eitaa logo
اشعار حاج محمد یزدخواستی
215 دنبال‌کننده
5 عکس
0 ویدیو
0 فایل
🔰 اشعار مداحی‌های حاج محمد یزدخواستی 🔹کانال اطلاع رسانی: @hajmohammadyazdekhasti
مشاهده در ایتا
دانلود
@yazdekhasti_matn نه در توصیف شاعرها نه در آواز عشاقی تو افزون‌تر از اندیشه، فراوان‌تر از اغراقی وفاداری و شیدایی، علمداری و سقایی ندارند این صفت‌ها جز تو دیگر هیچ مصداقی به خوبی تو حتی معترف بودند بدخواهان یزید آنجا که می‌گوید: الا یا ایها الساقی تمام کودکان معراج را توصیف می‌کردند مگر پیداست از بالای دوش تو چه آفاقی چنان رفتی که حتی سایه‌ات از رفتنت جا ماند رکاب از هم گسست از بس برای مرگ مشتاقی فرار از تو فراری می‌شود در عرصه میدان چنان رفتی که بعد از آن بخوانندت هوالباقی بدون دست می‌آیی و از دستت گریزانند پر از زخمی هنوز اما برای جنگ قبراقی به سوی خیمه‌ها یا «عدتی فی شدتی» برگرد که تو بی‌ مشک سقایی که تو بی‌ دست رزاقی شنیدم بغض بی‌گریه به آتش می‌کشد جان را بماند باقی روضه درون سینه‌ام باقی @yazdekhasti_matn
مناجات با امام عصر علیه السلام بیا بی تو جهان تنهاست، می‌دانم که می‌آیی وجودت مُصلح دنیاست، می‌دانم که می‌آیی بیا ای حجّت حق! با قیام خود، قیامت کن ظهورت محشر کبراست، می‌دانم که می‌آیی هنوز ای منتقم! از آستان وحی بر گوشت صدای ناله‌ی زهراست، می‌دانم که می‌آیی بسا منکر شده معروف و معروف آمده منکر ز آثار جهان پیداست، می‌دانم که می‌آیی به چشم اشکبارت، صحنه کرببلا دائم به قلبت، زخم عاشوراست، می‌دانم که می‌آیی بهایی و نصارا، بابی و صهیون و وهّابی سراسر جنگشان با ماست، می‌دانم که می‌آیی علم بر دوش عبّاس است تا گردد علمدارت دلش خون، دیده‌اش دریاست، می‌دانم که می‌آیی به قرآن و علی سوگند! می‌بینم به چشم خود که قرآن و علی تنهاست، می‌دانم که می‌آیی خمیده قامت اسلام و دانم بی قیام تو نگردد قامت آن راست، می‌دانم که می‌آیی ز اشک لاله گون، همچون بهاران دیدة "میثم" مسیرت را به گل آراست، می‌دانم که می‌آیی منبع:‌ نخل میثم
از ما زمینیان به شما آسمان سلام مولای دلشکسته، امام زمان سلام   این روزها هزار و دو چندان شکسته ای حالا کجای روضه بابا نشسته ای   رخت سیاه داغ پدر کرده ای تنت قربان ریشه های نخ شال گردنت   آماده می کنی کفن و تربت و لحد مرد سیاهپوش، خدا صبرتان دهد   گویا دوباره بی کس و بی یار وخسته ای این روزها کنار دو بستر نشسته ای   انگار غصه دار جراحات سینه ای گاهی به سامرایی و گاهی مدینه ای   یکبار فکر زهر و دل پر شراره ای یکبار فکر واقعه گوشواره ای   با اینکه بر سر پدر دیده بسته ای اما به یاد مادر پهلو شکسته ای   آن مادری که بال و پرش درد می کند هم کتف و شانه هم کمرش درد می کند   هم بین خانه گفت و شنودش اشاره شد هم آسمان روسریش پر ستاره شد   دو ماه و نیم کارحسن موشکافی و دو ماه و نیم بازوی مادر غلافی و...   دو ماه و نیم گونه زخمی ماه! تر از چادر سیاه سرش هم سیاه تر   تا اینکه با سیاه پر تازیانه رفت شمع شب مدینه هم آخر شبانه رفت ---------------------------------------------------------------- علی زمانیان
نوحه سنتی شهادت امام حسن عسگری علیه السلام صلی الله علیک یا حجت الله امام عسگری یا ولی الله با سوز و آوا همه یا مولا تسلیت گوییم بر بقیه الله یا صاحب الزمان آجرک الله در راه عزت، اسلام و قرآن جان دادی عاقبت با کام عطشان محشر به پا شد جانت فدا شد زمین سامرا کرببلا شد یا صاحب الزمان آجرک الله در پیش دشمنان یاریمان کن حق صاحب الزمان یاریمان کن یاری نما یا عزیز الزهرا رهبر و ملت و کشور ما را یا صاحب الزمان آجرک الله