فدات بشم سید علی ...😭

قرار بود كه عمری قرارم باشی😭 كه بيقرار همو غمگسارم باشی😭

می بارم مثه آسمون برات ميكشی منو با اشكِ بی صدات علی نشسته بالای سرت، كَلِّميني..😭 بگو تو كوچه چی اومد سرت، كَلِّميني...😭 وای مادرم زهرا...😭

حاجی چقد زود روضه مادر را شروع کردی ... ممنون آقا سید حسن نصرالله هستیم😭

تو خونه ی علی هر كی يه گوشه ای زانو بغل گرفته، صدای ضجه ها و ناله ها بلند: وای مادرم....😭 روحت شاد #سید_حسن_نصرالله 😭

أَمَّن يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ إِذَا دَعَاهُ وَيَكْشِفُ السُّوء..😭 مادرم بره ما بيچاره ميشيم😭 خدايا، به غربت بابام رحم كن..😭

اما يكی يه جور ديگه حرف ميزنه...😭 فدات بشم امام حسن مجتبی علیه السلام 😭 نشد تو كوچه دستشو بگيرم شدت ضربه اش رو بگيرم... وای مادرم...😭

شب آخر، مادرمان وصيت هاش رو ميكنه: علی جانم، بگو بچه هام رو از خونه بيرون ببرن، دست زينب و اُم كلثوم رو فضه گرفته، بچه ها بريم بيرون، حسن و حسين از حجره رفتن بيرون، صدا زد: پسر عمو، بشين كار دارم باهات... 😭

آقا جانم علی نشست، سر رو گذاشت تو بغل علی، جانم خانوم، چی ميخوای بگی، يه چی گفت، بند دل علی پاره شد😭 يه نگاه به صورت علی كرد گفت: علی جان، ديگه دارم ميميرم...😭

اما علی... یا اَبَالحَسَن! اِبْکِنِی وَ ابْکِ لِلْیَتَامَی وَ لَا تَنْسَ قَتِیلَ بِطَفِّ الْعِرَاق‌....😭 اصلا بریم کربلا 😭

قتلگاهت نگو كه غوغا بود سر پيراهن تو دعوا بود😭 كاش مادر نبود در گودال از بدِ روزگار اما بود...😭

من میگم دیشب هم مادرمان حضرت زهرا سلام الله علیها رفت بود قتلگاه پسرش #سید_حسن_نصرالله 😭 من مطمئنم حضرت زهرا سلام الله علیها اونجا بود ..😭