام و فلج بود، رسولان او را شفا دادند و او نیز به آنان ایمان آورد. حبیب نجار در غار، خدا را پرستش می ‌کرد، شنید افرادی از سوی حضرت عیسی علیه السّلام به انطاکیه وارد شدند نزدشان رفت و پرسید: «آیا در ازای این دعوت مزدی می‌ خواهید؟» گفتند: خیر. پس رو به قومش نمود و گفت: «اى قوم من! از فرستادگان [خدا] پیروى کنید! از کسانى پیروى کنید که از شما مزدى نمی‌ خواهند و خود هدایت یافته‏ اند! من چرا کسى را پرستش نکنم که مرا آفریده، و همگى به سوى او بازگشت داده می‌ شوید؟! آیا غیر از او معبودانى را انتخاب کنم که اگر خداوند رحمان بخواهد زیانى به من برساند، شفاعت آنها کمترین فایده‌ اى براى من ندارد و مرا [از مجازات او] نجات نخواهند داد! اگر چنین کنم، من در گمراهى آشکارى خواهم بود! [به همین دلیل] من به پروردگارتان ایمان آوردم پس به سخنان من گوش فرا دهید!»، امّا قومش او را با سنگ مورد حمله قرار دادند، سرانجام او را شهید کردند و به او گفته شد: «وارد بهشت شو!» گفت: «اى کاش قوم من می‌ دانستند ... که پروردگارم مرا آمرزیده و از گرامی‌داشتگان قرار داده است!» و ما بعد از او بر قومش هیچ لشکرى از آسمان نفرستادیم، و هرگز سنت ما بر این نبود، آنان بعد از کشتن حبیب نجار چندان عمری نکردند تا این‌که یک صیحه آسمانى آنان را گرفت ناگهان همگى خاموش شدند. 💗🌹 یـــاس کـــبود🌹💗: 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا https://eitaa.com/yazamen_aho_raza ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
📕 درست از جایی شد: که را ... گذاشتیم سر ..... و البته قبل آن ؛ کاملا شرحه شرحه اش کردیم ...... آخر چه معنی دارد دین خودش را بنداز وسط تماممممم روزمره گی های ما ⁉️ 😒 دین عزیز : ❌ امشب دعوتم ! لطفا بیخیال شو !💃 دین بزرگوار!: ❌با دوستانم میرویم ! تو نیا لطفا !!! دین گرامی : ❌ فردا دوستم است ! اما شما دعوت نیستی! 😌 ولی : ✅دین نازنینم امشب است کجایییی😭 ✅فردا دارم کجاییییی..... مادرم خوب نیست توبمان کنارم😞 خواهش می کنم بیا کنارم🙏 کوتاهتر از دیوار تو دیواری نیست دین عزیز♥️ به هر جای زندگیت نگاه کنی؛ به همین نتیجه میرسی! که را با معیار های خود دائم بالا و پایین میبریم......... اگر بمن نشان دهی که کجای دین_ نامحرم و داریم! خوشحال میشوم😊 🔺اگر نشانم دهی پسرخاله ات با اسماعیل اقای بقال سرکوچه چه تفاوتی دارد (دررعایت پوشش تو)؛ خیلیییییی خوشحال میشوم! 🔸اگر نشانم دهی کجای دین ات نوشته با پسرعمویت بخند از ته دل اما با صندوقدار فروشگاه محل نه‼️ بینهایت سپاسگذارم! 🔹اگر نشانم دهی کجای دین ات خوانده ای؛ که با شوهرخواهر خود شوخی کنیییی!!!!!!!!!!!......... بی حد و اندازه ولی با شوهر خانم همسایه نه .... ممنونت میشوم!!! 🙏نازنین خواهرم؛ برادرم .... ! مصداق این آیه نشو ❌👇 .... وَيَقولونَ نُؤمِنُ بِبَعضٍ وَنَكفُرُ بِبَعضٍ وَيُريدونَ أَن يَتَّخِذوا بَينَ ذٰلِكَ سَبيلًا  {۱۵۰/ نساء} 👈... و میگوند: «به بعضی ایمان می‌آوریم، و بعضی را انکار می کنیم» و می‌خواهند در میان این دو، راهی برای خود انتخاب کنند... ‼️ ⁉️حالا شمایی که دارید اینو می خونید با رفتارو کارهای خودتون مقایسه کنید ببینید کجای زندگیتان هست دقیقا........ 💗🌹 یـــاس کـــبود🌹💗: 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا https://eitaa.com/yazamen_aho_raza ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
☘شیخ جعفر آقای مجتهدی (۵۶) آقای مجتهدی پس از حدود چهار سال اقامت در جوار حضرت ثامن الحجج علیه‌السلام در تاریخ ششم ماه مبارک رمضان ۱۴۱۶ هـ . ق مطابق با ١٣٧۴/١١/۶ هـ.ش هنگام ظهر روز جمعه دار فانی را وداع و روح ملکوتیشان عروج مینماید. ایشان سه ماه قبل از فوت به چند نفر از دوستانشان که با ایشان حشر و نشر داشتند میفرمایند: خدا برای آخرین سلاله آل محمد علیهم‌السلام، حضرت مهدی روحی فداه یک قربانی خواسته و از ما قبول نموده که قربانی ایشان شویم، و گلوی ما در این راه پاره میشود. ⚡️⚡️⚡️ آقای حاج فتحعلی میگفتند: هنگامی که آقا این مطلب را فرمودند، بی اختیار این مطلب در ذهنم خطور کرد که آقا وصیتی نکرده اند! به مجردی که این فکر از خاطرم گذشت آقا فرمودند: آقا جان غلام وصیتی ندارد و همچون دفعات قبل اشاره می‌فرمودند که ما غلام حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام هستیم. باز بدون اختیار این مطلب به ذهنم رسید؛ پس آقا را در کجا دفن کنیم؟ که مجدداً آقا رو به من کرده و گفتند: حضرت رضا علیه‌السلام فرموده‌اند: الحمدالله تو فقیر خودمان هستی، و ما خود، تو را کفایت میکنیم، پایین پای خودمان منزل توست. و مرا در گوشه صحن مطهر، پایین پای مبارک حضرت دفن مینمایند. ⚡️⚡️⚡️ چند روز بعد از سپری شدن این مجلس مصادف بود با روز شهادت حضرت موسی بن جعفر علیه‌السلام و آقا به همین مناسبت در منزلی که به سر میبردند، مجلس سوگواری بر قرار مینمایند و در حین مراسم به شدت تمام گریه میکنند، این حالت تا بعد از اتمام مراسم ادامه مییابد. به طوری که حالشان به حدی دگرگون میشود که ایشان را به بیمارستان صاحب الزمان علیه‌السلام میبرند و بعد از چند روز به بیمارستان امام رضا علیه‌السلام منتقل کرده و در اتاق (آی، سی، یو) بستری میکنند. 📗لاله ای از ملکوت 💗🌹 یـــاس کـــبود🌹💗: 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا https://eitaa.com/yazamen_aho_raza ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
🔰پرسش: ايا نمازي براي وجود دارد؟ ✍پاسخ: امام صادق ـ عليه السّلام ـ هر شب براي فرزندش و در هر روز براي پدر و مادر خود دو ركعت نماز مي گزارد، در ركعت اول سوره ي قدر و در ركعت دوم سوره ي كوثر مي خواندند.[1 👈و از حضرت رسول ـ صلّي الله عليه و آله ـ روايت كرده كه فرمود: نمي گذرد بر ساعتي سخت تر از شب اول قبر، پس رحم نماييد مردگان خود را به ، و اگر نيافتي چيزي كه صدقه بدهي، پس يكي از شما نماز بخواند و در ركعت اول حمد يك مرتبه و سوره ي توحيد دو مرتبه، و در ركعت دوم حمد يك مرتبه و سوره ي تكاثر ده مرتبه، و سلام دهد و بگويد: « اللهم صل علي محمد و آل محمد و ابعث ثوابها الي قبر ذلك الميت فلان بن فلان ». ✅ پس حق تعالي مي فرستد همان ساعت به سوي قبر آن ميت با هر ملكي جامه اي و حلّه اي ، و تنگي او را وسعت دهد تا روز نفع صور عطا كند به نماز كننده به عدد آنچه آفتاب بر آن طلوع مي كند ، و بالا برده مي شود براي او .[3] 📚 [1] . مفاتيح الجنان، ص 396. 📚[2] . كافي، ج 3، ص 285. 📚[3] . سفينه البحار، ج 2، ص 47. 💢♻️💢♻️💢♻️💢♻️💢♻️ 🔰یاوران نماز 👇 💗🌹 یـــاس کـــبود🌹💗: 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا https://eitaa.com/yazamen_aho_raza ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
مرحوم ملا محمد تقي مجلسي (مجلسي پدر،متوفی) داستان تشرفشان به محضر مبارك حضرت ولي عصر (عجل الله فرجه) را نقل مي نمايند. ايشان مي گويند: در اوايل سن بلوغ بسيار به دنبال خودسازي بودم. شبي از شبها بالاي سطح خانه خود بين خواب و بيداري بودم، وجود نازنين بقية الله (عجل الله فرجه) را ديدم در بازار خربزه فروشان اصفهان در جنب «مسجد جامع»، با كمال شوق و شعف خدمت سراسر شرافت آن بزرگوار رسيدم و از مسائلي سؤال نمودم ... بعد عرض نمودم: يابن رسول الله هميشه دستم به شما نمي‌رسد! كتابي به من بدهيد كه بر آن عمل نمايم. فرمودند: برو از «آقا محمد تاجا» كتاب بگير! ✨💫✨ گويا من مي‌شناختم او را. رفتم و كتاب را از او گرفتم، و مشغول به خواندن او بودم و مي‌گريستم. يك دفعه از خواب بيدار شدم. ديدم در بالاي بام خانه خود هستم. كمال حزن و غصه بر من رو نمود. در ذهنم گذشت كه «محمد تاجا» همان «شيخ بهائي» است و «تاج» هم از باب رياست شريعت است. چون صبح شد وضو گرفتم و نماز صبح خواندم. خدمت ايشان رفتم و كيفيت حال را عرض نمودم. فرمودند: انشا الله به آن مطلبي كه قصد داريد خواهيد رسيد. اين تعبير به دلم ننشست. آنگه محلي كه حضرت عليه الصلوه و السلام را در آنجا ديده بودم، از باب شوق، خود را بدانجا رسانيدم، در آنجا «آقا حسن تاجا» را ملاقات نمودم. مرا كه ديد گفت: ملا محمد تقي! بيا برويم در خانه بعضي از كتب كه موقوفه مرحوم آقا قدير هست، به تو بدهم! مرا به خانه اش برد. ✨💫✨ گفت: هر كتابي كه مي‌خواهي بردار! دست زدم و كتابي برداشتم. نظر نمودم ديدم كتابي است كه حضرت «حجة الله» روحي فداه ديشب به من مرحمت فرموده بودند. ديدم كه صحيفه سجاديه است. مشغول شدم به گريه و برخاستم. گفت: كتب ديگر را هم بردار! گفتم: همين كتاب كفايت مي‌كند. پس شروع نمودم در تصحيح و مقابله و تعليم مردم. و چنان شد كه از بركت كتاب مذكور، غالب اهل اصفهان، «مستجاب الدعوه» شدند!! 📗روضه المتقين في شرح من لا يحضره الفقيه  ج١۴ ص ۴١٩ 🌹اللهم ارنی الطلعة الرشیدة 💗🌹 یـــاس کـــبود🌹💗: 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا https://eitaa.com/yazamen_aho_raza ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
هنگامى كه به حرم عسكريين عليهماالسلام مشرف مى شدم غالبا با عباراتى عاميانه و ساده از اين قبيل كه: خدايا! امام زمان ما را سلامت بدار و او را از شر دشمنان حفظ كن، دعا مى كردم. تا اينكه يك روز تصميم گرفتم براى خواندن در روز جمعه، سوره هاى «زلزال» و «عاديات» را حفظ نمايم. عصر جمعه وارد سرداب مقدس غيبت شدم. در آنجا حال اشتياق ملاقات با حضرت ولىّ عصر - عجل الله فرجه - پيدا شد. عرض كردم: آقا! امام زمان! من كه لياقت ندارم در بيدارى شما را زيارت كنم، لااقل لطف بفرماييد امشب در خواب شما را زيارت كنم. همان شب در عالم رؤيا خود را در مهلكه اى مشاهده كردم. در آن حال متوسل به امام زمان -روحى فداه - شدم. ناگهان سه نفر را در لباس عربى هم شكل و با يك قد و شمايل كه هيچ گونه امتيازى از يكديگر نداشتند در مقابل خود ديدم و بلافاصله از آن مهلكه خلاصى يافتم. فردى كه در وسط آنها قرار داشت فرمود: اين چه دعايى است كه روزها در حق ما مى كنى؟ گويا آقا از كثرت لطف مى خواستند از ميان آن دو نفر كه هم شكل ايشان بودند خود را معرفى فرمايند. بنده متوجه دعاهايى شدم كه براى امام زمان عليه السلام مى كردم. عرض كردم: آقا! پس چه دعايى در حق شما بكنم؟ فرمودند: اگر مى خواهى در حق ما دعا كنى سوره ى «عاديات» و «زلزال» را بخوان. حقير متذكر آن دو سوره شده، مشغول قرائت سوره ى عاديات شدم و همان مقدار كه در بيدارى حفظ كرده بودم خواندم. ايشان فرمودند: تو كه بلد نيستى. عرض كردم: آقا! من تازه اين سوره را حفظ كرده ام. بقيه ى سوره را خود آقا قرائت كرده، آنگاه فرمودند: اذا زلزلت را بخوان. آن را از حفظ خواندم. در اين هنگام دست مبارك را دراز كردند و پشت سر حقير گذاشته، جلو كشيدند و پيشانى اين شرمنده را بوسيدند. سپس تشريف بردند. هنگامى كه از خواب بيدار شدم متوجه شدم كه بايد نماز جعفر طيار بخوانم، ولى اصلاً نفهميدم كه اين نماز چه ارتباطى با دعا براى امام زمان عليه السلام دارد. امّا بعدها بعضى از آن را متوجه شدم، از جمله اينكه: چون اين نماز طبق احاديث بسيار معتبر باعث آمرزش گناهان بزرگ مى شود؛ لذا هرگاه يكى از محبين به واسطه ى اين نماز از ظلمت معصيت پاك شد روح او كه در واقع پرتوى از شعاع شمس ولايت الهى مى باشد از همه ى آفات نجات يافته و در واقع امام خود را در وجود خود يارى و دعا كرده است. و بر طبق اين مطلب نيز احاديثى از اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام وارد شده است. 📚سفینه الصادقین، شرح احوالات و زندگی نامه عالم ربانی آیت الله سید حسین یعقوبی قائنی رضوان الله علیه 💗🌹 یـــاس کـــبود🌹💗: 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا https://eitaa.com/yazamen_aho_raza ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
✨﷽✨ ✅داستان واقعی وقتی امام زمان عج حُکمِ اعدام را بر می گردانند! ❄️ دین و آئینش مسلمانی نبود، ولی در بین مردم جایگاه خوبی داشت،بخاطر گناهی نکرده متهم شده بود به اعدام!،آمد خدمت یکی از علمای شیعه که آی حاج آقا دستم به دامانت که حکم اعدام من دوشنبه اجرا می شود. 🔰 عالم شیعه با خودش گفت:طریق و مذهبش مسلمانی نیست اما همه ی خلایق از وجود مبارک امام زمان ارواحنافداه بهره مند می شوند، رو کرد به مَرد غیر مسلمان: «صبح جمعه لباسی تمیز به تن می کنی و می روی فلان قبرستان مسلمان ها، صدا می زنی یا اباصالح المهدي...» 🌀رساند صبح جمعه خودش را به قبرستان،یا اباصالح المهدي... یا اباصالح المهدي... سید زیبارویی مقابلش ظاهر شد و سلام کرد و گفت :«مشکل تو چیست؟»، مشکلش را گفت و توضیح داد فلان عالم بزرگ شهر مرا راهنمایی کرد که دامنتان را بگیرم،مولاجان با مهربانی به او گفتند:«مشکل تو حل شد.» 💠 مرد غیر مسلمان به مولا گفت:من غیر مسلمان هستم و حاجتم را روا کردی، چرا مشکل مسلمانان را حل نمی کنی!؟ مولا فرمودند به او:« اگر مسلمانان، با این حال که تو دارى و حاجت خود را خواستى حاجت خویش را از ما بخواهند،مشکل آنان را نیز حل خواهیم کرد.» 🌸 مرد غیر مسلمان می گفت دوشنبه در دادگاه حاضر شدم و درحالی که خودم باور نمی کردم قاضی مرا تبرئه کرد، که چقدر قبل از آن دیدار، خرج وکیل کردم و چه دوندگی هائی...اما فایده نداشت که نداشت... 💚می دانی اینروزها که اجابت دعایم به تأخیر افتاده است با خودم می گویم من هم باید مثل آن مرد، خاکی و دِلی درِ خانه ی مولا را بکوبم،انگار از یاد برده ام که او از همه ی دلمشغولی هایم با خبر است،آقا جان! چقدر شما به من نزدیک هستید و من از شما دور... مثل عکسِ رخِ مهتاب که افتاده به آب در دلم هستی و بینِ من و تو فاصله هاست... 📚برداشتی آزاد از کتاب شریف جواهر الکلام فی معرفه الامامه و الامام 【 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 】 💗🌹 یـــاس کـــبود🌹💗: 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا https://eitaa.com/yazamen_aho_raza ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
بسم الله الرحمن الرحیم دعای مادر و زنده شدن فرزند جوان 🌸 آقای محمد حسین قمشه‌ای در نجف اشرف به (ازگور گریخته مشهور بود )و خود در این رابطه می گفت در سن ۱۸ سالگی در قمشه به مرض حصبه مبتلا شدم در ایام مریضی مقدار زیادی انگور خوردم و از این رو مرضم شدیدتر شد تا اینکه از دنیا رفتم در همان حال می دیدم که افراد حاضر در منزل گریه می کردند و مادرم آمد و به آنان گفت کسی به جنازه فرزندم دست نزند تا برگردم .دیدم قران‌مجید را برداشت و به پشت بام رفت با تضرع و زاری به درگاه پروردگار متعال قرآن کریم و آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام را شفیع قرارداد. پس از چند لحظه‌ای روح به بدنم برگشت و چشمانم را باز کردم و با نگاه به اطرافیان دنبال مادرم میگشتم ولی او را بین آنها نمی دیدم از این رو به افراد حاضر در منزل گفتم به مادرم بگویید بیاید که خداوند مرا به آقا امام حسین علیه السلام بخشید.🌸 مادرم را خبر کردند وقتی مادرم آمد مسائلی را که اتفاق افتاده بود به او گفتم مبنی بر اینکه دونفر نورانی که لباس سفید بر تن داشتند نزد من آمدند و یکی از ایشان وقتی دست بر پایم کشید درد پایم راحت شد و دستش را به هر عضوی از بدن میگذاشت درد آنجا راحت می شد و یک دفعه دیدم تمام اهل خانه را که می گریند . و هر چه خواستم به ایشان بفهمانم که من راحت شدم نتوانستم تا اینکه آن دو نفر مرا در حالی که بسیار خوشحال بودم به بالا می‌بردند ولی در بین راه شخصی والامقام و نورانی آشکار شد و به آن دو فرمودند در اثر توسل مادرش ما سی سال عمر به او بخشیدیم او را برگردانید.🌸 آنانیکه او را می‌شناختند و این داستان زندگی اش را از خودش شنیده بودند در سال سی ام منتظر رحلت او بودند و درست سر سی سال در نجف اشرف مرحوم شد . داستانهای شگفت شهیدآیة الله دستغیب صفحه ۳۱ تا ۳۳ آن شاء الله مادرها باتوسل به قرآن واهلبیت.علیهم السلام.به تمام فرزندان امت اسلام دعا کنند 💗🌹 یـــاس کـــبود🌹💗: 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا https://eitaa.com/yazamen_aho_raza ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
5⃣3⃣2⃣1⃣ 🌷 🔰به (س) و حضرت ابوالفضل(ع) علاقه خاصی داشت به من گفت: می‌خواهم به دوره سوریه بروم. از اینکه یک دفعه چنین تصمیمی گرفته بهت زده شدم😟 او از هدف🎯 و آرمان اصلی‌اش گفت منم مانع رفتنش نشدم. 🔰به گفته همرزمانش در اول حرم "حضرت زینب(س)" و رقیه(س) را زیارت می‌کنند. گویا هاشم رجزی آماده کرده بود که در بخواند اما می‌گوید: اول در عملیات شرکت کنم وقتی انتقام👊 گرفتیم در برگشت رجز خوانده و عزاداری خواهیم کرد. 🔰شب روز 7 اسفند ماه📆 به خط مقدم اعزام می‌شوند تا ده صبح با می‌جنگند. آنجا هاشم رشادت‌های خوبی نشان می‌دهد و چندین نفر👥 را از معرض تیر دشمن نجات می‌دهد و اسلحه و مهمات را به سمت خودی می‌اندازد تا به دست دشمن نیفتد، در این لحظات مجروح💔 می‌شود. 🔰به دلیل شرایط سختی که در منطقه حاکم بود و به دلیل محاصره پیکرش در آن سمت می‌ماند. تا معلوم نبوده که هاشم شهید شده یا نه😔 13 روز طول می‌کشد از دست مسئولان و نظامی نیز به دلیل شرایط بد منطقه کاری برنمی‌آمد❌ 🔰تا اینکه شب آقا علی اکبر (ع) 40 نفر از افراد قرارگاه یک عملیات انجام می‌دهند. نزدیک صبح🌥 با ظرافت خاص و با "عنایت خداوند" پیکر هاشم🌷 را انتقال می‌دهند. 🔰بعد از آخرین زمان تماس📞 خبری از او نداشتیم به نگرانی ما افزوده می‌شد و به غیر از کاری از دستمان برنم‌ آمد. روزی که پیکر شهید⚰ را انتقال می‌دهند به من پیامک آمد که پیکر هاشم در است. هر کدام از ما تا آن موقع خواب‌های متفاوتی از آمدنش می‌دیدیم. حتی بارها برای شهادتش عیان شده بود. 🔰هاشم دو بارز داشت که در کمتر کسی پیدا می‌شود، دلسوزی♥️ و ؛ اگر کسی چیزی از او می‌خواست تمام سعی و تلاشش را می‌کرد تا او را به خواسته‌اش برساند👌 هر کس هر کاری و مشکلی داشت وی اولین کسی بود که پیش قدم می‌شد. خودش را دست بالا نمی‌گرفت اگر مجلس ترحیم برای فردی از اطرافیان برگزار می‌شد او در صف کمک رسانی✋ حاضر می‌شد. از پخش اعلامیه در کوچه پس کوچه ها گرفته تا پذیرایی از مهمانان انجام می‌داد. راوی: برادر شهید 💗🌹 یـــاس کـــبود🌹💗: 🌹🌸🌹🌸🌹🌸🌹🌸 کـانـال یـا ضـامـن آهـو در ایتا https://eitaa.com/yazamen_aho_raza ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈