#زنان_عاشورایی 4⃣ 💐بانو ام قاسم همسر حبیب ابن مظاهر💐 امام حسين (علیه السلام) بعد از حركت از مدينه و به دنبال رسيدن نامه‌هاي سران و بزرگان و شيعيان، به دوستان خود نامه‌هايي فرستاد. ✉️✉️✉️ وقتي نامه امام (علیه السلام) به حبيب بن مظاهر در كوفه رسيد، همسرش به او گفت: «تو را به خدا اي حبيب. در ياري حسين (علیه السلام) كوتاهي مكن». حبيب براي آزمايش همسرش گفت: «چگونه بروم، كه از يتيم شدن فرزندان خود مي‌ترسم».🍂🍂 زن گفت: «آيا سخن رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را درحق حسين بن علي (علیه السلام) و برادرش فراموش كرده اي كه فرمود: اين دو فرزند من، دو سيد جوانان بهشتند!🌸🌸🌸 حال فرزند رسول خدا از تو ياري خواسته و تو جواب نمي دهي؟ »🌱🌱 و هنگامي كه حبيب آماده رفتن به كربلا بود گفت: «اي حبيب، تو را به خدا قسم، اگر به خدمت حسين شرف ياب شدي، به نيابت از من دست و پايش را ببوس و سلام مرا به حضورشان برسان. »🌹🌹🌹

#زنان_عاشورایی 3⃣2⃣ 💐بانو حميده دختر مسلم بن عقیل💐 مسلم بن عقيل، دختر كوچكي داشت كه به همراه خانواده اش ره سپار كربلاشد. 🐎🐎 وقتي در مسير مكه به كوفه در منزل زباله خبر شهادت مسلم را به امام حسين (علیه السلام) رساندند.😔😔 امام بعد از اعلام خبر به يارانش، دختر مسلم را صدا كرد.🔉🔉 او را روي زانوي خويش نشاند و نوازش كرد.☺️☺️ دخترك زيرك و باهوش بود، از حالت امام و گونه نوازش، فهميد 🍃🍃 و گفت: «يابن رسول الله، مثل اين كه خبر مرگ پدرم را مي‌دهي؟ »😢😢 اباعبدالله (علیه السلام) متأثر شد و فرمود: «دختركم، من به جاي پدرت هستم. » ❤️❤️ صداي گريه بلند شد. 😭😭 امام حسين (علیه السلام) رو به فرزندان عقيل كرد🍂🍂 و فرمود: «فرزندان عقيل! شما يك شهيد داديد، بس است، مي‌توانيد بر گرديد. »🌹🌹 عرض كردند: «يابن رسول الله! ما تا پايان كار در خدمت شماخواهيم بود و از هيچ چيز نمي ترسيم. »🌿🌿 مؤلف عمدة الطالب نام دختر مسلم بن عقيل را «حميده» مي‌نويسد. 🌸🌸 مرتضي مدرسي چهاردهي، در كتاب مسلم بن عقيل به روايت از اعثم كوفي مي‌نويسد، دو تن از پسران مسلم به نام عبدالله و محمد در كربلا حضور داشتند كه به شهادت رسيدند 🌹🌹 و دختركي سيزده ساله كه با دختران حسين بن علي (علیه السلام) در سفر كربلا بود.🌼🌼🌼