هدایت شده از 🌴 #یازینب...
🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹🍃
سلام مولای من !
سلام بر بلندای رشادتت..
سلام بر زينب...
سلام...........
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَّلاٰمُ عَلَيْكَ يَا بْنَ اَميرِالْمُؤْمِنين ، وَ ابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيّينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ فاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِسٰاءِ الْعٰالَمينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ثارَاللهِ وَابْنَ
ثارِەِ ، وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ
وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ
عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداًما بَقیتُ
وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهار
ُوَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْن
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
🍃🌹اللهم صل علي محمد و ال محمد و عجل فرجهم🌹🍃
#لبیک_یا_رسول_الله 🌹🍃
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا....🌹🍃
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــ....🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb6
---~~ 🌴 #لبیک_یازینب...🌴~~---
❣️بسـمِرَّبِبَقیَةَالله❣️
"هلمنناصرینصرنی؟!"
🌱️|میشنـوےرفیــق؟!
امـامزمـانمـونیـارمۍطلبـد :)
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ..
#روزتون_مهدوی
@yazinb3
#تلنگرانہ‼️
عزیزۍمیگفت:
هروقتاحساسڪردید
ازامامزمان(عج)دور شدید و
دلتونواسہآقاتنگنیست...
ایندعاۍڪوچڪروبخونید
بخصوصتوۍقنوتهاتون
💐🕊[لَـیِّـنْقَلبےلِوَلےِّأمرِڪ]🕊💐
یعنے⇇خداجون
دلموواسہاماممنرمڪن...
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ..
#روزتون_مهدوی
@yazinb3
#نیایش_صبگاهی
🌺🍃"پروردگارا!
گنجهاى رحمتت رابراى ما بگشاو ما را مشمول رحمتى قرار ده كه بعد از آن دردنيا و آخرت عذابمان ننمائى.
🌺🍃و از فضل گسترده ات،مارا از روزى حلال وپاكيزه اى،بهره مندگردان،و ما را نيازمند و محتاج كسى جز خودت قرار نده،
🌺🍃وشكرگذارى ما را نسبت بخودت،
و نيز فقر و نيازمان را به تو،وبی نيازى و كرامت نفسمان ازغير خودت را، افزون فرما.
🌺🍃خداوندا!
در دنيا بر ما گشايش عطا فرما، بارالها! از اينكه ما را درحالیكه ديدارت را طالبيم ، ازديدارت منع نمائى،به تو پناه می بريم.
🌺🍃پروردگارا!
آنچه راكه دوست دارى بما عطافرماو آنرا نيرويى قرار ده در آنچه که مادوست می د اريم، اى بهترين رحمت كنندگان".
آمین یا رب العالمین
#لبیک_یا_رسول_الله 🌹🍃
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی....🌹🍃
#یازهرا...🌹🍃
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ..🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb6
🕊🌷#زندگینامه_شهید_حجت_الاسلام_میرزا_محمود_تقی_پور🌷🕊
شهید مدافع حرم حجتالاسلام «میرزا محمود تقیپور» در سال ۱۳۶۱ در مشهد به دنیا آمد. او برای فراگیری دروس حوزوی و علوم دینی وارد حوزه علمیه مشهد شده و سپس به شهر قم مهاجرت و در این شهر ساکن شد. بیست و نهمین روحانی شهید مدافع حرم تحصیلات حوزوی را تا سطح درس خارج ادامه داده و طلبه مدرسه علمیه جعفریه و امام باقر مشهد بود.
این شهید مدافع حرم عضو شورای مرکزی مؤسسه بلاغ مبین و مسئول گروه جهادی طراوت ماندگار(فعال در زمینه محیط زیست) بود. وی همچنین به عنوان دانش پژوه مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) قم فعالیت داشت. حجتالاسلام تقیپور دو فرزند پسر و دختر به نامهای زهرا ۱۱ ساله و مرتضی ۷ ساله از خود به یادگار گذاشته است.
وی پیش از این سه مرتبه با نام جهادی «ابوقاسم» برای فعالیتهای تبلیغی طی سالهای ۱۳۹۵ و ۱۳۹۶ به سوریه اعزام شده بود و آخرین مرتبه از سوی گردان ۱۰۲ حضرت معصومه تیپ مستقل ۸۳ امام جعفر صادق به سوریه اعزام شد و در نهایت ظهر روز اربعین در حومه «دیرالزور» بر اثر برخورد با تله انفجاری در سال ۹۶ به شهادت رسید.
روحانی شهید مدافع حرم حجتالاسلام تقی پور به دلیل شهادت در روز اربعین به «شهید اربعین» معروف شده است.
👇👇
#ادامه_دارد
🌴 #یازینب...
🕊🌷#زندگینامه_شهید_حجت_الاسلام_میرزا_محمود_تقی_پور🌷🕊 شهید مدافع حرم حجتالاسلام «میرزا محمود تقیپور
🌷🕊#وصیتنامه_شهید_حجت_الاسلام_میرزا_محمود_تقی_پور🌷🕊
بعد از عرض ادب خدمت شما خواننده محترم، می توانستم نسبت به اوضاع اطرافم بی توجه باشم و برای بی تفاوتیام ۱۰۰ دلیل بتراشم. دشمن اسلام یک عده شرور را بسیج کرد و اوضاع سوریه را ناامن کرد. حدود هفت میلیون آواره، تخریب فراوان ابنیه و آثار اسلامی و باستانی، از بین بردن زیرساخت ها و خانه های مردم و کشتن و زخمی کردن صدها هزار نفر؛ حالا نقش من به عنوان یک مسلمان چیست؟
یک عده برای دفاع از حرم اهل بیت و نجات جان مسلمانان قیام کردند و رفتند، من هم نشستم و دعا کردم ولی این کافی نبود.
در محیطی ایمن نشستن و دعا کردن کافی نیست، وارد عرصه نبرد شدم تا اسباب راهنمایی، هدایت و تشویق مدافعان حرم باشم، تا مرهمی باشم بر زخم هایشان و قوت قلبی بر هجومشان بر صف دشمن.
میتوانستم برای نرفتنم به سوریه و بیتفاوتیم صد دلیل بتراشم
این راه، اسارت، جانبازی و شهادت دارد. بلاخره جنگ است. خودم را به خدا سپردم، هرچه خودش بخواهد همان می شود. من البته عاشق شهادتم و دوست دارم به این مقام والا که ائمه از خدا درخواست می کردند، برسند.
اگر توفیق یافتم که خوش به حالم و اما شما در قبال خود شهدا وظایفی دارید. مراقب باشید اهداف و راه شهدا گم نشود.
کاری زینبی کنید و پیام رسان شهدا باشید. هیچ وقت به حال شهید غصه نخورید چرا که شهید به بهترین سرنوشت رسیده است. حتی به حال خانواده و ایتام شهید غصه نخورید چرا که شهید زنده است و در ثانی خداوند خیر الکفیل و خیر الولی است و خودش خوب بلد است خانواده و ایثام شهید را چطور مدیریت، حمایت و کفایت کند. حتی لباس سیاه نپوشید و عزاداری نکنید چرا که خوشبختی و سعادت یک فرد ناراحتی ندارد.
مواظب ایمانتان باشید، شب عاشورا ۱۴۳۷
#شیخ_میرزا_محمود_تقی_پور
#سالروز_شهادت
هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات💐
🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی....🌹🍃
#یازهرا...🌹🍃
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ..🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb6
🌴 #یازینب...
🕊🌹🔹 🌹 🔹 #کتاب_دختر_شینا🌹🕊 #خاطرات : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🌹🍃 #همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی
🕊🌹🔹
🌹
🔹
#کتاب_دختر_شینا🌹🕊
#خاطرات : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🌹🍃
#همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هریژ🌷🕊
#نویسنده :بانو بهناز ضرابی..
فصل دهم..( قسمت ۱ )🌹🍃
🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊
کمی بعد از آن خانه اسباب کشی کردیم و خانه دیگری در خیابان هنرستان اجاره کردیم. موقع اسباب کشی معصومه مریض شد. روز دومی که در خانه جدید بودیم آن قدر حال معصومه بد شد که مجبور شدیم در آن هیر و ویروی بچه را ببریم. بیمارستان. صمد به تازگی ژیان را فروخته بود و بدون ماشین برایمان مکافات بود با دو تا بچه کوچک از این طرف به آن طرف برویم. نزدیک ظهر بود که از بیمارستان برگشتیم. صمد تا سر خیابان ما را رساند و چون کار داشت دوباره تاکسی گرفت و رفت. معصومه بغلم بود. خدیجه چادرم را گرفته بود و با نق و نق راه می آمد و بهانه می گرفت. می خواستم بغلش کنم با یک دست معصومه و کیسه داروهایش را گرفته بودم با آن دست خدیجه را می کشیدم و با دندان هایم هم چادرم را محکم گرفته بودم. با چه عذابی به خانه رسیدم بماند. به سختی کلید را از توی کیفم در آوردم و انداختم توی قفل. در باز نمی شد. دوباره کلید را چرخاندم. قفل باز شده بود اما در باز نمی شد. انگار یک نفر آن تو بود و پشت در را انداخته بود. چند بار به در کوبیدم. ترس به سراغم آمد. در خانه همسایه را زدم و ماجرا را برایش تعریف کردم. زن هم می ترسید پا جلو بگذارد. خواهش کردم بچه هام را نگه دارد تا بروم صمد را خبر کنم. زن همسایه بچه ها را گرفت. دویدم سر خیابان. هر چه منتظر تاکسی شدم دیدم خبری از ماشین نیست حتی یک ماشین هم از خیابان عبور نمی کرد. آن موقع خیابان هنذستان از خیابان های خلوت و کم رفت و آمد شهر بود. از آنجا تا آرامگاه بوعلی راه زیادی بود. تمام آن مسیر را دویدم.از آرامگاه تا خیابان خواجه رشید و کمیته راهی نبود. اما دیگر نمی توانستم حتی یک قدم بردارم. خستگی این چند روزه و اسباب کشی و شب نخوابی و مریضی معصومه و از آن طرف علافی توی بیمارستان توانم را گرفته بود اما باید می رفتم ناچار شروع کردم به دویدن. وقتی جلوی کمیته رسیدم دیگر نفسم بالا نمی آمد به سرباز نگهبانی که جلوی در ایستاده بود گفتم: من با آقای ابراهیمی کار دارم بگویید همسرش جلوی درد است. سرباز به اتاقک نگهبانی رفت. تلفن را برداشت شماره گرفت و گفت: آقای ابراهیمی خانمتان جلوی در با شمار کار دارند. صمد آن قدر بلند حرف می زد که من از آنجایی که ایستاده بودم صدایش را می شنیدم. می گفت: خانم من؟ اشتباه نمی کنید؟ من الان خانم و بچه ها را رساندم خانه. رفتم توی اتاقک و با صدای بلند گفتم: آقای ابراهیمی بیا جلوی در کار واجب پیش آمده است. کمی بعد صمد آمد. قیافه ام را که دید، بدون سلام و احوال پرسی گفت: چی شده؟! بچه ها خوب اند؟! خودت خوبی؟! گفتم: همه خوبیم. چیزی نشده فکر کنم دزد به خانه زده بیا برویم پشت در افتاده نمی شود رفت تو. کمی خیالش راحت شد. گفت: الان می آیم چند دقیقه صبر کن. رفت و کمی بعد با یک سرباز برگشت. سرباز ماشین پیکانی را که کنار خیابان پارک بود، روشن کرد. صمد جلو نشست و من عقب. ماشین که حرکت کرد صمد برگشت و پرسید: بچه ها را چه کار کردی؟! گفتم: خانه همسایه اند. ماشین به سرعت به خیابان هنرستان رسید.. وارد کوچه شد و جلوی در حیاط ایستاد. صمد از ماشین پیاده شد. کلیدش را در آورد و سعی کرد در را باز کند وقتی مطمئن شد در باز نمی شود از دیوار بالا رفت به سرباز گفتم: آقا خیر ببینید تو را به خدا شما هم بروید شاید کسی تو باشد. سرباز پایش را گذاشت روی دستگیره در و بالا کشید. رفت روی لبه دیوار از آنجا پرید توی حیاط. کمی بعد سرباز در را باز کرد. گفت: هیچ کس تو نیست. دزدها از پشت بام آمده اند و رفته اند. خانه به هم ریخته بود درست است هنوز اساب و اثاثیه را نچیده بودیم اما این طور آشفته بازار نبود. لباس هایمان ریخته بود وسط اتاق. رختخواب ها هر کدام یک طرف افتاده بود. ظرف و ظروف مختصری که داشتیم وسط آشپزخانه پخش و پلا بود. چند تا بشقاب و لیوان شکسته هم کف آشپزخانه افتاده بود. صمد با نگرانی دنبال چیزی می گشت: صدایم زد و گفت: قدم اسلحه اسلحه ام نیست. بیچاره شدیم. اسلحه اش را خودم قایم کرده بودم. می دانستم اگر جای چیزی امن نباشد جای اسلحه امن امن است رفتم سراغش حدسم درست بود. اسلحه سرجایش بود. اسلحه را دادم دستش نفس راحتی کشید. انگار آب از آب تکان نخورده بود با خونسردی گفت: فقط پول ها را بردند عیبی ندارد فدای سر و تو بچه ها.
#یازهرا...🌹🍃
🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃
#ادامه_دارد...
🌹
🔹🌹
🌹🕊🌹
🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا....🌹🍃
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــ....🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb6
🌴 #یازینب...
#درد_دل...🌷🕊 🕊🍃بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊 یه بنده خدا میگفت: #أللّٰهُمَّارزُقنیٰشهادت... ر
#حرف_دل..🌹🍃
زنده بمان...
🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹🍃
سه و نیم شب است. خیلی شب. توی اتاقی سرد در گوشهای از کابل زخمی و زیبا دراز کشیدهام، دندانم تیر میکشد، باطری گوشی رو به اتمام است، برق نیست، اینجا برق نمیرود فقط گاهگاهی میآید، از دور دست صدای لاییدن غمگین سگها میآید، چند ساعت دیگر خروسها که بخوانند، خیل دوچرخه سوارهای کابل میزنند بیرون...زنهای کابلی نمیتوانند قرصی نان و مشتی بادام بقچه کنند و خندیدنا به مردشان بگویند: مراقب خودت باش...این جمله اینجا هیچ کارکردی ندارد.
تو از امروز دیگر رییس جمهور ایالات متحده نیستی. دیگر دوربینها تحویلت نمیگیرند، دیگر بیلت گِلی ور نمیدارد...
الان آن ور دنیا جایی بسیار دورتراز کابل و تهران و دمشق و بیروت و بغداد روز است. احتمالا بیدار شدی، قهوهات را نوشیدهای، صبحانهای مفصل خوردهای و رفتی توی زمین گلف، همین روزها باید از اتاق بیضی خداحافظی کنی...خیلی دلم میخواهم بدانم از این به بعد آن دقایق قبل از خواب، آن یکی دو ثانیهای که کلهات از پایین میرود توی تیشرت و از یقه بیرون میآید، آن ثانیههایی که چشم بستی زیر دوش که چشمت کف نرود به خونهایی که ریختی و خانوادههایی که بی مرد و مدد کردی فکر میکنی یا نه؟ تو دیگر مسترپرزیدنت نیستی، تو دیگر هیچ چیز نیستی! کابل بیبرق و آب و امنیت، تهران بیحاج قاسم و دارو و هستهای... بغداد بیابومهدی و آسایش و بیروت بیگندم...پای همهاش امضای توست، چند هزار پدر دیگر بهخانه برنگشت؟
سعید میگفت ما توی افغانستان نظامی بازنشسته نداریم، همه کشته میشوند، چند دختر با سری شکوفهزده از گلدان پلیوری یقهاسکی مثل اناری از خورجین افتاد و دانه دانه شد... چند پدر پیامک داد : جان پدر کجاستی؟ چند پیامک و تماس بی پاسخ ماند...دستهایت را بوکن! این بوی خون و باروت و خاک است! ،
دیگر نه الکل بوی دستهایت را میبرد نه گرانترین عطرهای شرکت دخترت...
آقای ترامپ من برای کسانی که #انسان را رعایت نمیکنند آرزوی طول عمر میکنم، آرزو میکنم اینقدر عمر کنند و اینقدر مهربانی ببینند که از عذاب وجدان دنبال سنگ باشند که دندانهای خودشان را خرد کنند و پیدا نکنند، از بس همه گل دستشان میدهند. امشب به دختری ایرانی فکر میکنم که نتوانست به ایران برگردد و پدرش دق کرد... به داروهایی که نگذاشتی بیایند و اینجا مادری آب شد جگرش ، به زینب و فاطمه سلیمانی که تو پدرشان را کشتی... پدرمان را...به همه لبخندهای به جامانده از هواپیمای اوکراین... به صاحبان دمپاییهای قرمز کف میدان آزادی کرمان در تشییع حاجی...
زنده بمان آقای ترامپ_تروریست!!
زنده بمان جهان خیلی با تو کار دارد...
#حامد_عسکری..
#مرگ_بر_امریکا
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا....🌹🍃
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــ....🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb6
---~~ 🌴 #لبیک_یازینب...🌴~~---
آدمها سه دستهاند:
۱. خام
۲. پخته
۳. سوخته
خامها که هیچ....
پختهها هم عقل معیشت دارند و
دنبال کار و زندگی حلالاند.
سوختهها عاشقاند.
چیزهای بالاتری میبینند و میسوزند،
توی همان #عشق.
#شهید_مجید_پازوکی🌷🕊
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات 💐
🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا....🌹🍃
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــ....🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb6
---~~ 🌴 #لبیک_یازینب...🌴~~---
چقدر دلم برای نوحه های محرم و خود محرم تنگ شده😔
مخصوصا روضه های حضرت علی اکبر لیلا😔
4_5852496834676656334.mp3
4.34M
#زمینه...
#به_لیلای_عشق_مسیحا....
🎤 حاج محمود کریمی
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا....🌹🍃
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــ....🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb6
---~~ 🌴 #لبیک_یازینب...🌴~~---
داد زد: امروز تولدمه
یکی از بچهها گفت:
از صبح یه بند میگیا
امروز تولد علی هم هست
یه جشنِ تولدی براتون بگیریم
مهدی لبخندی زد
و بسته شکلاتی را از جیبش در آورد و گفت:
بیا سیدمصطفی اینم کادوی من
ببخشید دیگه شرایط جنگه
لبخندی زد و گفت:
دستت درد نکنه اوستا
میگن مرا یاد کن حتی با هلِ پوچی..😊
#شهید_سیدمصطفی_موسوی🌷🕊
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات 💐
🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا....🌹🍃
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــ....🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb6
---~~ 🌴 #لبیک_یازینب...🌴~~---
🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊
#دوکلوم_حرف_حساب
#شهدایی_زندگی کردن به؛
#پروفایل_شهدایی🌷🕊
نیست...
اینکه همون شهیدی که من عکسشو #پروفایلمو گذاشتم.
🌷 چی میگه مهمه...
🌷چی از من خواسته مهمه
🌷راهش چی بوده مهمه
🌷چطورزندگی میکرده مهمه
🌷باکی رفیق بوده مهمه
🌷دلش کجاگیربوده مهمه
🌷چطورحرف میزده
🌷چطورعبادت میکرده
🌷چطوربوده قلب وروح وجسمش مهمه
اره من که بایه شهیدرفیق میشم بایداینا وخیلی چیزای دیگه اون شهیدو درنظر بگیرم نه فقط دم بزنم...
#شهدا_التماس_دعا...
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_ذکر_صلوات 💐
🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا....🌹🍃
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــ....🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb6
---~~ 🌴 #لبیک_یازینب...🌴~~---
هدایت شده از 🌴 #یازینب...
🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹🍃
سلام مولای من !
سلام بر بلندای رشادتت..
سلام بر زينب...
سلام...........
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَّلاٰمُ عَلَيْكَ يَا بْنَ اَميرِالْمُؤْمِنين ، وَ ابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيّينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ فاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِسٰاءِ الْعٰالَمينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ثارَاللهِ وَابْنَ
ثارِەِ ، وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ
وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ
عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداًما بَقیتُ
وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهار
ُوَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْن
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
🍃🌹اللهم صل علي محمد و ال محمد و عجل فرجهم🌹🍃
#لبیک_یا_رسول_الله 🌹🍃
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا....🌹🍃
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــ....🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb6
---~~ 🌴 #لبیک_یازینب...🌴~~---
سلام....🌺🍃
🍃🌸بنام آفریدگار مهربانی 🌸🍃
امروز : دوشنبه ۱۳۹۹/۰۸/۱۹
#انرژی_مثبت 🌹🍃
وقتی که حال خوبی نداری جسارت کن
حالت رو خوب کن!
وقتی که شرایط بدی داری جرات کن و شرایطت راتغییر بده
هر کسی میتونه در شرایط خوب
خوب باشه!!
هر کسی میتونه وقتی همه چی خوبه بگه و بخنده و شاد باشه...
جسارت یعنی در جایی که شرایط خوب نیست بتونی شرایط را تغییر بدی
تواینجا نیستی که برده شرایط باشی
تو اینجا نیستی که مرگ رویاهای خودت رو نظاره کنی
تو اینجا نیستی که تموم شدن فرصت های زندگیت رو ببینی
تو اینجا نیستی که با حسرت زندگی کنی
تو اینجایی برای پر کشیدن برای اوج گرفتن
تو اینجایی برای خلق زندگی رویایی خودت
تو اینجایی برای قهرمان بودن
برای معرکه بودن
از همین لحظه تصمیمت رابگیر و با عشق به سمت اهدافت حرکت کن
#عبارت_تاکیدی :
تو لایق زندگی ایده آل هستی ، بهترین باش
#خدایا_سپاسگزارم 🌹🍃
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا....🌹🍃
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــ....🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb6
---~~ 🌴 #لبیک_یازینب...🌴~~---
🌷🕊#زندگینامه_شهید_محمد_جعفر_نصر_اصفهانی🌷🕊
سرهنگ شهيد محمد جعفر نصراصفهاني، فرزندتقي، درروزدهم شهريورماه ۱۳۳۹در«محله منارجنبان» در اصفهان بدنياآمد. پس از طي دوران طفوليت به مدرسه رفت و تحصيلات خود را تا اخذ ديپلم متوسطه در رشته رياضي در اصفهان ادامه داد.
در بهمن ماه ۱۳۵۷ و اوج گيري قيامهاي مردمي در دبيرستان تحصيل می نمود و در مبارزه عليه رژيم حاكم با فعاليت هايي ازقبيل پخش اعلاميه امام (ره) به همراه دوستانش شرکت می کرد.
پس از اخذ ديپلم متوسطه در روز پانزدهم بهمن ماه ۱۳۵۸ به خدمت سربازی اعزام و پس ازطی دوره آموزشی اوليه در مرکزآموزشی بيرجند به گروه ۴۴ توپخانه اصفهان منتقل گرديد.
درگروه ۴۴ باتوجه به روحيه مذهبی و انقلابی که داشت در فعاليتهای انجمن اسلامی مرکزآموزش توپخانه شرکت و در اين فعاليت با سرگرد صياد شيرازی و ديگر افسرانی که با ايشان همکاری می کردند آشنايی پيداکرد.
با شروع جنگ در سال ۱۳۵۹، در همان ماههای اول به اتفاق چند نفر ديگر داوطلبانه تقاضای اعزام به جبهه نمود و در روزهای اول حضوردرمنطقه عملياتی سوسنگردمجروح و به بيمارستان منتقل گرديد.
در مهرماه سال ۱۳۶۰با انتصاب سرهنگ صيادشيرازی به فرماندهی نزاجا، در دفتر ايشان خدمت خود را ادامه داد.
بعد ازگذراندن ۱۸ماه خدمت دوره ضرورت و شش ماه خدمت احتياط درتاريخ ۱۳۶۰/۱۱/۱۵خدمت وی به پايان رسيد، اما همچنان داوطلبانه به خدمت خود در دفتر فرماندهی نزاجا ادامه داد و در همين زمان با وساطت يکی ازافسران همکار با انتخاب يک همسر از خانواده ای متدين، ازدواج نمود.
به توصيه تيمسارصيادشيرازی و همکاران نزديک ايشان خدمت در ارتش را به عنوان شغل دايم خود انتخاب و در سال ۱۳۶۱ وارد دانشکده افسری گرديد.
در طول دوره دانشكده جواني کاردان ، باهوش و بينش مذهبی و سياسی و با اخلاق بود.
در زمان جنگ با اينکه مرکزتوپخانه در اصفهان بود، اما وي رسته پياده را برگزيد و دوره مقدماتی را در لشگر۲۸پياده سنندج - که در دو جبهه درگير بود و از پر مخاطره ترين يگانها بود - انتخاب کرد و به آن يگان منتقل و به عنوان فرمانده گروهان پياده در خط مقدم جبهه مشغول به خدمت گرديد.
در سال ۱۳۶۷ در يک عمليات رزمی درمنطقه مريوان و پنجوين عراق به شدت مجروح و به پشت جبهه منتقل گرديد و در همين زمان به واسطه تک شيميايی دشمن بعثی آلودگی شيميايی نيز پيدا نمود.
وي از سال۱۳۶۷تا ۷۳ ۱۳در مشاغل زير خدمت نمود.
بازرسی لشگر ۲۸ سنندج - دوره عالی پياده درشيراز.
فرمانده گروهان دانشجويان در دانشکده افسری.
قرارگاه شمال غرب نزاجا.
بازرسی نزاجا.
معاون وفرمانده گردان تکاورتيپ ۴۵تکاور.
سال ۱۳۷۳با ترفيع به درجه سرهنگی بعنوان فرمانده تيپ ۱ لشگر ۲۳ انتصاب وخدمت نمود.
سال ۱۳۷۴بعنوان فرمانده تيپ ۱ لشگر ۷۷ پياده ثامن الائمه وبا تمايل وی انتصاب ودر منطقه عملياتی جنوب.
در اين مسوليت با اينکه در شرايط جسمانی خوبی نبود و چند ماه قبل از آن مورد عمل جراحی از ناحيه معده قرار گرفته بود خدمت نمود.
در سال ۱۳۷۵حال عمومي وی به واسطه مجروحيت وآلودگی شيميايی از گذشته مجدداَ به وخامت گذاشت و بعد ازمدتی بستری شدن در بيمارستان و منزل و تحمل درد و رنج فراوان در روز ۱۹ آبان ماه سال ۱۳۷۵روح ملکوتی اش به لقاءالله و به خيل عظيم شهدا و مجاهدان راه اسلام پيوست.
👇👇
#ادامه_دارد
🌴 #یازینب...
🌷🕊#زندگینامه_شهید_محمد_جعفر_نصر_اصفهانی🌷🕊 سرهنگ شهيد محمد جعفر نصراصفهاني، فرزندتقي، درروزدهم شهريو
🕊🌷#وصیتنامه_شهید_محمد_جعفر_اصفهانی🌷🕊
از پدر و مادر عزيزم و همسر مهربانم كه در طول سالهاي دفاع مقدس و بعد از آن ياري صديق براي حقير بوده و با دست خالي من ساخت و دم برنياورد حلاليت مي طلبم .
ذرات وجودم به وحدانيت و رسالت حضرت محمد و ولايت حضرت علي و يازده فرزند معصوم پسرابوطالب شهادت مي دهد.
خدايا! بخاطرارادتي كه به صديقه كبري حضرت زهرادارم، اگر دست خالي بسويت مي آيم مراببخش و قبولم فرما!.
اي خداي بزرگ! رهبرعزيزانقلاب و انقلاب اسلامي ملت ايران را تا ظهور آخرين ذخيره ات حفظ بفرما و با ظهور حضرت مهدي (عج)در دلهاي اين ملت ستم كشيده را بادستهاي مباركش شفاء عنايت فرما!.
اي خداي بزرگ مرگ مراو خانواده ام را شهادت مقرر فرما!!.
از پدر و مادر عزيزم و همسر مهربانم كه در طول سالهاي دفاع مقدس و بعد از آن ياري صديق براي حقير بوده و با دست خالي من ساخت و دم برنياورد حلاليت مي طلبم .
اي خداي بزرگ همه ما راعاقبت به خيربفرما
#سالروز_شهادت
هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات💐
🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی....🌹🍃
#یازهرا...🌷🕊
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ..🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb6
🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین🌷🕊
#به_رسم_رفاقت...🌹🍃
#شهید_محمودرضا_بیضائی🌷🕊
یکسال بعد ازشهادت محمودرضا بهم پیام داد و نوشته بود، ازهمرزمای محمود بود:
میگفت: البارحه ائتالی محمود فی النام
دیشب محمود اومد به خوابم
«و رئیته یقره القرآن»
و دیدمش که داشت قرآن میخوند
بغلش کردم، بغلم کرد بوسیدمش
من رو بوسید، به من گفت: چون من رو نمیبینی از من دریغ نکن، من کنارتم
یادت میاد هنگام نبرد یادم کردی؟
به چشم بهم زدنی اومدم پیشت و نجاتت دادم
«وقال لی اتذكر عندما مرضت فی البیت؟؟
انا كنت حاضر عندك، واقره الدعاءلك...»
و گفت: یادت میاد تو خونه مریض بودی؟
من پیشت بودم و برا شفات دعا میکردم
«قلت لهواین انته الان؟»
بهش گفتم: الان کجایی؟
«قال لی: انامع اصحاب الحسین...»
همراهاصحابامامحسین(علیه السلام)
گفتم: من به نیتت گوسفند قربونی کردم و دادم به فقرا، خندید و گفت: آره بهم رسید.
گفتم چرا میخندی؟
«قال لانی: لاحتاج الثواب قسمت الثواب لكم...»
به من گفت: من به ثواب احتیاج ندارم، ثواب را برای شما قسمت کردم.
شادی ارواح طیبه شهدا صلوات💐
🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا....🌹🍃
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــ....🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb6
---~~ 🌴 #لبیک_یازینب...🌴~~---
AUD-20201109-WA0002.mp3
11.3M
#منبر...مجازی...
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا....🌹🍃
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــ....🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb6
---~~ 🌴 #لبیک_یازینب...🌴~~---
🌴 #یازینب...
🕊🌹🔹 🌹 🔹 #کتاب_دختر_شینا🌹🕊 #خاطرات : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🌹🍃 #همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی
🕊🌹🔹
🌹
🔹
#کتاب_دختر_شینا🌹🕊
#خاطرات : بانو قدم خیر محمدی کنعانی🌹🍃
#همسر سردار شهید حاج ستار ابراهیمی هریژ🌷🕊
#نویسنده :بانو بهناز ضرابی..
فصل دهم..( قسمت آخر )🌹🍃
🕊🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊
با شنیدن این حرف ، پاهایم سست شد. نشستم روی زمین پول ژیانی را که چند هفته پیش فروخته بودیم گذاشته بودم توی قوطی شیر خشک معصومه. قوطی توی کمد بود. دزد قوطی را برده بود. کمی بعد سراغ چند تکه طلایی که داشتم رفتم طلاها هم نبود. صمد مرتب می گفت: عیبی ندارد غصه نخور بهترین را برایت می خرم. یک کم پول و چند تکه طلا که این همه غصه ندارد. اصل کار اسلحه بود که شکر خدا سر جایش است. کمی بعد صمد و سرباز رفتند و من تنها ماندم. بچه ها را از خانه همسایه آورده بود. هر کاری کردم، دست و دلم به کار نمی رفت. می ترسیدم توی اتاق و آشپزخانه بروم فکر می کردم کسی پشت کمد، یخچال یا زیر پله و خرپشته قایم شده است. فرشی انداختم گوشه حیاط و با بچه ها نشستم آنجا. معصومه حالش بد بود اما جرئت رفتن به اتاق را نداشتم. شب که صمد آمد ما هنوز توی حیا بودیم صمد تعجب کرده بود گفتم: می ترسم دست خودم نیست. خانه بدجوری دلم را زده بود. بچه ها را بغل کرد و برد توی اتاق. من هم به پشتوانه او رفتم و چیزی برای شام درست کردم صمد تا نصف شب بیدار بود و خانه را مرتب می کرد. گفتم: بی خودی وسایل را نچین. من این جا بمان نیستم. یا خانه ای دیگر بگیر، یا بر می گردم قایش. خندید و گفت: قدم بچه شدی می ترسی؟! گفتم: تو که صبح تا شب نیستی فردا پس فردا اگر بروی ماموریت من شب ها چه کار کنم؟! گفت: من که روی آن را ندارم بروم پیش صاحب خانه و خانه را پس بدهم. گفتم: خودم می روم. فقط تو قبول کن. چیزی نگفت. سکوت کرد. می دانستم دارد فکر می کند. فردا ظهر که آمد شاد و سرحال بود گفت: رفتم با صاحب خانه حرف زدم یک جایی هم برایتان دیده ام اما زیاد تعریفی نیست اگر صبر کنی جای بهتری پیدا می کنم. گفتم: هر طور باشد قبول. فقط هر چه زودتر از این خانه برویم. فردای آن روز دوباره اسباب کشی کردیم. خانه مان یک اتاق بزرگ و تازه نقاشی شده در حوالی چاپارخانه بود. وسایل چندانی نداشتم. همه را دور تا دور اتاق چیدم. خواب آرام آن شب را هیچ وقت فراموش نمی کنم. اما صبح که از خواب بیدار شدم، اوضاع طور دیگری شده بود. انگار داشتم تازه با چشم باز همه چیز را می دیدم آن طرف حیاط چند تا اتاق بود که صاحب خانه در آنجا گاو و گوسفند نگه می داشت. بوی پشم و پهنشان توی اتاق می پیچید. از دست مگس نمی شد زندگی کرد اما با این حال باید تحمل می کردم. روی اعتراض نداشتم. شب که صمد آمد خودش همه چیز دستگیرش شد. گفت: قدم اینجا اصلاً مناسب زندگی نیست باید دنبال جای بهتری باشم بچه ها مریض می شوند. شاید مجبورم شوم چند وقتی به ماموریت بروم. اوضاع و احوال مملکت رو به راه نیست باید اول خیالم از طرف شما راحت شود.
صمد به چند نفر از دوستانش سپرده بود خانه مناسبی برایمان پیدا کنند خودش هم پیگیر بود. می گفت: باید یک خانه خوب و راحت برایتان اجاره کنم که هم نزدیک نانوایی باشد هم نزدیک بازار هم صاحب خانه خوبی داشته باشد تا اگر من نبودم به دادتان برسد. من هم اساباب و اثاثیه ها را دوباره جمع کردم و گوشه ای چیدم. چند روز بعد با خوشحالی آمد و گفت: بالاخره پیدا کردم یک خانه خوب و راحت با صاحب خانه ای مومن و مهربان مبارکتان باشد. با تعجب گفتم: مبارکمان باشد؟! رفت توی فکر انگار یاد چیزی افتاده باشد گفت: من امروز و فردا می روم مرز جنگ شده عراق به ایران حمله کرده است. این حرف را خیلی جدی نگرفتم با خوشحالی رفتیم و خانه را دیدیم. خانه پشت انبار نفت بود حاشیه شهر. محله اش تعریفی نبود اما خانه خوبی بود دیوارها تازه نقاشی شده بود رنگ پسته ای روشن. پنجره های زیاد هم داشت. در مجموع خانه دل بازی بود بر عکس خانه قبل. صمد راست می گفت صاحب خانه خوب و مهربانی هم داشت که طبقه پایین می نشستند.
#یازهرا...🌹🍃
🍃🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹🍃
#ادامه_دارد...
🌹
🔹🌹
🌹🕊🌹
🕊🔹🌹🕊🔹🌹🕊🔹
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا....🌹🍃
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــ....🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb6
#گرامی باد بیست وسوم ربیع الأول، سالروز ورود بنت ولی الله و اخت ولی الله و عمة ولی الله حضرت #فاطمه_معصومه_سلام_الله_علیها به شهر مقدس قم🌹🍃
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا....🌹🍃
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــ....🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb6
---~~ 🌴 #لبیک_یازینب...🌴~~---
مداحی آنلاین - خدا میدونه این دلم - امیر کرمانشاهی.mp3
7.54M
🌸 #ورود_حضرت_معصومه_به_قم🌸🍃
خدا میدونه این دلم
💐تو حرمت یاد رضاست
🎤 : کربلایی امیر کرمانشاهی
#سالروز_ورود_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها_به_قم_تهنیت_باد💐
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا....🌹🍃
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــ....🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb6
---~~ 🌴 #لبیک_یازینب...🌴~~---
🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🌹🍃
گرامیداشت بیست وسوم ربیع الأول، سالروز ورود بنت ولی الله و اخت ولی الله و عمة ولی الله حضرت #فاطمه_معصومه سلام الله علیها🌸
ورود حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها به #قم
یک سال پس از تبعید #امام_رضا علیه السلام از #مدینه به #مرو، حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها به همراه عده ای از برادرانشان به منظور دیدار و نیز تجدید #عهد با امام زمان خویش راهی دیار #غربت شدند.
هنگامی که مرکب حضرت معصومه سلام الله علیها و همراهانشان به شهر ساوه رسید، مأموران حکومتی به دستور #مامون_عباسی با این کاروان وارد جنگ شدند. بر اثر این درگیری، تعداد زیادی از همراهان آن حضرت به #شهادت رسیدند و خود ایشان نیز از شدت غم و اندوه این واقعه و یا به قولی بر اثر #مسمومیت، به سختی #بیمار شدند و ادامه سفر برای آن #بانوی بزرگوار ناممکن شد. لذا، دستور دادند که ایشان را به قم ببرند. (۱ )
استقبالی پُر شور
در بیست و سوم ربیع الاول سال ۲۰۱ هجری قمری کجاوه حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها در میان استقبال پر شور و بی نظیر مردم شریف قم به این سرزمین وارد شد.
ناقه آن حضرت در محلی که امروزه به #میدان_میر معروف است، زانو به زمین زد و این افتخار نصیب #موسی_بن_خزرج، بزرگ #اشعریان قم گردید که #هفده روز میزبان آن بانوی گرامی اسلام باشد. (۲)
خانه به احترام اقامت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها به صورت #مدرسه درآمد که امروزه به مدرسه (ستیه) معروف است و #محراب عبادتشان ( #بیت_النور) نام گرفت که هم اکنون نیز به عنوان زیارتگاه، مورد توجه عاشقان و شیفتگان حضرتش می باشد.
#منابع:
۱- الحیاة السیاسه الامام الرضا علیه السلام ص ۴۲۸
۲- سفینة البحار ج ۳ ص ۹۳۵
#سالروز_ورود_حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها_به_قم_تهنیت_باد💐
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا....🌹🍃
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــ....🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb6
---~~ 🌴 #لبیک_یازینب...🌴~~---
🌷🕊بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷🕊
هنگامی که خبر شهات علیرضا ناهیدی را آوردند، مادر محسن شروع کرد به گریه کردن
محسن به او گفت:
"شهادت افتخار است و منتظر باش که یک روز هم خبر شهادت مرا بشنوی…"
وقتی مادر در جوابش گفت «انشاءالله پیروز میشوید.»
محسن پاسخ داد:
"ما خدمت میکنیم تا آنجا که زندهایم و تا خدا بخواهد و سرانجام شهید میشویم. "
هرگاه از او سؤال میشد که در جبهه چه میکند، میخندید و میگفت:
"اگر خدا قبول کند، یک رزمنده هستم. مادر آنجا کاری انجام نمیدهیم که قابل توجه باشد."
محسن نیز یکی از فرماندهانی بود که تنها پس از شهادتش، خانوادهاش متوجه شدند
که فرمانده تیپ بوده است. چند روز پس از اینکه فرماندهان تیپ ذوالفقار توسط نیروهای
مزدور کمین خوردند، «محسن نورانی» و «محمدتقی پکوک» به شهادت رسیدند.
#شهید_محسن_نورایی
هدیه به روح شهدا و شهدای مدافع حرم آل الله صلوات💐
🌷اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌷
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی....🌹🍃
#یازهرا...🌷🕊
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ..🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb6
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌹#گل_آرایی_ضریح_مطهر_حضرت_معصومه🌹🍃
به مناسبت سالروز ورود حضرت فاطمه معصومه علیها السلام به شهر مقدس قم
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی....🌹🍃
#یازهرا...🌹🍃
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ..🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb6
هدایت شده از 🌴 #یازینب...
🍃🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹🍃
سلام مولای من !
سلام بر بلندای رشادتت..
سلام بر زينب...
سلام...........
اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَباعَبْدِاللهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَابْنَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَّلاٰمُ عَلَيْكَ يَا بْنَ اَميرِالْمُؤْمِنين ، وَ ابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيّينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ فاطِمَةَ سَيِّدَةِ نِسٰاءِ الْعٰالَمينَ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا ثارَاللهِ وَابْنَ
ثارِەِ ، وَالْوِتْرَ الْمَوْتُورَ، اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ
وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ
عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداًما بَقیتُ
وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهار
ُوَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ
وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْن
وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ
وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
🍃🌹اللهم صل علي محمد و ال محمد و عجل فرجهم🌹🍃
#لبیک_یا_رسول_الله 🌹🍃
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا....🌹🍃
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــ....🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb6
---~~ 🌴 #لبیک_یازینب...🌴~~---
#ســـلام_امام_زمانم
روز دیــدار یـار نــزدیـڪــ است
صبح این شام تار نزدیڪ است
پـــای انـــدر رڪــــاب دارد یــار
حرڪت آن سـوار نزدیڪ است
انهم یرونه بعیداً و نریه قریباً
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی....🌹🍃
#یازهرا...🌹🍃
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــــ..🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb6
#سلام....🌹
🍃🌺بنام آفریدگار مهربانی 🌺🍃
امروز : سه شنبه ۱۳۹۹/۰۸/۲۹
#جذب_موفقیت🌹🍃
سعی نکنید موفق شوید
بلکه سعی کنیدبا ارزش شوید
وقت خود را به تلاش برای موفق شدن
هدر ندهید بلکه وقت خود را صرف
ایجاد ارزش کنید
اگر شما با ارزش باشید موفقیت را جذب می کنید
استعدادها و موهبت هایی که دارید را کشف کنید و بیاموزید چگونه آن
استعداد ها و موهبت های الهی را در
راهی استفاده کنید که برای دیگران
مفید باشد
عبارت تاکیدی :
تلاش کنید تا با ارزش شوید و موفقیت شما را تعقیب خواهد کرد
🍃🌺 خدایا سپاسگزارم 🌺🍃
#کُلُّنٰا_قٰاسِمِ_سُلِیْمٰانی🌹🍃
#یازهرا....🌹🍃
#لبیک_یــــــــازیــــــــنــــــــبــــــ....🌹🍃
http://eitaa.com/joinchat/1496252420C6e4204b537
@Yazinb3
@Yazinb6
---~~ 🌴 #لبیک_یازینب...🌴~~---