#خاطره_بلاروس
#پروفسور_علی😉 یا #امام_علی❤️ سال ۸۹ برای تبلیغ #بلاروس بودم. #کتابخانه_ملی بلاروس نزدیک رزیدانسم بود که روزها به آنجا سر میزدم.
روزی یک #استادی را دیدم. تا فهمید مسلمانم، از #تروریسم پرسید.
متاسفانه، در جهان امروز، اسلام مساوی شده با ترور💔
بالاخره کلی جواب دادم و او هم انگار راضی😊
او خداحافظی کرد. من هم پا شدم تا #بدرقه کنم.🚶
یهو دیدم رنگش #سرخ شد. گفت: تو داری منو #تعقیب می کنی؟😱
گفتم: چه تعقیبی؟ ما طبق #سنت مان، شایسته می دانیم اگر با کسی نشستیم او را بدرقه کنیم.
گفت😳: #عالیه. کدام #فیلسوفی به شما این آموزه ها را آموخته.
عاخه در غرب فرض بر این است که #حرفهای_ناب را فقط فیلسوفان یا شاعران می گویند.
خواستم بگم #امام_علی. دیدم او که #امام نمی شناسد.
لذا گفتم: این جمله از #پروفسور_علی🙈☺️ است.
گفت: من تا حالا پرفسور علی نشنیدم.😇 خیال کردم. همه چیز حل شد. اما....
شب بهم ایمیل زد: من هرچه گوگل زدم professor Ali چیزی پیدا نکردم.
وایی.. ای خدا... حالا بیا براش... پروفسور علی درست کن.
رفتم زندگینامه #امیر_کلام را پیدا کردم. بجای #امام، پروفسور گذاشتم.🙈🙈😢
اینم پروفسور علی تو😄
بعدها در تداوم ارتباط به او فهماندم، علی فراتر از پروفسور هاست. فقط های یک #جرم دارد آن هم این است که ما علی را حتی به اندازه یک پرفسور به دنیا معرفی نکردیم 😭😭💔💔💔 مولا منو ببخش ما شرمندتیم 🙏🙏
#خاطرات_فرامرزی_یک_طلبه